تعریف استراتژی خروج


عرضه اولیه سهام درواقع اولین فروش سهام است که توسط یک شرکت برای عموم صادر می‌شود.

استراتژی خروج در فرایند کارآفرینی

بهمن خداپناه پژوهشگر حوزه کسب و کار و کارآفرینی در مقاله استراتژی خروج در فرایند کارآفرینی که برای خبرگزاری بازار نوشته اند به بررسی آثار منفی و مثبت خروج کارآفرینانه اشاره کرده است.

بهمن خداپناه، خبرگزاری بازار_ خروج کارآفرینانه (entrepreneurial exit)، فرایندی است که در آن بنیان­گذاران کسب وکارهای خصوصی بنگاه را ترک می ­کنند و دیگر هیچ مسئولیتی درمورد آن ندارند. خروج­های کارآفرینانه، و به خصوص استراتژی های خروج قسمتی مهم از کارآفرینی هستند. درچند سال اخیر متوسط ارزش فعالیت­های ادغام و اکتساب بالغ بر 2.6 تریلیون دلار بوده است. در بسیاری از شرکت­ها که اکثرا کسب و کارهای کوچک و متوسط(SME) هستند، بنیان گذاران اولیه که هنوز در راس امور هستند به دنبال راهی برای خروج هستند. تخمین زده می شود که 40 درصد از صاحبان کسب و کار خانوادگی(بین 60 تا 80 درصد از تمام کسب و کار در سراسر جهان) در انتظار کنار کشیدن و بازنشسته شدن تا سال 2030 هستند. و تنها درصد اندکی از کسب و کارها (حدود 20-40 درصد)به نسل تعریف استراتژی خروج بعدی واگذار می­شود. در ایالات متحده به تنهایی در سال 2012، بیش از 700.000 کسب و کارهای کوچک تعطیل شده­اند. این انتقال، چه از فعالیت­های ادغام و اکتساب، جانشینی کسب و کارهای خانوادگی، بسته شدن کسب و کار، یا از نوع های دیگر خروج، مهم هستند و بررسی های علمی را می پذیرند.

خروج کارآفرینانه به تازگی به عنوان موضوعی اصلی در پژوهش کارآفرینی تعریف استراتژی خروج مطرح شده است. پژوهش خروج در درجه اول شامل سه موضوع اصلی می شود: 1- اهمیت تعریف ساختار با توجه به چند سطحی بودن طبیعت خروج (به عنوان -مثال، خروج شرکت از بازار و خروج موسسان از شرکت 2- تمایز مهم بین خروج و شکست و 3- مسیرهای مختلف خروج کارآفرینانه.

بررسی استراتژی های خروج زود هنگام کارآفرینان که اغلب در مرحله­ای شکل می گیرند که خیلی از اجزای اصلی و جهت آینده شرکت مشخص شده است، کلید نشان دهنده تکمیل فرآیند کارآفرینی است. تشکیل یک شرکت جدید نیاز به انتخاب استراتژی اصلی دارد. و مانند استراتژی­های اولیه کسب و کار، استراتژی های خروج کارآفرینانه نیز ممکن است بر رفتار و تصمیم گیری های آینده شرکت تاثیر بگذارد( شامل منابع مورد نیاز، سرمایه گذاری­ها، رشد و ریسک پذیری). بنابراین بصیرت و زیرکی منجر به ایجاد استراتژی­های خروج در اولین مراحل کسب و کار می شود که نه تنها درک ما را از خروج نهایی افزایش می دهد بلکه اطلاعات مورد نیاز در مورد توسعه شرکت و فرآیندهای جدید را فراهم می کند.

برخی صاحب نظران فرایند کارآفرینانه را چهار بخش آغاز، باروری، طفولیت و نوجوانی می دانند. چنین دیدگاهی در کل فرایند کارآفرینی را بیشتر تا مرحله نوپایی و آغازین آن می­داند. دیدگاه­های دیگر فرایند کارآفرینی را شامل مراحل بیشتری از جمله مراحل رشد و بلوغ نیز دانسته اند. دتینه(2011) فرایند کارآفرینی را بدون خروج فرایند کاملی نمی داند و مرحله خروج را نیز به مراحل قبلی افزوده است.

اهمیت خروج کارآفرینانه

خروج از جنبه های مختلف برای فرد کارآفرین مالک بنگاه، حرفه و اقتصاد اهمیت زیادی دارد. فرد کارآفرین فرصت ها را شناسایی می کند و برای بهره برداری از آن ها منابع مختلف مالی، زمانی، روحی و عاطفی صرف می کند.

از نظر برخی پژوهشگران وابستگی عاطفی بسیار عمیقی بین مالک و بنیان­گذار و بنگاه وی برقرار است و این بار عاطفی و احساسی زیادی را در پی خروج برای کارآفرین به همراه دارد. اهمیت خروج برای بنگاه از دو نظر مثبت و منفی قابل بررسی است. خروج کارآفرینان منابع مالی و نیروی انسانی جدید بنگاه را تأمین می کند و به جایگزینی اداره کنندگان قبلی با مدیران باتجربه تر منجر می شود. همچنین، از مهم ترین جنبه های منفی خروج برای بنگاه می توان به ناامنی شغلی، اختلال در کار و کاهش عملکرد بنگاه و برهم خوردن ساختار تصمیم گیری بنگاه اشاره کرد

یک دلیل برای اهمیت یافتن بحث خروج این است که خروج، پیامدهای مالی قابل توجهی می­تواند در پی داشته باشد. برای مثال در سال 2012 خروج در کل جهان در بازارهای میانی به 858 میلیارد دلار رسید. علاوه بر این، توسعه یک استراتژی خروج_ حالتی که کارآفرین برای خروج برنامه ها دارد_ اهمیت بیشتری به دلایل اقتصادی و اجتماعی(شامل عرضه نهفته محصولات کسب و کار که در چند سال آینده به بازار می آیند) می یابد.

به زعم پیترز خروج آخرین بخش درک سرمایه گذاری و کارآفرینی است. به دلیل تاکید زیاد بر موضوعاتی چون شروع کسب و کار، تامین مالی و اجزای تکنولوژی رشد در مورد خروج بسیار کم مطلب بیان شده است. اما دانشمندان اخیرا شروع به جمع آموری دانش در حیطه خروج کرده اند. اگرچه متون علمی کمی به توسعه ارزیابی و اندازه گیری استراتژی خروج اشاره می کنند. ممکن است این به دلیل این باشد که خروج واقعی یک رخداد قابل اندازه گیری است که می توان به آسانی تجربه شده است. در حالی که استراتژی خروج بر مبنای آینده نگری است. که می تواند در طول زمان تکامل، یافته و اندازه گیری آن را بسیار مشکل تر کند.

