انواع نسبت‌های اهرمی مالی


نسبت های مالی چیست و چه کمکی می کند؟

ممکن است برای افرادی که با مباحث اقتصادی و حسابداری آشنایی ندارند، همواره این سوال ایجاد شود که یک حسابدار میزان سرمایه، سود یا زیان یک شرکت را بر چه اساسی محاسبه می کند و برای نشان دادن آن از چه چیزهای کمک می گیرد. و یا رئیس شرکتی که می خواهد از اوضاع و شرایط مالی شرکت خود آگاه شود، باید چه قسمت هایی را بررسی کند و چه اطلاعاتی را از حسابدار خود بخواهد؟ نسبت های مالی در این موارد به کسب و کارها کمک می کند.

در این نسبت های مالی را که ارقام قابل فهمی هستند به شما معرفی می‌کنیم و با انواع آن ها آشنا می‌شویم. پس اگر شما نیز به مباحث حسابداری علاقه‌مند یا نیازمند به آن هستید، تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

نسبت مالی چیست؟

نسبت های مالی به اعداد و انواع نسبت‌های اهرمی مالی ارقامی گفته می شوند که اطلاعات قابل درکی را از صورت های مالی یک شرکت نشان می دهند. به عبارت دیگر نسبت های مالی حاصل تقسیم اعدادی هستند که برای تفسیر صورت های مالی به کار می روند.
یکی از مواردی که صاحبان شرکت ها قبل از تاسیس و ثبت شرکت به آن توجه می کنند سودده بودن آن کسب و کار است. با استفاده ازنسبت های مالی، وضعیت مالی شرکت ها محاسبه می انواع نسبت‌های اهرمی مالی شود و می توان شرایط پیشرفت یا روند نزولی شرکت را با استفاده از آن ها سنجید.

هدف و کاربرد نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌ های مالی با اهداف مختلفی انجام می شود که مهم‌ترین آن ها عبارت هستند از:

  • یکی از اهداف تحلیل نسبت های مالی مقایسه عملکرد شرکت با سایر رقبا است. به عبارت ساده‌تر حسابداران با استفاده از ارقام حاصل شده از صورت های مالی و تقسیم آن ها بر یکدیگر می انواع نسبت‌های اهرمی مالی خواهند عملکرد شرکت خود را با سایر رقبا بسنجند تا نقاط قوت و ضعف را مشخص کنند و سعی در بهبود شرایط موجود داشته باشند.
  • از دیگر اهداف تحلیل نسبت های مالی بررسی عملکرد شرکت برای تحقق پیشرفت و دست یافتن به اهداف والا است.
  • پیش‌بینی وضعیت مالی شرکت در آینده و ترسیم چشم‌اندازی برای آینده را نیز می توان جزو اهداف و کاربردهای نسبت های مالی دانست.

محاسبه نسبت های مالی

انواع نسبت مالی

بهتر است بدانید نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و برای به دست آوردن نتیجه هر بخش باید از نسبت خاصی استفاده کرد. این نسبت ها در یک دسته‌بندی کلی به پنج گروه تقسیم می شوند که هر یک از آن ها نیز خود زیر مجموعه های مختلفی دارد.
انواع نسبت های مالی از قرار زیر هستند:

1- نسبت نقدینگی

توانایی بازپرداخت شرکت را در بدهی های کوتاه مدت خود، نسبت نقدینگی می گویند. بالا بودن این عدد نشان می دهد که شرکت توانایی عمل به تعهدات خود و بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت را خواهد داشت.

باید توجه داشته باشید که همواره بالا بودن این نسبت نشانه خوبی نیست. زیرا اگر میزان نسبت نقدینگی بالاتر از میانگین معمول باشد، نشان می دهد که شرکت در جذب سرمایه خارجی عملکرد مثبتی نداشته است.
نسبت نقدینگی خود به انواع مختلف زیر تقسیم می شود که در زیر توضیح می دهیم.

نسبت جاری

یکی از انواع نسبت های نقدینگی که از آن استفاده بالایی می شود و جزو ساده‌‌ترین نسبت های نقدینگی به شمار می آید، نسبت جاری است. نسبت جاری از حاصل تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست خواهد آمد.

برای توضیح بیشتر این مساله باید گفت دارایی های جاری دارایی هایی هستند که می توان آن ها را به یکدیگر تبدیل کرد. همچنین این دارایی ها در صورت نیاز می توانند به پول نقد تبدیل شوند.
از سوی دیگر بدهی های جاری بدهی هایی هستند که برای بازپرداخت آن ها کمتر از یک سال زمان نیاز است.

نسبت آنی

محاسبه نسبت آنی در قیاس با نسبت جاری اندکی سخت‌تر است. برای به دست آوردن مقدار نسبت آنی باید مقدار بدهی های جاری را بر دارایی هایی که قدرت نقدشوندگی کمتری دارند تقسیم کرد. این دارایی ها می تواند شامل کالا و موجودی های شرکت باشد.

نسبت وجه نقد

نسبت پول نقد یکی دیگر از انواع نسبت های نقدینگی است که میزان توانایی وجه نقد یک شرکت را به دست می آورد. اگر شرکت ها بخواهند عملکرد مثبتی از خود نشان دهند باید میزان نسبت وجه نقد آن ها در حد قابل قبول باشد.

به عبارت دیگر حتی اگر یک شرکت میزان سوددهی بالایی داشته باشد و میزان دارایی غیر نقد آن عدد بزرگی باشد اما نتواند این دارایی ها را به پول نقد تبدیل کند، عملکرد مالی شرکت زیر سوال خواهد رفت.

برای به دست آوردن این نسبت ابتدا باید حاصل جمع سرمایه‌گذاری های کوتاه مدت و وجه نقد شرکت را محاسبه کرد سپس بدهی های جاری را بر این مقدار به دست آمده تقسیم کنید.

نسبت های مالی وجه نقد

2- نسبت فعالیت

نسبت فعالیت یکی دیگر از نسبت های مهم مالی است که با نام نسبت کارایی نیز شناخته می شود. این نسبت به کمک تحلیل میزان فروش یک شرکت و تاثیری که دارایی ها بر آن خواهند داشت، نشان می دهد که کارایی دارایی ها در چه حدی است.

نسبت فعالیت خود انواع مختلفی دارد که عبارت هستند از:

  • دوره وصول مطالبات مجموعه
  • دوره واریز طلبکاران
  • دوره گردش موجودی اقلام
  • دوره گردش اقلام نیم‌ساخته
  • درصد تغییر فروش
  • دفعات گردش دارایی
  • دفعات گردش سرمایه ثابت
  • دفعات گردش سرمایه جاری

نسبت فعالیت همچنین نشان‌دهنده سرعت تبدیل دارایی های مختلف به وجه نقد یا فروش است. همچنین این نسبت مشخص می انواع نسبت‌های اهرمی مالی کند که دارایی ها تا چه میزان در فروش نهایی شرکت تاثیر داشته‌اند. این نسبت از روش بررسی میزان فروش و تاثیر دارایی ها بر آن محاسبه می شود.

