نکته در مورد باند بولینگر


ترکیب اندیکاتور Bollinger band و MACD در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال برای افزایش صحت و اعتبار تحلیل صورت گرفته، تحلیلگران دست به استفاده‌ ترکیبی از اندیکاتور‌ها می‌زنند. اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger band) و مکدی (MACD) از پرکاربردترین و محبوب‌ترین اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که تریدر‌ها از ترکیب آنها برای اطمینان بیشتر در تحلیل روند و تشخیص وضعیت نماد استفاده می‌کنند. در این قسمت از سری مقالات آموزش بورس به ترکیب این دو اندیکاتور و نحوه استفاده از آن‌ها پرداخته‌ایم.

ترکیب اندیکاتور بولینگر باند و مکدی چیست؟

همان‌طور که از اسم آن پیداست به معنی استفاده همزمان از اندیکاتور بولینگر باند و مکدی (MACD) در چارت تحلیل تکنیکال است. برای فهم کامل این ترکیب باید اساس و پایه هر یک را مختصرا بررسی کنیم.

اندیکاتور مکدی (MACD)

اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین اندیکاتورهای تکنیکالی است که در بیشتر مواقع به‌ علت عملکرد آن در تحلیل روند و تشخیص مومنتوم به کار برده می‌شود.

اساس این اندیکاتور تکنیکالی، میانگین‌های متحرک است. برای استفاده از این اندیکاتور بعد از انتخاب آن نیاز دارید که 3 فاکتور slow length ،long length و خط سیگنال را برای این اندیکاتور مشخص کنید. این سه فاکتور بهتر است بر روی 12، 26 و 9 تنظیم شوند. چارت اندیکاتور macd دارای 2 بخش مهم خط مکدی و خط سیگنال است که در پلتفرم معاملاتی کارگزاری اقتصاد بیدار به ترتیب با رنگ آبی و قرمز قابل تشخیص است.

اندیکاتور‌ بولینگر باند

اندیکاتور‌ بولینگر باند نیز با بررسی محدوده حرکتی کندل‌های قیمتی، می‌تواند کف و سقف حرکت نوسانی قیمت را تشخیص داده و بهینه‌ترین نقاط برای ورود به بازار و خروج از آن را شناسایی و نمایان سازد. با استفاده از این اندیکاتور همچنین می‌توان سطوح اشباع خرید و فروش را شناسایی کرد. اندیکاتور بولینگر باند دارای 3 بخش باند بالایی، خط میانی، باند پایینی می‌باشد.

نحوه معامله و استفاده از ترکیب بولینگر باند و مکدی

برای استفاده از این استراتژی ترکیبی باید نقاط خرید، فروش، و سیگنال‌های صادر شده را به خوبی شناسایی کرد و متناسب با صعودی و نزولی بودن روند، از آنها بهره‌مند شد.

سیگنال‌های خرید

  • در اندیکاتور بولینگر باند اگر کندل‌های قیمتی از باند پایینی که کف نامیده می‌شود، به سمت پایین عبور کرده باشند یا در حوالی همان کف معامله شوند، به سطح اشباع فروش رسیده است. در این صورت برای ورود به سهم، اندیکاتور مکدی را بررسی می‌کنیم. در صورتی که خط مکدی، خط سیگنال را به سمت بالا قطع کرده باشد، یک سیگنال قوی صعودی از ترکیب این دو اندیکاتور دریافت می‌کنیم. به این معنا که احتمال بازگشت و تغییر روند قیمتی بسیار محتمل است. همان‌طور که در تصویر پایین مشخص است بعد از اینکه هر 2 عامل اتفاق افتاد، ما شاهد رشد قیمت نماد مورد نظر بودیم.

tarkib-macd-bolinger1-1.jpg

  • در اندیکاتور مکدی زمانی که هیستوگرام مقداری منفی و زیر صفر به خود اختصاص می‌دهد این بدان معناست که قدرت روند نزولی رو به کاهش است و با بررسی اندیکاتور بولینگر باند می‌توان به صورت پله‌ای به سهم ورود کرد. در تصویر زیر هم مشخص است که هیستوگرام منفی شده و همزمان روند نزولی به پایان رسیده است.

tarkib-macd-bolinger2-3.jpg

  • زمانی که نوسانات بازار یا سهم کم شده باشند و دو خط بالایی و پایینی بولینگر باند به یکدیگر نزدیک شده‌اند (سقف و کف)، می‌توانید منتظر شروع حرکت شارپ صعودی یا نزولی باشید. در این هنگام باید اندیکاتور مکدی به دقت بررسی شود چرا که در صورت نزدیک شدن 2 باند به یکدیگر، صعودی یا نزولی بودن حرکت پیش‌رو توسط MACD تایید و مشخص می‌شود. در اندیکاتور مکدی زمانی که خط مکدی و خط سیگنال به بالا صفر می‌آیند، چارت تکنیکال صدور سیگنال خرید می‌دهد چرا که در این شرایط احتمال شروع روند صعودی وجود دارد. اگر این فاکتور‌ها با هم در چارت تحلیل تکنیکال مشاهده شد سیگنال خرید و ورود به سهم صادر می‌شود. همان‌طور که در تصویر پایین مشخص است با نزدیک شدن 2 باند بالا و پایین اندیکاتور بولینگر باند و همچنین مثبت شدن خط مکدی، روند سهم شکل صعودی به خود گرفته است.

tarkib-macd-bolinger3.jpg

سیگنال‌های فروش

  • در اندیکاتور بولینگر باند اگر کندل‌های قیمتی از باند بالایی که سقف نامیده می‌شوند به سمت بالا عبور کرده باشند یا در حوالی همان سقف و باند بالایی معامله شوند، به سطح اشباع خرید رسیده است. در این صورت برای گرفتن پوزیشن فروش و خروج از سهم باید اندیکاتور مکدی را نیز بررسی‌کنیم. در صورتی که خط مکدی، خط سیگنال را به سمت پایین قطع کرده باشد، روند سهم با کاهش و اصلاح مواجه خواهد شد. به این معنا که احتمال بازگشت و تغییر روند قیمتی از صعودی به نزولی بسیار محتمل است. همان‌طور که در تصویر پایین مشخص است بعد از اینکه هر 2 عامل اتفاق افتاد، شاهد اصلاح قیمتی در نماد مورد نظر هستید.

