این تصمیمی نیست که کسی آن را ساده نگیرد
دانش بنیان های مشهدی، بازوی هوشمندسازی مالیات
مرتضی محمدپور - طبق آمارهای رسمی، حجم واریزی استان خراسان رضوی به خزانه دولت با وصول 2هزار و 780 میلیارد تومان درآمد مالیاتی در سه ماهه نخست امسال، بیش از 55 درصد رشد داشته است و بنا به اظهارات احمدرضا مدبرنیا، مدیرکل امور مالیاتی خراسان رضوی، پیش بینی می شود که تا پایان سال، بیش از ۲۴۰ هزار اظهارنامه دیگر تنظیم و ارسال شود و در نتیجه شاهد افزایش درآمدهای مالیاتی و وصول بیشتر منابع معوق خواهیم بود؛ موضوعی که سید احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، نیز در اجلاس سراسری مدیران مالیاتی کشور در مشهد بر آن تأکید و تامین مالی فراگیر در گفت وگو اختصاصی با شهرآرا اظهار کرد: دولت مقتدر دولتی است که منابع مالی پایدار داشته باشد اما در مالیات ستانی، نگرش اصلی دولت بر حمایت از تولید و کسب وکارهای کوچک و بزرگ است تا اخذ مالیات منجر به تضعیف بنیه تولید در کشور نشود و فعالان اقتصادی و صنعتی را ناامید و بی انگیزه نکند.به گفته وزیر اقتصاد، دولت مصمم است با پیگیری وصول مالیات های معوق، بی آنکه فشار جدیدی بر جامعه تحمیل شود، بتواند درآمدهای خود را افزایش دهد و آن را به سمت منابع پایدار نزدیک تر کند. وی افزود: گزارش عملکرد شش ماهه دولت امیدوارکننده است اما باید این روند استمرار پیدا کند و اگرچه مسیر نظام مالیاتی همواره پر از فشار، مانع، مقاومت و تنش بوده، دولت خواهان تحول است و امیدوار یم که بتوانیم تا پایان دولت سیزدهم، بودجه جاری کشور را از محل منابع مالیاتی تأمین کنیم و به این ترتیب، بی آنکه تحریم های خارجی اهمیتی داشته باشند، می توان امور کشور را اداره کرد.
اصلاح نظام مالیاتی، شاه کلید توسعه و پیشرفت
خاندوزی تصریح کرد: اصلاح نظام مالیاتی، شاه کلید توسعه و پیشرفت است و فرصت طلایی امروز، به دلیل همگرایی فراگیر میان سازمان ها و نهادهاست که باعث می شود دیگر از مناقشات، بحث و جدل ها و عوامل فرسایشی همیشگی خبری نباشد. وی افزود: داده محوری، رمز اجرای موفق اصلاح نظام مالیاتی است و در این باره، شرکت های دانش بنیان مشهدی می توانند مؤثرترین هم پیمانان وزارت امور اقتصادی و دارایی باشند تا از خدمات فناورانه آن ها برای اجرای سیستم های هوشمند استفاده شود.
وزیر اقتصاد با اعلام خبر رونمایی از سامانه هوشمند نظام مالیاتی کشور از آبان سال جاری گفت: مهم ترین محور اجرایی در اصلاح نظام مالیاتی کشور، این است که پرونده های کمریسک در اولویت دوم قرار بگیرند و پیش از همه، پرونده های پرریسک و بزرگ در اولویت باشند. در این راستا هم کمک گرفتن از شرکت های دانش بنیان بسیار حیاتی است؛ زیرا بازتعریف مصادیق کشف فرار مالیاتی سبب می شود حتی افزایش سرانه های مالیاتی باعث اعمال فشار بر تولیدکننده نشود و جهت گیری حرکت به سمت مالیات بر مجموعه درآمد و مالیات عایدی بر سرمایه باشد.
اظهارات خاندوزی در گفت وگو با شهرآرا، نویدبخش فرارسیدن دوره جدیدی از وصول منابع مالیاتی در کشور است؛ به ویژه وقتی با تأکید وی، تعقیب دلالان و سوداگران و اعمال مالیات بر معاملات واسطه گری در اولویت سازمان امور مالیاتی کشور قرار می گیرد تا به زودی رانت خواری و فعالیتهای غیرمولد مهار شوند.
پایبندی ورزشکاران و مدیران ورزشی به مسائل دینی و حضور جهادی چهرهها در میادین، تأثیر معنوی زیادی بر افراد مستعد دارد
رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای ورزشکار و جمعی از مادران شهدای ورزشکار فرمودند: پایبندی ورزشکاران به مسائل دینی و فعالیت جهادی تأثیر معنوی و اجتماعی زیادی دارد.
جمهور آنلاین/ بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای ورزشکار و جمعی از مادران شهدای ورزشکار که در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ برگزار شده بود، صبح امروز در محل برگزاری این همایش در تهران منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار با اشاره به تصریح قرآن به زنده بودن شهیدان، گفتند: شهیدان به جامعه ایمانی بشارت و دلگرمی میدهند که مجاهدت در راه خدا با وجود دشواریها، عاقبت بسیار خوبی دارد و پایان آن نه با ترس همراه است نه با اندوه.
ایشان این بشارت امیدبخش را موجب حرکت و پیشرفت دانستند و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی موجب ایجاد جاذبه عمومی برای جهاد و شهادت در راه خدا شد و بیش از ۵ هزار شهید ورزشکار نشانههای ممتازی از این جاذبه فراگیر و اثرگذار هستند.
رهبر انقلاب محیط کنونی ورزش را متأثر از معنویت شهدای ورزشکار دانستند و با برشمردن جلوههایی از تدیّن و پایبندی ورزشکاران کشورمان، گفتند: حضور بانوی ورزشکار بر سکوی قهرمانی با حجاب اسلامی و دست ندادن با مرد بیگانه، اهدای مدالهای قهرمانی به خانوادههای شهدا، سر به خاک ساییدن و ذکر نام ائمه هدی پس از پیروزی و عزیمت هیئت ورزشی به زیارت اربعین، پدیدههای شگرف و بیبدیلی در دنیای مادی و پر از فساد امروز است که برای شناخت اعماق روحی و اخلاقی ملت ایران باید مورد توجه قرار بگیرند.
