اوصاف عقد بیمه
وصف رضایی بودن عقد بیمه در مقابل دو وصف تشریفاتی و عینی مطرح می شود ، عقد تشریفاتی عقدیست که تراضی آن باید همراه با تشریفات یا با واژه های خاص باشد وگرنه نفوذ حقوقی ندارد و التزامی به بار نمی آورد. نمونه بارز این تشریفات نیاز به کتبی بودن و یا به ثبت رسیدن عقد است
در مورد عقد بیمه تردیدها و اختلاف نظر جدی در مورد ماهیت رضایی ، تشریفاتی و عینی بودن عقد مطرح است. در خصوص رضایی در مقابل تشریفاتی بودن عقد بحث از نقش لزوم متبی بودن عقد و تأثیر آن بر صحت قرارداد مطرح است ، در مورد عینی بودن نیز بحث عمده راجع به نقش پرداخت عینی حق بیمه و موکول بودن عقد بر پرداخت در محافل بیمه ای به طور جدّ مطرح است . عقد عینی عقدیست که وقوع آن منوط به تسلیم موضوع تعهد یا تملیک است مانند وقف ( ماده 59 قانون مدنی ) و بیع صرف ( ماده 364 قانون مدنی ) و هبه ( ماده 798 قانون مدنی ) مطابق این ماده : هبه واقع نمی شود مگر به قبول و قبض متهب . در مقابل عقد رضایی عقدیست که به صرف ایجاب و قبول و توافق طرفین و بدون نیاز به تشریفات دیگر روابط قراردادی ایجاد می شود .
اوصاف عقد بیمه : بیمه از جمله عقود معین است . بدین معنی که علاوه بر اصول کلی قراردادها دارای احکام و ویژگیهایی است که در مقررات خاص به آنها اشاره شده است ، بیمه قراردادی است که بین شخص حقیقی یا حقوقی ( بیمه گذار ) و شرکت بیمه ( بیمه گر ) برای تعیین موضوع و شرایط بیمه منعقد می گردد . این عقد دارای اوصافی است که از آن جمله می توان به رضایی ، معوض ، غیر مجانی ، استمراری ، اتفاقی و مبتنی بر حسن نیت بودن آن اشاره نمود .
تعریف بیمه : بیمه عقدی ست که به موجب آن یک طرف تعهد می کند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه ، خسارت وارد بر او را جبران نموده یا وجه معینی پرداخت کند . متعهد را بیمه گر ، طرف تعهد را بیمه گذار ، وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر پرداخت می کند را حق بیمه و آنچه را که بیمه می شود موضوع بیمه نامه می گویند .
در عقد بیمه نیت لطف بین طرفهای عقد وجود ندارد و هریک از طرفین به دنبال کسب منفعت خود ویژگی های عقود معوض هستند . بیمه گذار همواره باید مبلغی بابت ما به ازای تضمینی که از بیمه گر دریافت می کند تحت عنوان حق بیمه پرداخت نماید . بیمه هیچ گاه عقدی مجانی و بلاعوض نیست . ولی نیت لطف و رایگان بودن می تواند بین بیمه گذار و اشخاص ثالث ذینفع از بیمه وجود داشته باشد . بیمه عمر که در آن ذینفع بیمه اشخاص ثالث اند نمونه بارز رابطه عنایت و لطف بیمه گذار به ذینفع بیمه ای است .
ولی قرارداد بیمه عمر استثنایی بر دیگر عقود بیمه به نظر می رسد . از آنجا که بیمه عمر جنبه سرمایه گذاری دارد و افراد مکلف نیستند که به پس انداز و سرمایه گذاری خود ادمه دهند ، چنانچه بیمه گذار از پرداخت حق بیمه عمر ، که تعهد قراردادی اوست امتناع نماید بیمه گر نمی تواند بیمه گذار را به پرداخت حق بیمه ملزم کند . در واقع مطابق طبیعت بیمه عمر بیمه گذار همواره حق دارد بیمه عمر را متوقف کند و از پرداخت حق بیمه امتناع نماید ولی از سوی دیگر بیمه گر همواره مکلف به انجام تعهدات قراردای ست و حق توقف عقد و امتناع از انجام تعهدات قراردادی را ندارد لذا در این باره به نطر میرسد بیمه عمر نسبت به بیمه گر لازم و نسبت به بیمه گذار جایز است .
بنابر تعریف قانون مدنی ، عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشند مگر در موارد معینه ( ماده 185 ) و عقد جایز آن است که هریک از طرفین بتوانند هر وقتی بخواهند آن را فسخ کنند ( ماده 186 ) . بیمه عقدی لازم است به این معنی که هیچ یک از طرفین حق فسخ آن را ندارند مگر در موارد معین . عقد بیمه طرفین را ملزم به اجرای مفاد عقد می نماید و طرفین نمی توانند به دلخواه خود قرار داد را منحل کنند مگر در مواردی که قانون برای طرفین حق فسخ شناخته یا در قرارداد حق فسخ پیش بینی شده است . هم چنین عقد بیمه به فوت یا حجر بیمه گذار منحل نمی شود و حقوق و تکالیف ناشی از عقد در مورد مرگ به ورثه منتقل می شود و در مورد حجر توسط نماینده قانونی محجور صورت می گیرد.
هریک از بیمه گر و بیمه گذار تعهداتی را در مقابل تعهد طرف دیگر می پذیرند : یکی تعهد به اعلام صحیح ریسک موضوع بیمه و پرداخت حق بیمه و دیگری به پوشش ریسک تعیین شده در عقد تعهد می نماید ، معوض بودن عقد آثار و احکام عقود معوض را ایجاد کرده و در زمینه عقد بیمه آثاری همچون رهایی بیمه گر از انجام تعهدات در صورتی که بیمه گذار به تعهدات خود عمل نکند را در پی خواهد داشت . احکامی همچون رهایی بیمه گر از تعهدات در صورت اعلان خلاف واقع ریسک توسط بیمه گذار ، عدم اعلام به موقع وقوع حادثه و عدم پرداخت حق بیمه از این طبیعت عقد بیمه استنتاج شده است .