tarkib-macd-bolinger4-4.jpg

  • زمانی که نوسانات بازار یا سهم کم شده باشد و 2 خط بالایی و پایینی بولینگر باند به یکدیگر نزدیک شده‌اند (سقف و کف)، می‌توان منتظر شروع حرکت شارپ صعودی یا نزولی بود. در این هنگام باید اندیکاتور مکدی به دقت بررسی شود چرا که در صورت نزدیک شدن دو باند به یکدیگر، صعودی یا نزولی بودن حرکت پیش‌رو توسط مکدی تایید و مشخص می‌شود. در اندیکاتور مکدی زمانی که خط مکدی و خط سیگنال زیر صفر می‌آیند، چارت تکنیکال هشدار صدور سیگنال فروش و خروج از سهم را می‌دهد چرا که در این شرایط احتمال شروع روند نزولی بسیار محتمل است. اگر این فاکتور‌ها با هم در چارت تحلیل تکنیکال مشاهده شد سیگنال فروش و خروج از معامله صادر می‌شود. همان‌طور که در تصویر پایین مشخص است با نزدیک شدن 2 باند بالا و پایین اندیکاتور بولینگر باند و همچنین منفی شدن خط مکدی، روند سهم شکل نزولی به خود گرفته است. نکته دیگر قابل توجه این است که فاصله معنا دار 2 باند بالایی و پایینی در اندیکاتور بولینگر باند، نشانگر پایان روند است. که در تصویر زیر این فاصله به منظور پایان روند نزولی شارپ است.

tarkib-macd-bolinger5.jpg

جمع‌بندی

استفاده همزمان از دو اندیکاتور قدرتمند بولینگر باند و مکدی تاثیر غیر قابل انکاری در کاهش خطای تحلیلگران تکنیکال دارد. اندیکاتور مکدی اغلب برای عملکردش در تحلیل روند و تشخیص مومنتوم، به کار برده می‌شود و اندیکاتور بولینگر باند جهت تشخیص دقیق نقاط ورود و خروج مورد استفاده قرار می‌گیرد. استفاده از این ترکیب نیازمند تسلط به سیگنال‌های صادر شده از این دو اندیکاتور می‌باشد که در این مقاله با جزئیات به آن پرداختیم. شما می‌توانید برای آشنایی با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.

مقدمه‌ای بر اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger Bands نوعی اندیکاتور به شکل نمودار برای تحلیل تکنیکال است و به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازارها از جمله سهام، معاملات آتی و ارز استفاده می‌شود. این اندیکاتور‌ها که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شدند، بینش‌های منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات آن ارائه می‌دهند. در واقع، چندین کاربرد برای Bollinger Bands وجود دارد، مانند تعیین سطوح خرید و فروش بیش از حد، ابزار پیروی از روند، و نظارت برای شکستگی‌ها یا breakouts . برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این اندیکاتور پیشنهاد می‌کنیم تا انتهای این متن با ما همراه باشید‌.

اندیکاتور بولینگر باند

بولینگر باند چگونه محاسبه می‌شود؟

محاسبه باندهای بولینگر یا Bollinger Bands از سه خط تشکیل شده است. یکی از رایج‌ترین محاسبات، از میانگین متحرک 20 روزه یا SMA برای باند میانی استفاده می‌کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه می‌شود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می‌گردد.

اندیکاتور بولینگر باند

خرید و فروش بیش از حد با بولینگر باند

استراتژی اشباع خرید و فروش بیش از حد یک رویکرد رایج هنگام استفاده از Bollinger Bands است. شناسایی شرایط بازار در هنگام خرید و فروش بیش از حد کاری است که این اندیکاتور انجام می‌دهد. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایین اندیکاتور بولینگر باند می‌رسد، قیمت‌ها شاید بیش از حد کاهش یافته و دچار جهش شده‌اند. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی حرکت می‌کند، بازار احتمالاً بیش از حد خرید شده و عقب نشینی اتفاق افتاده است. استفاده از باندها به‌عنوان شاخص‌های خرید و فروش بیش از حد بر مفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. بازگشت میانگین فرض می‌کند که اگر قیمت به طور قابل توجهی از میانگین انحراف داشته باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمی‌گردد.

اندیکاتور بولینگر باند

استراتژی‌های بازگشت میانگین با بولینگر باند

در بازارهای محدود، استراتژی‌های بازگشت میانگین می‌توانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمت‌ها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت می‌کنند. با این حال، Bollinger Bands همیشه سیگنال‌های خرید و فروش دقیقی ارائه نمی‌دهد. برای مثال، در طول یک روند قوی، معامله‌گر با خطر قرار دادن معاملات در سمت اشتباه حرکت مواجه می‌شود، زیرا این اندیکاتور می‌تواند سیگنال‌های خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد را خیلی زود نشان دهد. برای کمک به رفع این مشکل، یک معامله‌گر می‌تواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنال‌های تجاری را بگیرد که معامله‌گر را با روند همسو می‌کند.

برای مثال، اگر روند نزولی است، فقط زمانی که باند بالایی برچسب گذاری شده است، موقعیت های کوتاه را در نظر بگیرید. در صورت تمایل می‌توانید از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کنید، اما موقعیت طولانی جدید باز نمی‌شود زیرا نکته در مورد باند بولینگر این به معنای مخالفت با روند است.

اندیکاتور بولینگر باند را بشناسید تا سود ببرید

بولینگر و کلنتر

اندیکاتور بولینگر باند و کلتنر( ( Kltner Channels متفاوت هستند اما شباهت‌هایی هم دارند. در اینجا نگاهی کوتاه به تفاوت‌ها می‌اندازیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک بیشتر به کار شما می‌آید. Bollinger Bands از انحراف استاندارد دارایی زیربنایی استفاده می‌کند، در حالی که کانال‌های Keltner از میانگین محدوده واقعی یا ATR استفاده می‌کنند، که معیاری برای نوسانات بر اساس دامنه معاملات در اوراق بهادار است. جدای از نحوه ایجاد باندها/کانال ها، تفسیر این شاخص‌ها به طور کلی یکسان است. همیشه به این نکته توجه کنید که یک شاخص فنی بهتر از دیگری نیست. این یک انتخاب شخصی است که بر اساس آن برای استراتژی‌هایی که به کار گرفته می‌شوند بهترین کار را انجام می‌دهد. از آنجایی که کانال‌های Keltner از میانگین محدوده واقعی به جای انحراف استاندارد استفاده می‌کنند، معمولاً سیگنال‌های خرید و فروش بیشتری در کانال‌های Keltner نسبت به زمانی که از Bollinger BBand استفاده می‌‌شود تولید می‌کنند.

