طرح معامله گری


قوانینی که من در انجام معاملات رعایت می‌کنم عبارتند از: ۱- کاهش ضرر ۲- حداکثر استفاده از معاملات موفق ۳ – پایین نگه داشتن حجم معاملات ۴ – پیروی از قوانین، بدون چون و چرا ۵ – اطلاع از زمانی که باید از قوانین سرپیچی کرد. اِد سیکوتا

چرا باید دفتر معاملاتی داشته باشید

همانطور که پیشتر توضیح دادم، باید به معامله گری به عنوان یک حرفه و کسب و کار نگاه کرد. هنگامی که این ذهنیت را پذیرفتم و شروع به تهیه دفتر معاملاتی با جزئیات کردم به یک معامله گر موفق تبدیل شدم، این یک بخش اساسی موفقیت بود.

پیشرفت ها حیرت انگیز بود. چیزی بسیار ساده و در عین حال، حالا من واقعا تبدیل به یک معامله گر شده بودم، نه یک قمارباز.

برای این معامله گری بیشتر شبیه به حرفه شما باشد شما نیاز به نگه داشتن اطلاعات دقیق از هر معامله خود دارید. اگر شما یک کافی شاپ داشتید، هر فروش در حساب نقدی شما ثبت شده و تمام خرید ها در یک “کتاب” جداگانه ثبت می شود.

در مورد معامله گری نیز همین اصول باید رعایت شود. دفتر معاملاتی شما معاملاتتان را ثبت میکند. وضعیت ذهنی شما، دلایل شما برای ورود به معامله و شک و تردید هایی شما و در نهایت یک اسکرین شات از معامله.

بعضی از افراد دوست دارند این ها را روی کاغذ بنویسند، دیگران ترجیح می دهند از برنامه های کامپیوتری مثل اکسل استفاده کنند. در اینجا چند پیشنهاد برای ستون هایی که باید در دفتر معاملاتی شما موجود باشد نوشته ام. اگر فکر می کنید برایتان مفید است، میتوانید آن ها را به دفتر معاملاتی خود اضافه کنید. هیچ دفتر معاملاتی ایده آلی وجود ندارد و با گذشت زمان می توانید آن را بهبود ببخشید و شخصی سازی کنید.

  • وضعیت فعلی را با توجه به سیستم معاملاتی خود تجزیه و تحلیل کنید. هر سیستمی باید قوانینی داشته باشد. لات سایز، میزان استاپ و میزان سود را طبق آن محاسبه کنید.
  • تاریخ انجام معامله
  • سپس بنویسید که چه احساسی دارید. آیا شما خسته یا بیمار هستید و آیا در مورد چیزهای دیگر فکر می کنید؟ شما تنها کسی هستید که این دفتر را می بینید پس آنچه را که واقعا احساس می کنید بنویسید. به منظور انجام معامله شما باید از لحاظ جسمی و احساسی در بهترین شرایط خود باشید. شما می توانید از یک مقیاس 1 تا 10 استفاده کنید و هنگامی معامله انجام دهید که در هر دو مورد بالاتر از 8 باشید (جسمی و احساسی).
  • اکنون طرح خود را برای این معامله تنظیم کنید. قبل از ورود به این معامله چه شرایطی باید فراهم شود؟
  • تمام دلایل مثبت برای انجام این معامله را بنویسید. سپس هر دلیل منفی که نباید این معامله را انجام داد، یادداشت کنید.
  • این پروسه را تا زمانی که به معامله ورود کردید، تکرار کنید.
  • آیا چک لیست خود را تکمیل کرده اید؟ آن را به دفتر خود اضافه کنید.
  • وضعیت روانی خود وقتی وارد معامله شدید. آیا احساس خوبی دارید. آیا مطمئن هستید. آیا هیجان زده هستید. وضعیت جسمی و احساسی خود را بررسی کنید. آیا شما به سمت جلو حرکت می کنید. آیا شما تنش دارید. آیا پاهایتان تکان می خورند. این ممکن است به نظر احمقانه باشد، اما اگر آدرنالینتان بالاست، زمان خوبی برای معامله نیست. شما باید کاملا آرام، با حواس جمع باشید و معامله خود را انجام دهید نه در حالت هیجانی.