بیمه عقدی است که آثار خود را در طول زمان می گسترد و روابطی حقوقی برای مدت معین بین طرفین ایجاد می نماید و در این مدت منشأ اثر است . همین کشش زمانی بیمه است که وصف اتفاقی بودن آن را نیز تبیین می کند . مدت عقد ویژگی های عقود معوض بیمه می تواند برای مدت طولانی باشد که در این مورد معمولاً حق بیمه بصورت سالیانه محاسبه میگردد و یا برای مدت کوتاهی همچون یک سفر دریایی منعقد می شود ولی در هر مورد اثر عقد برای مدتی پس از عقد یا زمان معین دیگر است .
آنچنان که از تعریف عقد بیمه در ماده 1 قانون بیمه نیز برمی آید ، اتفاق و شانسی بودن در مورد موضوع بیمه لحاظ شده است : تنها خطر اتفاقی می تواند موضوع عقد بیمه قرار گیرد .
جنبه اتفاقی بودن ریسک موضوع بیمه اساس اعتبار عقد بیمه را تشکیل می دهد . بدین نحو اگر ریسک قبل از انعقاد عقد بیمه محقق شده باشد ، عقد بیمه باطل است . بر همین اساس ماده 18 قانون بیمه مقرر می دارد : « هرگاه معلوم شود خطری که برای آن بیمه به عمل آمده قبل از عقد قرارداد واقع شده بوده است قرارداد بیمه باطل است در این صورت اگر بیمه گر وجهی از بیمه گذار گرفته باشد عشر از مبلغ مزبور را به عنوان مخارج کسر و بقیه را باید به بیمه گذار مسترد دارد . »
همین وصف ، موجب افتراق جنبه حقوقی از جنبه عملیاتی بیمه است . از نظر قانون اعداد بزرگ و پوشش ریسک ، عملیات بیمه در جهت خلاف ریسک و اتفاق است ولی از نظر حقوقی در روابط بین بیمه گر و بیمه گذار اتفاقی بودن عنصر اساسی عقد به شمار می رود . در مورد خطرات احتمالی ( مثل آتش سوزی ) اتفاقی بودن امری مشخص است ولی این امر در مورد خطرات حتمی مثل مرگ و میر نیز وجود دارد : در این مورد زمان واقعه مرگ و لذا مدتی که بیمه گذار باید حق بیمه پرداخت کند نامشخص است .
اتفاقی بودن وصف اساسی و بنیاد عقد بیمه است . لذا ریسک هایی که با توجه به اوضاع و احوال وقوع آن بسیار محتمل است از نظر تکنیکی قابل بیمه شدن به نظر نمی رسند به همین علت شرکتهای بیمه تنها اموری را بیمه می کنند که وصف اتفاقی یا حادثه داشته باشند . حادثه یا اتفاق وقوع آنی را تداعی می کند ولی در این جا بیشتر توجه به جنبه غیر قابل پیش بینی و واقعه شانسی برای بیمه گذار است .
در دیگر قراردادهای معوض وجود و یا عدم حسن نیت در اعتبار عقد تأثیری ندارد ولی در عقد بیمه حسن نیت یکی از عناصر اصلی اعتبار قرارداد بیمه است . در این عقد بیمه گر به اعلام بیمه گذار ( که در بسیاری از موارد قبل از حادثه احراز صحت آن برای او بسیار مشکل یا غیر ممکن است ) اطمینان می کند و اساس محاسبات و حق بیمه قرارداد را بر آن قرار می دهد . به این نحو اعلام همراه با حسن نیت بیمه گذار و دادن اطلاعات خواسته شده اهمیت عمده ای را برای بیمه گر و صحت عقد بیمه دارد . به همین علت چنانچه بعداً ثابت شود که بیمه گذار در اعلامات خود فاقد حسن نیت بوده ، ضمانت اجرای سنگینی برای این تخلف پیش بینی شده است : بطلان عقد در صورت سؤ نیت در اعلام ریسک و یا قیمت مال موضوع بیمه ( مواد 11 و 12 قانون بیمه ) و عدم پوشش در صورت اعلام غیر واقعی وقوع حادثه .
قرارداد صلح
صلح طبق قانون مدنی برای دو منظور واقع می ویژگی های عقود معوض شود اول برای رفع منازعه و اختلاف بین طرفین، دوم به عنوان عقدی با شرایط و ویژگی های مختص به خود، که هر دو آن ها را در زیر برای شما توضیح می دهیم.
صلح در مقام رفع اختلاف
گاهی دو نفر که با هم دچار نزاع یا اختلاف شده اند تصمیم می گیرند برای حل این اختلاف و نزاع با هم صلح کنند. مثلا خانواده مقتول زمانی که به جای اعدام با دریافت دیه از خانواده قاتل رضایت می دهند، در واقع با قاتل قرارداد صلح تنظیم می کنند.
در قراردادهای صلحی که برای پایان دادن به اختلافات تنظیم می شوند. هیچ یک از طرفین نمی توانند عقد صلح را بر هم بزنند، مگر یکی از طرفین به تعهد خود عمل نکرده باشد یا در قرارداد حق برهم زدن برای طرفین یا یکی از آنها وجود داشته باشد.
عقد صلح در این مورد عقد معوض محسوب می شود. به عبارت دیگر وقتی دو نفر عقد صلحی را منعقد می کنند، در واقع از حق اقامه دعوا خود گذشته و هر یک از آنها از برخی از ادعاها و امتیازات خود در برابر دیگری می گذرد.
وقتی یکی از طرفین اختلاف درخواست صلح می کند، به این معنا نیست که ادعاهای طرف مقابل را پذیرفته و خود را مقصر می داند. در نتیجه نباید از پیشنهاد شخص سو برداشت کرد.
اگر شخصی به وکالت از دیگری دعوا یا نزاعی را پیگیری کند، نمی تواند آن دعوا را به صلح خاتمه دهد مگر از طرف موکل خود این اجازه را داشته باشد.