اندیکاتور بولینگر باند

خط پایین کاربردهای متعددی در bollingerBands دارد، از جمله از این خطوط برای سیگنال‌های تجاری خرید و فروش بیش از حد استفاده می‌شود. معامله گران همچنین می‌توانند باندهای متعددی را اضافه کنند که به برجسته کردن قدرت حرکت قیمت کمک می‌کند. راه دیگر برای استفاده از باندها، جستجوی انقباضات نوسانات است. این انقباض‌ها معمولاً با شکست‌های قابل توجه قیمت، به طور ایده‌آل در حجم بالا، دنبال می‌شوند. Bollinger Bands نباید با کانال‌های Keltner اشتباه گرفته شود. درست است که این دو شاخص مشابه هستند، اما دقیقا عین هم نیستند.

اندیکاتور بولینگر باند را بشناسید تا سود ببرید

سخن آخر درباره اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند ابزار معاملاتی است که برای تعیین نقاط ورود و خروج برای یک معامله استفاده می‌شود. این باندها اغلب برای تعیین شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد استفاده می‌شوند. استفاده تنهایی از باندها برای معامله یک استراتژی مخاطره‌آمیز است، زیرا شاخص بر قیمت و نوسانات متمرکز است، در حالی که بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر نادیده گرفته می‌شوند. Bollinger Bands یک ابزار معاملاتی نسبتاً ساده است و در میان معامله‌گران حرفه‌ای و تازه کار بسیار محبوب است.

تشخیص روند با استفاده از باند بولینگر

باند بولینگر یک اندیکاتور روندنما و متاخر است و بنابراین از آن انتظار نداریم بتواند سیگنال‌های دقیقی را برای ورود به بازار صادر کند. وظیفه اصلی باند بولینگر مانند همه اندیکاتورهای روندنما، صرفا این است که بتواند نوع بازار و جهت روند را بدرستی تشخیص بدهد تا بتوان توسط آن، سیگنال‌های خطای سایر اندیکاتورها را فیلتر نمود. با این حال همان طور که بزودی خواهیم دید این اندیکاتور قادر است سیگنال‌های بسیار خوبی را نیز برای خروج از بازار، و حتی در شرایط خاص برای ورود به بازار، تولید نماید.

باند بولینگر، جهت روند در بازار را بوسیله خط میانی اش(ML) نمایش می‌دهد. همان طور که گفتیم، خط میانی بولینگر چیز خاصی نیست به جز یک میانگین متحرک ساده(SMA) بنابراین طبیعی است که شیب خط میانی بولینگر نشانگر جهت روند باشد. در بازارهای صعودی انتظار داریم شیب خط میانی بولینگر صعودی گشته و کندل‌ها در بالای خط میانی قرار بگیرند. در بازارهای نزولی نیز باید شیب خط میانی بولینگر نزولی بشود و کندل‌ها در زیر خط میانی تشکیل بشوند. به عبارت دیگر خط میانی بولینگر باید در بازارهای صعودی نقش سطح حمایت را ایفا نموده و در بازارهای نزولی نقش سطح مقاومت را اجرا کند.

در روندهای صعودی، قیمت در نیمه فوقانی بولینگر محصور گشته و مرتبا بین خطوط ML و UB نوسان می‌کند. در چنین مواقعی نقاط مجاور ML می‌توانند نواحی مناسبی برای سفارش خرید از نوع Buy Limit باشند. به همین ترتیب در روندهای نزولی، قیمت در نیمه تحتانی بولینگر محصور گشته و به نوسان بین خطوط ML و LB می پردازد. در یک بازار دوطرفه(مانند فارکس) می‌توان در چنین شرایطی در مجاورت خط میانی بولینگر اقدام به باز نمودن سفارش فروش از نوع Sell Limit نمود.

در بازارهای رنج و بدون جهت، شیب خط میانی بولینگر تقریبا افقی می‌شود. پهنای باند بولینگر تقریبا ثابت می ماند و باندهای بالایی و پایینی نشانگر سقف و کف بازار رنج می‌شوند. در یک بازار دوطرفه می‌توان در این حالت در مجاورت باندهای بالایی و پایینی بولینگر مرتبا معاملاتی از نوع Buy Limit و Sell Limit انجام داد و حد سود هریک از این معاملات را نیز بر روی باند مقابل انتخاب کرد.

آری، باند بولینگر تمام تلاش خود را به خرج می‌دهد تا بتواند سقف و کف بازار را، در خوش‌بینانه ترین و بدبینانه ترین حالت، پیش‌بینی نماید، اما در عمل صرفا در بازارهای رنج و بدون جهت است که بولینگر موفق به این کار می‌شود. در بازار رنج و بدون جهت، باندهای بالایی و پایینی بولینگر تقریبا مترادف با همان سقف و کف محدوده رنج می‌گردند و حتی می‌توان جهت ورود و خروج به بازار در یک بازار رنج از خطوطUB و LB استفاده کرد. اما در یک بازار رونددار صعودی یا نزولی، دیگر این قاعده برقرار نخواهد بود و باند بولینگر موفق به تشخیص سقف و کف بازار نمی‌شود. به عنوان مثال در یک بازار رونددار صعودی که مرتبا سقف بازار بالاتر می‌رود، باند بولینگر نیز هربار سقف جدیدی را پیشنهاد می‌کند که این سقف اغلب توسط کندل‌ها شکسته می‌شود و نقطه بسته شدن کندل‌ها در بالای UB قرار می‌گیرد. شکسته شدن باند بالایی بولینگر در یک روندصعودی اصلا چیز بدی نیست و لازم نیست نگران آن باشید. درواقع بسته شدن کندل‌ها بالاتر از UB ، نه تنها سیگنال نگران کننده‌ای نیست بلکه یک نکته مثبت است که نشانگر قدرت خریداران و شتاب روند صعودی در بازار می‌باشد. ممکن است یک روند صعودی برای مدت‌ها با قدرت ادامه پیدا کند در حالی که بسیاری از کندل‌ها نیز در طول مسیر، خارج از باند بولینگر تشکیل شوند. درواقع آن چیزی که نگران کنننده است بازگشت مجدد کندل‌ها به درون باند بولینگر است، نه خروج آنها! این نکته را در بخش بعدی دقیق‌تر توضیح خواهیم داد.