در دفتر معاملاتی خود یک ستون هم برای مدیریت معامله در نظر بگیرید. هنگامی که در یک معامله هستید شرایط سخت تر می شود. حالا شما بر روی معامله خود تعصب دارید. شما می خواهید قیمت به سمتی که شما می خواهید برود. سعی کنید واقع بین باشید. قوانین استراتژی خود را بررسی کنید. آیا قیمت واقعا به سمتی که شما می خواهید میرود یا فکر می کنید که اینطور است. معامله خود را بر اساس قوانین خود مدیریت کنید. اگر زود از معامله خارج شدید توضیح دهید که چرا، علت آن چه بود، تکنیکی بود مثلا چیزی در نمودار تغییر کرد، یا قرار بود خبری اعلام شود یا احساسی بود – آیا شما ترسیدید یا عصبی شدید که معامله برنده شما ممکن است تبدیل به ضرر شود.

در نهایت قیمت به حد سود یا حد ضرر شما برخورد می کند.

اکنون زمان نتیجه گیری است. اکنون استرس رفته است، دفتر خود را مرور کنید، هر یادداشت اضافی را که احساس می کنید مهم است، اضافه کنید و سپس فرآیند تفکر خود را دوباره بخوانید. اگر برنده شدید، چرا پیروز شدید؟ اگر ضرر کردید، آیا چیزی به وضوح اشتباه بود؟ (نگاهی اسکرین شات معامله، معمولا بعد از انجام معامله به وضوح روشن می کند که چرا یک معامله به خوبی جواب نداد)

تمام معاملات سودآور نخواهند بود، اما این موضوع اصلی دفتر معاملاتی نیست. شما می خواهید مطمئن شوید که برنامه معاملاتی شما به درستی اجرا شده است. اگر بله، می توانید به خودتان تبریک بگویید بدون توجه به نتیجه مالی آن.

این دفاتر معاملاتی بهترین کتابهایی هستند که می توانید در مورد معامله گری بخوانید.

سعی می کنم در آینده نمونه ای از این دفاتر معاملاتی (Trading Journals) در اکسل را در وبلاگ قرار دهم.

2 پاسخ به “چرا باید دفتر معاملاتی داشته باشید”

درود
یادمه که این تکنیک رو توی کتاب اثر مرکب خوندم و حتی تا همین الان هم دارم ازش توی زندگی و مسائل کاری استفاده میکنم تاحالا بهش فکر نکرده بودم که میتونم توی معاملات فارکس هم ازش استفاده کنم
مطلبی که توی این مقاله گفتید خیییلی مهمه شاید کسایی که تاحالا از این تکنیک استفاده نکردند قدرتش رو ندونند ولی من به این تکنیک ایمان دارم حالا که متوجه شدم چقدر خوب میتونم ازش توی معاملات استفاده کنم فوق العاده خوشحالم
ممنون بابت این مقاله ارزشمند
امیدوارم همیشه موفق و پیروز سربلند باشید

با تشکر از اینکه پیگیر مطالب وبلاگ هستید.
بله داشتن دفتر معاملاتی یکی از مهمترین عوامل موفقیت در معامله گری است.

روانشناسی معامله گری چیست؟

رکنا: مهارت های زیادی برای معامله گری موفق در طرح معامله گری بازارهای مالی مورد نیاز است. این مهارت ها شامل توانایی ارزیابی اصول یک دارایی (مانند سهام یک شرکت) و تعیین جهت روند دارایی می شوند اما هیچ یک از این مهارت های فنی به اندازه طرز فکر معامله گر مهم نیست. احساسات، تفکر سریع و اعمال نظم و انضباط، اجزایی از چیزی است که ما آن را روانشناسی معامله گری می نامیم.