صلح در مقام معامله
قرارداد صلح یکی از عقود قانون مدنی بوده که البته در بین عموم مردم تا حدودی ناشناخته مانده و افراد از شرایط، نحوه تنظیم و شاید مزیت های آن اطلاعی ندارند.
در ادامه عقد صلح و شرایط تنظیم آن را برای شما شرح دهیم.
عقد صلح
یکی از ویژگی های منحصر به فرد این عقد این است که شما می توانید آن را به جای سایر عقود منعقد کنید. البته این عقد نمی تواند جایگزین تمام عقد شود و صرفا می توان عقد بیع، اجاره، هبه، عاریه و ابرا را در قالب صلح منعقد کرد.
برای مثال به جای عقد بیع (خرید و فروش) شما می توانید قرارداد صلح در مقام بیع تنظیم کنید. این کار باعث تغییر برخی قواعد عقد بیع می شود.
فرض کنید دو نفر در یک ملک مشاع شریک هستند و یکی از آن دو سهم خود را به ثالث می فروشد.
در اینجا برای شریک دیگر حقی به نام اخذ به شفعه ایجاد شده و او می تواند با این حق سهم فروخته شده به ثالث را با پرداخت قیمت آن از او پس بگیرد.
در همین مثال اگر شریک سهم خود را با عقد صلح به ثالث منتقل کند، برای شریک دیگر حق اخذ به شفعه ایجاد نمی شود.
ارکان صلح
منظور از رکن در عقود همان شرایط لازم برای تنظیم عقد است و اگر هر یک از این شرایط وجود نداشته باشد عقد واقع نمی شود. در قرارداد صلح 4 رکن به شرح ذیل وجود دارد.
مُصالح : کسی است که مال خود را در عقد صلح به دیگری می دهد.
مُتِصالح : کسی است که مال را در قرارداد صلح قبول می کند.
مورد صلح : مالی است که در قرارداد صلح مورد معامله قرار می گیرد.
وجه الصلح : پول یا مالی است که در ازا واگذاری مور صلح به مصالح پرداخت می شود.
صلح بلاعوض
قرارداد صلح می تواند به صورت رایگان تنظیم شود. به این صورت که در مقابل مورد صلح هیچ پولی به مصالح پرداخت نشود.
صلح محاباتی
صلح محاباتی به قرارداد صلحی گفته می شود که دو عوض آن با هم برابر نبوده و یکی از آنها ناچیز باشد. مثلا صلح یک قطعه زمین در برابر یک شاخ نبات.
شرایط انعقاد عقد صلح
برای تنظیم عقد صلح شرایط زیر لازم است.
اهلیت : دو طرف قرارداد صلح باید اهلیت انجام معامله را داشته باشند یعنی عاقل، بالغ و رشید باشند. علاوه بر آن شخصی که قصد دارد اموال خود را صلح کند (مصالح) باید از نظر قانونی اهلیت در تصرف نیز داشته باشد، مثلا شخص ورشکسته اهلیت در تصرف ندارد و نمی تواند اموال خود را معامله کند. همینطور شخص مرتهن نیز که مال خود را نزد دیگری به رهن گذاشته است نمی تواند آن را صلح کند.
مشروعیت : صلح کردن برای موضوع غیر مشروع، باطل است. مثلا افراد نمی توانند برای نوشیدن شراب با هم صلح کنند.
فرار ویژگی های عقود معوض نکردن از دین : اگر شخصی برای فرار از پرداخت دیون خود مال خود را به دیگری صلح کند، این قرارداد باطل بوده زیرا جهت و هدف از تنظیم آن باطل است.
معامله اموال شخصی : در عقد صلح شخص تنها می تواند اموال خود را به دیگری منتقل کند، انتقال اموال غیر یا اموال دولتی تحت قرارداد صلح باطل است.
آثار عقد صلح
عقد صلح یکی از عقود لازم در قانون مدنی است. عقود لازم عقودی هستند که پس از تنظیم از طرف هیچ یک از طرفین معامله قابل فسخ نیستند. در مقابل عقود جایز قرار دارند که در این عقود طرفین هر زمان که بخواهند می توانند عقد را فسخ کنند.
ما می توانیم برخی از عقود جایز و لازم را در قالب عقد صلح منعقد کنیم. اما لازم به ذکر است که اگر عقد جایزی مثل عقد هبه در قالب عقد صلح منعقد شود تبدیل به عقد لازم شده و دیگر قابل فسخ نخواهد بود.
علاوه بر آن انعقاد عقود در قالب عقد بیع ممکن است باعث تغییر سایر شرایط نیز شود مثلا در عقد هبه در حالت عادی قبض (تحویل) مال هبه شده از شرایط اساسی عقد است اما اگر هبه در قالب صلح تنظیم شود این ویژگی را از دست می دهد.
انواع صلح
صلح عمری قراردادی است که بر اساس آن شخص، استفاده از مال خود را برای مدت عمر خود، مدت عمر طرف مقابل یا شخص ثالثی به دیگری صلح می کند.
صلح رقبی قراردادی است که بر اساس آن شخص مالک حق استفاده از مال خود را برای مدت معینی به دیگری می دهد.
ابطال صلح
اگر صلح در قالب بیع، اجاره یا سایر عقود باشد، در صورتی باطل تلقی می شود که یکی از شرایط اساسی عقد در آن رعایت نشده باشد مثلا یکی از طرفین اهلیت تنظیم معامله را نداشته باشد.
اگر بعد از تنظیم عقد بیع، طرفین قرارداد صلحی را تنظیم کنند تا اگر در قرارداد بیع دچار اختلاف شدند طبق قرارداد صلح باهم صلح کنند، قرارداد صلح تابع عقد ویژگی های عقود معوض بیع شده و در صورت بطلان بیع، آن نیز باطل می شود.
تفاوت معاوضه و بیع
بیع و معاوضه از جمله عقود و قراردادهایی هستند که به دلیل وجود شباهت در بین آنها موجب شده که بسیاری از مردم آنها را یکسان در نظر بگیرند.
√ اما به طور کلی می توان گفت معاوضه به قراردادی گفته میشود که در آن کالا با کالا معامله می شود.