ایشان با اشاره به نقش برجسته چهرهها از جمله ورزشکاران صاحبنام در تزریق معنویت به لایههای گوناگون اجتماعی، گفتند: پایبندی ورزشکاران و مدیران ورزشی به مسائل دینی و حضور جهادی چهرهها در میادین، تأثیر معنوی زیادی بر افراد مستعد دارد.
حضرت آیتالله خامنهای ورزش همگانی را عامل سلامت جسم و نشاط روح و امری لازم و واجب برای همه خواندند و افزودند: ورزش حرفهای و قهرمانی نیز اهمیت زیادی دارد چراکه هم موجب تشویق عموم مردم به ورزش همگانی است هم مایه افتخار ملی است و پیروزی در آن موجب خرسندی و سرافرازی همه ملت میشود و به همین علت بنده همواره از قهرمانان ورزشی تشکر میکنم و به آنها تبریک میگویم.
ایشان با تأکید بر لزوم همراه کردن پیروزی فنّی در میدان با پیروزی ارزشی، افزودند: اینکه ورزشکار ما به علت مسابقه ندادن با فرستادگان رژیم صهیونیستی از مدال محروم میشود، در واقع یک پیروزی است چرا که مسابقه دادن به معنی به رسمیت شناختن رژیمی غاصب، جلاد و کودککش و پامال کردن پیروزی اخلاقی به بهای پیروزی فنّی و ظاهری است که به هیچوجه ارزش ندارد.
ایشان تحریمهای ورزشی بعد از جنگ اوکراین را موجب رنگ باختن ادعاهای مستکبران و دنبالهروهای آنها درباره دخالت ندادن سیاست در ورزش دانستند و گفتند: این قضیه نشان داد هر جا منافع غربیها اقتضا کند بهراحتی از خطوط قرمز خود عبور میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای ورزشکاران را به حفظ شرف و آبروی خود و ملت و کشور با مراقبت از رفتارشان در میدان مسابقه و خارج از آن، توصیه کردند و افزودند: در گذشته محیط ورزشی ما همیشه به نام خدا و ائمه معصومین و جنبههای دینی و اخلاقی آراسته تامین مالی فراگیر بود اما غربیها سعی کردند همراه با ورزشهای جدید، فرهنگ خود را نیز وارد کنند که باید ضمن فراگیری و پیشرفت در ورزشهای جدید، فرهنگ خود را غالب کنیم و نگذاریم ورزش به پلی برای ورود فرهنگ غربی تبدیل شود.
رهبر انقلاب همچنین از تولیدکنندگان فیلم مستطیل قرمز با موضوع شهادت جمعی از ورزشکاران و تماشاگران در جریان بمباران یک زمین فوتبال در استان ایلام در دوران دفاع مقدس، تشکر و تأکید کردند: بیان حقایق با آثار هنری کار لازمی است که باید با قوت انجام شود.
سه مطالبه اصلی بازنشستگان چیست؟
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری گفت: در این شرایط اقتصادی، بازنشستگان کارگری که عموماً کم درآمد و درگیر بحران معیشتی هستند، انتظار دارند مطالباتشان به موقع پرداخت شود؛ از یک طرف ۲۵ درصد احکام سال قبل است که باید واضح و مشخص بگویند چگونه و تحت چه روالی پرداخت میشود و از سوی دیگر، بحث معوقات پنج ماههی بازنشستگان سایر سطوح است که بایستی قبل از ماه یازده سال به صفر برسد.
ایلنا:بازنشستگان کارگری بعد از اصلاح مصوبه افزایش مستمریها و دریافت مطابق تصمیم شورایعالی کار، چه خواستههایی دارند؛ کدام مطالبات امروز در اولویت اصلیست و راه استیفای آنها چیست؟
سه مطالبه اصلی
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در این رابطه به سه مطالبهی اصلی جامعهی بازنشستگان تامین اجتماعی اشاره میکند و میگوید: امروز به عنوان نماینده بازنشستگان، وظیفه داریم سه مطالبهی اصلی را پیگیری کنیم؛ یکی تکلیف ۲۵ درصد مابه التفاوت احکام صادره ۱۴۰۰ یا همان باقیمانده متناسبسازی سال گذشته است که این مساله شامل ۸۵۰ تا ۹۰۰ هزار بازنشستهی کارگری در سراسر کشور میشود؛ باید مشخص شود این معوقات به چه صورتی و از چه مقطعی پرداخت میشود؛ این یکی از مسائلی هست که اصرار داریم به زودی تکلیف آن مشخص شود و اعلام کنند که دقیقاً چه زمانی میخواهند باقیمانده متناسب سازی ۱۴۰۰ را به بازنشستگان کارگری سراسر کشور پرداخت نمایند.
به گفته صادقی، مطالبه دوم معوقهی ناشی از مصوبه ۳۸ درصد به اضافه ۵۱۵ هزار تومان هست که پس از کش و قوسهای زیاد با ممارست و مشقت بازنشستگان، به استناد مصوبه شورایعالی کار و مصوبه هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی محقق شد.
او ادامه میدهد: مستمری بازنشستگان سایر سطوح در شهریور کامل پرداخت شد اما امروز این گروه از بازنشستگان ۵ ماه معوقه ۲۸ درصد دارند که قاعدتاً باید به روال سالهای قبل پرداخت شود یعنی هر ماه معوقه در ماه بعدِ دریافت حقوق محاسبه و واریز شود؛ مثلا معوقهی فروردین در مهر، اردیبهشت در آبان و خرداد در آذر و اگر به این ترتیب که جلو برویم تا پایان برج ده، معوقات به صفر میرسد.
بازنشستگان خواستار این هستند که این معوقات یکجا پرداخت شود؛ رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعهی کارگری در این رابطه میگوید: یک راهکار دیگر هم این است که کل مبلغ را محاسبه کنند، فیش جداگانهی کلی برای آن بزنند و یکجا به حساب افراد واریز کنند؛ ما امیدواریم وضع مالی سازمان تامین اجتماعی با گرفتن ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی خود از دولت بهتر شده و امکان پرداختِ یکجا فراهم شود.