استراتژی معاملاتی بر اساس باندهای بولینگر در بازار فارکس

باندهای بولینگر

جالب است بدانید که یکی از جذاب‌ترین و محبوب‌ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، باندهای بولینگر هستند. شاید نام این باندهای بولینگر برای شما کمی ترسناک به نظر برسد اما باید بدانید که به راحتی اعمال می‌شوند و یادگیری آنها به طور قابل توجهی آسان و راحت است.

در این مقاله سعی داریم اطلاعات کامل و مناسبی در مورد استراتژی باندهای بولینگر در بازار فارکس به شما بدهیم تا بتوانید با تنظیمات و روش معامله با این نوع اندیکاتور آشنا شوید. اگر شما هم می‌خواهید با اندیکاتور باندهای بولینگر آشنایی کامل پیدا کنید این مقاله را با دقت و تمرکز بالا مطالعه کنید. در ابتدا می‌خواهیم بدانیم که باند بولینگر چیست؟ در واقع باید بدانید که باند بولینگر یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است. معنای باند بولینگر انحراف معیار و یا همان واریانس است که در دهه ۱۹۸۰ میلادی به واسطه جان بولینگر، تحلیلگر تکنیکال حرفه‌ای ارائه شده است.

نوسانات بازار را به راحتی می‌توان با باندهای بولینگر اندازه‌گیری کرد و بدین واسطه شناسایی شرایط بازار در وضعیت پیش‌فروش و پیش خرید بررسی می‌شود. نکته قابل توجه این است که این نوع باندها مانند خطوط حمایت و مقاومت دینامیک کار می‌کنند. در ادامه می‌خواهیم بدانیم که چطور می‌توان از استراتژی باندهای بولینگر در معاملات خود استفاده کنیم؟ در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات جامع و کاملی در مورد استراتژی بر اساس باندهای بولینگر به دست آورید.

چگونگی استفاده از باند بولینگر

برای این که بدانید چگونه از باندهای بولینگر باید بهره ببرید، کار سختی در پیش ندارید و مانند بسیاری دیگر از مفاهیم فارکس، با استفاده از آموزش و تمرین، می‌توانید به تسلط کافی در استفاده و بهره‌وری از این اندیکاتور، برسید.

بررسی روند صعودی یک دارایی

در مرحله اول باید بدانید که باندهای بولینگر برای تعیین وضعیت روند صعودی یک دارایی بهترین گزینه هستند. از دیگر مزایای باند بولینگر می‌توان به شناسایی تغییر و یا قدرت روند بازار اشاره کرد. زمانی را در نظر بگیرید که یک روند صعودی به طور قابل توجهی قوی باشد، در نتیجه به طور کاملا منظم به باند بالای خود برخورد خواهد کرد. حال در صورتی که قیمت به باند بالایی برخورد کند، نشان دهنده این موضوع است که قیمت از این باند هم بالاتر خواهد رفت و معامله‌گران می‌توانند این فرصت را در معاملات و تصمیم‌گیری‌های خود لحاظ کنند.

تعیین قدرت ریزش قیمت یک دارایی

از دیگر کاربردهای باندهای بولینگر می‌توان به نشان دادن تغییر روند قیمت اشاره کرد. یک روند نزولی قوی را مد نظر بگیرید؛ در این حالت در امتداد باند پایینی، قیمت حرکت می‌کند. در این صورت این نمودار نشان می‌دهد که فروش نکته در مورد باند بولینگر دارایی دارای قدرت بسیار زیادی است. اما زمانی را در نظر بگیرید که قیمت در باند پایینی حرکت خود را آغاز کند؛ در این صورت روند نزولی خواهد بود. در ادامه این مقاله سعی داریم اطلاعاتی در مورد کاربرد اندیکاتور باند بولینگر در بازارهای مختلف مانند بازار فارکس به شما بدهیم.

بررسی کاربرد اندیکاتور باند بولینگر

در ابتدا باید بدانید که استراتژی باندهای بولینگر و یا اندیکاتور بولینگر باند در هر نوع بازار مالی قابل استفاده هستند و محدود به بازار خاصی نمی‌شوند. این موضوع را هم بدانید که در برخی از بازارهای مالی محدوده نوسان قیمت وجود ندارد. در این حالت باندهای بولینگر در این بازارها بسیار کاربردی‌تر هستند.

از جمله این بازارهایی که محدوده نوسان قیمت ندارند، می توان به بازار فارکس اشاره کرد. نتیجه می‌گیریم که استراتژی باندهای بولینگر در بازار فارکس بسیار کاربردی‌تر است . اندیکاتور بولینگر اطلاعاتی در مورد قیمت‌های گذشته بازار به دست می‌آورد و با توجه به این اطلاعات و با دقت بسیار بالا و به راحتی می‌تواند حرکت بعدی بازار را به معامله‌گران نشان دهد. بدین معنی که این اندیکاتور نشان می‌دهد که کندل بعدی در چه محدوده‌ای قرار خواهد گرفت. این موضوع را هم در نظر داشته باشید که باند بولینگر نکته در مورد باند بولینگر به هیچ عنوان وظیفه اصلی سیگنال دهی ندارد، اما با توجه به امکاناتی که دارد می‌توان از آن برای دریافت سیگنال های معاملاتی هم استفاده کرد.

داشتن چنین ویژگی‌هایی مانند شناسایی شروع یک روند و پایان آن باعث شده‌اند تا اندیکاتور باند بولینگر تبدیل به یک اندیکاتور چندکاره و مفید شود. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات مفیدی در مورد آشنایی با اعضای Bollinger Band بدست آورید.

آشنایی با اعضای باند بولینگر

اندیکاتور باند بولینگر از سه بخش تشکیل شده است که در ادامه به توضیح آنها می‌پردازیم.