3- نسبت اهرمی

نسبت اهرمی یا نسبت سرمایه نسبتی است. این نسبت، توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهی های بلند مدت یا میان مدت نشان می دهد.
این نسبت میزان سرمایه ای را که سهامداران وارد شرکت کرده‌اند و همچنین میزان درآمد شرکت را برای بازپرداخت بدهکاری های طولانی مدت مشخص می کند. به همین دلیل بررسی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.

این نسبت کمک می کند ساختار دارایی و میزان هزینه های شرکت مشخص شود تا برای زمان رکود اقتصادی یا رشد آن، عملکرد شرکت تا حد زیادی قابل پیش‌بینی باشد. بالا بودن سود سرمایه‌گذاری به نسبت هزینه های صرف شده برای آن نشان می دهد که شرکت از منابع مالی خارجی بی‌نیاز است.

نسبت اهرمی خود به چندین زیرمجموعه تقسیم می شود که در حالت کلی به شرح زیر هستند:

نسبت بدهی

نسبت بدهی که نشان‌دهنده تاثیر بدهی های جاری و بلند مدت در تامین سرمایه شرکت است، از حاصل تقسیم مجموع دارایی بر مجموع بدهی به دست می آید. بالا بودن این رقم مشخص می کند که درصد بالایی از سرمایه شرکت از طریق بدهی و منابع مالی خارجی تامین شده است.

نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص

قبل از آشنا شدن با نسبت انواع نسبت‌های اهرمی مالی سرمایه ثابت به ارزش ویژه، باید با تعریف ارزش ویژه آشنا شوید.
ارزش ویژه از حاصل تفریق میزان بدهی های شرکت از دارایی کل به دست می آید. نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص نشان‌دهنده مقدار ارزش ویژه برای خرید سرمایه‎های ثابت شرکت است.

در صورت کمتر بودن مقدار سرمایه ثابت شرکت به ارزش ویژه، می توان این‌طور نتیجه گرفت که درصد پایینی از ارزش های ویژه برای خرید سرمایه شرکت خرج شده است.

اگر انواع نسبت‌های اهرمی مالی ساده‌تر بگوییم پایین بودن این رقم مشخص می کند که مقدار نقدینگی شرکت بالا است و این موضوع یک امتیاز مثبت برای آن محسوب می شود.
برای به دست آوردن نسبت سرمایه ثابت به ارزش ویژه، دارایی ثابت بر ارزش ویژه تقسیم خواهد شد.

نسبت کل بدهی به ارزش خاص

از دیگر انواع نسبت های اهرمی نسبت کل بدهی به ارزش ویژه است. بالا بودناین نسبت را نمی توان خوب دانست و به معنی درصد بالایی از بدهی ها در ساختار دارایی شرکت و به بیان ساده‌تر بالاتر بودن قدرت اعتباردهندگان از سرمایه‌گذاران خواهد بود.
برای به دست آوردن حاصل این نسبت باید بدهی کل را بر ارزش ویژه تقسیم کنید.

نسبت بدهی جاری به ارزش خاص

بالا بودن بدهی های جاری شرکت کاهش میزان نقدینگی آن را در پی خواهد داشت. به همین منظور در صورت بالا بودن میزان این نسبت باید در ساختار دارایی شرکت اصلاحاتی انجام شود.
نسبت انواع نسبت‌های اهرمی مالی بدهی جاری به ارزش ویژه از طریق تقسیم بدهی جاری بر ارزش ویژه به دست خواهد آمد.

نسبت مالکانه

نسبت مالکانه که یکی از نسبت های اهرمی است، بیانگر درصد سرمایه سهامداران در دارایی شرکت است. هرچه این نسبت عدد بالاتری را نشان دهد، یعنی شرکت به تعهدات مالی خود پایبند است و توانایی بازپرداخت وعده های خود را دارد.
از سوی دیگر پایین بودن این نسبت نشان‌دهنده بالا بودن درصد سرمایه خارجی در شرکت است. با حاصل تقسیم ارزش ویژه بر دارایی کل نسبت مالکانه به دست می آید.

4- نسبت ارزش بازار

از دیگر نسبت های مالی رایج نسبت ارزش بازار است که دیدگاه سهامداران را به آینده شرکت نشان می دهد. این نسبت شامل انواع زیر است:

  • نسبت قیمت به سود یا P/E که از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر سود هر سهم به دست می آید.
  • نسبت PEG از حاصل تقسیم نسبت P/E بر نرخ رشد سالانه درآمد به دست خواهد آمد.
  • نسبت قیمت به فروش یا P/S حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر کل فروش یک سال اخیر است.
  • نسبت قیمت به جریان نقدینگی یا P/CF حاصل کسر قیمت بازار سهام بر جریان وجه نقد هر سهم است.
  • نسبت قیمت به ارزش دفتری یا P/BV از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر ارزش دفتری هر سهم حاصل می شود.

5- نسبت سودآوری

نسبت سودآوری کمک می کند که میزان توانایی شرکت درباره کسب سود مشخص شود. این نسبت نشان از سلامت مالی شرکت است. زیرا سهامداران تمایل دارند در شرکتی سرمایه‌گذاری کنند که احتمال سوددهی آن بالا باشد. از سوی دیگر اعتباردهندگان مایل به همکاری با شرکت هایی هستند که توانایی بازپرداخت اعتبار را از طریق سود حاصل شده دارند.

نسبت سودآوری به چند دسته تقسیم می شود که مهم‌ترین های آن به شرح زیر هستند:

  • نسبت حاشیه سود خالص که حاصل تقسیم سود خالص بر فروش خالص است.
  • نسبت حاشیه سود ناخالص از کسر سود ناخالص بر فروش خالص به دست می آید.
  • نسبت بازده سرمایه‌گذاری نتیجه تقسیم سود خالص بر میانگین کل دارایی ها است.

سخن نهایی

نسبت های مالی اعداد و ارقام مشخصی هستند که حسابداران از صورت های مالی به دست می آوردند و به تفهیم وضعیت مالی شرکت در گذشته، حال یا آینده کمک خواهند کرد.

این نسبت ها انواع مختلفی دارند و به طریق متفاوتی محاسبه می شوند که در این مطلب انواع و روش محاسبه آن ها را توضیح دادیم.