صادقی به مطالبه سوم بازنشستگان کارگری اشاره میکند: مطالبه سوم، بحث تکمیلی است که باید تکلیف آن هرچه زودتر مشخص شود؛ امروز شرایط به جایی رسیده که هر ماه بابت بیمه تکمیلی بازنشستگان هزینه میکنند اما خبری از درمان مناسب نیست؛ این مساله یک ظلم مضاعف بر جامعه بازنشستگان است؛ باید به این وضعیت رسیدگی شود و این اوضاع تغییر کند؛ اگر چاره نیندیشند و بیمه تکمیلی، درمان مکفی و باکیفیت ارائه ندهد، ناگزیر هستیم فشار بر سازمان وارد کنیم تا صفر تا صد بیمه تکمیلی را در قانون الزام بگنجاند؛ قانون الزام تامین اجتماعی، قانونی جامع و فراگیر است که براساس تاکید صریح آن، صفر تا صد درمان بیمه شدگان باید رایگان باشد، چرا بازنشسته باید هزینه بدهد و نصیب نبرد؟
طلب سازمان از تامین اجتماعی بایستی وصول شود
انتقاد از سکوت سازمان
صادقی با بیان اینکه «این سه مطالبه، خواستههای اصلی بازنشستگان را تشکیل میدهند که باید با جدیت دنبال شود» اضافه میکند: موضوعی که باید به این سه مطالبه سنجاق شود، طلب تامین اجتماعی و بیمه شدگان آن از دولت است؛ در قانون بودجه ۱۴۰۱، دولت مکلف به پرداخت ۹۰ هزار میلیارد تومان به سازمان شده اما این امر معطل مانده؛ تا امروز که وارد سه ماههی سوم سال شدهایم، هنوز یک ریال از این طلب پرداخت نشده؛ دولت در این زمینه هیچ اقدامی نکرده، به نظر میرسد پرداخت طلب دولت فریز شده، یک ریال به حساب سازمان نیامده، نه در قالب سهام شرکتها و نه به صورت نقدی؛ اما مساله مهم برای ما این است که چرا سازمان در مقابل خلف وعده دولت سکوت محض اختیار کرده و به دولت برای پرداخت بدهی خود فشار نمیآورد.
او علت این سکوت را دولتی بودن مدیران و هیات مدیره سازمان میداند و خطاب به آنها میگوید: هرچند منسوب دولت هستید اما باید به نفع جامعهی بیمهشدگان مطالبهگری کنید، مطالبات کارگران را از کارفرمایان و دولت بگیرید و رضایتمندی جامعهی هدف را رقم بزنید.
صادقی اضافه میکند: ما به سازمان بارها گفتهایم اول مطالبات خود را از دولت بگیرید تا بتوانید مطالبات ما را به موقع بپردازید؛ اما وقتی میبینیم کوتاهی میکنند ناچاریم بگوییم طلب ما را بدهید، تامین نقدینگی آن دیگر به ما ربط ندارد؛ وقتی شما در ردیف بودجه در بند واو تبصره ۲، نقدینگی مشخص داری، وقتی باید ۹۰ هزار میلیارد تومان تا امروز از دولت میگرفتی و نگرفتی، دیگر نمیتوانی به بازنشسته بگویی پول و اعتبار نیست و منتظر بمانید. سوال ما این است که چرا سازمان تامین اجتماعی شش ماه تمام سکوت کرده و دریافت طلب خود را مطاله نکرده؛ آیا مگر اینها مدیر اموال و داراییهای بازنشستگان نیستند، آیا نباید به نمایندگی از جامعهی بازنشستگانِ زیر خط فقر، با دولت مذاکره کنند؟
به گفته صادقی، وقتی کوتاهی از خود سازمان است، دیگر نمیتوان از بازنشستگان انتظار داشت برای دریافت معوقات قانونی خود تا ابد منتظر بمانند؛ سازمان پول دارد اما این پول دست دولت است و باید آزاد شود؛ آزاد کردن آن هم وظیفه سازمان است.
مطالبات به موقع پرداخت شود
نماینده جامعهی بازنشستگان کارگری کشور در پایان اضافه میکند: در این شرایط اقتصادی، بازنشستگان کارگری که عموماً کم درآمد و درگیر بحران معیشتی هستند، انتظار دارند مطالباتشان به موقع پرداخت شود؛ از یک طرف ۲۵ درصد احکام سال قبل است که باید واضح و مشخص بگویند چگونه و تحت چه روالی پرداخت می شود و از سوی دیگر، بحث معوقات پنج ماههی بازنشستگان سایر سطوح است که بایستی قبل از ماه یازده سال به صفر برسد؛ در این میان، تعیین تکلیف بیمه تکمیلی و بحث درمان بازنشستگان نیز مطرح است؛ قانون الزام میگوید صفر تا صد تمام خدمات درمانی بایستی رایگان به بازنشستگان و بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی ارائه شود؛ حالا چرا بازنشستگان پول اضافه بابت بیمه تکمیلی میپردازند اما از خدمات درمانی مناسب خبری نیست؛ چرا باید هزینهی مرتبِ ماهانه بابت بیمه مکمل بدهیم ولی باز پرداخت از جیب داشته باشیم، این نه عادلانه است و نه قانونی.