  1. باند بالایی و یا سقف
  2. خط میانی
  3. باند پایینی و یا کف

توجه داشته باشید که وظیفه اصلی باندهای بالایی و پایانی اندازه‌گیری مقدار نوسانات با توجه به تغییر قیمت در یک بازه زمانی کاملاً مشخص است. در واقع میزان نکته در مورد باند بولینگر تغییرات قیمت با استفاده از این باندها قابل اندازه‌گیری هستند. به همین علت هم این باندها به صورت کاملا خودکار قابلیت تنظیم با تغییر وضعیت بازار را دارند. زمانی که قیمت در بازار تغییر می‌کند و دچار نوسانات می‌شود، باندها از یکدیگر فاصله می‌گیرند. در این حالت باید بدانید که هر چه میزان این فاصله‌ها بیشتر باشد نوسان هم به همان اندازه بیشتر است.

باندهای Bollinger

چگونگی تنظیمات نکته در مورد باند بولینگر اندیکاتور بولینگر باند

زمانی که این اندیکاتور را اضافه کرده‌اید در قسمت تنظیمات با سه قسمت تناوب، انحرافات و اعمال به… مواجه خواهید شد.

بخش تناوب

بخش تناوب به تعداد کندل‌هایی که اندیکاتور باند بولینگر از آنها میانگین می‌گیرد، می‌گویند. توجه داشته باشید که در بیشتر برنامه‌های معاملاتی هم این تناوب روی عدد بیست قرار می‌گیرد که این دوره برای بیشتر تحلیل‌گران بسیار خوب عمل می‌کند. نکته‌ی قابل توجه این است که این عدد را در بازار تناوب را بر روی چهل قرار دهیم تا بهتر عمل کند.

بررسی بخش انحرافات

می‌توانید اعداد مختلف را روی قسمت انحرافات قرار دهید تا مقدار خروجی نمودار قیمت از خط‌های سقف و یا کف باند بولینگر تغییر پیدا کند. زمانی که در بخش انحرافات قیمت کاهش پیدا می‌کند، کندل‌ها هم بیشتر از خطوط باند بولینگر خارج خواهند شد.

اعمال به

در این قسمت هم باید یکی از گزینه‌ها را انتخاب کنید تا در این صورت به باند بولینگر بگویید از کدام بخش قیمت در بازار داده‌های خود را دریافت کند.

منظور از فشار در استراتژی باندهای بولینگر چیست؟

هنگامی که این باندها به یکدیگر نزدیک تر می‌شوند خط میانگین متحرک هم جمع می‌شود که به این وضعیت، حالت فشار می‌گویند. در واقع فشار یک مفهومی است که موقعیتی را برای تحلیل‌گر نشان می‌دهد که نوسان کم شده است و در این حالت یک فرصت خوب و مناسب را به معامله‌گران برای معامله نشان می‌دهد. زمانی که نوسانات کمتر می‌شود و تغییرات کمتری در قیمت‌ها به وجود می‌آید و آنها هم به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند، پس می‌توانیم نتیجه بگیریم که هر چه قدر این باندها فاصله کمتری داشته باشند، نوسان هم به همان میزان کمتر است.

  • نکته‌ای که باید در نظر بگیرید این است که هنگامی که قیمت باند پایینی نزدیک‌تر شود تعداد فروشندگان هم در این حالت بیشتر می‌شوند و به نوعی عرضه بر تقاضا پیشی می‌گیرد.
  • حال زمانی را در نظر بگیرید که قیمت به باند بالایی نزدیک‌تر شود، تعداد خریداران بیشتر می‌شوند در این حالت هم تقاضا بر عرضه پیشی می‌گیرد.
  • یکی از نکات کلیدی که شما از این متن دریافت می‌کنید این است که زمانی که نوسانات در بازار کم می‌شوند، باندها به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند، در این حالت تحلیلگر باید منتظر یک شارپ صعودی و نزولی باشد. در این میان اگر کندل‌ها به قسمت باند پایینی حرکت کنند، نشان دهنده آغاز روند نزولی است. اگر کندل‌ها به قسمت باند بالایی حرکت کنند، نشان دهنده آغاز روند نکته در مورد باند بولینگر صعودی است.

استراتژی معامله اشباع خرید یا اشباع فروش با استفاده از باندهای بولینگر

به طور کلی قیمت‌ها تمایل دارند که به صورت کاملاً دائمی بین باندهای بالایی و پایینی جابه‌جا شوند و به نوعی حرکت صورت بگیرد. به این حالت حرکت پینگ‌پنگی قیمت‌ها گفته می شود. حرکت پینگ‌پنگی را در نظر داشته باشید زیرا این نوع حرکت از اصل های بسیار مهم و حساس در عملیات تحلیل تکنیکال است که از آن جهت تجزیه و تحلیل سهام‌های موجود در بازار فارکس و دیگر بازارهای مالی استفاده می شود. در ادامه می‌خواهیم بدانیم که منطقه اشباع خرید و منطقه اشباع فروش شامل چه مناطقی هستند.

منطقه اشباع خرید

زمانی با منطقه اشباع خرید مواجه می‌شویم که در روند تحلیل تکنیکال به بخشی برخورد کنیم که قیمت از قسمت باند بالایی به طرف بالا بیرون زده باشد. در این حالت تحلیل‌گر باید در نظر داشته باشد که احتمال روند نزولی قیمت وجود دارد زیرا قیمت می‌خواهد به بخش درونی یا داخلی باند برسد.

منطقه اشباع فروش

زمانی با این منطقه مواجه می‌شویم که در روند تحلیل تکنیکال به قسمتی برخورد کنیم که قیمت از بخش باند پایینی به طرف پایین حرکت کرده باشد. در این حالت هم احتمال صعود قیمت وجود دارد، زیرا قیمت می‌خواهد به بخش وسط باند بازگردد.

باند بولینگر

همچنین اگر قصد دارید تا در استراتژی معامله اشباع خرید یا اشباع فروش از باندهای بولینگر استفاده کنید، باید همواره نکات زیر را در نظر داشته باشید و آن‌ها را رعایت کنید:

  • احتمال موفقیت در استراتژی باندهای بولینگر در بازارهای مختلف کاملاً با یکدیگر متفاوت است.
  • گاهی ممکن است تحلیل گر بخواهد از اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال و روند صعودی استفاده کند در این حالت حتما باید با چگونگی روند بازار آشنا باشد و روند بازار را مورد بررسی قرار دهد. اگر روند بازار صعودی باشد تحلیلگر می‌تواند به واسطه سیگنالی به معامله ورود کند که قیمت به نقطه مربوط به اشباع فروش نزدیک شده باشد.
  • اگر هدف شما این است که از این نوع اندیکاتور در جهت روند نزولی بازار بهره مند شوید حتما باید سیگنال‌هایی که در جهت فروش هستند را مورد بررسی قرار دهید. منظور این است که فقط سیگنال‌هایی که در ارتباط با اشباع خرید هستند را مورد بررسی قرار دهید.