نسبت های مالی چیست؟

نسبت های مالی را می توان از جمله موارد سودمند برای تعیین موقعیت مالی شرکتها و درک درست از واقعیت های مهم در باره نتیج عملیات و ضعیت مالی یک شرکت به حساب آورد. و با تحلیل و بررسی آن ها به فعالیت های مالی یک شرکت دست یافت.

تقسم یندی نسبت های مالی

1: نقدینگی

نسبت های نقدینگی، میزان توانایی و قدرت یک مجموعه را جهت پرداخت بدهی های جاری و غیر جاری شرکت یا موسسه در کم ترین زمان اندازه گیری کرده و خود نیز به دو زیر گروه تقسیم می شوند.
نسبت های جاری، نسبت آنی

2: فعالیت

با این نسبت می شود میزان کارایی یک مجموعه را جهت به کار گیری منابع خود اندازه گیری نمود. و این نسبت به چهار شاخص زیر تقسیم میشود.

گردش موجودی، گردش حساب های دریافتنی، متوسط دوره وصول مطالبات، گردش جمع دارائی ها.

3: اهرمی

این نسبت ها تعیین میکنند که، شرکت تا چه حد نیازهای مالی خودش را توسط منابع دیگران تامین کرده است. و در دو شاخص دسته بندی میگردند.

نسبت جمع بدهی ها به جمع دارائی ها، نسبت دفعات پرداخت بهره.

4: سود آوری

میزان موفقیت مجموعه یا شرکت جهت کسب سود و تامین آن از محل درآمد، سرمایه گذاری و فروش را مورد تاثیر قرار میدهد. و متناسب با نوع تحلیل در هفت شاخص دسته بندی میگردند.

نسبت سود خالص به فروش، نسبت سود عملیاتی به فروش، نسبت سود خالص به متوسط دارائی ها، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، درآمد از سهم،نسبت قیمت به سود، بازده سود سهام.

درآمد از سهم:

این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز، بر تعداد عادی به دست می آید. و روند افزایشی این نسبت تعیین انواع نسبت‌های اهرمی مالی کننده رشد واحد تجاری است.

نسبت قیمت به سود:
این نسبت از تقسیم ارزش بازار به سود هر سهم به دست می آید.

بازده سود سهام:
این نسبت از تقسیم سود عادی بر ارزش بازار هر سهم به دست می آید.

نسبت های مالی

صورتهای مالی نشان دهنده اطلاعات خام در زمینه دارایی ها ، بدهی ها و ارزش ویژه شرکت در ترازنامه و درامد و هزینه ها در گزارش سود و زیان میباشد که بدون تجزیه و تحلیل صحیح و استفاده از نسبت های مالی ممکن است این اطلاعات نتایج گمراه کننده ای را در پی داشته باشد

استفاده کنندگان تجزیه و تحلیل صورتهای مالی

معمولا اعتبار دهندگان و سرمایه گذاران به منظور تعیین موقعیت اعتباری و توان بالقوه درآمد سازی و سود َآوری شرکت صورتهای مالی شرکتها را تجزیه و تحلیل می نمایند

انواع نسبت های مالی

  • نسبت های نقدینگی
  • نسبت های فعالیت
  • نسبت های سرمایه گذاری یا اهرمی
  • نسبت های سودآوری

نسبت های نقدینگی

نقدینگی عبارت است از توانایی شرکت در تبدیل دارایی های غیر نقدی به وجه نقد و یا تحصیل وجه نقد به منظور پاسخگویی به تعهدات جاری .

نقدینگی اصولا معقوله ای کوتاه مدت میباشد و از لحاظ دوره زمانی مدتی برابر و یا کمتر از یکسال را شامل میشود .

این نسبت ها توانایی در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را نشان میدهد .

نسبت های نقدینگی به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت جاری
  • نسبت آنی
  • سرمایه در گردش
  • فرجه تدافعی
  • نسبت گردش نقدی

نسبت جاری :

نسبت جاری برابر است با حاصل تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری

نسبت جاری نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی های جاری از محل دارایی های جاری میباشد .

شرکتها با فروش دارایی های ثابت و یا اتخاذ روش fifo در شرایط تورمی میتوانند نسبت جاری خود را بهبود بخشند.

نسبت جاری هر چه بزرگتر باشد شرکت در پرداخت بدهی های جاری مشکل کمتری خواهد داشت .

از نظر اعتبار دهندگان نسبت جاری می باست 2 یا بیش از آن باشد .

نسبت آنی :

نسبت آنی برابر است با حاصل تقسیم نقد ترین دارایی جاری بر بدهی های جاری

منظور از نقدترین دارایی جاری وجوه نقد ، اوراق بهادار قابل فروش و حسابهای دریافتنی میباشد .

موجودی کالا در محاسبه نسبت آنی ملحوظ نمی گردد زیرا تبدیل آن به وجه نقد زمان بر است .

پیش پرداخت ها نیز در محاسبه نسبت آنی در نظر گرفته نمیشوند زیرا اصولا قابل تبدیل به وجه نقد نیستند.

نسبت آنی انعکاس دقیق تری از نقدینگی شرکت میباشد.

از نظر اعتبار دهندگان نسبت آنی می باست 1 یا بیش از آن باشد .

سرمایه در گردش :

سرمایه در گردش برابر است با مابه تفاوت دارایی های جاری با بدهی های جاری

درواقع سرمایه در گردش حاشیه اطمینان و ایمنی برای اعتبار دهندگان بابت وصول مطالباتشان میباشد .

فرجه تدافعی :

فرجه تدافعی برابر است با حاصل جمع موجودی نقدی ، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حسابهای دریافتنی تقسیم بر برآورد هزینه های نقدی روزانه

فرجه تدافعی نشان میدهد که موجودی نقدی با آنچه که در کوتاه مدت انتظار میرود تا وصول شود جمعا تکافوی چند روز از هزینه را خواهد کرد .

نسبت گردش نقدی :

نسبت گردش نقدی برابر است با گردش نقدی حاصل از عملیات تقسیم بر بدهی های جاری

نسبت گردش نقدی به منظور رفع ایرادهای مربوط به نسبت جاری و نسبت آنی مورد استفاده قرار میگیرد .

در این نسبت منظور از گردش نقدی تفاضل دریافت های و پرداخت های نقدی میباشد .

چنانچه این نسبت بیش 4/0 باشد مطلوب است.

نسبتهای فعالیت

نسبت های فعالیت را نسبتهای گردش دارایی ها نیز می نامند زیرا نشاندهنده نحوه بکارگیری دارایی ها در ایجاد درآمد و سود برای شرکت میباشد .

هرچه نسبت فعالیت بالاتر باشد معرف کارایی بالاتر در مدیریت دارایی های شرکت است .