“ما می خواهیم به آنچه دوست داریم ادامه دهیم”: آنچه که فعالان اتحادیه برای آن مبارزه می کنند | بحران هزینه زندگی در انگلستان
aban_admin 6 ساعت ago اخبار امروز, اخبار فوری, اقتصادی دیدگاهها برای “ما می خواهیم به آنچه دوست داریم ادامه دهیم”: آنچه که فعالان اتحادیه برای آن مبارزه می کنند | بحران هزینه زندگی در انگلستان بسته هستند 5 بازدید
شاید این مطالب برایتان مفید باشد
ویدئو: بمبهای روسیه به کیف و دیگر شهرهای غربی حمله کردند
لوران بلان برای موفقیت در لیون به تمام توان دفاعی خود نیاز دارد لیگ 1
دانشگاه لندن به دانشجو می گوید نمی تواند در محوطه دانشگاه شیر بدهد | مراقبت از کودک
به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آ موج اعتصابات پاییزی در سراسر بریتانیا در حال فراگیری است و صنایع و بخش هایی را که مدت هاست تحت تأثیر نزاع های صنعتی قرار نگرفته اند، در بر می گیرد، زیرا کارگران در مواجهه با تورم دو رقمی برای تامین هزینه های زندگی خود تلاش می کنند.
در اینجا ما با سه فعال صنفی در خط مقدم بحران هزینه های زندگی صحبت می کنیم که چرا آنها وارد این ماجرا شدند و برای چه می جنگند.
فشولای زیبا
بلا فاشولا مصمم است که کار نظافت قطار را به داخل خانه بازگرداند. عکس: گریم رابرتسون/ آبان نیوز
شما هرگز یک شبه پیروز نخواهید شد. اما ما تمام آنچه را که داریم به آن می دهیم زیرا گزینه دیگری نداریم. به همین سادگی است.
او که توسط شرکت مدیریت امکانات چرچیل استخدام شده است، در قطارهای گویا تیمزلینک، از ایستگاه هاستینگز در شرق ساسکس کار می کند.
به عنوان یک نماینده RMT، فاشولا به سازماندهی همکاران کمک می کند تا برای دستمزد ساعتی 15 پوند، دستمزد بیماری و کمک به هزینه های سفر مبارزه کنند. آنها در اوایل سال جاری دست به اعتصاب زدند و اکنون در حال آماده شدن برای رای گیری برای دور جدیدی از توقف ها هستند – و با نظافتچیان سایر شرکت های برون سپاری هماهنگ می شوند.
ما در حال حاضر با دستمزد واقعی زندگی، اگر بتوانیم آن را اینطور بنامیم، هستیم که 9.90 پوند است. ما هنوز هیچ دستمزد بیماری شرکتی نداریم، و بدیهی است که کووید فقط در هوا ناپدید نشده است.
فاشولا توضیح میدهد که «تقریباً هشت دقیقه» برای تمیز کردن قطار زمان دارید – زبالهها را از روی صندلیها و روی زمین، تمیز کردن میزها، خالی کردن سطلها و تمیز کردن توالتها. “مثل اینکه واقعاً برای شکست آماده شده اید، اینطور نیست؟” او می گوید.
“شما نمی توانید غرور کنید، زیرا احساس می کنید سر کار آمده اید و کاملاً شکست خورده اید. با بالا رفتن هزینه های زندگی، ستونی به پست دیگر مورد ضرب و شتم قرار گرفته اید.» او مدل کسبوکار برونسپاری را مقصر میداند، و استدلال میکند که این مدل کسبوکار کاهش را تشویق میکند. او میگوید: «ما تا پایان تلخ مبارزه خواهیم کرد تا زمانی که ما را به خانه بازگردانند.
فاشولا پس از همهگیری کووید، زمانی که مادرش به سرطان مبتلا شد و در نهایت برای مراقبت از او مرخصی بدون حقوق گرفت، تصمیم گرفت فعالانه در اتحادیه شرکت کند.
وقتی برگشتم، فکر میکردم که باید این موضوع را حل کنیم. ما باید این را سازماندهی کنیم. و ما نیاز به مبارزه خواهیم داشت. زیرا مطمئناً مردم هنوز هم می توانند به یاد داشته باشند که همه نظافتچی ها در همه بخش ها چه نقش حیاتی در طول همه گیری داشتند؟
استخدام همکارانش برای این هدف به معنای گرد هم آوردن چنین گروه متنوعی بوده است، برخی از همکاران اتحادیه کارگری آن را “اعتصاب ملل متحد” نامیده اند. او میگوید: «ما فقط در قراردادهای چرچیل حدود 40 ملیت مختلف داریم.
جویس استیونسون
جویس استیونسون میگوید بسیاری از اعضای او با وجود 37 ساعت و نیم ساعت کار در هفته، وقت استراحت دریافت نمیکنند. عکس: مردو مکلئود/ آبان نیوز
من 44 سال است که در BT استخدام شدهام و تمام این مدت با 999 تماس سروکار داشتهام – بنابراین این تصمیمی نیست که کسی آن را سهلانگیز بداند، اما مسئولیت جایگاه ما باید با شرکت باشد.
جویس استیونسون، 63 ساله، از جمله مسئولین تماس اضطراری استخدام شده توسط BT بود که این هفته به اعتصابات پیوست. آنها از اقدامات صنعتی قبلی مستثنی شده بودند. اما رهبری اتحادیه کارگران ارتباطات (CWU) این بار تصمیم گرفتند که به صفوف اعتراض بپیوندند.
استیونسون میگوید این شغل، که شامل تماسهای اضطراری و ارسال آنها به خدمات مربوطه است، گاهی اوقات میتواند به شدت استرسزا باشد. به عنوان مثال، اعضای من باید با گرنفل دست و پنجه نرم می کردند. از آنجایی که نمی توانستیم با مقامات آتش نشانی تماس بگیریم، مجبور شدیم با این افراد صحبت کنیم که بسیاری از آنها زنده از ساختمان خارج نمی شدند. این چیزی نیست که هر روز اتفاق بیفتد، اما چیزی است که اتفاق می افتد.» او می گوید.
او میگوید همکارانش پذیرفتند که اعماق همهگیری زمان افزایش دستمزد نیست، اما زمانی که BT تصمیم گرفت در اوایل سال جاری افزایش فراگیر 1500 پوندی را اعمال کند، تصمیم گرفتند اقدام کنند.