√ اما بیع یا خرید و فروش در واقع مبادله کالا با پول می باشد. که در ادامه به تعریف قانونی بیع و معاوضه، شباهت ها و تفاوت های این دو قرارداد می پردازیم.
تعریف قانونی بیع و معاوضه
√ مطابق قانون مدنی عقد بیع یا قرارداد خرید و فروش این گونه تعریف شده است: بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.
√ پس از توافق بایع (فروشنده) و مشتری در مبیع (مالی که مورد خرید و فروش قرار می گیرد) و قیمت آن (عوض) عقد بیع به ایجاب و قبول صورت می پذیرد.
√ درعقد بیع داد و ستد و انتقال مالکیت مال، در برابر پول صورت می گیرد. که در اصطلاح حقوقی به پولی که در برابر مبیع داده شده ثمن گفته می شود و قانون مدنی با آوردن عبارت (عوض معلوم) و (قیمت) به آن اشاره نموده است.
√ تعریف عقد معاوضه در قانون مدنی اینطور مقرر شده است: معاوضه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند، بدون ملاحظه اینکه یکی از عوضین مبیع و دیگری ثمن باشد. در معاوضه احکام خاصه بیع جاری نیست.
√ طبق تعریف قانون از عقد معاوضه، دو مال تحت عنوان عوضین با هم معاوضه می شوند بدون اینکه به آنها مبیع و ثمن گفته شود. بلکه صرفا یک مال در عوض مال دیگر به طرف مقابل داده میشود بدون اینکه قصد آنها خرید و فروش باشد.
شباهت های بیع و معاوضه
√ قراردادهای بیع و معاوضه به واسطه شباهت هایشان به اشتباه یکسان در نظر گرفته می شوند و برخی گمان می کنند که بیع و معاوضه هر دو یک عقد هستند و تفاوتی با هم ندارند. برخی از شباهت های اصلی بیع و معاوضه موارد زیر می باشند:
| هر دو از عقود تملیکی هستند
به موجب بیع یا معاوضه هر یک از طرفین مالک مالی می شوند. در عقد بیع مشتری مالک مبیع و فروشنده مالک ثمن می شود. همچنین هر یک از طرفین معاوضه نیز مالک عوض مالی می شود که به طرف مقابل خود می دهد.
| بیع و معاوضه عقدی لازم هستند
به این معنا که بیع و معاوضه صرفاً در شرایط خاصی که قانون تعیین کرد کرده است قابل فسخ هستند و بی دلیل نمیتوان این قراردادها را منحل نموده و فسخ کرد و برای طرفین لازم الاتباع هستند و باید به قرارداد پایبند باشند.
| هر دو عقد معوض هستند
یعنی هر یک از طرفین معامله (بیع یا معاوضه) باید مالی را در عوض مالی که از طرف مقابل خود می گیرند، بدهند.
تفاوت های بیع و معاوضه
√ پیش از این به عقد بیع و معاوضه و تعریف حقوقی آنها و همچنین ویژگی های مشترک این دو عقد اشاره شد. در این قسمت به تفاوتهای این دو قرارداد پرداخته می شود.
اهمیت دانستن تفاوت های بیع و معاوضه در احکام و قوانین مربوط به این دو قرارداد مشخص می شود و برای اثبات حق در محاکم قضایی، دانستن این تفاوت ها کاربرد دارد.
√ یکی از مهمترین تفاوت های عقود بیع و معاوضه در عوضین آنهاست.
√ آنچه در بیع مورد معامله قرار می گیرد مبیع یا مال موضوع بیع نام دارد. در حالی که در معاوضه ممکن است حقوق مالی مورد معاوضه قرار گیرد که آن مال می تواند عین یا منفعت عین باشد.
√ تفاوت دیگر، احکام خاص بیع است که در معاوضه جاری نیست. خساراتی که مطابق قانون در بیع برای طرفین حق فسخ ایجاد می کند. مانند خیار تاخیر ثمن، خیار مجلس و خیار حیوان که مختص عقد بیع هستند و در شرایط خاصی برای هر یک از طرفین حق فسخ بیع را به وجود میآورند. که این خیارات در معاوضه راه ندارند.
√ حق شفعه نیز از جمله حقوقی است که مختص عقد بیع است و هنگامی که دو نفر در مالکیت یک مال غیر منقول شریک باشند و یکی از شرکا بخواهد سهم خود را بفروشد، شریک دیگر در خرید سهم شریک خود اولویت دارد. اما چنانچه یکی از شرکا بخواهد سهم خود را معاوضه کند شریک دیگر حق شفعه ندارد.
√ تفاوت دیگر در این دو قرارداد در خصوص ثمن بیع و عوض معاوضه است. با این توضیح که در معاوضه تعادل ارزش عوضین مهم نیست. یعنی ممکن است در معاوضه یکی از عوضین ارزش مالی بیشتری نسبت به دیگری داشته باشد.
در حالیکه در بیع چنین چیزی ممکن نیست و می بایست عین و ثمن ارزش مالی یکسانی داشته باشند و در غیر این صورت به موجب خیار غبن می توان بیع را فسخ نمود.
√ به طور کلی هنگام انعقاد عقد، قصد طرفین است که مشخص میکند قرارداد بیع یا معاوضه است. یعنی اگر اراده طرفین معامله مبتنی بر خرید و فروش باشد به آن عنوان بیع داده می شود و چنانچه اراده و قصد آنها معاوضه دو مال با یکدیگر باشد به آن عنوان معاوضه داده میشود و هر یک از این دو قرارداد احکام و آثار مخصوص خود را دارد.
∴ پرسش و پاسخ
آیا عقد معاوضه همانند بیع عقدی لازم می باشد؟
بنابر توضیحاتی که داده ایم پاسخ به این سوال مثبت می باشد. بنابر این معاوضه عقدی لازم است.
آیا احکام خاصی که بر بیع جاری است در خصوص معاوضه هم کاربرد دارد؟
تهاتر و معاوضه ملک چگونه است؟ + راهنما
یکی از مهمترین دستاوردهای بشریت، ایجاد مالکیت خصوصی است. مالکیت خصوصی موجب شده است تا افراد برای به دست آوردن آنچه دیگری دارد، به صورت قانونی عمل کنند. مهمترین قانون در رابطه با مالکیت خصوصی، داشتن سند مال است.