به گزارش رکنا، روانشناسی معامله گری به احساسات و وضعیت ذهنی اشاره دارد که به موفقیت یا شکست در معاملات کمک می کند. روانشناسی معامله گری جنبه های مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد را نشان می دهد که بر اقدامات تجاری آنها تأثیر می گذارد. این روانشناسی می تواند به اندازه سایر ویژگی ها مانند دانش، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت معاملات مهم باشد. نظم و انضباط و ریسک ‌پذیری دو مورد از حیاتی‌ ترین جنبه‌ های روان‌شناسی معاملات هستند زیرا اجرای این جنبه‌ ها توسط یک معامله ‌گر برای موفقیت طرح معاملاتی او حیاتی است. ترس و طمع معمولاً با روانشناسی معاملات مرتبط است، در حالی که چیزهایی مانند امید و پشیمانی نیز در رفتار معاملاتی نقش دارند.

درک روانشناسی معامله گری

مهارت های زیادی برای معامله گری موفق در بازارهای مالی مورد نیاز است. این مهارت ها شامل توانایی ارزیابی اصول یک دارایی (مانند سهام یک شرکت) و تعیین جهت روند دارایی می شوند اما هیچ یک از این مهارت های فنی به اندازه طرز فکر معامله گر مهم نیست. احساسات، تفکر سریع و اعمال نظم و انضباط، اجزایی از چیزی است که ما آن را روانشناسی معامله گری می نامیم.

روانشناسی معامله گری یا روانشناسی تجارت می تواند با چند احساس و رفتار خاص مرتبط باشد که اغلب کاتالیزورهای معاملات بازار هستند. توصیفات مرسوم رفتارهای هیجانی در بازارها، بیشتر معاملات هیجانی را به حرص یا ترس نسبت می دهند.

حرص و طمع را می توان به عنوان میل بیش از حد به ثروت در نظر گرفت، آنقدر زیاد که گاهی عقلانیت و قضاوت را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، این توصیف سرمایه گذاری الهام گرفته شده از حرص یا تجارت غیرمنطقی، فرض می کند که احساسات طمع می تواند معامله گران را به سمت انواع رفتارهای غیرصحیح سوق دهد. این رفتارها و اقدامات ممکن است شامل انجام معاملات با ریسک بالا، خرید سهام یک شرکت یا فناوری آزمایش نشده فقط به دلیل افزایش سریع قیمت آن، یا خرید ارز دیجیتال بدون تحقیق در مورد سرمایه گذاری اساسی باشد.

علاوه بر این، طمع ممکن است سرمایه‌ گذاران را ترغیب کند که در معاملات سودآور بیش از حد مطلوب، باقی بمانند و در تلاش برای برداشتن سود اضافی یا گرفتن موقعیت‌ های سوداگرانه بزرگ باشند. طمع در مرحله نهایی بازارهای صعودی، زمانی که حدس و گمان بیداد می کند و سرمایه گذاران احتیاط را کنار می گذارند، آشکارتر است.

در مقابل، ترس باعث می ‌شود معامله‌ گران به دلیل نگرانی از ضررهای زیاد، موقعیت‌های خود را زودتر ببندند یا از ریسک کردن خودداری کنند. ترس در بازارهای نزولی قابل لمس است و این یک احساس قوی است که می تواند باعث شود معامله گران و سرمایه گذاران با عجله برای خروج از بازار غیرمنطقی عمل کنند. ترس اغلب به وحشت تبدیل می شود که به طور کلی باعث فروش قابل توجهی در بازار می شود.

تحلیل تکنیکال

روانشناسی معامله گری اغلب برای تحلیلگران فنی و تکنیکالی مهم است که بر روی تکنیک های نمودارسازی تکیه می کنند تا تصمیمات تجاری خود را هدایت کنند. نمودارهای امنیتی می تواند طیف گسترده ای از بینش ها را در مورد یک حرکت امن ارائه دهد. در حالی که تکنیک‌ های تجزیه و تحلیل فنی و ترسیم نمودار که می ‌توانند در تشخیص روند فرصت‌ های خرید و فروش مفید باشند، نیاز به درک و شهود برای حرکت‌ های بازار دارد که از روان ‌شناسی معامله گری سرمایه‌ گذاران ناشی می‌ شود.