Archie Bland و Nimo Omer شما را با داستانهای برتر و معنای آنها آشنا میکنند، هر روز صبح رایگان
اطلاعیه حفظ حریم خصوصی: خبرنامه ها ممکن است حاوی اطلاعاتی درباره موسسات خیریه، تبلیغات آنلاین و محتوایی باشد که توسط احزاب خارجی تامین می شود. برای اطلاعات بیشتر به ما مراجعه کنید سیاست حفظ حریم خصوصی. ما از Google reCaptcha برای محافظت از وب سایت خود و Google استفاده می کنیم سیاست حفظ تامین مالی فراگیر حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات درخواست دادن.
این تصمیمی نیست که کسی آن را ساده نگیرد
بسیاری از اعضای ما فقط 21500 پوند برای 37 ساعت و نیم کار می کنند. و آنها هیچ وقفه ای با حقوق دریافت نمی کنند، بنابراین تمام وقفه های آنها بیش از این است.» او می گوید.
«برخی از مراکز تماس بانکهای مواد غذایی دارند، و این بانکهای غذا برای کارکنان است – با یک اخطار که میگوید: «اگر احساس میکنید در پایان ماه پولتان تمام شده است، بیایید و چند تا دریافت کنید. بیت ها.”
«از روزی که شروع کردم، کارم را دوست داشتم: دوست داشتم به تماسها پاسخ دهم، همه چیز را دوست داشتم. من واقعاً انجام دادم – اما اکنون که می بینید چه اتفاقی دارد می افتد واقعاً روح را ویران می کند.
«همه ما در طول همه گیری یک نشان سنجاق گرفتیم و روی آن نوشته شده بود: 999 قهرمان. و در زمانی که شما فکر کردید، من واقعاً کارم را انجام می دهم. اما این بر اساس آن بود که شما فکر می کردید: خوب، وقتی از همه گیری خارج شدیم، با ما محترمانه رفتار می شود. اما این اتفاق نیفتاده است.»
ترور چاکلی
راهنمای موزه، ترور چاکلی، معدنچی سابق زغالسنگ، میگوید سالهاست که افزایش حقوق قابل توجهی نداشته است. عکس: کریستوفر تاموند/ آبان نیوز
ما نمی خواهیم اعتصاب کنیم. ما نمیخواهیم صفهای اعتراضی داشته باشیم. ما نمی خواهیم با مردم درگیر شویم. تروور چاکلی 67 ساله، راهنمای موزه ملی معدن زغال سنگ انگلستان در ویکفیلد، می گوید: ما فقط می خواهیم به آنچه دوست داریم ادامه دهیم.
چاکلی که بازدیدکنندگان را به زیرزمین هدایت میکند تا طعم زندگی در زغال سنگ را به آنها بچشاند، خود به مدت 43 سال معدنچی بود. او میگوید: «به طور کلی، همه ما عاشق کاری که انجام میدهیم، به ویژه حفظ میراث معدنی هستیم.
با این حال، کارکنان موزه به تازگی به حمایت از اقدام صنعتی رای داده اند، پس از آن که در اوایل سال جاری به آنها پیشنهاد افزایش 4.2 درصدی دستمزد داده شد – توافقی که توسط اعضای یونیسون “بسیار قاطع” رد شد.
او میگوید: «فکر میکنم مانند بسیاری از افراد در نوع کارمان، طی چند سال ما واقعاً افزایش دستمزد قابل توجهی نداشتهایم، یا چیزی که با تورم مطابقت داشته باشد، نداشتهایم» و افزود که امسال «چالشهای مالی متعددی» را به همراه داشته است.
او میگوید پیشبینیهای افزایش شدید قیمت انرژی و تورم دو رقمی «واقعاً مردم را ترسانده است».
او توضیح می دهد که با دستمزد تمام وقت 18000 پوند، کسانی که توانایی پرداخت آن را دارند مجبور شده اند پس انداز خود را کاهش دهند. هیچ کس نمی تواند به این کار ادامه دهد، می تواند؟ بنابراین ذهنیت مردم را تغییر داده است.»
چاکلی با همکارانش در یونیسون برای یک معامله سخاوتمندانه تر و موزه – که بخشی از گروه موزه علوم است – بحث کرده است که به جای ارائه درصد افزایش، با هدف کمک به دستمزد کمتر، “گاز را به اشتراک بگذارد” کارگران
حتی قبل از اینکه آنها تاریخ خروج را تعیین کنند، نشانه هایی وجود دارد که سرپیچی کارکنان ممکن است نتیجه داده باشد. چاکلی میگوید: «موزه اکنون نشان داده است که پیشنهاد تجدیدنظر شدهای ارائه خواهد کرد، که ما آن را بررسی خواهیم کرد. من نمی گویم در انتهای تونل نور وجود دارد، اما حداقل داریم صحبت می کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در اعتصاب معدنکاران سال 84 تا 85 شرکت داشته یا نه، با ملایمت می گوید: «من در دهه 70 در اعتصابات شرکت داشتم. من در سال 1984 در موقعیت دیگری بودم.
واقعاً شگفتانگیز است: همه وقتی در مورد معدنچیان صحبت میکنند، اولین چیزی که میگویند این است، اوه، 1984، اعتصاب – اما این یک سال از 200 سال استخراج معدن بود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.
گذار از جمهوری اسلامی – چگونه؟ احد قربانی دهناری
شعارهایی نظیر «زن، زندگی، آزادی»، «حجاب بهانه است، اصل نظام نشانه است.»، «جمهوری اسلامی، نمیخوایم، نمیخوایم» و «این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه» نشان میدهند که مردم عزم خود را جزم کردهاند که از جمهوری اسلامی گذار کنند. چگونه میتوان از جمهوری اسلامی گذار کرد؟
جمهوری اسلامی یک رژیم فاشیستی و تمامیتخواه است. برای بقای خود دست به هر جنایتی میزند. برای سرنگونی حکومت اسلامی باید ببینیم نیروهای ما در کجاست و چگونه میتوانیم این نیروها را همجهت کنیم؟
یک نیروی مادی را باید یک نیروی مادی قویتر و منسجمتر از میدان بیرون کند. چگونه ما میتوانیم قویتر از حکومت اسلامی شویم؟
جامعه شناسی کلاسیک لازمه انقلابهای پیروزمند را داشتن اهداف کوتاهمدت، میانمدت و دراز مدت روشن (استراتژی و تاکتیکها)، سازماندهی و داشتن تشکیلات، رهبری و پیگیری و خستگیناپذیری تودهها میداند. آیا انقلاب در دوران معاصر ویژگی دیگر دارد؟ آیا رسانههای اجتماعی مدرن ما را از این لازمههای انقلاب بینیاز میکنند؟
سرچشمهی نیروهای ما
جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه یکی از بیکفایتترین، خشنترین، فاسدترین، تبعیضآمیزترین و جنگطلبترین حکومتهای معاصر را به نمایش گذاشت.