بروس و پیکارد(2012)، با بررسی 4311 کسب و کار کانادایی به این نتیجه رسیدند که 71 درصد تا 10سال آینده قصد خروج دارند و 35 درصد نوعی استراتژی خروج دارند.

در یک مطالعه بزرگ در ایالات متحده، مشخص شد که 50 درصد از شرکت­ها چهار سال جان سالم به در بردند، 17 درصد بسته اما موفق در نظر گرفته شدند، و 33 درصد بسته و غیر موفق در نظر گرفته شدند. این یکی از اولین تمایزها بین تعطیلی موفق و ناموفق بود. به طور مشابه ونبرگ شرکتهای سوئدی را مورد بررسی قرار داد و فهمید که هم شرکت­های با مشکل مالی و هم شرکت­های با وضع مالی خوب از بازار خارج می شوند. بالکن 6118 خروج از کسب و کار را در بلژیک مورد بررسی قرار داد که متوجه شد41 درصد از خروج تعریف استراتژی خروج ها به علت ورشکستگی بوده است، 44 درصد به صورت داوطلبانه از بازار خارج شدند و 14 درصد موفقیت به دست آوردند.

استراتژی های خروج و تشریح نوع شناسی

متون اصلی یک چارچوب برای سه نوع استرتژی خروج مشخص می کنند 1) برداشت مالی یا اکتساب به وسیله شرکتی دیگر که کارآفرین ارزش به دست می آورد 2) استراتژی های نظارت مثل جانشینی خانوادگی، خرید سهام دیگر سهام داران یا فروش به یک شخص دیگر که منتج به رفتارهای طرفدار اجتماع و طرفدار سازمان می شود که به موسسان اجازه می دهد بر آینده و دوام بلند مدت سازمان تاثیر بگزارند. 3) استراتژی های خروج داوطلبانه مانند تسویه حساب و توقف ادامه فعالیت که به موسسان اجازه می دهد کسب و کار را منحل کنند وقتی که فعالیت اصلی شرکت پایان پذیرفته تعریف استراتژی خروج است یا تغییر کرده است یا وقتی که شرکت به اهدافی که برای آن تشکیل شده بود، برسد.

بررسی وضعیت کسب و کارهای ایرانی در خروج

دیده‌بان جهانی کارآفرینی (GEM) هر ساله نرخ خوداشتغالی و بنگاه‌های جدید را در تعداد زیادی از کشورها از جمله‌ایران تخمین میزند. داده‌های GEM از نوع داده‌های اولیه است که از طریق پیمایش و مصاحبه فردی از نمونه حداقل ۲۰۰۰ نفری، با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای، در هر کشور به دست می‌آید. نرخ کارآفرینی نوپا یکی از مهم‌ترین نتایج این گزارش است.

کارآفرینی نوپا درصد افراد بزرگسال ۱۸ تا ۶۴ سال کشور است که در حال راه‌اندازی کسب‌وکار بوده یاکسب‌وکار آن‌ها بیش از ۴۲ سابقه فعالیت ندارد. درواقع به مجموع کارآفرینی جدید و کارآفرینی نوظهور، کارآفرینی نوپا گفته می‌شود در میان تمامی کشورها در شاخص کارآفرینی نوپا ایران حائز رتبه ۲۳ با ۱۳ درصد بوده درحالی‌که بهترین رتبه مربوط به کشور سنگال با ۳۸/۵ درصد و بدترین رتبه متعلق به مالزی با ۳ درصد است.

همچنین برای قضاوت بهتر در مورد فضای کارآفرینی نوپا، نیازمند بررسی نرخ خروج از کسب‌وکار هستیم. خروج از کسب‌وکار عبارت است از تعطیلی یا فروش کسب‌وکاری که فرد قبلاً آن را ایجاد یا مدیریت کرده است. در میان ۶۰ کشور، در شاخص خروج از کسب‌وکار، ایران حائز رتبه ۵۶ با ۲/۵ درصد بوده است. البته درحالی‌که بیشترین خروج از کسب‌وکار مربوط به کشور لبنان با ۶/۱۷ درصد و کمترین آن متعلق به مالزی با ۰/۰۹ درصد است.

نمودار1: نمودار مقایسه ای خروج از کسب

منبع: مرکز توانمندسازی و تسهیل گری کسب و کارهای نوپای فاوا(1396)

عوامل موثر بر خروج کارآفرینانه در ایران

در این قسمت بخشی از یافته ­های مقاله­ا ی که توسط نوری، کاشانی و طالبی(1395)، در زمینه عوامل موثر بر خروج کارآفرینانه انجام شده است را مورد بررسی قرار می دهیم. محققین در این پژوهش، عوامل موثر را به صورت روایت گونه از کارآفرینان ایرانی که سابقه خروج داشته اند استخراج نموده ­اند.

1. شناسایی فرصت های بهتر کسب تعریف استراتژی خروج وکار

مقولة فرصت ­های بهتر کسب وکار به شناسایی فرصت­های بهتر و سودآورتر برای کسب وکار اشاره دارد. برخی نمونه های بررسی شده به شناسایی فرصت بهتر برای پیگیری، شراکت در کسب وکاری جدید و تأسیس شرکت جدید به عنوان دلایل خروج اشاره کرده اند.

2. شرایط نامساعد محیطی و قانونی برای کسب وکار

مقولة شرایط نامساعد محیطی و قانونی برای کسب وکار به شرایط محیطی حاکم بر فضای کسب وکار اشاره دارد. بیشتر نمونه­ها به بی ثباتی در سیاست­های دولتی و تغییر سیاست­ها توسط دولت، نبود حمایت دولتی، قوانین دستوپاگیر، قوانین نامناسب، وضعیت ناپایدار اقتصاد کشور، تحریم های بین المللی و. اشاره کرده اند.

3. مشکلات مالی

مقولة مشکلات مالی به مشکلات تأمین مالی و مدیریت نقدینگی برای توسعه و همچنین فعالیت کسب وکار اشاره دارد که از دلایل خروج کارآفرینان بود در ایران بوده است.

4. شرایط عاطفی

عوامل شخصی و عاطفی به مسائل شخصی و عاطفی فرد کارآفرین اشاره دارد و بسیاری از نمونه­ها مشکلات خانوادگی و شخصی، نبود علاقة شخصی، نداشتن انگیزة کافی، دردسرهای زیاد و. را دلایل خروج خود دانستند.