چگونگی تشخیص روند قیمت در یادگیری کار با اندیکاتور باند بولینگر

آگاهی از روند دقیق و صحیح قیمت یکی از موضوعاتی است که در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر به آن پرداخته‌ایم. یکی از چالش برانگیزترین موضوعات که معامله گران در عملیات تحلیل تکنیکال با آن روبرو هستند موضوع تشخیص خط روند نزولی، صعودی و رنج بودن بازار است. حال می‌خواهیم بدانیم که چگونه می‌توان در جهت کاملاً مشخصی اندیکاتور باند بولینگر استفاده کرد؟ در ابتدا باید بدانید که دو عدد اندیکاتور بولینگر وجود دارد که یکی از آنها همراه با DEVIATION +-1 یکی از آنها همراه با DEVIATION +-2 است و آنها را بر نمودار قیمت اعمال کنید. برای تشخیص بهتر باندها می‌توانید آنها را تغییر رنگ دهید.

چگونه سیگنال خروج از بازار را با استراتژی باندهای بولینگر دریافت کنیم؟

در این قسمت می‌خواهیم روشی را به شما آموزش دهیم که با استفاده از آن به راحتی بتوانید در زمانی کاملا مشخص و صحیح از بازار خروج کنید. شناسایی نقطه خروج به موقع در عملیات تحلیل تکنیکال بسیار اهمیت دارد به طوری که می‌توانیم بگوییم حتی اهمیت آن از یافتن نقطه ورود به بازار هم بسیار بیشتر است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که معامله گران و تحلیل‌گران کاملاً حرفه‌ای که سودهایی بسیار بالایی از بازار فارکس و دیگر بازارهای مالی بدست می‌آورند، همواره در جهت بررسی راهی برای ذخیره و حفظ سودهای خود هستند و این راهکارها تنها زمانی به موفقیت ختم می‌شود که نقاط خروج به درستی مشخص شوند.

اگر در پیدا کردن نقاط خروج مرتکب اشتباه می‌شوید، ممکن است در کمترین زمان ممکن تمام سودهایی که به دست آورده‌اید را از دست بدهید. اما جای نگرانی وجود ندارد زیرا با کمک اندیکاتور باند بولینگر و استراتژی باندهای بولینگر می‌توانید نقطه خروج صحیح را به درستی تشخیص دهید. اگر می‌خواهید برای نکته در مورد باند بولینگر تشخیص صحیح نقطه خروج از اندیکاتور باند بولینگر استفاده کنید، در ابتدا باید چگونگی روند بازار را در قسمت صعودی و یا همان قسمت خرید مورد بررسی قرار دهید.

با توجه به نکاتی که به شما توضیح داده ایم، خیلی راحت می‌توانید از استراتژی باندهای بولینگر به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. در ادامه اطلاعات تکمیلی در مورد نحوه محاسبه باند بولینگر به شما می‌دهیم.

نحوه محاسبه باندهای بولینگر

باند بالایی: برای محاسبه باند بالایی ابتدا باید باند میانی را با انحراف معیار ضربدر دو جمع کنید.

باند میانی: میانگین متحرک با دوره زمانی ۲۰

باند پایینی: برای محاسبه باند پایینی ابتدا باید باند میانی را از انحراف معیار ضربدر ۲ کم کنید.

باندهای بولینگر

5 نکته طلایی در مورد باندهای بولینگر

  1. نکته اول این است که باند بولینگر از سه خط روی نمودار تشکیل شده است که این خط نوسانات قیمت را در داخل و اطراف آن به خوبی نشان می‌دهد.
  2. توجه داشته باشید که باند بولینگر بهترین ابزار برای درک نوسانات بازار از قله تا دره است.
  3. استراتژی باند بولینگر می‌گوید زمانی که این باند فشرده می شود، معامله گر باید هوشیار باشد زیرا همیشه نوسانات پایین به معنای آرامش قبل از طوفان است.
  4. حتما از تنظیمات پیش فرض استفاده بهینه کنید.
  5. باند بولینگر در هر زمانی به خوبی عمل می‌کند.

اهمیت استراتژی برگشتی در باندهای بولینگر

معامله‌گر باید سهام‌هایی را که به طور کاملا آهسته و کم کم از آن خارج می‌شوند را مورد بررسی قرار دهد. در این حالت می‌توان از کندل استیک در این استراتژی استفاده کرد. برای مثال معامله‌گر باید به جای خرید سهمی که با شکافی با باند بالایی به وجود آمده است، ابتدا باید صبر کند تا ببیند آن سهام چه عملکردی از خود نشان می‌دهد.

توجه داشته باشید که اگر سهام دارای شکاف باشد و در مرحله بعدی نزدیک به قیمت پایین آن بسته شود، بدین معنی است که هنوز به طور کامل از باند بولینگر خارج است. در این حالت سهام در مدت زمان کوتاهی اصلاح خواهد داشت. موضوع قابل توجه این است که معامله‌گر می‌تواند پوزیشن کوتاه را با ۳ تارگت خروجی در نظر بگیرد. منظور از این پوزیشن‌ها باند بالا، باند متوسط و باند پایین است. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری بدست آورید.

اهمیت بررسی استراتژی سوار بر باند

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بیشتر معامله گران مبتدی در هنگام استفاده از باند بولینگر مرتکب می‌شوند این است که زمانی که قیمت یک سهم به باند بالایی برخورد می‌کند خیلی سریع سهام خود را به فروش می‌رسانند و زمانی که قیمت باند پایین برخورد می‌کند اقدام به خرید می‌کنند. این کار کاملا اشتباه است زیرا خود بولینگر هم معتقد بود لمس باند بالا و یا لمس باند پایین به معنی سیگنال خرید و یا فروش نیست. معامله گر تنها زمانی باید معامله خود را آغاز کند که قیمت سوار باند بولینگر باشد. تمامی این موارد و نکات می‌توانند استراتژی باندهای بولینگر باشند تا معامله گر بتواند به خوبی در جهت کسب سود بیشتر عمل کند.