علیرغم تلاش مذبوحانه رژیم ایدئولوژیک، سانسور بی حد و حصر و اخراج دگراندیشان از محیط آموزشی و کار، آگاهترین جوانان و کارگران و کارکنان متولد پس از انقلاب بهمن در ایران پرورش یافتند. رژیم با سینما، موسیقی، نقاشی، مجسمهسازی، ادبیات، هنر و دانش به ویژه علوم انسانی و اجتماعی سر ستیز دارد. اما نسلی آگاه و فرهیخته در ایران پرورش یافت. جوانان، زنان و اکثریت ایرانیان فرهنگ حکومت اسلامی را نمیخواهند.
علیرغم تبعیض همهجانبه نسبت به زنان از خانه تا سپهر اجتماعی، زنان ما آگاه و مصمم و الهامبخش علیه تبعیض و قوانین شرعی قرون وسطایی مبارزه میکنند. علیرغم سنگاندازی و تبعیض حکومت اسلامی دختران دانشجوی ما بیشتر و بهتر از پسران در محیطهای آموزش عالی هستند. زنان و اکثریت ایرانیان تبعیض جنسیتی حکومت اسلامی را بر نمیتابند.
حکومت اسلامی صنعت، کشاورزی، دامداری و طبیعت ایران را نابود کرده است. گرانی و فقر بیداد میکند. مبارزه معلمان و بازنشستگان نتیجه ملموسی نداد. سرمایههای کشور خرج جنگهای نیابتی و توسعه خرافات میشود. مردم ایران کار و درآمد، اقتصاد و معیشتی در خور کرامت انسانی میخواهند.
در استانهایی مثل سیستان و بلوچستان، خوزستان و کردستان بیکاری بیداد میکند. مردم از اصلیترین احتیاجات زندگی چون آب آشامیدنی، مدارس و بیمارستان محروم هستند. رژیم خواستهای بر حق این عزیزان را با سرکوب و اعدام پاسخ میدهد و به آنها اتهامات بیاساس میزند. مردم ما در سراسر کشور فریاد زدند که سیستان و بلوچستان، خوزستان و کردستان چشم و چراغ مردم ایران هستند. مردم ما با همبستگی ملی کنار این عزیران برای از میان برداشتن تبعیض حاشیه و مرکز و نیل به حقوق شهروندی، کرامت، رفاه سربلندی ایستادهاند.
جهان از قرون وسطی گذر کرد. مردم آزادی میخواهند و به فردیت، کرامت انسانی و حقوق بشر و شهروندی ارج مینهند. نسل جوان میخواهد در این جهان بهم پیوسته، شهروند جهان و در صف گردان سترگ صلح و دوستی بینالمللی باشد. بتواند آزادانه و سرفراز به هر کجا میخواهد سفر کند، تحصیل کند و یا کار کند. آزاد باشد و با رسانههای اجتماعی با دوستان و مردم جهان ارتباط داشته باشد. برای لباس و بدن خود خودش تصمیم بگیرد. نسلی با شور زندگی که با تحجر، زندگی گریزی و شادیستیزی احمد جنتیها، علی خامنهایها و ابراهیم رئیسیها سر آشتی ندارد. بر این نسل آگاه و پرشور نمیتوان با الگوی خلفای راشدین و ولایت مطلقه فقیه تمامیتخواه حکومت کرد.
اینها سرچشمههای پویا و پرشور نیروهای مردم برای براندازی است. وجود این نیروها به خودی خود باعث سرنگونی رژیم تمامیتخواه نمیشود. تاریخ هیچ انقلابی را نشان نمیدهد که بدون برنامه، سازماندهی، رهبری، استراتژی، تاکتیک، لژستیک، تداوم و خستگیناپذیری، ارادهی تسخیر قدرت، جایگزین روشن، تبلیغات گسترده، انزوای دشمن و اقناع تودهها پیروز شده باشد. در عوض در تحلیل شکست خیزشها کمبود یک یا چند از این مولفههای انقلاب را میبینیم.
برنامه
وقتی میخواهیم به شهری دیگر سفر کنیم، شاید دقیق ندانیم در راه از پنجره ماشین یا قطار چه میبینیم، ولی مقصد روشن است. در انقلاب شاید ندانیم تا سرنگونی چه اتفاقات میافتد، ولی مقصد باید روشن باشد.
اهداف اصلی انقلاب و هدف نهایی انقلاب برای جلب حمایت عموم مردم و منسجم کردن صف ائتلاف ضد رژیم تعیین کننده است. آیندهی روشن همهی نیروهای فعال در جبههی گسترده ائتلاف ضدفاشیستی باید تضمین شود.
در انقلاب ایران دموکراسی، حقوق بشر، آزادی، سکولاریسم، رفع تبعیض جنسیتی و اتنیکی، حل قهرپرهیز مناقشات را باید بهم قول بدهیم و یا زیر سندی مشترک امضا کنیم.
سازماندهی
مردم باید سازماندهی شوند. یک انقلاب سازمان یافته شانس بیشتری برای پیروزی دارد. انقلاب باید سازماندهی شود. سازماندهی بسیار منسجمی لازم است تا بر سیستمی فاشیستی غلبه کنیم.
تظاهرات پیدرپی و بیوقفه لازم است ولی برای تسخیر قدرت کافی نیست. رهبری یا ستاد فرماندهی باید شکل بگیرد و سازماندهی را هناهنگ کند. در این مبارزه مرگ و زندگی با حکومت تمامیتخواه دو سطح سازماندهی نیاز داریم. در ابتدا باید طرفداران انقلاب یعنی احزاب سیاسی سازماندهی شوند. بعد انقلابیون باید توده ها را سازماندهی کنند.