5. برآوردنکردن چشم انداز مثبت

برآوردنکردن چشم انداز مثبت به نداشتن چشم انداز مناسب دربارة آیندة کسب وکار اشاره می کند. برخی از نمونه ها بازار بی آینده، صنعت راکد و بدون رشد، بازار بدون رشد و. را دلایل خروج بیان کردند.

6. مشکلات مدیریت و اداره کسب وکار

مقولة بیان شده به مسائل مربوط به مدیریت و ادارة کسب وکار اشاره دارد. نمونه­های پژوهش یاده شده، بازاریابی ضعیف و شناخت ناکافی از بازار، ضعف بازاریابی، ضعف در پیش بینی فروش، ضعف کار تیمی، ضعف در برنامه ریزی و ضعف دانش عملیاتی و ضعف دانش مدیریتی و. را دلایل خروج معرفی کرده اند.

7. مشکلات شراکت

مشکلات شراکت به مسائل پیش آمده بین شرکا و ناهماهنگی بین آن ها اشاره دارد که به قطع همکاری منجر شده است. نمونه­های مورد بررسی ناهماهنگی شرکا، اختلاف بین شرکا، دیدگاه­های متضاد و شراکت براساس رفاقت و آشنایی را دلایل خروج دانسته اند.

نوری، پوریا. احمدی کافشانی، عبدالله. طالبی، کامبیز(1395). شناسایی عوامل خروج کارآفرینان. توسعه کارآفرینی، 9(1). 159-175

Wennberg, K., Wiklund, J., DeTienne, D. R. & Cardon, M. S. (2010). “Reconceptualizing entrepreneurial exit: Divergent exit routes and their drivers”, Journal of Business Venturing, 25(4): 361- 375.

DeTienne, D. R. (2010). “Entrepreneurial exit as a critical component of the entrepreneurial process: Theoretical development”, Journal of Business Venturing, 25(2): 203- 215.

خروج و بررسی انواع آن در ایران

مفهوم خروج در سایت 100استارتاپ

شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر ابتدا از نهادهای ثروتمند سرمایه را جذب و سپس استارت‌آ‌پ‌ها را شناسایی و بررسی می‌کنند. در مرحله بعد روی تعدادی از آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. علاوه‌بر سرمایه‌گذاری روی این استارتاپ‌ها نظارت و مدیریت هم دارند و بعد از آن خروج می‌کنند. از دیدگاه یک سرمایه‌‌گذار خطرپذیر خروج و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین و مهم‌ترین مرحله از این فرآیند است که به طور متوسط 5 الی 7 سال پس از سرمایه‌گذاری رخ می‌دهد. مهم‌ترین مرحله از این منظر که تعیین‌کننده میزان بازده سرمایه‌گذاری (Capital Gain) خواهد بود. در این یادداشت تعریف خروج، استراتژی خروج، انواع آن و شرایط آن در ایران را توضیح داده‌ایم.

خروج یعنی چه؟

خروج «Exit» به زمانی گفته می‌شود که یک بنیان‌گذار یا سرمایه‌گذار از استارت‌آپ خارج می‌شود و سود حاصل از تلاش یا سرمایه‌گذاری خود را نقد می‌کند. اگر کسب و‌ کار موفق باشد، بنیان‌گذار و سرمایه‌گذار سود قابل توجهی به‌دست می‌آورد و اگر موفق نباشد، باید با داشتن استراتژی خروج، ضرر و زیان را به حداقل برساند. برای بسیاری از بنیان‌گذاران، این چیزی است که از روز اول برای آن برنامه‌ریزی کرده‌اند و حتی ممکن است به امید تک شاخ شدن استارتاپ را راه‌اندازی کنند. آن‌ها این استارتاپ را با برنامه‌ای ایجاد کردند که در مقطعی با فروش مالکیت شرکت یا به سرمایه‌گذاران یا به شرکت دیگری، پول نقد به‌دست آورند.

استراتژی خروج

استراتژی خروج به برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده گفته می‌شود که هر یک از کارآفرینان، سرمایه‌گذاران، معامله‌گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویه‌حساب یا نقد کردن دارایی‌های مالی و… در زمان خروج اجرا می‌گردد که می‌تواند فراتر از توافقات انجام‌شده صورت بگیرد. این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایه‌گذاری غیر‌فعال و اتمام یک سرمایه‌گذاری بدون سود انجام گیرد؛ بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن ضرر و زیان است. ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایه‌گذار به سود هدف‌گذاری شده رسیده باشد. به‌عنوان‌مثال، یک سرمایه‌گذار فرشته ممکن است در یک استارتاپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی، می‌توان به تغییرات چشم‌گیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعه‌بار و دلایل قانونی اشاره کرد. هم‌چنین ممکن است سرمایه‌گذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید.

انواع خروج

سرمایه‌گذار خطر‌پذیر می‌تواند از طریق یکی از ۳ راه زیر سرمایه‌گذاری خود را به پایان برساند:

انواع خروج در مقاله خروج و بررسی انواع آن در ایران در سایت 100استارتاپ

۱. ادغام و تملیک (‌Mergers and acquisitions )

در این حالت کسب‌و‌کار توسط شرکتی معمولا بزرگ‌تر خریداری شده یا با شرکتی دیگر ادغام می‌گردد. ممکن است استارتاپ با برند خود یا تحت برند خریدار و یا با برندی کاملا جدید که حاصل از ادغام دو شرکت است، به فعالیت خود ادامه دهد. هدف از این فرآیند افزایش کارایی، سهم از بازار و در نهایت سود اقتصادی شرکت خریدار با بهره‌برداری از برخی ویژگی‌های شرکت هدف از قبیل قابلیت‌ها، منابع، محصولات، منطقه جغرافیایی سرویس‌دهی، تکنولوژی و یا دارایی فکری، پتانسیل رشد سهام، جامعه مشتریان و عملیات سودده است. البته گاهی دو شرکت هم‌صنعت و رقیب یکدیگر بوده و هدف از ادغام و تملیک صرفاً حذف رقابت موجود است. خرید آلونک توسط شیپور و خرید آی‌هوم توسط دیوار نمونه‌هایی از این نوع خروج در اکوسیستم استارتاپی ایران است.

۲.عرضه اولیه سهام ( Initial Public Offering)

در صورتی که کسب‌و‌کار عملکرد مناسبی داشته باشد، پس از طی مراحل قانونی، سهام شرکت به‌طور عمومی در بازار‌های سهام عرضه می‌شود. بدین ترتیب سرمایه‌گذاران اولیه می‌توانند دارایی خود را به سهامداران عمومی واگذار کرده و خارج شوند. هنوز هیچ استارتاپی در اکوسیستم استارتاپی ایران به این مرحله نرسیده است.