به موجب داشتن سند و مدرک مالکیت شما میتوانید ثابت کنید که صاحب آنچه در سند آمده است، هستید. در این راستا قراردادها و عقود مختلفی ایجاد شده است.
این قراردادها و عقود مالکیت، تفاوتهایی با یکدیگر دارند. در این مقاله قصد داریم تا شما را با قرارداد معاوضه ملک ، شرایط معاوضه، قوانین حاکم بر آن و تفاوت آن با عقد بیع آشنا کنیم.
قرارداد معاوضه به چه معناست؟
حتماً در کتابهای تاریخی دوران مدرسه خود در رابطه با انواع مبادلههای انسانهایی که در گذشته زندگی میکردند، خواندهاید. یکی از این مبادلات، مبادله کالا با کالا بود. در این مبادله فردی که کالایی را بیشتر از نیاز خود در اختیار داشت، با کالای دیگر مبادله میکرد.
در قبال خدمات مختلف نیز این معامله انجام میشد و فرد در ازای ارائه خدمتی به فرد دیگر کالا یا خدماتی از آن فرد دریافت میکرد. قرارداد معاوضه در واقع همان مبادله کالا با کالا، کالا و خدمات و یا مبادله خدمات با خدمات است. قرارداد معاوضه در ماده ۴۶۴ قانون مدنی توضیح داده شده است.
قرارداد معاوضه عقدی است که در آن عوضین، مالی را در مقابل و در عوض مال دیگر اخذ میکنند.
در ادامه مثالی برای روشنتر شدن قرارداد معاوضه برای شما میآوریم: اگر فردی میوههای باغ خود را با برنج فردی دیگر مبادله کند، در واقع این دو نفر میوههای باغ و برنج را با یکدیگر معاوضه کردهاند. همچنین اگر فردی ملک خود را با ملک دیگر مبادله کند، در ویژگی های عقود معوض واقع عوضین ملکهای خود را معاوضه کردهاند.
ویژگیهای قرارداد معاوضه
۱- عقد معوض است. به این معنا که قرارداد باید دوطرفه باشد و در مقابل یک کالا، کالای دیگری وجود داشته باشد.
۲- قرارداد معاوضه عقود لازم است یعنی نمیتوان قرارداد را به صورت یکطرفه فسخ کرد و باید هر دو طرف برای فسخ قرارداد حضور داشته باشند.
۳- قرارداد معاوضه از عقود تملیکی است یعنی هر یک از طرفین قبال قرارداد چیزی از دیگری دریافت می کنند. برای مثال معاوضه آپارتمان با ماشین.
تفاوت قرارداد معاوضه با عقد بیع
یکی از مهمترین انواع قراردادها، عقد بیع است. عقد بیع شباهتهای زیادی با قرارداد معاوضه دارد و همچنین در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران تفاوتی برای عقد بیع و قرارداد معاوضه قائل نشدند اما یافتن تفاوتهای این دو یکی از مهمترین بخشهای بستن قرارداد است؛ زیرا قرار معاوضه و بیع در مواردی با یکدیگر تفاوت دارند. به همین علت برای جا افتادن بهتر مفهوم قرارداد معاوضه، بهتر است به توضیح مفهوم عقد بیع و تفاوتهای قرارداد معاوضه با عقد بیع بپردازیم.
بیع به چه معناست؟
تعریف واژه بیع در ماده ۳۳۸ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران آمده است. در این تعریف، بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلول. در این تعریف نمیتوانیم تفاوت عقد بیع با قرارداد معاوضه را متوجه شویم.
اصطلاحی که برای عقد بیع در زبان عرف به کار میرود، قولنامه است. زمانی که خریدار و فروشنده قصد دارند تا معاملهای را انجام دهند، اما هنوز مقدمات این معامله فراهم نشده است، آنها میتوانند با یکدیگر عقد بیع یا قولنامه ببندند. به این صورت که طرفین در قراردادی به یکدیگر متعهد میشوند که تا زمان فراهم شدن شرایط برای معامله، نظر خود را عوض نکنند.
برای مثال، ممکن است شما بخواهید آپارتمان خود را به فردی بفروشید؛ اما مشکلی نظیر مشکل مالیاتی دارید و فرد خریدار نیز باید مقداری وجه برای معامله تهیه کند. در این صورت فروشنده و خریدار عقد بیع میبندند که در یک هفته شرایط معامله را فراهم کنند و در این زمان خریدار از قصد خرید خود صرفنظر نکند و فروشنده نیز ملک خود را به فرد دیگری نفروشد.
اگر یکی از طرفین تعهد خود را زیر پا بگذارد، فرد مقابل میتواند از او به دادگاه شکایت کند. پس در واقع عقد بیع تعهدی است که طرفین به یکدیگر میدهند.
در توصیفی که ذکر شد، مشخص میشود که عقد بیع به معنای مبادله کالا با پول است. این پول باید یکی از پولهای رایج در دنیا باشد. پس اولین تفاوت قرارداد معاوضه با عقد بیع در همین موضوع وجود دارد؛ یعنی معامله در عقد بیع در قبال پول رایج انجام میشود در صورتی که قرارداد معاوضه در قبال دریافت کالا یا خدمات بسته میشود.
در عقد بیع خیاراتی وجود دارد که در قرارداد معاوضه وجود ندارد. خیار مجلس، خیار حیوان، خیار تاخیر ثمن مختص عقد بیع است. خیار در فقه به معنای شرایط فسخ و امضای قرارداد است. خیار مجلس به معنای شرایط فسخ قرارداد از جانب خریدار و فروشنده است. خیار تاخیر نیز این حق را به فروشنده میدهد تا در صورتی که خریدار به مدت سه روز، بهای کالا را پرداخت نکند، قرارداد را به هم بزند. خیار حیوان هم مربوط به قرارداد حیوانات میشود و در اینجا مورد بحث نیست.