یک توده سازمان یافته نیروی قدرتمندی است که شکست دادن آن بسیار دشوار است. ماشینهای سرکوبگر نمی توانند در برابر قدرت یک انقلاب سازمانیافتهی میلیونی مقاومت کنند.
با شرایط ایران سازماندهی باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- خودسازماندهی خودجوش واحدهای کوچک شکل بگیرد.
- سازمانهای کوچک غیرمتمرکز در سراسر کشور تشکیل شود.
- رهبری فعالیتهای این سازمانهای کوچک غیرمتمرکز را هماهنگ میکند.
انقلاب باید از واحدهای کوچک تشکیل شود که بتوانند خود را سازمان دهند. واحدهای کوچکتر در انجام وظایف انقلابی خود چابک و زیرک هستند. این ساختارهای کوچک متعدد باید باهم هماهنگ شوند تا یک سازمان عظیم و قدرتمند را تشکیل دهند. این تنها راه شکست نیروهای سازمانیافتهی ستمگر است.
رهبری
انقلاب به رهبری نیاز دارد. بیشک دوران مدرن رهبری تراز نوین را طلب میکند. معایب رهبریهای کلاسیک که تغییرات کلان مثبت و یا منفی را رقم زدند، دلیل بر رد لزوم رهبری نیست، بلکه نگاه نو به رهبری و سازوکاری برای عدم تکرار جنبهها منفی را در رستور کار ما قرار میدهد.
رهبری نوین ترکیب نادر شجاعت، هوشمندی، واکنش سریع و شنوایی قوی است.
رهبری نوین ترکیب همزمان هدایت کردن و پیروی کردن است: هدایت کردن جمع و پیروی کردن از نظر جمع.
رهبری نوین اراده معطوف به پیروزی و تسخیر قدرت است با روشهای قهرپرهیز و پایان دادن به قهر تاریخی در جامعه.
رهبری نوین آموزش، پرورش و راهنمایی است نه صدور دستور و فرمان.
رهبری نوین دانستن دقیق چگونه و چه زمانی باید قدرت، اختیار و مسئولیت به دیگران واگذار کردن، است.
رهبری نوین ریاست و تحکم نمیکند بلکه جذب میکند و همدوش کنشگران میدانی میرزمد.
رهبری نوین نمی درخشد، بلکه بازتاب میکند. ماهی است که خورشید مردم را بازتاب میکند.
رهبری، هنر تأثیرگذاری است. توانایی ایجاد انگیزه، الهام بخشیدن و ترغیب افراد برای پیروز کردن انقلاب است.
رهبری نوین جمعی است تا وسیعترین تودهها را نمایندگی کند و اعضا رهبری یکدیگر را تکمیل کنند.
رهبری نوین زمانمند است. هیچ رهبری تا پایان زندگی قابل پذیرش نیست.
رهبری نوین برای مهارتش در رهبری انتخاب میشود نا بخاطر وابستگی خانوادگی، یا تعلق مذهبی و یا طبقاتی.
در شرایط ویژه اکنون ایران رهبری باید جمعی باشد، نیروی داخل، خارج، زنان، جوانان و اتنیکها نمایندگی کند.
یکی از گفتمانهای مردمفریبانه و انحلالطلبانه این روزها، مطرح کردن «جنبش رهبری خود را خودش انتخاب میکند» است. تلاش بر قطع رابطه مبارزان پیشین و امروز، داخل و خارخ از کشور است. این واگذاری رهبری به نیروی ناشناخته و مبهم از شکلگیری رهبری رزمجو، مطرح و زبان گویای جنبش سراسری محروم میکند. یکی از اصلیترین عمل مقبولیت این پیشنهاد مردمفریب و مبهم سختی شکل دادن یک ستاد رهبری رزمجو و فراگیر است. رهبری باید افراد واقعی باشند و با چالشهای کلان روز، روزانه روبرو شوند و راه حل بیابند. رهبری باید جنبش را در سختترین شرایط به پیروزی رهنمون کند. رهبری همیشه لازم است، به ویژه در زمانهای پر تلاطم امروز. انکار رهبری، در عمل دست کم گرفتن دشمن و نادیدهگرفتن پیچیدگی انقلاب و نیاز نیروی همجهت همهی نیروها است.
مردم از شخصیتها و تشکلهای سیاسی درخواستِ ایجاد یک نهاد رهبری دارند. رهبری در جنبش ایران باید نهادی فراگیر باشد که از وابستگی به فرد و گروه جلوگیری کند و به فراگیری جنبش کنونی آسیب نرساند. اعتبار سازی و اعتمادسازی یکی از بزرگترین چالشهای رهبری خواهد بود.
رهبری و سازماندهی یکی از اصلیترین تضمینهای عدم خلاء قدرت پس از سرنگونی و لازمه احیای قدرت دموکراتیک پسا حکومت اسلامی است.
استراتژی
رهبری باید روش کلی رسیدن به هدف اصلی جنبش که سرنگونی رژیم است را روشن بیان کند. شیوهی بهرهگیری از امکانهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، تبلیغی، روانی و نظامی سرنگونی راترسیم کند.
تاکتیک
رهبری باید دید روشنی داشته باشد که هدف کلی سرنگونی رژیم از چه مراحلی میگذرد. رهبری باید با تماس دائمی با رهبران میدانی و جمعبندی و همرسانی نظرات و تجارب آنها تاکتیکهای جنبش را بهروز کند.
برای سرنگونی رژیم باید ریزش هواداران، انزوای بینالمللی، جلب حمایت تودهها، هماهنگی و حمایت تشکلهای صنفی، مدنی و محیط زیست از جنبش عملی شود. رهبری باید تاکتیکهای نیل این اهداف را روشن کند.
لژستیک
داشتن استراتژی و تاکتیک به تنهایی کافی نیست. باید برای اجرای استراتژی و تاکتیک لژستیک لازم تامین شود.