۳. تملک مدیریت (‌Management buyout)

بازخرید سهام بیشتر در مراحل بلوغ شرکت‌ها رخ می‌دهد. در این نوع خروج، خود بنیان‌گذار و یا شرکت، سهام سرمایه‌گذار خطر‌پذیر را خریداری می‌کند. پیش‌نیاز امکان چنین خروجی وجود قرارداد سهام با اختیار فروش میان سرمایه‌گذار خطر‌پذیر و بنیان‌گذار است.

خروج از استارتاپ در ایران

در حال حاضر بازار مربوط به شرکت‌های بالغ و بزرگ با برنامه‌ای نظام‌یافته برای پایش گزینه‌های ادغام و تملیک و سپس انجام این فرآیند بصورت سالانه (Programmatic M&A)، در ایران شکل نگرفته است. دلیل آن هم تعداد بسیار کم شرکت‌های تکنولوژی محورِ بزرگ و با منابع مالی کافی برای خرید استارتاپ‌ها، نداشتن دیدگاه استراتژیک این شرکت‌ها و یا عدم وجود استارتاپ‌هایی مناسب برای خرید است. حال آن‌که اصلی‌ترین استراتژی خروج از استارتاپ، ادغام و تملیک می‌باشد.

فارغ از احتمال بسیار کم بازده‌هایی بالا در استارتاپ‌ها، تعداد عرضه‌های اولیه عمومی حتی در کشورهایی با پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها رو به کاهش است. از سوی دیگر میانگین فاصله زمانی میان اولین تأمین مالی تا عرضه اولیه رو به افزایش است. برای مثال تعداد عرضه‌های اولیه و میانگین مدت زمان بین اولین تأمین‌مالی تا عرضه اولیه در سال‌های اخیر در امریکا 19 استارتاپ و 10 سال بوده است، در حالیکه در سال 2013، تعریف استراتژی خروج 33 استارتاپ و با فاصله زمانی 6 سال موفق به عرضه اولیه سهام خود در بورس شده‌اند. علاوه بر ندرتِ این نوع خروج، افزایش مدت زمان لازم تا عرضه اولیه، دشواری فرآیند بورسی شدن برای استارتاپ های ایرانی‌ست! استارتاپ‌های ایرانی بایستی برای قدم در جاده بورسی شدن، کفش‌های آهنین بپوشند.

در رابطه با خروج از طریق فروش سهام به دیگر سرمایه‌گذاران نیز یکی از چالش‌های بزرگ، تعداد بسیار کم سرمایه‌گذاران خطرپذیر در مراحل پایانی و با منابع مالی قابل توجه است.بنابراین گزینه‌های رایج و جهانی خروج، در ایران غیر‌رایج‌اند؛ یا قابل استفاده نیستند، یا در حال شکل‌گیری‌‌اند.

استراتژی‌های خروج کسب و کارها را بشناسید

کدمطلب: 99110209
فکر کردن در مورد استراتژی خروج معمولاً در صدر لیست صاحبان کسب و کار ها نیست!
اما همه آن‌ها به ناچار باید روزی یک استراتژی خروج را در نظر بگیرند و در نهایت اجرا شود. شاید عدم تمایل بنیان گذاران به برنامه ریزی برای استراتژی خروج به این دلیل باشد که آن را مساوی شکست و مرگ استارتاپ خود می‌بینند. اما آیا واقعا این گونه است؟ با تیم تحلیلی دارو و سلامت شتابدهنده دارویی هنام تا پایان مقاله همراه باشید تا پاسخ این سوال را پیدا کنیم.

استراتژی خروج از کسب و کار چیست؟

استراتژی خروج از تجارت، برنامه استراتژیک یک کارآفرین برای فروش مالکیت خود در یک شرکت یا استارتاپ به سرمایه گذاران یا شرکت دیگری است. یک استراتژی خروج برای صاحب کسب و کار این فرصت را فراهم می‌کند تا سهم خود را در یک تجارت کاهش یا انحلال دهد و در صورت موفقیت در کسب و کار سود قابل توجهی کسب نماید. اگر تجارت موفقیت آمیز نباشد، یک استراتژی خروج (یا “طرح خروج”) کارآفرین را قادر می‌سازد تا ضررهای خود را به حداقل ممکن کاهش دهد. همچنین استراتژی خروج ممکن است توسط یک سرمایه گذار مانند یک سرمایه گذار خطرپذیر (VC) به منظور برنامه ریزی برای بازپرداخت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد.

استراتژی خروج از کسب و کار شما به معنای شکست شما نیست. چه بسا بسیاری از صاحبان مشاغل کسب و کار خود را با این هدف آغاز می‌کنند که پس از سال‌های معینی، آن را پایان بخشند. این موضوع بدان معنا نیست که آن‌ها کارآفرینان کم تعهدی هستند. بلکه به این معنی است که آن‌ها برنامه ریزی مشخصی دارند.

انواع استراتژی های خروج از کسب و کار که باید در نظر گرفت:

در اینجا برخی از گزینه‌های مختلف شما را از نظر استراتژی خروج از کسب و کار بررسی می‌کنیم. برخی از این روش‌ها ممکن است خود شامل راه‌های زیر مجموعه دیگری نیز بشوند اما در اینجا به صورت کلی آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.
⚠️توجه کنید که لزوماً یک روش غلط یا درست برای خروج وجود ندارد.
اما مطمئناً برخی گزینه‌ها بسته به شرایط خاص شما، ممکن است برای شما بهتر عمل کنند.

1. خرید دوستانه ( Friendly buy-out )

فروش استارتاپ خود به یکی از اعضای خانواده یا یکی از کارمندان‌تان ممکن است یکی از ساده‌ترین راهکارهای خروج باشد. وقتی کارمندان بدانند که سرانجام امکان خرید کسب و کار از شما را دارند، برای موفقیت در کار بیش‌تر تلاش می‌کنند. درنتیجه آینده استارتاپ نیز از امنیت بیش‌تری برخوردار است. زیرا صاحبان جدید آن را از درون خود سازمان هستند و اگر بخواهند به سادگی می‌توانند مانند گذشته ادامه دهند. قطعاً این راه مزایای خود را دارد. اما فراموش نکنید که حساب، حساب است! در نتیجه در چنین مواردی حتی اگر غیرضروری به نظر برسد، بهترین کار این است که یک متخصص را برای کمک به فروش استخدام کنید.

استارتاپ

2. تملیک یا ادغام ( Acquisition or merger )

⭐ ادغام شامل ترکیب کسب و کار شما با یک استارتاپ مشابه است.
⭐ در مقابل تملیک به معنای خرید استارتاپ شما توسط یک شرکت دیگر است.