تفاوت دیگر این دو قرارداد در وجود مبیع است. مبیع به معنای آن چیزی است که معامله میشود و با توجه به مطلوبیت آن، قیمتی برایش در نظر گرفته میشود. در صورتی که در قرارداد معاوضه چنین ارزشگذاری وجود ندارد و شرایط معاوضه را عوضین تعریف میکنند.
مورد دیگر حق شفعه است که در بیع وجود دارد و در معاوضه جاری نمیشود. حق شفعه به معنای این است که در صورت شراکتی بودن ملکی، اگر یکی از شرکا بخواهد سهم خود را به فرد سوم بفروشد، شریک وی حق شفعه دارد یعنی میتواند مبلغی که قرار است شخص سوم بپردازد را پرداخت کند و سهم شریکش را به تملک خود درآورد.
نمونه قرارداد معاوضه
در فرم قرارداد معاوضه باید اطلاعات به صورت دقیق تکمیل شود. در ادامه نمونهای از فرم اطلاعات قرارداد معاوضه را برای شما میآوریم.
ماده ۱– طرفین قرارداد: معاوض: خانم/آقای …………………………. فرزند …………………… به شماره شناسنامه …………. کدملی ……………………… شماره تلفن ثابت ………………………. همراه …………………… آدرس …………………………………………………
متعاوض: خانم/آقای …………………………. فرزند …………………… به شماره شناسنامه …………. کدملی …………………………… شماره تلفن ثابت ………………………. همراه …………………… آدرس …………………………………………………
که در این قرارداد به اختصار معاوض و متعاوض نامیده میشوند.
ماده ۲– عوضین:
الف: مورد عوض عبارت است از …………………………………………………………………………
ب: مورد معوض عبارت است از: ……………………………………………………………………….
که از طرف متعاوض به معاوض در برابر عوض داده شده انتقال مییابد.
ماده ۳– ارزش عوضین: مبلغ ……………………………… ریال معادل ……………………… تومان است و طرفین اقرار نمودند که هیچگونه وجه یا مالی به عنوان مابهالتفاوت ارزش عوضین به یکدیگر تأدیه یا تسلیم ننمودهاند و هر گونه دعوای احتمالی را در این خصوص اسقاط کرده و به صلح خاتمه میدهند.
ماده ۴– فسخ قرارداد: طرفین کلیه خیارات از جمله خیار عیب و غبن هر چند فاحش و افحش را از خود ساقط نمودند.
ماده ۵– وثیقهها و تضمینها: معاوض/متعاوض متعهد گردید جهت تضمین انجام تعهدات خود یک فقره چک/سفته به شماره ………………………… مبلغ ……………………………… ریال معادل ……………………… تومان به عهده بانک ………………………… به معاوض/متعاوض تحویل دهد.
ماده ۶– شروط قرارداد:
۱- کالای مورد عوض در تاریخ …………………………. به متعاوض تحویل داده خواهد شد و رسید عادی متعاوض برای اثبات آن کفایت مینماید.
۲- کالای مورد معوض نیز در تاریخ …………………………. به معاوض تحویل داده خواهد شد و رسید عادی معاوض برای اثبات آن کفایت مینماید.
ماده ۷– حوادث غیرمترقبه: در صورت بروز حوادث غیرمترقبه که اجرای قرارداد را مختل نماید، پس از رفع حادثه مذکور، هر یک از طرفین مکلف است که در اسرع وقت نسبت به ایفاء تعهدات قراردادی خویش اقدام نماید.
ماده ۸– حل اختلاف: در صورت بروز اختلاف در تعبیر مفاد قرارداد و یا نحوه اجرای آن، موضوع بدواً از طریق مذاکره و سازش حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم حصول سازش، موضوع به داوری خانم/آقای ……………………………… به آدرس ………………………………………………………………………………… ارجاع و نسبت به حل و فصل آن از این طریق اهتمام ورزیده میشود و در غیر این صورت به مراجع قضایی مراجعه خواهد شد.
ماده ۹– نسخههای قرارداد: این قرارداد مشتمل بر نه ماده در تاریخ ……. به تعداد … نسخه با اعتبار واحد تنظیم و تمام مفاد و مندرجات آن مورد قبول طرفین واقع گردید.
نمونه قرارداد معاوضه آپارتمان و واحد مسکونی
قرارداد حاضر در تاریخ………… بين سازمان ………………. به نمايندگي ………………… که از این پس سازمان نامیده میشود و ……………………………………… فرزند………. به شماره شناسنامه …………….. صادره از ……………. که از این پس مالک نامیده میشود به شرح مواد آتی منعقد گرديد.
ماده ۱ ـ عوضين قرارداد:
الف) شش دانگ …….. واحد مسکونی به مساحت ……………. مترمربع به پلاک ثبتی ……….. فرعی از ………….. اصلی واقع در………………………………………………………. . به انضمام حق امتیاز آب، برق و سایرحقوق و ملحقات و منضمات عرفی آن که متعلق به مالک بوده واز این پس عوض نامیده می شود، به موجب این قرارداد به سازمان واگذار و منتقل گردید.
ب) شش دانگ …… واحد مسکونی به مساحت تقریبی ………….. مترمربع واقع در …………………………………………………………… به انضمام حق امتیاز آب، برق و سایرحقوق و ملحقات و منضمات عرفی آن که متعلق به سازمان بوده و از این پس معوض نامیده می شود، به موجب این قرارداد به مالک واگذار و منتقل گردید.
تبصره: در ازای عوض، ……. واحد دیگر به مساحت ……………….. مترمربع واقع در ……………………………………………………به عنوان معوض به مالک واگذار و منتقل گردید.
ماده ۲ ـ تعهدات مالك:
۱- مالک متعهد گردید ظرف مدت …….. روز پس از ابلاغ قرارداد حاضر، نسبت به تنظیم سند رسمی عوض به نام سازمان در دفترخانه ای که از سوی سازمان تعیین می شود، اقدام نماید.