نسبتهای فعالیت به شرح زیر میباشد :

  • نسبت گردش حسابهای دریافتنی
  • نسبت دوره وصول مطالبات
  • نسبت گردش موجودی ها
  • میانگین سنی موجودی ها
  • نسبت گردش کل دارایی ها
  • نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش
  • نسبت گردش سرمایه جاری
  • دوره واریز بستانکاران

نسبت گردش حسابهای دریافتنی:

نسبت گردش حسابهای دریافتنی برابر است حاصل تقسیم مبلغ فروش نسیه به میانگین حسابهای دریافتنی

همچنین میانگین حسابهای دریافتنی برابر است با مانده حسابهای دریافتنی اول دوره به علاوه مانده حسابهای دریافتنی پایان دوره تقسیم بر 2

نسبت گردش حسابهای دریافتنی نشان دهنده تعداد دفعات وصول حسابهای دریافتنی طی سال می باشد.

نسبت گردش حسابهای دریافتنی هرچه بالاتر باشد مطلوب تر است چرا که به معنی وصول سریع تر مطالبات از مشتریان میباشد

نسبت دوره وصول مطالبات :

نسبت دوره وصول مطالبات برابر است با حساب ای دریافتنی تقسیم بر متوسط فروش نسیه روزانه

متوسط فروش روزانه نیز برابر است با فروش نسیه سالانه تقسیم بر 365

این نسبت نشان میدهد که تقریبا چند روز طول میکشد تا انواع نسبت‌های اهرمی مالی فروش نسیه وصول شود

نسبت گردش موجودی ها :

نسبت گردش موجودی ها برابر است با حاصل تقسیم بهای تمام شده کالای فروش رفته به میانگین موجودی کالا

میانگین موجودی کالا برابر است با موجودی اول دوره به علاوه موجودی پایان دوره تقسیم بر 2

با استفاده از نسبت گردش موجودی گردش موجودی کالای شرکت یعنی تعداد دفعاتی که شرکت در سال موجودی کالای خود را می فروشد محاسبه می شود .

میانگین سنی موجودی ها :

میانگین سنی موجودی ها برابر است با حاصل تقسیم 365 بر نسبت گردش موجودی ها

میانگین سنی موجودی ها نشان دهنده تعداد روزهایی است که طول میکشد تا کالای خریداری و یا ساخته شده به فروش برسد

نسبت گردش کل دارایی ها :

نسبت گردش کل دارایی ها برابر است با حاصل تقسیم فروش خالص شرکت به میانگین کل دارایی ها

نسبت گردش کل دارایی ها نشان دهنده این است که به ازای هر ریال دارایی چند ریال فروش انجام شده است .

هنگامی که شرکت به ظرفیت تولیدی خود برسد این نست به حداکثر می رسد .

کاهش نسبت گردش کل دارایی ها احتمالاً نشان دهنده کاهش حجم فعالیت شرکت می باشد .

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش برابر است با موجودی کالا تقسیم بر سرمایه در گردش

سرمایه در گردش در فرمول بالا عبارت است از دارایی جاری منهای بدهی جاری

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش میبایست کمتر از 100 درصد باشد در غیر این صورت افزایش حجم کالا متناسب با وضع مالی نیست در این حاالت یا شرکت بیش از حد توان خود تجارت کرده و به نوعی شرکت پرمبادله ای میباشد و یا مقدار قابل توجهی کالا منسوخ ، متروک و یا دیرفروش دارد.

نسبت گردش سرمایه جاری

نسبت گردش سرمایه جاری برابر است با فروش خالص تقسیم بر سرمایه در گردش

نسبت گردش سرمایه جاری نشان میدهد که سرمایه در گردش چگونه در مسیر فروش بکار رفته است

وقتی نسبت گردش سرمایه جاری بالا باشد و این مورد به دلیل افزایش فروش نباشد مسلما سرمایه در گردش کمبود داشته و نشان دهنده اتکا زیاد به استفاده از اعتبارات کوتاه مدت میباشد که به محض کوچکترین دگرگونی نامطلوب در امور بازرگانی باعث صدمه به شرکت میشود .

دوره واریز بستانکاران

دوره واریز بستانکاران برابر است با 365 تقسیم بر دفعات واریز بستانکاران

دفعات واریز بستانکاران برابر است با بهای تمام شده فروش رفته منهای موجودی اول دوره بعلاوه موجودی آخر دوره تقسیم بر متوسط حساب بستانکاران

متوسط حساب بستانکاران نیز برابر است با مانده حساب بستانکاران در اول سال بعلاوه مانده پایان سال تقسیم بر 2

دوره واریز بستانکاران به منظور برنامه ریزی پرداخت ها و تهیه بودجه نقدی و همچنین مقایسه مهلت هایی که فروشندگان مواد اولیه و کالا برای دریافت مطالبات خود تعیین کرده اند کاربرد دارد .

نسبت های سرمایه گذاری یا اهرمی

نسبتهای سرمایه گذاری منعکس‌کننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میان‌مدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کند.

نسبتهای سرمایه گذاری بر دو نوع هستند یکی نسبتی که بوسیله آن میزان سرمایه گذاری دارایی های ثابت سنجیده می شودذ و دیگری رابطه منابع مالی مورد استفاده از لحاظ بدهی جاری و بلند مدت با ارزش ویژه برسی می نماید که به آن نسبت اهرمی نیز می گویند .

در حقیقت تحلیل‌گران برای بررسی توان بازپرداخت بدهی‌های شرکت در زمان سررسیدشان، از نسبتهای سرمایه گذاری یا اهرمی استفاده می‌کنند.

نسبتهای سرمایه گذاری یا اهرمی میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان می‌دهد. از آن جمله می‌توان به وجوهی که توسط سهام‌داران تأمین می‌شود یا وجوهی که از طریق وام به دست می‌آید، اشاره کرد.

همچنین با استفاده از نسبت‌ها می‌توان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهی‌های خود به تأمین مالی اضافی می‌پردازد یا تلاش می‌کند سررسید بدهی‌ها را تمدید نماید.

نسبت های سرمایه گذاری و یا اهرمی به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت بدهی
  • نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه
  • نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
  • نسبت مالکانه
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت بدهی

نسبت بدهی برابر است با جمع بدهی ها تقسیم بر جمع دارایی ها

نسبت بدهی نشان‌دهنده اهمیت و نقش بدهی‌های جاری و بلندمدت در تأمین کل دارایی‌های شرکت است و بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های کل شرکت از محل بدهی‌ها تأمین‌ شده است.

نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد.

بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهره‌مند می‌شود. درنتیجه بستانکاران و وام‌دهندگان مثل بانک‌ها ترجیح می‌دهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد انواع نسبت‌های اهرمی مالی زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را به‌همراه خواهد داشت.

بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب می‌شود.

نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه

نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه برابر است با جمع بدهی ها تقسیم بر ارزش ویژه

این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت اعتباردهندگان در مقابل صاحبان سهام شرکت می‌پردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان می‌دهد.

ازآنجایی‌که پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام‌ و اعتباردهندگان ترجیح می‌دهند این گروه از نسبت‌ها مقادیر کم‌تری داشته باشد.

علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، به‌دنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.

به‌عنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین دارایی‌های مورد نیاز خود، ۲ برابر بیش‌تر از منابع خارجی استفاده کرده است.

بالا بودن این نسبت به معنای بیش‌تر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه برابر است با دارای های ثابت تقسیم بر ارزش ویژه

پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است.

درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.

برخی تحلیل گران عقیده دارند که نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه نباید در شرکت های صنعتی از 100% و در شرکت های غیر صنعتی از 75% تجاوز کند .

تجاوز از این حد حاکی از آن است که قسمتی از مطالبات اعتباردهندگان در دارایی های ثابت سرمایه گذاری شده که امر مطلوبی نمی باشد .

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه برابر است با بدهی جاری تقسیم بر ارزش ویژه

ازآنجایی‌که بدهی‌های جاری(کوتاه‌مدت) شرکت از محل دارایی‌های جاری آن تأمین می‌شوند، این دسته از بدهی‌ها می‌توانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند.

از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهی‌های کوتاه‌مدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت می‌شود.

بدهی‌های کوتاه‌مدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهی‌ها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشان‌دهنده بالا بودن بدهی‌های جاری است و این موضوع می‌تواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهی‌ها ‌شود.

بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشان‌دهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.

نسبت بدهی انواع نسبت‌های اهرمی مالی بلندمدت به ارزش ویژه

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه برابر است با بدهی های بلند مدت تقسیم بر ارزش ویژه

این نسبت‌ ارتباط بین بدهی‌های بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی می‌کند.

شرکتی که بدهی بلند مدت نداشته باشد به شرط آن که میزان فروش و سرمایه کذاری بلند مدت آن خوب باشد وضع مطلوبی دارد و مدیران آن هر زمان که قصد نمایند می توانند وام بلند مدت بگیرند .

هنگامی که بدهی بلند مدت نسبت به سرمایه در گردش زیاد باشد طبعاً در هنگام واریز اصل و سود آن بر سرمایه در گردش لطمه وارد می کند .

نسبت مالکانه

نسبت مالکانه برابر است با ارزش ویژه تقسیم بر جمع دارای ها

نسبت مالکانه بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت به‌صورت درصد بیان شده و نشان‌دهنده اهمیت سهام‌داران در تأمین دارایی‌های شرکت است.

هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمی‌کند.

نسبت مالکانه پایین می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که شرکت بخش عمده‌ای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها برابر است با حقوق صاحبان سهام تقسیم بر کل بدهی ها

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشان‌دهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وام‌ها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.

بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده حقوق بیشتر سهام‌داران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام به‌کل بدهی‌ها، آسیب‌پذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش می‌دهد.

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت برابر است با حقوق صاحبان سهام تقسیم بر دارایی های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید دارایی‌های ثابت نشان می‌دهد. لازم به ذکر است این نسبت به‌صورت درصد بیان می‌شود.

بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده دارایی‌های ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمین‌شده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکم‌تری دارد.

نسبت های سودآوری

یکی از شاخص های مهم سلامت مالی شرکت توانایی آن در تحصیل سود قابل قبول و بازده مناسب روی سرمایه گذاری های انجام شده می باشد .

نسبت های سود آوری به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت حاشیه سود
  • نسبت بازده سرمایه گذاری ( ROI)
  • نسبت بازده ارزش ویژه (ROE)
  • نسبت درآمد هر سهم (EPS)
  • نسبت پرداخت سود سهام (DPS)
  • نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت بازده سرمایه گذاری ( ROI)

نسبت بازده سرمایه گذاری برابر است با حاصل تقسیم سود خالص به علاوه هزینه بهره تعدیل شده بر جمع کل دارایی ها

نسبت بازده سرمایه گذاری نشان دهنده سود حاصل از سرمایه گذاری انجام شده در شرکت میباشد .

نسبت بازده سرمایه گذاری میزان کارایی مدیریت در بکارگیری منابع برای ایجاد سود را نشان میدهد

نسبت بازده ارزش ویژه (ROE)

نسبت بازده ارزش ویژه برابر است با حاصل تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام

حسابداری

معیاری است که از آن برای سنجش توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدت استفاده می­شود، هدف از سرمایه در گردش این است که عوامل مؤثر در تغییرات وضعیت مالی شناخته شده و موجبات افزایش یا کاهش وجه نقد مورد نیاز در فعالیت­های جاری واحد تجاری تعیین گردد.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

2-نسبت­های نقدینگی :

نسبت­های نقدینگی توانایی یک واحد تجاری را در واریز تعهدات کوتاه مدت نشان می­دهد. این نسبت­ها از مقایسه­ی دارایی جاری یا اقلام تشکیل دهنده­ی آن با بدهی­های جاری به دست می­آیند و به صورت عدد یا درصد نشان داده می­شود. اهم نسبت­های نقدینگی عبارت­اند از: 1- نسبت جاری 2- نسبت آنی (سریع)

الف: نسبت جاری:

بدهی­های جاری / دارایی­های جاری = نسبت جاری

نسبت جاری نشان می­دهد که در مقابل هر یک ريال بدهی جاری چند ريال دارایی جاری وجود دارد و از نظر بستانکاران (اعتبار دهندگان) کوتاه مدت و مدیران واحد تجاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

ب: نسبت آنی (سریع):

بدهی جاری / (مطالبات + سرمایه گذاری های کوتاه مدت + وجوه نقد ) = نسبت سریع

نسبت سریع توانایی انجام تعهدات جاری واحد تجاری را در شرایطی که فروش موجودی کالا به سهولت امکان­پذیر نمی­باشد، نشان می­دهد. بسیاری از تحلیل­گران مالی معتقدند که نسبت سریع 1 مطلوب می­باشد.