در مورد انواع M&A و اهداف آن در مقالات گذشته به طور مفصل صحبت کرده بودیم.

فروش یک استارتاپ ، به خصوص در بازار آزاد همیشه آسان نیست. ممکن است خریدارانی وجود داشته باشد اما قیمت‌های پیشنهادی بسیار پایین‌تر از آنچه انتظار داشتید باشد. خوب است که خریداران بالقوه را از قبل شناسایی کنید و بر این اساس کسب و کار خود را برای فروش تنظیم کنید. بدین منظور باید همه سیستم ها و اطلاعات لازم برای متقاعد کردن خریداران در دسترس داشته باشید تا بتوانید آن‌ها را متقاعد کنید که کسب و کار شما ارزش خرید را دارد.

3. انحلال و پایان دادن به کسب و کار ( Liquidation and shut-down )

پایان دادن به کسب و کار و انحلال آن زمانی می‌تواند یک استراتژی خروج موثر باشد که تجارت شما بسیار کوچک بوده و به یک فرد وابسته باشد. یکی از مزایای بزرگ انحلال و تعطیل کردن یک تجارت این است که روند کار نسبتاً ساده است. در صورت وجود دارایی (asset) ، فروش این دارایی باید انجام شود و تمام! در بعضی موارد این دارایی شامل نام تجاری نیز خواهد بود. فراموش نکنید که نام تجاری کسب و کار هایی که سال‌های طولانی مشغول فعالیت بودند یک دارایی ارزشمند است.
این روش برای شرکت‌هایی که مشتریان وفادار دارند، بهترین گزینه نیست.
در این حالت، فروش کسب و کار شاید استراتژی خروج بهتری باشد.

4. عرضه اولیه سهام (IPO)

عرضه اولیه سهام درواقع اولین فروش سهام است که توسط یک شرکت برای عموم صادر می‌شود.

این راه در بیش‌تر استارتاپ های کوچک قابل استفاده نیست. اما اگر بتوانید در اقلیت قرار بگیرید بسیار سودآور خواهد بود. در حقیقت در گذشته این استراتژی خروج ترجیحی برای “سریع ثروتمند شدن” بود. روند IPO طولانی و پرهزینه است. ممکن است حتی به یک سرمایه گذاری اولیه ده‌ها هزار دلاری نیاز داشته باشد. IPO روندی دقیق و سخت‌گیرانه دارد. به خصوص شرکت‌های دولتی باید گزارش‌های دقیق مالی، عملیاتی، کارکنان، مدیریتی و بازاریابی را بدین منظور تهیه کنند. همچنین ممکن است در زمان عرضه IPO اجازه برداشت سرمایه خود را نداشته باشید زیرا ممکن است سهامداران برای گسترش تجارت به آن نیاز داشته باشند.

استارتاپ

5. انحلال در طول زمان ( Liquidation over time )

این استراتژی خروج زمانی در نظر گرفته می‌شود که استارتاپ بدون نیاز به توجه مداوم مالک، جریان نقدی خوبی ایجاد کند. مالک در طی زمان به صورت مقطعی یا یکباره، کل یا بیش‌تر سود خود را برداشت می‌کند. به عبارتی تا زمانی که مالک تصمیم به فروش یا انحلال آن نداشته باشد، این تجارت به عنوان یک منبع درآمد ثابت ( cash cow ) عمل خواهد کرد.

کدام استراتژی خروج از تجارت بهتر است؟

استارتاپ

بهترین نوع استراتژی خروج را نمی‌توان به طور کلی مشخص کرد.
چرا که به فاکتورهای مختلفی از جمله نوع و اندازه بیزنس شما بستگی خواهد داشت.
یک شریک در یک مطب پزشکی ممکن است با فروش به یکی دیگر از شرکای موجود سود ببرد. در حالی که استراتژی ایده آل خروج یک مالک انفرادی تنها می‌تواند کسب ماکزیمم درآمد ممکن و سپس تعطیل کردن بیزنس باشد. همچنین اگر شرکت چندین موسس دارد یا سهامداران قابل توجهی علاوه بر موسسین وجود دارد، منافع این افراد نیز باید در انتخاب استراتژی خروج لحاظ شود.

سخن پایانی

موفق‌ترین استارتاپ ها آن‌هایی خواهند بود که از همان نقطه آغاز، برای پایان کار خود نیز برنامه ریزی کنند.
پس مطمئن شوید که با آگاهی و در نظر گرفتن همه جوانب، بهترین استراتژی را برای خروج انتخاب می‌کنید.

استراتژی خروج

استراتژی خروج استراتژی خروج یک طرح احتمالی است که توسط سرمایه گذاران، معامله گران، سرمایه گذاران ریسک پذیر یا صاحبین مشاغل با هدف تسویه‌ حساب یا نقد کردن دارایی‌های مالی و… در زمان خروج، برنامه‌ریزی می‌شود. این استراتژی می‌تواند برای خروج از یک کسب و کار بدون سود اجرا شود. که در این شرایط هدف اجرای این استراتژی کم کردن ضرر است. استراتژی خروج را همچنین می‌توان در زمانی که سرمایه‌گذار به هدف سود خود رسیده است، اجرا کرد. برای مثال سرمایه‌گذاران فرشته در یک کسب و کار می‌توانند پس از رسیدن به مرحله عرضه عمومی اولیه، این استراتژی را اجرا کنند. از دلایل دیگری استفاده از ای استراتژی، ایجاد تغییرات قابل توجه در بازار است.

محتویات

تعریف استراتژی خروج

استراتژی خروج به برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده گفته می‌شود که هریک از کارآفرینان، سرمایه‌گذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویه‌حساب یا نقد کردن دارایی‌های مالی و… در زمان خروج اجرا می‌گردد که می‌تواند فراتر از توافقات انجام‌شده صورت بگیرد. این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایه‌گذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایه‌گذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است. ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایه‌گذار به سود هدف‌گذاری شده رسیده باشد. به‌عنوان‌مثال، یک سرمایه‌گذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را می‌توان به تغییرات چشم‌گیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعه‌بار، دلایل قانونی اشاره کرد و هم‌چنین ممکن است سرمایه‌گذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسب‌وکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود. نکات کلیدی

  • استراتژی خروج، برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده برای نقد کردن اموال مالی است که در یک سرمایه‌گذاری تجاری انجام‌شده است.
  • استراتژی خروج، می‌تواند شامل عرضه سهام در اولین مراحل کار، مالکیت، خرید های فرعی باشد ولی ممکن است به‌صورت استراتژیک و با هدف جلوگیری از ورشکستگی و ضرر اجرا گردد.
  • استراتژی های خروج همواره بر توقف روش‌های زیان‌بار و بدون سود در معاملات تأکید دارند.