موارد متعددی در نمودارهای فنی و تحلیل های تکنیکال وجود دارد که در آن یک معامله گر باید نه تنها به دانش تحلیل نموداری تسلط داشته باشد، بلکه به دانش خود در مورد امنیتی طرح معامله گری که دنبال می کند و شهود خود برای تأثیر عوامل گسترده تر بر بازار نیز تکیه کند. معامله گرانی که توجه زیادی به تأثیرات جامع قیمت، نظم و انضباط و اطمینان دارند، روانشناسی معاملاتی متعادل تری را نشان می دهند که معمولاً به موفقیت آن ها کمک می کند.

مالی رفتاری

بخشی از روانشناسی معامله گری این است که بفهمیم چرا افراد در بازار یا سایر مسائل پولی تصمیمات غیرمنطقی می گیرند. مالی رفتاری زیرشاخه ای از اقتصاد رفتاری است که تأثیرات روانی و سوگیری هایی را ارائه می دهد که بر رفتارهای مالی سرمایه گذاران و متخصصان مالی تأثیر می گذارد. علاوه بر این، تأثیرات و سوگیری‌ ها می ‌تواند منشأ تبیین انواع ناهنجاری‌ های بازار، به ‌ویژه ناهنجاری‌ های موجود در بازار سهام، ارزهای دیجیتال و . مانند افزایش یا کاهش شدید قیمت دارایی باشد.

مالی رفتاری معمولاً شامل مفاهیم زیر است:

حسابداری ذهنی: حسابداری ذهنی به تمایل افراد به تخصیص پول برای اهداف خاص اشاره دارد.

رفتار گله: رفتار گله بیان می کند که افراد تمایل دارند رفتارهای مالی اکثریت گروه (گله، توده) را تقلید کنند. گله داری در بازار به دلیل پشت سرگذاشتن ها و فروش های چشمگیر بدنام است.

شکاف عاطفی: شکاف عاطفی به تصمیم گیری براساس احساسات شدید یا فشارهای عاطفی مانند اضطراب، خشم، ترس یا هیجان اشاره دارد. احساسات اغلب یک دلیل کلیدی برای انتخاب های غیر منطقی و منطقی افراد هستند.

لنگر انداختن: لنگر انداختن به ضمیمه کردن یک سطح هزینه به یک مرجع خاص اشاره دارد. شامل هزینه‌ های مداوم براساس سطح بودجه یا منطقی ‌سازی هزینه‌ ها براساس ابزارهای رضایت ‌بخش مختلف.

در لنگر انداختن فرد ایده ها و پاسخ های اولیه خود را بر یک نقطه از اطلاعاتش استوار می کند و تغییراتی را براساس آن نقطه شروع ایجاد می کند. در این حالت شخص از یک عدد یا مقدار هدف خاص به عنوان نقطه شروع استفاده می کند که به عنوان لنگر شناخته می شود و متعاقباً آن اطلاعات را تا رسیدن به یک مقدار قابل قبول در طول زمان تنظیم می کند. البته اغلب، این تنظیمات ناکافی و بسیار نزدیک به لنگر اصلی هستند و زمانی که لنگر بسیار متفاوت از پاسخ واقعی باشد، مشکل ایجاد می ‌کند.

خود اسنادی: خود اسنادی به تمایل به انتخاب براساس اعتماد بیش از حد به دانش یا مهارت خود اشاره دارد. انتساب به خود معمولاً از یک استعداد ذاتی در یک منطقه خاص سرچشمه می گیرد. در این دسته، افراد تمایل دارند دانش خود را بالاتر از دیگران رتبه بندی کنند، حتی زمانی که به طور عینی کوتاهی می کنند.