۲-مالک متعهد به حضور در دفترخانه مطابق بند فوق است؛ درصورتی که مشارالیه در موعد مقرر دردفترخانه حاضر نگردد یا حضور او با توجه به نقص مدارک به منزله عدم حضور تلقی گردد به ازای هر روز تاخیر، پانصد هزار ریال به عنوان خسارت تعیین و تا زمان تنظیم سند رسمی عوض به نام سازمان، محاسبه و از مالک دریافت خواهد شد. تبصره : ملاک تشخیص عدم حضور مالک، گواهی دفترخانه مورد نظر است.
۳- مالک متعهد گرديد ظرف مدت …… روز پس از تنظیم سند رسمی نسبت به تحویل و تخليه عوض اقدام نماید.
تبصره ـ در صورت تاخير در تخليه و تحویل عوض در موعد مقرر، مالك متعهد گرديد به ازای هر روز تاخیر مبلغ يكصد هزار ريال در وجه سازمان پرداخت نمايد. پرداخت مبلغ مذكور مانع از اقدام قانوني سازمان براي تخليه عوض از طريق مقامات قضايي نخواهد بود.
۴- پرداخت هرگونه عوارض و ماليات قانوني متعلقه به عوض تا تاریخ تنظیم سند رسمی آن به نام سازمان.
۵- پرداخت ۵۰ درصد هزينههای لازم برای ویژگی های عقود معوض تنظيم سند رسمي عوض و معوض.
۶- مالك متعهد گرديد پس از اعلام سازمان مبني بر آماده شدن معوض، حداكثر ظرف مدت يك هفته جهت تحويل گرفتن معوض به سازمان مراجعه نمايد. مالک ضمن قرارداد حاضر به سازمان وكالت داد تا در صورت عدم مراجعه و تاخير بيش از يك ماه جهت تحویل گرفتن معوض، سازمان هر گونه اقدام قانونی را بنا به صلاحدید خود، رأسا و بدون مراجعه به مراجع قضایی در خصوص معوض انجام دهد.
۷- مالك متعهد گرديد پس از اعلام سازمان مبني بر فراهم بودن موجبات تنظیم سند رسمی معوض، حداكثر ظرف ۱۰ روز نسبت به تسويه حساب نهايي با سازمان اقدام و مقدمات لازم جهت انتقال رسمي معوض به نام خود را فراهم آورد؛ در غير اين صورت متعهد گرديد تمامي هزينههای متعلقه ناشي از تأخیر در مراجعه براي تنظيم سند رسمي معوض را حسب اعلام سازمان به صورت نقدی پرداخت نمايد.
ماده ۳ ـ تعهدات سازمان:
۱- تحویل معوض به مالک ظرف مدت ……….. روز پس از ابلاغ قرارداد حاضر.
۲- تنظیم سند رسمی معوض به نام مالک پس از تحویل عوض و فراهم شدن موجبات تنظیم سند رسمی.
۳- پرداخت تمامي هزینههای لازم به منظور برقراري انشعابات آب، برق و گاز معوض و همچنين هرگونه عوارض و ماليات قانوني متعلقه به معوض تا تاریخ تحويل آن به مالک.
۴- پرداخت ۵۰ درصد هزینههای لازم برای تنظيم سند رسمی معوض و عوض.
ماده ۴ـ شرايط خصوصي:
۱- تحويل عوض و معوض با تنظيم صورتجلسه خواهد بود.
۲- تمامي خيارات قانوني از مالک سلب و اسقاط گرديد.
۳- در صورتی که مالک به تعهدات خود مطابق قرارداد حاضر عمل نکند، سازمان میتواند قرارداد حاضر را فسخ نماید. در این صورت مالک مکلف است به میزان ۵۰ درصد قیمت روز عوض به عنوان وجه التزام در وجه سازمان پرداخت نماید.
۴- مبلغ ……………………. ریال (معادل……………………….. تومان) وام بانکی به مالک تعلق میگیرد و مالک موظف است به محض صدور معرفینامه توسط سازمان خطاب به بانک عامل، نسبت به اخذ وام اقدام و پرداخت اصل و فرع آن را تعهد نماید. در صورتی که مالک در مهلت تعیین شده از سوی بانک عامل جهت انجام مراحل اخذ وام به بانک مراجعه ننماید، پرداخت کلیه جریمهها و خسارات متعلقه به عهده مالک خواهد بود.
ماده ۵ ـ حل اختلاف:
اختلافات ناشي از تفسیر یا اجرای مفاد قرارداد حاضر از طريق مذاكره حل و فصل خواهد شد. در صورت عدم حصول توافق، مراجع قضايي تعيين تكليف خواهند نمود.
ماده ۶– نشانی طرفین:
نشاني سازمان:……………………………………………
نشانی مالک: …………………………………………………………………………………………. تلفن:………………..
مالک مكلف است هر گونه تغيير نشاني خود را کتباً به سازمان اعلام كند در غير اين صورت مکاتبات به نشاني سابق ابلاغ و دریافت شده تلقی میگردد.
جمعبندی
در عقد بیع احکام مختلفی وجود دارد:
آن چیزی که موجب تفاوت قرارداد معاوضه با عقد بیع میشود، احکام خاصه بیع است که برای قرارداد معاوضه به کار نمیرود. احکام خاصه شامل موارد زیر است:
ویژگی های عقود معوض
بیمه ، عقد ى است با خصوصیات و ویژگى هاى زیر:
۱. عقدى است لازم.
۲. قرارداد جبران خسارت است.
۳. عقدى است مبتنى بر اصل حاکمیت اراده و توافق دو اراده.
۴. عقدى است دو تعهدی.
۵. قراردادى اتفاقى و معلق است.
۶. از عقود معوض است.
۷. قراردادى است که بیمه گر آن را تنظیم مى کند.
۸. عقدى است مستمر و با آثار تدریجی.
۹. بر اساس حداعلاءِ حسن نیت طرفین استوار است.
بنابراین، از آنجا که عقد بیمه عقدى است معوض و دوطرفه، هر یک از طرفین عقد بیمه، اعم از بیمه گر و بیمه گذار، تعهداتى دارند که ملزم به اجراءِ این تعهدات هستند.