زیرا بیانگر آن است که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری یک ریال دارایی جاری به صورت نقد و یا دارایی قابل تبدیل به وجه نقد در مدتی کوتاه وجود دارد.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

3- نسبت­های فعالیت:

نسبت­های فعالیت کارایی مدیران را در استفاده از دارایی­ها (منابع مالی در اختیار مدیران) نشان می­دهد و با بررسی آن­ها می­توان حد کفایت واحد سرمایه­گذاری واحد تجاری در دارایی­های جاری و بلند مدت را به دست آورد. مهم­ترین نسبت­های فعایلت عبارت­اند از:

1- نسبت گردش دارایی­ها 2- دوره وصول مطالبات 3- دوره گردش کالا 4- دوره گردش عملیات 5- نسبت کالا به سرمایه در گردش 6- گردش سرمایه جاری 7- دوره واریز بستانکاران

1- نسبت گردش دارایی­ها:

جمع دارایی­ها/ فروش خالص = نسبت گردش دارایی­ها

نسبت گردش دارایی­ها کارایی مدیریت را در اداره­ دارایی­ها جهت ایجاد فروش نشان ماده بالا بودن نسبت گردش دارایی­ها بیان­گر کارایی بیشتر مدیریت در بکارگیری دارایی­ها است و پایین بودن آن نشان­دهنده سرمایه گذاری زیاد در دارایی­ها یا پایین بودن فروش و یا هر دو مورد می­باشد.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

2- نسبت دوره وصول مطالبات:

دوره وصول مطالبات برای ارزیابی سیاست­های اعتباری مورد استفاده قرار می­گیرد و نشان می­دهد که چند روز طول می­کشد تا مطالبات ناشی از فروش، وصول گردد. برای تعیین دوره وصول مطالبات ابندا باید دفعات گردش مطالبات را با استفاده از رابطه زیر تعیین نمود.

متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات

دفعات گردش مطالبات نشان می­دهد که به طور متوسط در طول یک سال چند مرتبه مطالبات وصول می­شوند.

در رابطه فوق متوسط مطالبات به شرح زیر محاسبه می­شود:

2/مطالبات پایان دوره+ مطالبات اول دوره= متوسط مطالبات

پس از محاسبه دفعات گردش مطالبات، دوره وصول مطالبات با استفاده از رابطه زیر تعیین می­شود:

دفعات گردش مطالبات/360= دوره وصول مطالبات

دوره وصول مطالبات را مستقیماً با استفاده از رابطه زیر نیز می­توان به دست آورد:

فروش سالیانه (نسیه)/360×متوسط مطالبات= دوره وصول مطالبات

3- دوره گردش کالا:

بهای تمام شده کالای فروش رفته/360×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا

2/موجودی کالای پایان دوره+موجودی کالای اول دوره= متوسط موجودی کالا

دوره گردش کالا مدت زمانی را نشان می­دهد که طول می­کشد تا کالا فروخته شود.

متوسط صنعت ‍‍پايين باشد بهتر است.

4- نسبت دوره گردش عمليات:

دوره وصول مطالبات+دوره گردش كالا=دوره گردش عمليات

در مؤسسات توليدي دوره گردش عمليات از رابطه زير به دست مي­آيد.

دوره وصول مطالبات+دوره گردش كالا=دوره گردش عمليات

متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.

5- نسبت کالا به سرمایه در گردش:

سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش

نسبت کالا به سرمایه در گردش توانایی مالی واحد تجاری را از نقطه نظر سرمایه گذاری در کالا نشان می­دهد.

چنان­چه این نسبت بزرگ­تر از یک باشد حاکی از آن است که موجودی کالا در مقایسه با منابع مالی واحد تجاری رقم بزرگی را تشکیل می­دهد، به عبارت دیگر افزایش حجم کالا متناسب با وضع مالی واحد تجاری نیست.

6- گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری

نسبت گردش سرمایه جاری نشان می­دهد که سرمایه در گردش چگونه در مسیر فروش به کار گرفته شده است و هدف از محاسبه آن، این است که تعیین شود که آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت واحد تجاری می­باشد یا خیر.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

7- دوره واریز بستانکاران:

دوره واریز بستانکاران نشان­دهنده این است که طول می­کشد تا بدهی به بستانکاران پرداخت گردد و هدف از محاسبه آن، یکی برنامه­ریزی برای پرداخت­ها و تهیه بودجه نقدی و دیگری مقایسه آن با مهلت­های تعیین شده توسط فروشندگان مواد و کالا برای دریافت مطالبات خود ما باشد.دوره واریز بستانکاران با استفاده از رابطه زیر محاسبه می­شود:

خرید سالانه (نسیه) / 360× متوسط حساب بستانکاران = دوره واریز بستانکاران

2 / مانده حساب بستانکاران در پایان دوره + مانده حساب بستانکاران در اول دوره = متوسط حساب

بستانکاران

4- نسبت­های سرمایه گذاری:

نسبت­های سرمایه گذاری طرز ترکیب سرمایه واحد تجاری را به معنی اعم آن که کلیه منابع مالی را در بر می­گیرد نشان می­دهند. به عبارت دیگر نسبت­های سرمایه­گذاری آنچه را که به صاحبان سرمایه تعلق دارد با سرمایه گذاری­های دیگران در واحد تجاری می­سنجند.

مهم­ترین نسبت­های سرمایه گذاری عبارت­اند از:

1- نسبت بدهی 2- نسبت مالکانه 3- نسبت پوشش بهره 4- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه 5- نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه 6- نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه 7- نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه

1- نسبت بدهی:

نسبت بدهی نشان می­دهد که چند درصد از دارایی­های واحد تجاری از طریق بدهی تأمین مالی گردیده است و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

جمع دارایی­ها / جمع بدهی­ها = نسبت بدهی

هرچه نسبت بدهی کوچک­تر باشد بهتر است زیرا صاحبان سرمایه مشارکت بیشتری در تأمین مالی واحد تجاری داشته­اند.

متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.

2- نسبت مالکانه:

نسبت مالکانه که نسبت حقوق صاحبان سرمایه به جمع دارایی نیز نامیده می­شود نشان می­دهد که چند درصد از دارایی­های واحد تجاری از محل حقوق صاحبان سرمایه تأمین گردیده است و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

جمع دارایی­ها / جمع حقوق صاحبان سرمایه = نسبت مالکانه

نسیبت مالکانه قدرت مالی واحد تجاری را از نظر طلبکاران (به خصوص بستانکاران و اعتباردهندگان بلند مدت) مشخص می­کند و هرچقدر بالاتر باشد بیان­گر آن است که واحد تجاری از استحکام بیشتری برخوردار است. حاصل جمع نسبت مالکانه و نسبت بدهی همواره برابر با یک است یعنی اگر نسبت مالکانه 70 درست باشد می­توان نتیجه گرفت که نسبت بدهی 30 درصد است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

3- نسبت پوشش هزینه بهره:

نسبت پوشش هزینه بهره واحد تجاری را در تأمین نمودن پرداخت­های هزینه بهره از محل سود عملیاتی نشان می­دهد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

هزینه بهره / سود قبل از بهره و مالیات = هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

بالا بودن نسبت پوشش بهره نشان دهنده آن است که واحد تجاری در پرداخت هزینه بهره مشکل ندارد و پایین بودن آن بیانگر آن است که اعتباردهندگان در دریافت بهره در سررسید با ریسک بیشتری مواجه خواهند بود،

در نتیجه واحد تجاری ممکن است برای دریافت واحدهای جدید با مشکلاتی مواجه گردد.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

4- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه رابطه بدهی­ها (اعم از جاری و بلندمدت) را با حقوق صاحبان سرمایه نشان می­دهد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

حقوق صاحبان سرمایه / بدهی­ها = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه

هرچقدر این نسبت بزرگ­تر باشد، طلبکاران اطمینان کمتری برای وصول مطالبات خود خواهند داشت و معمولاً هنگامی که نسبت مذکور از یک تجاوز کند وضع غیرعادی تلقی می­شود زیرا مفهوم آن این است که در صورت ورشکستگی و انحلال واحد تجاری، طلبکاران به تمامی مطالباتشان نمی­رسند.

متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.

5- نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه:

نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه نشان می­دهد که حقوق صاحبان سرمایه تا چه میزان در دارایی ثابت سرمایه­گذاری شده است و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

حقوق صاحبان سرمایه / دارایی ثابت = نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه

هرچقدر این نسبت بزرگ­تر باشد مفهوم آن این است که درصد بیشتری از دارایی­های ثابت از طریق منابعی غیر از حقوق صاحبان سرمایه از قبیل خریدهای نسیه و یا دریافت وام تحمیل شده است. تحلیل­گران مالی معتقدند که نسبت حقوق نباید از یک بیشتر باشد. چرا که تجاوز این نسبت از یک، حاکی از آن است که قسمتی از مطالبات اشخاص و شرکت­ها از واحد تجاری در دارایی­های ثابت سرمایه­گذاری شده و این­چنین وضعی مسلماً مطلوب نمی­باشد.

وضعیت صنعت: زیر یک مطلوب است. (پایین­تر باشد بهتر است.)

6- نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه:

هدف از کاربرد این نسبت، تعیین سرمایه وضع شده مطالبات بستانکاران کوتاه مدت است که درصورت بروز خطر چه پوششی برای تأمین مطالباتشان از لحاظ حقوق صاحبان سرمایه پیدا می­کنند. این نسبت با استفاده از رابطه زیر تعیین می­گردد:

حقوق صاحبان سرمایه / بدهی جاری = نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه

هرقدر این نسبت پایین­تر باشد مفهوم آن این است که تضمین حقوق بستانکاران بیشتر است.

متوسط صنعت: پایین­تر باشد بهتر است.

7- نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه

نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه یکی از نسبت­های مهم از نظر ترکیب سرمایه­ای یک واحد تجاری و بیانگر قدرت پرداخت بدهی­های آن در بلند مدت است. این نسبت نشان می­دهد که بدهی­های بلند مدت چه سهمی از حقوق صاحبان سرمایه را در بر می­گیرد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

حقوق صاحبان سرمایه / بدهی­های بلند مدت = نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه

هرچقدر این نسبت پایین­تر باشد بهتر است زیرا بیان­گر آن است که واحد تجاری از وضعیت بهتری برخوردار است، مشروط به این که فروش و یا سرمایه گذاری­های بلند مدت واحد تجاری مطلوب باشد.

متوسط صنعت: پایین­تر باشد بهتر است.

5- نسبت­های سودآوری:

نسبت­های سودآوری میزان موفقیت واحد تجاری را در تحصیل سود نشان می­دهند و با استفاده از آن­ها می­توان اثربخشی مدیریت واحد تجاری را مورد ارزیابی قرار داد.

مهم­ترین نسبت­های سودآوری عبارت­اند از:

1- نسبت سود ناخالص 2- نسبت سود عملیاتی 3- نسبت سود خالص 4- بازده حقوق صاحبان سرمایه

5- بازده دارایی 6- بازده سرمایه در گردش

1- نسبت سود ناخالص:

نسبت سود ناخالص اثر بخشی مدیریت را در قیمت ­گذاری، ایجاد فروش و کنترل هزینه­های تولید نشان می­دهد و با استفاده از فرمول زیر به دست می­آید:

100× فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص

این نسبت نشان می­دهد که از هر یک ریال فروش، چند درصد سود ناخالص ایجاد شده است، به عبارت دیگر،

از هر یک ریال فروش پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته، چند درصد باقی مانده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

2- نسبت سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی به عنوان یک معیار کلی کارایی عملیاتی مورد استفاده قرار می­گیرد و نشان دهنده توانایی مدیریت در کنترل هزینه­های عملیاتی می­باشد.

100× فروش خالص / سود قبل از بهره و مالیات = 100× فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی

این نسبت نشان می­دهد که از هر یک ریال فروش پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه­های عملیاتی چند درصد باقی مانده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

3- نسبت سود خالص:

نسبت سود خالص که بازده فروش نیز نامیده می­شود نشان می­دهد که از هر یک ریال فروش، چند درصد سود خالص تحصیل گردیده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

4- بازده حقوق صاحبان سهام:

بازده حقوق صاحبان سرمایه، رابطه بین سود خالص و سرمایه گذاری صاحبان سرمایه را نشان می­دهد.

100× متوسط حقوق صاحبان سرمایه در طی دوره / سود خالص = بازده حقوق صاحبان سرمایه

این نسبت نشان می­دهد که از هر یک ریال سرمایه گذاری انجام شده توسط صاحبان سرمایه، چند درصد سود تحصیل گردیده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

5- بازده دارایی­ها:

نسبت بازده دارایی میزان موفقیت مدیریت در استفاده از دارایی­ها جهت تحصیل سود را نشان می­دهد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

100× متوسط دارایی­ها / سود خالص = بازده دارایی­ها

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

6- بازده سرمایه در گردش:

بازده سرمایه در گردش، رابطه بین سود خالص و سرمایه در گردش را نشان می­دهد. در صورتی که این نسبت بالا باشد نشان دهنده آن است که واحد تجاری با کمبود سرمایه در گردش مواجه می­باشد.

نسبت مالی در سال 1400

نسبت مالی در سال 1400

محاسبه و بررسی نسبت مالی شرکت ها و ادارات یکی از مهم ‌ترین و اصلی ‌ترین وظایف حسابداران است.استفاده از نسبت های مالی یکی از رایج ترین روش ها برای تحلیل صورت های مالی در میان حسابداران می باشد.در مقاله نسبت مالی در سال 1400 از راشا مشاوران راستن به معرفی و بررسی نسبت مالی و انواع ان می پردازیم.با ما همراه باشید.