درک ترس

وقتی معامله‌ گران اخبار بدی درباره یک دارایی خاص یا به طور کلی در مورد اقتصاد دریافت می‌ کنند، طبیعتاً می ‌ترسند. آنها ممکن است بیش از حد واکنش نشان دهند و احساس کنند مجبور هستند دارایی های خود را نقد طرح معامله گری کنند، پول نقد داشته باشند و از ریسک کردن بیشتر خودداری کنند. اگر این کار را انجام دهند، ممکن است از ضررهای خاصی جلوگیری کنند اما ممکن است برخی از دستاوردها را نیز از دست بدهند.

معامله گران باید بدانند ترس چیست: یک واکنش طبیعی به یک تهدید درک شده. (تهدیدی برای پتانسیل سود آنها)

کمی کردن ترس ممکن است کمک کننده باشد. معامله گران باید در نظر داشته باشند که از چه چیزی می ترسند و چرا از آن می ترسند. اما این تفکر باید قبل از خبر بد رخ دهد، نه در وسط آن. ترس و طمع دو احساس درونی هستند که باید کنترل شوند.

با فکر کردن از قبل، معامله گران می دانند که چگونه رویدادها را به طور غریزی درک می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند و می توانند از پاسخ احساسی عبور کنند. البته این کار آسانی نیست اما برای سلامت پرتفوی یک سرمایه گذار ضروری است نه صرفا خود سرمایه گذار.

غلبه بر طمع

یک ضرب المثل قدیمی در وال استریت وجود دارد که می گوید "خوک ها را سلاخی می کنند." این عادتی است که سرمایه ‌گذاران حریص دارند که به مدت طولانی در یک موقعیت برنده باقی می مانند تا آخرین افزایش قیمت را ببینند اما غافل از اینکه دیر یا زود، روند معکوس می شود و حریصان گرفتار می شوند.

غلبه بر طمع آسان نیست. این احساس غالباً براساس غریزه برای بدست آوردن کمی سود بیشتر است. یک معامله گر باید یاد بگیرد که این غریزه را بشناسد و یک برنامه معاملاتی مبتنی بر تفکر منطقی، (نه هوس یا غرایز)، طرح معامله گری توسعه دهد.

تنظیم قوانین

یک معامله گر باید قوانینی را ایجاد کند و در هنگام بروز بحران روانی از آنها پیروی کند. دستورالعمل هایی را براساس میزان تحمل ریسک/پاداش خود برای زمان ورود به معامله و زمان خروج از آن تنظیم کنید. یک هدف سود تعیین کنید و یک توقف ضرر ایجاد کنید تا احساسات را از فرآیند خارج کنید.

علاوه بر این، ممکن است تصمیم بگیرید که کدام رویدادهای خاص، مانند انتشار سود مثبت یا منفی، باید باعث تصمیم گیری برای خرید یا فروش دارایی شود.

عاقلانه است که محدودیت هایی برای حداکثر مقداری که می خواهید در یک روز برنده شوید یا ببازید تعیین کنید. اگر به حد سود رسیدید، پول را بردارید و خارج شوید. اگر ضررهای شما به یک عدد از پیش تعیین شده رسید، خارج شوید و معامله را ادامه ندهید. در هر صورت، شما زنده خواهید ماند تا یک روز دیگر معامله کنید.

روانشناسی معامله گری | روانشناسی معاملات در بازار فارکس

روانشناسی معامله گری - روانشناسی معاملات در بازار فارکس

روانشناسی معامله گری اغلب توسط تریدرهای تازه کار نادیده گرفته می شود، اما این موضوع بخش مهمی از مهارت یک معامله گر حرفه ای را تشکیل می دهد. تجارت آفرین مکان مناسبی برای یادگیری نحوه مدیریت احساسات و تقویت روانشناسی معامله گری است. ما قبلاً فراز و نشیب ها را تجربه کرده ایم، بنابراین شما مجبور نیستید دوباره با آنها روبرو شوید.

روانشناسی معامله گری چیست؟

روانشناسی معامله گری اصطلاحی گسترده است که شامل تمام عواطف و احساساتی است که یک معامله گر معمولی هنگام معامله با آنها روبرو می شود. برخی از این احساسات مفید هستند و باید آنها را در آغوش گرفت در حالی که برخی دیگر مانند ترس، حرص، عصبانیت و اضطراب باید مهار شوند. روانشناسی معاملات پیچیده است و برای تسلط کامل به زمان نیاز دارد.