به طور کلی باید بدانید که باندهای بولینگر اندیکاتوری هستند که از دو باند بالایی و پایینی تشکیل شده است که دارای یک میانگین متحرک 20 روزه است. استراتژی باندهای بولینگر باعث شده‌اند که معامله‌گران بتوانند با علم و آگاهی بیشتر در مورد خرید و فروش سهام خود تصمیم گیری کنند. توجه داشته باشید که باندهای بولینگر خود یک اندیکاتور بسیار خوب و مفید برای به کارگیری در بازارهای مالی مانند بازار فارکس است. اما باید بدانید که همیشه نباید تنها به یک اندیکاتور اکتفا کرد و شما می‌توانید همزمان از چندین اندیکاتور خوب و حرفه‌ای در معاملات خود استفاده کنید تا بهترین بازده را داشته باشید. در این حالت احتمال خطا هم بسیار کمتر می‌شود و با ریسک کمتری وارد معاملات بازار فارکس خواهید شد.

ارزیابی روند با استفاده از بولینگر باندها

بولینگر باندها (Bollinger Bands) نوعی شاخص نمودار تحلیل تکنیکال هستند و توسط معامله گران در بسیاری از بازارها از جمله بازار سهام، آتی و ارز مورد استفاده قرار گرفته اند. این باندها که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شدند، آگاهی منحصربه‌فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می‌دهند. از جمله کاربرد بولینگر باند ها عبارت است از تعیین سطح اشباع خرید و فروش، ابزار پیروی از روند، و نظارت بر شکست ها.

ارزیابی روند با استفاده از بولینگر باندها

نکات مهم

  • بولینگر باند یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین نقاط ورود و خروج یک معامله استفاده می شود.
  • باندها اغلب نکته در مورد باند بولینگر برای تعیین شرایط اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرند.
  • استفاده از باندها برای معامله یک استراتژی پرخطر است، زیرا شاخص بر قیمت و نوسانات تمرکز می کند، اما بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده می گیرد.
  • بولینگر باند ها یک ابزار معاملاتی نسبتاً ساده هستند و بین معامله گران حرفه ای و خانگی بسیار محبوب اند.

محاسبه بولینگر باند ها

بولینگر باند ها از سه خط تشکیل شده اند. یکی از محاسبات رایج تر، از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با محاسبه باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه می شود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود.

فرمول بولینگر باند به شکل زیر است:

BOLU= بولینگر باند بالایی

BOLD = بولینگر باند پایینی

TP(قیمت روزانه)=(سقف قیمتی+ کف قیمتی+ قیمت پایانی)/3

n=تعداد روزها در دوره هموارسازی

m= تعداد انحرافات استاندارد

σ[TP,n]=انحراف استاندارد در n دوره آخر TP

استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش

شناسایی شرایط اشباع خرید یا فروش بازار، رویکردی رایج در هنگام استفاده از بولینگر باندها است. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایینی بولینگر باندها می‌رسد، قیمت به شدت کاهش یافته و در آستانه جهش است. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی می‌شکند، ممکن است بازار اشباع خرید شده باشد و در آستانه پولبک باشد.

استفاده از باندها به عنوان شاخص های اشباع خرید/فروش بر مفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. طبق بازگشت میانگین اگر قیمت شدیدا از میانگین انحراف داشته باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمی گردد.

نکته: بولینگر باند باند ها قیمت دارایی هایی را که از میانگین منحرف شده اند، شناسایی می کنند.

در بازارهای یکنواخت، استراتژی‌های بازگشت به میانگین می‌توانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمت‌ها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت می‌کنند. با این حال، بولینگر باندها همیشه سیگنال های خرید و فروش دقیقی ارائه نمی دهند. برای مثال، در طول یک روند قوی، معامله‌گر ممکن است در جهت اشتباهی معامله کند، زیرا این اندیکاتور می‌تواند سیگنال‌های اشباع خرید یا فروش را خیلی زود شناسایی کند.

برای کمک به رفع این مشکل، یک معامله‌گر می‌تواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنال‌های معاملاتی را دریافت کند که معامله‌گر را با روند همسو می‌کند. به عنوان مثال، اگر روند نزولی است، تنها زمانی که باند بالایی نقاط لمس نکته در مورد باند بولینگر قیمت زده شده است، موقعیت های شورت باز کنید. در صورت تمایل می توان از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کرد، اما موقعیت لانگ جدید باز نمی شود زیرا این به معنای مخالفت با روند است.

چندین باند را برای آگاهی بیشتر ایجاد کنید

همانطور که جان بولینگر اذعان کرد، «نقاط لمس قیمت باند ها سیگنال نیستند.» نقاط لمس قیمت بولینگر باند بالایی به خودی خود یک سیگنال فروش نیست. نقاط لمس قیمت بولینگر باند به خودی خود یک سیگنال خرید نیست. در آن بازارها، معامله گرانی که به طور مداوم سعی می کنند «در سقف بفروشند» یا «در کف بخرند» با کاهش قیمت، یا حتی بدتر از آن، زیان های فزاینده مواجه می شوند، زیرا قیمت ها بیشتر و بیشتر از سطح ورودی اصلی معامله گر دور می شوند.

بولینگر باند انحراف را اندازه گیری می کند، به همین دلیل است که نشانگر می تواند در تشخیص روند بسیار مفید باشد. با تولید دو مجموعه بولینگر باندها، یک مجموعه با استفاده از پارامتر «یک انحراف استاندارد» و دیگری با استفاده از ایجاد «دو انحراف استاندارد»، می‌توانیم قیمت را به روشی کاملاً جدید بررسی کنیم. این بولینگر باند، «باند» نامیده میشود.

به عنوان مثال، در نمودار زیر، می بینیم که هرگاه قیمت بین بولینگر باند های بالا +1 SD و +2 SD از میانگین باقی بماند، روند صعودی است. بنابراین، می توانیم آن کانال را به عنوان «منطقه خرید» تعریف کنیم. برعکس، اگر کانال های قیمتی در محدوده بولینگر باندهای -1 SD و -2 SD باشد، در «منطقه فروش» قرار دارد. در نهایت، اگر قیمت بین باند +1 SD و باند SD -1 منحرف شود، اساساً در حالت خنثی است و می‌توان گفت که در قلمروی ناشناخته قرار دارد.