مبارزه با رژیم فاشیستی یک جنگ تمام عیار است. ابزارهای مبارزه، خدمات، پول و جریان اطلاعات در در سرتاسر کشور باید در یک زنجیره تحت رهبری تأمین و مدیریت شود.
چگونه با قطع اینترنت باید مقابله کرد؟ چگونه رهبران میدانی که مجبور به زندگی مخفی میشوند را کمک کنیم؟ چگونه به دستگیرشدگان کمک کنیم؟ تبلیغات در داخل برای آگاهی رسانی و اقناع تودهها و در خارج برای انزوای کامل رژیم چگونه تقویت شود؟ چگونه برای جنبش امکانات مالی و تدارکات تامین شود؟ همهی این پرسشها و صدها پرسش لژستیکی دیگر باید با یک رهبری جمعی، متمرکز و چابک پاسخ مناسب پیدا کند.
تداوم و خستگیناپذیری
زمان سرنگونی قابل پیشبینی نیست. امکان طولانی شدن مبارزه وجود دارد. اما لازمه سرنگونی تداوم و خستگیناپذیری جنبش است. یکی از اصلیترین وظیفه رهبری الهامدهی و امیدبخشی است.
تبلیغات
دشمن زرادخانه دروغ، تحریف و تهمت گسترده دارد. تبلیغ، ترویج، افشاگری و همرسانی دستاوردهای مبارزه میدانی یکی از عمدهترین وظیفه رهبری است.
انزوای دشمن
دشمن باید هم در داخل و هم در سطح بینالمللی افشا و منزوی شود.
عفو عمومی و امنیت آینده بدنه ارتش، سپاه و بسیج باید تضمین شود تا ریزش گسترده و رژیم در داخل منزوی شود. به همهی نیروهای مسلح باید اطمینان داد که هیچ انتقامی در کار نیست. هدف سرنگونی رژیم و پایان قهر تامین مالی فراگیر و خشونت در ایران عزیز ما است. آینده ایران به نیروی مسلح نیاز دارد، آنها هر چه زودتر به صفوف مردم بپیوندند، سرنگونی کم هزینهتر خواهد شد امنیت و آینده خانواده آنها مطمئنتر.
رژیم باید در سطح بینالمللی افشا و منزوی شود. شکلگیری یک رهبری قدرتمند و اعلان ایرانی که به صلح و خلع سلاح اتمی جهانی تعلق خواهد داشت، این انزوا را تسهیل میکند.
اقناع تودهها
نیرو محرکهی انقلاب و صاحب انقلاب مردم هستند. رهبری باید پژواک صدای مردم باشد. به مردم گوش کن، به مردم گزارش دهد، مردم را به درستی مواضع و عملکرد خود قانع کند.
رهبری باید به تودهها ثابت کند که معترضان توان مسلط شدن بر کشور و ادارهی آن را دارند.
ارادهی تسخیر قدرت
حکومت اسلامی در این چهل و اندی سال نشان داد که اصلاحپذیر نیست. ارادهی معطف به سرنگونی باید در سراسر جنبش، سازمان و رهبری آن جاری باشد.
برای تغییر سیاسی، داشتنِ تئوری و برنامهی مبارزه کافی نیست و رهبری باید علاوه بر آن استراتژی و تکتیکهای تسخیر خیابان و نهادهای قدرت را به روشنی تدوین کند و هیچچیز به شانس، امید و مجریان مبهم و ناشناخته واگذار نکند.
جایگزین روشن
هر چند اکنون باید تمام توان خود را بر تسخیر قدرت متمرکز کنیم و در گیر شدن و تفرقه درباره جزئیات نظام آینده ما را از مبرمترین وظیفه کنونی یعنی سرنگونی رژیم باز میدارد، اما رهبری باید تصویر روشن از حکومت آتی، پایبندی آن به دموکراسی، آزادی، سکولاریسم، حقوق بشر، کرامت انسانی، رفاه عمومی و رفع هرگونه تبعیض جنسیتی، قومی و مذهبی، همزیستی مسالمتآمیز با کشورهای منطقه و جهان را تضمین کند. کثرتگرایی، رواداری و قهرپرهیزی امیدواری به آینده روشن را در میان مبارزان میدانی و مردم زنده میکند.
تصویر دورنمای تشکیل دولت انتقالی و مجلس موسسان منتخب برای تدوین قانون اساسی جدید نیز مسیر آینده را روشنتر میکند.
فشرده
سرنگونی خشونتپرهیز یک رژیم تمامیتخواه و فاشیست، بسیج گسترده و رهبری رزمجوی متمرکز و چابک میطلبد. دشمن متمرکز است و امکانات وسیع رسانهای، کنترل، تبلیغ و سرکوب دارد. این نیروی مادی متمرکز، گستاخ و خشن را باید یک نیروی مادی متمرکز و قویتر از آن، از میدان بدر کند. این نیروی قویتر، همبستگی ملی تودههای میلیونی میدانی با رهبری رزمجوی متمرکز و چابک مجهز به برنامه، سازمان، استراتژی، تاکتیک، لژستیک، تبلیغات، امید و الهامبخشی، اراده قاطع تسخیر قدرت، جایگزین روشن، انزوای دشمن و اقناع تودهها است.
از اینرو، مبرمترین وظیفه جنبش اکنون سازمان دادن یک رهبری جمعی رزمجو و چابکِ مورد اعتماد تودههای در میدان است.
احد قربانی دهناری
۱۶ مهر ۱۴۰۱ – ۸ اکتبر ۲۰۲۲
پ.ن. ۱. من از همهی کنشگران سیاسی، اجتماعی، صنفی، و مدنی، خواهش میکنم با پرسش « گذار از جمهوری اسلامی – چگونه؟» بپردازند، تا ما با هماندیشی به یک همرایی برسیم.
پ.ن. ۲. بیشک هر کدام از این مولفههای لازم برای جنبش ما که در این مفاله نام برده شد، بحث مفصل و تحلیلی میطلبد. امیدوارم همه کمک کنیم تا این مولفهها روشنتر شود.
دیدگاه شما