نسبت مالی چیست؟

نسبت‌ مالی مقادیر عددی است که از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شود.نسبت های مالی هر شرکت که از صورت هایی همچون ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی،استفاده بسیاری در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره دارند.همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد،یکی از متداول‌ترین راه‌هابرای تحلیل صورت مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی می باشد.این نسبت‌ها دارای انواع مختلفی می باشند که هر کدام یکی از جنبه های مالی شرکت را بررسی می کنند.

انواع مختلف نسبت مالی

  1. نسبت‌های نقدینگی
  2. نسبت‌های اهرمی و پوششی
  3. نسبت‌های فعالیت
  4. نسبت‌های سودآوری
  5. نسبت‌های ارزش بازار

نسبت مالی در سال 1400

1.نسبت‌ مالی نقدینگی

نقدینگی به معنی توانایی شرکت در جوابگویی به تعهدات کوتاه مدت خود می باشد.

نسبت نقدینگی برای اجرای فعالیت‌های واحد تجاری ضروری است.مخصوصا زمانی که شرکت دچار مشکلاتی همچون رکود اقتصادی و یا زیان‌های ناشی از آن و فزایش ناگهانی در قیمتِ مواد اولیه و یا قطعات مورد استفاده شرکت باشد.در این شرایط در صورتی که شرکت از نقدینگی کافی برخوردار نباشد،مشکلات مالی بسیاری به وجود خواهد آمد.

انواع نسبت هایی که در این گروه قرار می گیرند عبارتند از:

2.نسبت‌ مالی فعالیت

نسبت فعالیت نشان می دهد که دارایی های شرکت با چه سرعتی به فروش رسیده یا نقد می شود.به عبارت دیگر این نسبت نشان دهنده توانایی مدیران در بکارگیری دارایی ها برای فعالیت نهایی شرکت می باشد.مهم‌ترین عملکرد این نسبت ها مرتبط ساختن اقلام ترازنامه با صورت سود و زیان می باشد.

یکی از نکات مهم در رابطه با این نسبت ها این است که اقلام ترازنامه در لحظه محاسبه می‌شوند.ولی اقلام سود و زیان در یک دوره زمانی خاص محاسبه می شوند.این موضوع اغلب در محاسبه و تحلیل این نسبت،نظر گرفته نمی‌شود.

انواع نسبت‌هایی که در این گروه قرار می گیرند عبارتند از:

  1. دوره گردش موجودی کالا
  2. دوره وصول مطالبات
  3. دوره گردش مواد و کالای نیم ساخته
  4. دوره واریز بستانکاران
  5. دفعات گردش سرمایه جاری
  6. دفعات گردش سرمایه ثابت
  7. دفعات گردش دارایی
  8. درصد تغییر فروش

3.نسبت‌ مالی اهرمی

نسبت های اهرمی یکی دیگر از انواع نسبت های مالی می باشد.نسبت اهرمی یا توانایی بازپرداخت بدهی،به معنی قدرت جوابگویی مؤسسه بـه بدهی‌های بلندمدت خـود.

تحلیـل این نسبت تاکید بر ساختار بلند مدت مالی و عملیاتی شرکت یا موسسه دارد.یکی از مواردی که در تحلیل این نسبت مورد توجه قرار می گیرد،میزان بدهی های بلند مدت موسسه در ساختار سرمایه ان می باشد.همچنین سود آوری شرکت نیز باید در این این بررسی ها مورد توجه قرار گیرد.زیرا تا زمانی کهک شرکت سود آور نباشد،قادر به بازپرداخت بدهی های خود نخواهد بود.

نسبت‌های اهرمی عبارتند از:

  1. نسبت بدهی
  2. نسبت بدهی به ارزش ویژه
  3. نسبت پوشش هزینه بهره

نسبت مالی در سال 1400

4.نسبت‌ مالی سودآوری

نسبت سود آوری یکی دیگر از نسبت های مالی می باشد.بر اساس نتایج این نسبت،در رابطه با میزان موفقیت مالی و سود دهی شرکت تصمیم گیری خواهد شد.بدییهی است که هیچ سرمایه گذاری علاقه ایی به مشاکت با شرکت هایی که سودآوری و درآمد زایی پایینی دارند،نخواهد داشت.

نسبت های سود آوری عبارتند از:

  1. حاشیه سود ناخالص
  2. حاشیه سود خالص
  3. بازده سرمایه‌گذاری

5.نسبت‌ مالی مربوط به ارزش بازار سهام

نسبت های ارزش بازار سهام گروه دیگری از نسبت‌های مالی می باشند.این نسبت قیمت بازار سهام شـرکت را بـه سود عایدی و یا ارزش دفتری این سهام ارتباط می‌دهد.به علاوه ارتباط میان قیمت سهام را با سود سهامِ پرداختی را برای سهامداران روشن می‌سازد.

نسبت‌های ارزش بازار سهام شامل موارد زیر است:

  1. درآمد هر سهم
  2. نسبت قیمت به درآمد هر سهم
  3. ارزش دفتری هر سهم
  4. نسبت‌های سود سهام

نسبت مالی در سال 1400

اهداف تحلیل نسبت‌ مالی

1.پیگیری عملکرد شرکت

تعیین نسبت‌ های مالی و همچنین پیگیری تغیید مقادیر آن در هر دوره،موجب یافتن راه ها و سرنخ هایی برای پیشرفت شرکت می شود.به عنوان مثال افزایش نرخ بدهی نسبت به میزان دارایی نشان دهنده این است که شرکت تحت فشار بدهی بوده و ممکن است باعث ورشکستگی شرکت شود

2.امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه عملکرد شرکت کمک می کند تا یک سرمایه گذار تشخیص دهد که کدام شرکت برای افزایش سود آوری استفاده بهینه ای از دارایی اش داشته.

استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی چند دسته هستند؟

استفاده‌ کنندگان خارجی

این گروه شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شود.

استفاده‌ کنندگان داخل

این گروه شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شود.

جمع بندی

یکی از وظایف اصلی حسابداران که وجود آن برای هر شرکت یا سازمانی ضروری می باشد،محاسبه نسبت های مالی است.نسبت های مالی دارای انواع مختلفی می باشند.ما در این مقاله به معرفی این مهم و بررسی انواع آن پرداختیم.در انتها امیدواریم این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد.

نسبت مالی در سال 1400

راشا مشاوران راستین

شرکت راشا مشاوران راستین،مجموعه ای است که سال هاست در زمینه حسابداری و مالی و خدمات مالیاتی در ایران فعالیت می کند.این شرکت با به کارگیری تیمی مجرب و کاربلد آماده ارائه خدمات حسابداری،مالی و مالیاتی به شما همراهان گرامی می باشد.جهت دریافت اطالاعات بیشتر و دریافت خدمات با کارشناسان شرکت راشا مشاوران راستین تماس حاصل فرمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.