گزینه‌های خروج برای سرمایه گذاران خطر پذیر و بنیان گذاران

خروج از استارتاپ (Exit) به چه معناست؟ چرا خروج از استارتاپ مهم‌ترین مرحله از فرآیند مدیریتی یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر است؟ سرمایه گذاران خطرپذیر به طور متوسط چند سال پس از سرمایه گذاری روی استارتاپ از آن خروج می‌کنند؟ انواع گزینه‌های خروج از یک استارتاپ کدامند؟ خروج موفق از استارتاپ مستلزم چه عواملی‌ است؟ زمان‌بندی خروج چه نقشی را در پرتفلیوی سرمایه گذار خطرپذیر بازی می‌کند؟ در این مطلب با مفهوم خروج از استارتاپ، اهمیت و گزینه‌های آن و در مطالب بعدی بلاگ با اهمیت زمان‌بندی، نمونه‌هایی از موفق‌ترین خروج‌ها و همچنین رفتار خروج صندوق‌های سرمایه گذاری خطرپذیر در جهان آشنا می‌شوید.

خروج بنیان‌گذاران از استارتاپ

اگر مسیری که بنیان‌گذار هر استارتاپ‌ طی می‌کند را به چهار مرحله تفکیک کنیم، آن مراحل عبارتند از:

  1. ساختن
  2. جذب سرمایه از سرمایه گذاران خطرپذیر
  3. افزایش مقیاس
  4. خروج

خروج از استارتاپ و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین مرحله و تعیین کننده سهم کارآفرین از ارزش ماجراجویی خود خواهد بود. فرض کنید استارتاپی موفق در مراحل میانی توسعه، درخواستی مبنی بر فروش تمامی سهام خود به شرکتی بزرگ و هم‌صنعت را دارد. شرکت بزرگ‌تر با انگیزه بکارگیری تکنولوژی استارتاپ در راستای ایجاد مزیت رقابتی و افزایش سود اقتصادی، پیشنهاد خرید با مبلغی بسیار بالاتر از ارزشگذاری استارتاپ در آخرین مرحله جذب سرمایه را داده است. واضح است که در صورت موافقت هیئت مدیره‌ی استارتاپ، تمامی سهامداران اعم از بنیان‌گذاران، سرمایه گذاران خطرپذیر و شاید پرسنل، سهام خود را در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو فروخته و از استارتاپ خروج می‌کنند. (البته در مواقعی که استارتاپ پیشنهاد خریدی دریافت نمی‌کند، خود بنیان‌گذاران در صورت تمایل به خروج فرآیند زمان‌بر معرفی استارتاپ به شرکت‌های دیگر را طی می‌کنند.) می‌توان گفت اهمیت خروج برای بنیان‌گذاران استارتاپ در مقایسه با سرمایه گذاران خطرپذیر کم‌تر است؛ چرا که معمولا کارآفرینان برخلاف سرمایه گذاران خطرپذیر محدودیت زمانی ندارند. عمر یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر محدود (10 سال) است. به این معنا که تا پایان این بازه زمانی، بایستی صندوق از تمامی استارتاپ‌های موجود در پرتفلیو خروج و بازده را میان سرمایه گذاران صندوق (نهادهای ثروتمند مانند صندوق‌های بازنشستگی، بعضا بانک‌ها و بیمه‌ها، نهادهای خیریه و دانشگاهی، شرکت‌های بزرگ و…) تقسیم کند.

از طرف دیگر کارآفرین ممکن است بدلیل پیوند عمیقی که با استارتاپ خود دارد، شاید بتوان گفت رابطه‌ای پدرانه/ مادرانه با استارتاپ:) به صورت جدی به خروج فکر نکند.

به عقیده من، کارآفرین واقعی (فردی که بتواند شرکت‌های دیگری را هم از الف تا ی بسازد) در صورت عدم خروج (البته پس از اطمینان از پایداری نسبی وضعیت استارتاپ) و راه‌اندازی استارتاپ‌های دیگر، به توانمندی‌های خود خیانت کرده است. (پیشنهاد می‌کنم این پادکست از راجر دیکی، بنیان‌گذار Gigster را بشنوید).

خروج صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر

اگر مسیری که یک صندوق یا شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر طی می‌کند را به 4 مرحله‌ تفکیک کنیم، آن چهار مرحله عبارتند از

  1. جذب سرمایه از نهادهای ثروتمند
  2. شناسایی استارتاپ‌ها و سرمایه گذاری
  3. مدیریت و نظارت بر استارتاپ‌های موجود در پرتفلیو
  4. خروج

از دیدگاه یک سرمایه گذار خطرپذیر خروج و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین و مهم‌ترین مرحله از این فرآیند است که به طور متوسط 5 الی 7 سال پس از سرمایه گذاری رخ می‌دهد. مهم‌ترین مرحله از این منظر که تعیین‌کننده میزان بازده سرمایه‌گذاری (Capital Gain) خواهد بود. این فرآیند علاوه بر “کلیدی ‌بودن” ویژگی دیگری دارد: “دشوار بودن”

برخلاف سرمایه‌گذاران فعال در بازارهای مالی عمومی، سرمایه‌گذاران خطرپذیر بدلیل عدم بهره‌مندی از امکان فروش سهام مالکیت خود در بازار بورس با مشکلات بزرگی در زمینه قیمت‌گذاری سهام (Pricing) و نقدینگی (Liquidity) مواجه هستند.

بنابراین اهمیت بررسی گزینه‌های موجود برای خروج مطرح خواهد شد که متأسفانه از تنوع چندانی نیز برخوردار نیستند. در ادامه به معرفی یکایک گزینه‌های خروج خواهیم پرداخت.