- تعهدات بیمه گذار
- اعلام دقیق کیفیت خطر مورد بیمه به بیمه گر.
- پرداخت به موقع حق بیمه.
- حفاظت از مورد بیمه در حدى که هر کس به طور متعارف از اموال خود بدون توجه به داشتن بیمه به عمل مى آورد و جلوگیرى از توسعهٔ خسارت در صورت تحقق خطر مورد بیمه.
- اعلام تشدید خطر.
- اعلام به موقع وقوع حادثه اى که منجر به خسارت مورد تعهد بیمه گر است.
نخستین وظیفهٔ بیمه گذار در هنگام انعقاد قرارداد بیمه، اعلام کیفیت و خصوصیات خطر مورد بیمه است به طورى که بیمه گر را در وضعیتى قرار دهد که بتواند به درستى و دقت، خطر مورد بیمه را ارزیابى کند و با شناخت کافى در زمینهٔ رد یا قبول بیمهٔ آن تصمیم بگیرد و در صورت قبولى بتواند حق بیمهٔ متناسب با ریسک مورد بیمه را تعیین کند. بیمه گر حق دارد که اطلاعات مورد نیاز خود را از خطرى که بیمه مى کند به دست آورد. بیمه گر مى تواند علاوه بر بررسى پیشنهاد بیمه گذار، خود نیز با اعزام کارشناس بازدید اولیه در خصوص خطر موضوع بیمه به تحقیق بپردازد و اطلاعاتى از قبیل نوع ساختمان، درجهٔ مقاومت آن، مواد اولیه اى که براى ساخت ساختمان استفاده شده و مجاورت مورد بیمه با خطرهاى تشدیدکننده و نوع وسایل اطفاءِ حریق که در ساختمان وجود دارد تحصیل کند.لکن در همین مورد نیز که بیمه گر خود به تحقیق دربارهٔ خطر اقدام مى کند، اولاً اساس ارزیابى او متکى به اظهارات بیمه گذار در پیشنهاد مورد بیمه است و در ثانى تحقیق بیمه گر الزامى نیست و بیمه گر مى تواند صرفاً با توجه به اطلاعاتى که بیمه گذار در اختیار او قرار مى دهد دربارهٔ رد یا قبول بیمه و حق بیمه و شرایط آن تصمیم بگیرد. ثالثاً اگر بیمه گذار به نحوى بیمه گر را در جریان امر و چگونگى خطر بگذارد که بیمه گر نیازى به تحقیق و صرف هزینه نداشته باشد، در نهایت به ویژگی های عقود معوض نفع بیمه گذار خواهد بود.
زیرا هزینه اى که بیمه گر در راه بررسى خطر متحمل مى شود بر دوش بیمه گذار خواهد بود و بیمه گر در محاسبه اى که براى تعیین حق بیمه انجام مى دهد چنین هزینه هائى را نیز در نظر مى گیرد؛ و سرانجام، چه بسا اطلاعاتى که دانستن آن براى بیمه گر ضرورت دارد و با تحقیق کارشناسى نتواند آن را به دست آورد. مثلاً براى بیمه گر اهمیت دارد که بداند مورد بیمه قبلاً در معرض خطرى که بیمه خواهد شد قرار گرفته است یا نه. اطلاع از این امر جزء با کمک بیمه گذار میسر نخواهد بود.
- حدود تعهد بیمه گذار در اعلام خطر موضوع بیمه
اطلاعاتى که بیمه گذار باید در مورد خطر بیمه در اختیار بیمه گر قرار دهد داراى دو خصوصیت زیر است:
- باید به بیمه گر اجازه دهد که با کمک این اطلاعات خطر را به درستى ارزیابى کند.
- این اطلاعات باید براى بیمه گذار معلوم و مشخص باشد.
بدین ترتیب، کیفیات خطر که بیمه گذار موظف به اعلام آن به بیمه گر است باید داراى خصوصیاتى باشد که از دید بیمه گر براى ارزیابى خطرى که مى خواهد به عهده بگیرد موثر باشد. افزون بر این، کیفیات براى بیمه گذار هم باید معلوم باشد. برخلاف، بیمه گذار مجبور نیست اوضاع و احوالى را که در ارزیابى خطر موثر نیست به اطلاع بیمه گر برساند و اعلام نکردن کیفیاتى که بر خود بیمه گذار معلوم نیست ولو اینکه در ارزیابى خطر موثر باشد قصورى از ناحیهٔ او تلقى نمى شود و تأثیرى در سرنوشت بیمه ندارد. اوضاع و احوالى که روى عقیدهٔ بیمه گر دربارهٔ خطر اثر مى گذارد به دو صورت متجلى مى شود: گاهى این اوضاع و احوال مستقیماً روى نرخ بیمه اثر مى گذارد. در بیمهٔ آتش سوزی، نوع پوشش و دیوار ساختمان، محل ساختمان، نزدیک یا متصل به خطر دیگر بودن و مورد استعمال ساختمان، از عواملى است که در تعیین نرخ بیمه موثر است. در بیمهٔ مسئولیت ناشى از وسایل نقلیهٔ موتوری، نوع وسیلهٔ نقلیه، قدرت وسیلهٔ نقلیه، محل فعالیت و مورد استعمال وسیلهٔ نقلیه درحق بیمه موثر است و میزان تعهد بیمه گر را تغییر مى دهد. گهگاه اوضاع و احوال تأثیر مستقیم روى نرخ بیمه ندارد ولى در عین حال این وضعیت روى تصمیم بیمه گر به قبول یا رد بیمه اثر مى گذارد، مانند خصوصیات شخصى و حسن شهرت بیمه گذار.
- ضمانت اجراءِ اعلام خطر
در صورتى که بیمه گذار به وظیفهٔ خود در اعلام کیفیات خطر عمل نکرده باشد و بیمه گر بدون اطلاع از شدت و ضعف خطر، اقدام به انعقاد قرارداد بیمه نماید، اینکه بیمه گذار از روى عمد و سوءِ نیت یا بدون عمد و سوءِ نیت و از روى سهو و اشتباه عمل کرده باشد، نتایجى خواهد داشت
دیدگاه شما