بولینگر باند ها با افزایش و کاهش نوسانات، به طور فعال با افزایش و کاهش قیمت سازگار می شوند. بنابراین، باندها به طور طبیعی در هماهنگی با قیمت، پهن تر و باریک می شوند و یک پوشش روند بسیار دقیق ایجاد می کنند.

ابزاری برای تریدرها و فیدرهای روند

پس از ارزیابی قوانین اصلی «باندهای» بولینگر، اکنون می‌توانیم به این موضوع بپردازیم که چگونه می‌توان از این ابزار تکنیکال، هم برای تریدرها که به دنبال کسب سود از مومنتوم هستند و هم برای فیدرها که دوست دارند از خستگی روند یا بازگشت ها سود ببرند، استفاده کرد. با بازگشت به نمودار بالا، می‌توانیم ببینیم که معامله‌گران روند چگونه پس از ورود قیمت به «منطقه خرید» نکته در مورد باند بولینگر پوزیشن خرید اتخاذ خواهند کرد. آن‌ها می‌توانند در معاملات باقی بمانند، زیرا «باندهای» بولینگر بیشتر حرکت قیمتی صعودی را در بر می‌گیرد.

در نقطه خروج، هر معامله گر حقیقی متفاوت عمل میکند، اما احتمالا اگر شمع در نمودارهای شمعی قرمز شود و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر «منطقه خرید» باشد، یک پوزیشن لانگ بسته شود. «با استفاده از قانون 75 درصد، در آن نقطه، قیمت به وضوح از روند خارج می شود، اما چرا اصرار دارید که شمع قرمز باشد؟ دلیل شرط دوم این است که حرکت سریع نزولی مانع از «بیرون کردن» معامله گر روند از روند شود و در پایان دوره معاملاتی به «منطقه خرید» بازگردد.

توجه داشته باشید که چگونه، در نمودار زیر، معامله‌گر می‌تواند در بیشتر دوره‌های روند صعودی باقی بماند و تنها زمانی خارج نکته در مورد باند بولینگر شود که قیمت در بالای محدوده جدید تثبیت شود.

«باند» بولینگر همچنین می تواند برای معامله گرانی که دوست دارند با کمک به شناسایی چرخش قیمت، از فرسودگی روند استفاده کنند، ابزار ارزشمندی باشد. با این حال، توجه داشته باشید که معاملات خلاف روند به حاشیه خطای بسیار بیشتری نیاز دارد، زیرا روندها اغلب قبل از معکوس شدن، چندین بار برای ادامه روند تلاش می کنند.

در نمودار زیر، می بینیم که یک معامله گر فیدر، با استفاده از بولینگر باند قادر خواهد بود اولین نشانه ضعف روند را به سرعت تشخیص دهد. با مشاهده اُفت قیمت ها از کانال روند، معامله گر ممکن است تصمیم بگیرد که از بولینگر باند با فروش نقاط لمس قیمت بعدی بولینگر باند استفاده کند.

قرار دادن حد ضرر درست بالای سقف های قیمتی، تضمین می‌کند که معامله‌گر متوقف شود، زیرا خریداران سعی می‌کنند روند را ادامه دهند در نتیجه قیمت اغلب در بالاترین سطح اخیر حرکت می‌کند. درعوض، گاهی اوقات عاقلانه است که پهنای ناحیه «بی طرف» (فاصله بین 1+ و –1 SD) را اندازه گیری کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنید. با استفاده از نوسانات بازار برای کمک به تعیین سطح حد ضرر، معامله‌گر می‌تواند پس از شروع کاهش قیمت، در معاملات شورت باقی بماند.

استراتژی فشرده سازی باندهای بولینگر

استراتژی فشار (squeeze strategy) یکی دیگر از استراتژی های است که میتوان از بولینگر باندها استفاده کرد. فشار زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به شدت در حرکت بوده و سپس تثبیت شده و حرکات قابل توجهی دارد.

یک معامله گر می تواند به صورت بصری تشخیص دهد که قیمت یک دارایی در حال تثبیت است، زیرا باندهای بالا و پایین به هم نزدیک می شوند. به این معنی که نوسانات دارایی کاهش یافته است. پس از یک دوره تثبیت، قیمت اغلب در هر دو جهت حرکت بزرگ‌تری انجام می‌دهد، در بهترین حالت در حجم بالا. افزایش حجم در یک شکست، نشانه آن است که معامله گران با پول خود روند را حمایت میکنند تا قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد.

هنگامی که قیمت از باند بالا یا پایین عبور می کند، معامله گر به ترتیب دارایی را می خرد یا می فروشد. معمولا دستور حد ضرر در خارج از تثبیت در آنسوی شکست قرار می گیرد.

مقایسه شاخص کلتنر (Keltner) با بولینگر

بولینگر باندها و کانال های کلتنر (Keltner) شاخص های متفاوت، اما مشابهی هستند. در اینجا نگاهی به تفاوت‌ آنها ها می‌اندازیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک مناسب شما است.

بولینگر باندها از انحراف استاندارد دارایی زیربنایی استفاده می‌کنند، اما کانال‌های کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) استفاده می‌کنند که بر اساس دامنه معاملات در اوراق بهادار، نوسانات را اندازه گیری میکنند. جدای از نحوه ایجاد باندها یا کانال ها، تفسیر این شاخص ها به طور کلی یکسان است.

از آنجایی که کانال‌های کلتنر از میانگین محدوده واقعی به جای انحراف استاندارد استفاده می‌کنند، مشاهده سیگنال‌های خرید و فروش بیشتر در کانال‌های کلتنر نسبت به زمانی که از بولینگر باندها استفاده می‌شود، معمول است.

نکته: هیچ شاخص تکنیکالی، بهتر از دیگری نیست. انتخاب آنها به استراتژی های هر فرد و کارایی آنها بستگی دارد و کاملا شخصی است.

سخن آخر

کاربردهای متعددی برای بولینگر باندها وجود دارد، از جمله استفاده از آنها برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش بازار. معامله‌گران همچنین می‌توانند چندین باند اضافه کنند، که به برجسته کردن قدرت حرکت قیمت کمک می‌کند. راه دیگر برای استفاده از باندها، جستجوی فشردگی نوسانات است. این فشردگی ها معمولاً با افت قیمت قابل توجهی همراه هستند. بولینگر باندها نباید با کانال های کلتنر اشتباه گرفته شوند. این دو شاخص مشابه هستند، اما دقیقا شبیه هم نیستند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.