گزینه‌های خروج از استارتاپ

تملیک (Acquisition)

اصلی‌ترین استراتژی خروج از استارتاپ، فروش سهام به شرکتی بزرگ‌تر در صنعت مورد فعالیت یا تعریف استراتژی خروج تعریف استراتژی خروج صنعتی مشابه در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو می‌باشد. معمولا هدف شرکت بزرگ‌تر (خریدار) از تملیک، بهره‌مندی و بکارگیری محصول و یا تکنولوژیِ بکار رفته در شرکت کوچک‌تر (شرکت هدف) است بگونه‌ای که به مزیت رقابتی و در نهایت به افزایش سود اقتصادی منجر گردد. معمولاً در این نوع خروج، مدیران و کارکنان کلیدی که سهامدار می‌باشند، تا ‌زمانی پس از تملیک که سهام طبق برنامه واگذاری تعیین شده به ایشان واگذار شود همکاری خود با شرکت خریدار را ادامه می‌دهند. در واقع اساس این نوع از تملیک، هم‌افزایی پیش‌بینی‌شده بین محصول و یا خدمت ارائه شده توسط شرکت هدف و شرکت خریدار است. نوع دیگری از تملیک (Acquihire) نیز بر اساس توانمندی تیم بنیان‌گذار شرکت هدف صورت می‌گیرد. بعبارت بهتر، شرکت خریدار ارزشی برای محصول فعلی شرکت هدف قائل نیست و خواستار تملیک تیم و انتقال آنان به شرکت خود از طریق ارائه پیشنهادهایی مبنی بر حقوق‌ و مزایایی بسیار بالاست. از آنجا که این نوع تملیک در مراحل ابتدایی توسعه انجام می‌شود به بازده چندان چشمگیری برای سهامداران نمی‌انجامد.

ادغام و تملیک (Mergers and Acquisitions)

این فرآیند شامل ادغام دو شرکت مشابه و هم‌اندازه (Merger of equals) و خرید یا تملیک (Acquisition or takeover) شرکت کوچک‌تر (هدف) توسط شرکتی بزرگ‌تر (خریدار) است. تفاوت دو فرآیند نامبرده در تشکیل و عدم تشکیل شرکتی جدید است. به عبارت بهتر در حالت ادغام، شرکتی جدید ایجاد می‌شود حال آنکه در تملیک، تغییری در نام و برند خریدار پس از خرید شرکت هدف ایجاد نمی‌شود. هدف از این فرآیند که در آن شرکت توسط تعریف استراتژی خروج شرکتی مشابه و بزرگ‌تر خریداری می‌گردد، افزایش کارایی، سهم از بازار و در نهایت سود اقتصادی شرکت خریدار با بهره‌برداری از برخی ویژگی‌های شرکت هدف از قبیل موارد زیر است:

  • قابلیت‌ها
  • منابع
  • محصولات
  • منطقه جغرافیایی سرویس‌دهی
  • تکنولوژی و یا دارایی فکری
  • پتانسیل رشد سهام
  • جامعه مشتریان
  • عملیات سودده

البته گاهی دو شرکت هم‌صنعت و رقیب یکدیگر بوده و هدف از ادغام و تملیک صرفاً حذف رقابت موجود است. برای مشاهده نمودار مربوط به ارزش کل معاملات ادغام و تملیک‌ صورت گرفته در مقیاس جهانی و از سال 1985 تا 2018 به این لینک مراجعه کنید. بدلیل پیچیدگی ادغام و تملیک، بسیاری از شرکت‌هایی که قصد خرید شرکت‌های کوچک‌تر را دارند این فرآیند را در کنار شرکت‌های مشاوره مالی و همچنین تأمین سرمایه‌ها پیش می‌برند. برخی شرکت‌های بالغ و بزرگ برنامه‌ای نظام‌یافته برای پایش گزینه‌های ادغام و تملیک موجود و سپس انجام این فرآیند بصورت سالانه (Programmatic M&A) دارند. در ایران تعداد خروج‌ها از هر دو روش معرفی شده، بسیار کم است. دلیل آن هم میتواند تعداد بسیار کم شرکت‌های تکنولوژی محورِ بزرگ و با منایع مالی کافی برای خرید استارتاپ‌ها، نداشتن دیدگاه استراتژیک این شرکت‌ها و یا عدم وجود استارتاپ‌های موفق و قابل خریداری ست.

بازخرید سهام (Buy Back)

این فرآیند خروج که بیش‌تر در مورد سرمایه‌گذاران در مراحل بلوغ شرکت‌ها، صندوق‌های اختصاصی (Private Equities) رخ می‌دهد ساده و بسیار محبوب است. در این نوع خروج، خود بنیان‌گذار و یا شرکت، سهام سرمایه‌ گذار خطر پذیر را خریداری می‌کند. پیش‌نیاز امکان چنین خروجی وجود قرارداد سهام با اختیار فروش (Puttable Shares) میان سرمایه‌گذار خطر پذیر و بنیان‌گذار است. نکته بسیار مهم در این نوع خروج، وضعیت نقدینگی بنیان‌گذار می‌باشد. در واقع امضای این قرارداد و اعطای حق بازخرید سهام به بنیان‌گذار، در صورت کافی نبودن نقدینگی در دسترس او ممکن است ریسک مذاکرات و چانه‌زنی‌ها مبنی بر کاهش قیمت سهام و یا در نظر گرفتن بازه زمانی برای پرداخت بخشی از مبلغ تعیین شده را به دنبال داشته باشد.

فروش سهام در بورس (IPO or the sale after the IPO)

رؤیای هر سرمایه‌گذار خطرپذیر، خروج از طریق عرضه اولیه سهام شرکت در بورس است چرا که این خروج به بیش‌ترین‌ بازده سرمایه‌گذاری ممکن می‌انجامد. البته احتمال وقوع این رؤیا بسیار کم (فرض کنید 1 از 100) است. بعبارت بهتر از هر 100 مورد سرمایه گذاری روی استارتاپ‌ها، تنها یک مورد، موفق به فروش سهام به عموم می‌شود. معمولا این نوع خروج مربوط به زمانی‌ست که شرکت به بلوغ رسیده و امکان جذب سرمایه از صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر و یا صندوق‌های اختصاصی را ندارد. این شرکت اگر پیش‌نیازها و شرایط لازم برای عام شدن را محقق کند، با پشت سر گذاشتن مقدمات لازم و نسبتا پیچیده عرضه اولیه سهام، بخشی از سهام را بصورت عمومی و برای نخستین بار به سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی در بورس می‌فروشد. البته سرمایه‌گذاران خطرپذیر ممکن است در صورت مالکیت درصدی قابل توجه نتوانند تا مدتی مشخص پس از این رخداد، سهام خود را بفروشند.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

شما ممکن است برای خرید ارز دیجیتال به موقع و به درستی اقدام کرده باشید، اما برای رسیدن به سودآوری لازم است که حتما یک استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال نیز برای خود تعریف کنید. در واقع فروش به موقع، به همان اندازه و حتی بیشتر از خرید در نقطه قیمتی مناسب حائز اهمیت است.

در ادامه با ما همراه باشید تا ببینیم بهترین استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال چیست و چطور باید یک تریدر موفق این توازن را برقرار کند.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال

شما با یک سری تحلیل‌ها و اخبار و اطلاعات و حتی از روی هیجانات و احساسات، نسبت به خرید ارز دیجیتال خاصی یا گروهی از رمزارزها اقدام می‌کنید، پس از آن چه اتفاقی می‌افتد؟ به دلایل مختلفی ممکن است قیمت دارایی دیجیتال شما افزایش یافته یا کاهش پیدا کند. به طور مثال انتشار یک خبر حتی دروغین و جعلی، به یکباره قیمت بیت کوین، دوج کوین، شیبا و … را بالا برده یا موجب افت قیمتی می‌شود.

همین طور فعالیت نهنگ‌های بازار، ممنوع شدن رمزارزها در یک کشور یا جهت گیری افراد مشهور و ثروتمند نسبت به آن‌ها، هر یک به شکلی بازار را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند. برخی از این تاثیرات بسیار کوتاه مدت بوده و برخی دیگر در دراز مدت نقش خود را بازی می‌کنند. به هر ترتیب لازم است که معامله گر، استراتژی خروج مناسبی برای خود تعریف کرده و بداند تا چه زمانی باید به نگهداری دارایی دیجیتال خود ادامه داده و چه زمانی نسبت به فروش تمام یا بخشی از آن‌ها، اقدام کند.

این فروش می‌تواند حتی با زیان دهی همراه بوده و تنها برای جلوگیری از ضرر بیشتر، تعریف شده باشد.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

تعریف نقطه زیان دهی (حد ضرر یا Stop Loss)

برای آن که معامله گر ارزهای دیجیتال از پیش بداند که تا چه زمانی باید به نگهداری یک رمزارز ادامه دهد، باید پیش از آن نقطه زیان دهی را برای خود تعریف کرده باشد. به این ترتیب معامله گر می‌داند که حداکثر درصد زیان دهی روی یک مقدار دارایی دیجیتال باید تا چه حد بوده و در صورت رسیدن به این حد، لازم است که علی رغم وجود ضرر، نسبت به فروش اقدام کند.

در این زمان دو ساختار فروش ارز دیجیتال را خواهیم داشت:

فروش یکباره در استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال

با توجه به مطالعات و تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی نسبت به رمز ارزی مشخص، ممکن است معامله گر به این نتیجه برسد که فروش به یکباره و خروج کامل بهترین تصمیم گیری خواهد بود.

فروش پله‌ای در استراتژی خروج معاملات رمزارزها

فروش پلکانی به این صورت است که دارنده ارز دیجیتال، در نسبت‌های مساوی یا نامساوی، فروش در دوره‌های زمانی را رقم می‌زند. به طور مثال ممکن است کاربر یک چهارم از دارایی دیجیتال خود را در هفته اول و یک چهارم دیگر را در هفته دوم به فروش برساند و همین طور با کم کردن ضرر، خروج را کامل کند. (لازم به ذکر است که به همین شکل استراتژی خرید پله‌ای را داریم که ممکن است در ساختار هفتگی یا ماهیانه اجرا شود.)

چطور حد ضرر را تعریف کنیم؟

همان طور که اشاره کردیم حد ضرر شرطی است که دارنده ارز دیجیتال با توجه به قیمت فعلی و چشم اندازهای آینده و همین طور تحمل زیان دهی خود تعریف می‌کند. به این شکل در صورتی که قیمت یک ارز دیجیتال به نقطه حد ضرر یا Stop Loss برسد، باید در لیست فروش قرار بگیرد.

دقت داشته باشید که عدم تعریف حد ضرر باعث خواهد شد تا بدون برنامه در یک روند سقوط قیمت قرار گرفته و زیان دهی غیرقابل توجیه را تجربه کنید. این تصور که همیشه هر سقوط قیمتی با صعود دوباره همراه خواهد بود، قطعا غلط بوده و نگهداری ارزهای دیجیتال، همیشه استراتژی موفقی نیست.

متاسفانه برخی از ما بر این تصور هستیم که تریدرهای حرفه‌ای، تحمل زیان دهی زیاد داشته و به هر قیمتی رمزارزهای خود را تا رسیدن به سودآوری زیاد، نگه می‌دارند. حقیقت این است که تریدرهای حرفه‌ای نیز قطعا حد ضرر را تعریف کرده و بسیاری مواقع با رسیدن به این حد، با وجود زیان ده بودن دارایی دیجیتال خود، آن را به فروش می‌رسانند.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

لازم به ذکر است که هرگز نباید این حد ضرر را به صورت شانسی یا از روی احساسات و حدس و گمان تعریف کرد و باید حتما بر اساس تحلیل منطقی و تکنیکال بازار مشخص شود.

ذکر یک مثال برای حد ضرر یا Stop Loss

به طور مثال فرض کنید که در حال حاضر قیمت ارز دیجیتال اتریوم ۱۰۰۰ دلار باشد. در صورتی که با توجه به پیش بینی جهش قیمتی تا ۱۲۵۰ دلار، ممکن است حد ضرر را معادل ۸۰۰ دلار تعریف کرده باشید. به این ترتیب در صورتی که قیمت اتریوم به ۸۰۰ دلار برسد، تحمل برای بازگشت قیمت یا انتظار دیگری نداشته و موجودی اتریوم را به فروش می‌رسانید. در اینجا ۸۰۰ دلار، درست همان نقطه حد ضرر یا Stop Loss است.

مزایای تعیین استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال

از جمله مزایای مشخص کردن استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال، می‌توان به موارد زیر اشاره داشت:

  • کاهش ریسک زیان دهی‌های بزرگ
  • نظم دهی به معاملات ارزهای دیجیتال
  • حفظ سرمایه در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
  • جلوگیری از هدررفت سرمایه
  • بهینه سازی فرایند خرید و فروش ارزهای دیجیتال

لازم است که تمام این ساختار خروج و فروش یک رمزارز، برای زمان خرید آن نیز لحاظ شده تا خرید در بهترین نقطه قیمتی شکل بگیرد.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

برای آن که بتوانید در خرید ارز دیجیتال و فروش آن، مانند یک تریدر موفق ظاهر شوید، لازم است که شناخت خوبی نسبت به استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال داشته باشید. شما چطور حد زیان برای معاملات خود را تعریف کرده و چه تجربه‌ای در این خصوص دارید؟ چه نکات دیگری در این حوزه می‌دانید که در بالا از قلم افتاده باشد؟ این نکات و تجربیات عملی را با ما و دیگر کاربران وب سایت به اشتراک بگذارید. همین طور پیشنهاد می‌کنیم که این مطلب را برای دوستان و آشنایان خود که در حوزه ارزهای دیجیتال به صورت مبتدی یا حرفه‌ای فعالیت می‌کنند نیز ارسال کنید.

مجله قرمز » فناوری » تجارت الکترونیک » استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.