در واقعیت، بسیاری از معامله گران بیشتر از جنبه های مثبت، اثرات منفی روانشناسی معاملات را تجربه می کنند. به عنوان نمونه میتوان به بستن معاملات زیانده پیش از موعد اشاره کرد، زیرا در اینجا ترس از دست دادن افزایش می یابد، یا زمانی که ترس به حرص و طمع تبدیل می شود و میزان پوزیشن در یک معامله زیانده دو برابر می شود.

یکی از اشتباه ترین احساسات رایج در بازارهای مالی، ترس از جا ماندن یا به قول معروف FOMO است. قیمت های اوج معامله گران را ترغیب می کند تا اقدام به خرید کنند، و زمانی که بازار معکوس می شود و در جهت مخالف حرکت می کند، منجر به استرس عاطفی شدید آنها می شود.

معامله‌گرانی که موفق می‌شوند از جنبه‌های مثبت روانشناسی معامله گری بهره ببرند، در موقعیت بهتری برای کنترل نوسانات بازارهای مالی قرار دارند و میتوانند تبدیل به معامله‌گر بهتری شوند.

مبانی روانشناسی معامله گری

مدیریت احساسات

ترس، طمع، هیجان، اعتماد به نفس کاذب و عصبی بودن، همه احساسات معمولی هستند که توسط معامله گران در برخی مواقع تجربه می شوند. مدیریت احساسات در معامله گری می تواند تفاوت بین رشد روزافزون حساب یا از دست دادن تمام سرمایه را بارز نماید.

درک FOMO (ترس از جاماندن)

معامله گران باید FOMO یا “ترس از جا ماندن” را به محض ظهور شناسایی و سرکوب کنند. باوجود اینکه که این کار آسان نیست، ولی معامله گران باید به خاطر داشته باشند که همیشه معاملات دیگری وجود خواهد داشت که می توانند وارد آنها شوند. همچنین نباید فراموش کنند که فقط باید با سرمایه ای که می توانند با از دست دادن آن کنار بیایند معامله کنند.

ترس از جاماندن در روانشناسی معامله گری - روانشناسی معاملات

اجتناب از اشتباهات معاملاتی

در حالی که همه معامله گران بدون توجه به تجربه و پیشینه خود اشتباه می کنند، درک منطق ودلیل پشت این اشتباهات میتواند اثر مرکب آنها را محدود کند. برخی از اشتباهات رایج معاملاتی عبارتند از: معامله در بازارهای متعدد، اندازه نامناسب معاملات و لوریج بیش از حد.

غلبه بر طمع

طمع یکی از رایج ترین احساسات در میان معامله گران است و به همین دلیل سزاوار توجه ویژه است. هنگامی که حرص و طمع بر منطق غلبه می کند، معامله گران معاملات بازنده را دو برابر میکنند یا از لوریج بیش از حد برای جبران ضررهای قبلی استفاده میکنند. در حالی که گفتن آن آسان تر از انجام آن است، ولی برای معامله گران بسیار مهم است که بدانند چگونه طمع را هنگام معامله کنترل کنند.

اهمیت تداوم در معامله گری

معامله گران جدید اغلب تمایل دارند در هر زمان و هر کجا که وارد بازار می شوند به دنبال فرصت ها بگردند و بدون توجه به تفاوت های ذاتی در این بازارها، به سمت معامله در بازارهای مختلف سوق پیدا کنند. بدون یک استراتژی خوب که بر تعداد معدودی از بازارها متمرکز باشد، معامله گران باید انتظار مشاهده نتایج متناقض را داشته باشند. برای حل این مشکل باید یاد بگیرید که چگونه به طور مداوم معامله کنید.

نادیده گرفتن افسانه های معاملاتی

ما به عنوان انسان اغلب تحت تأثیر آنچه می شنویم قرار می گیریم. این موضوع در معامله گری نیز تفاوتی ندارد. شایعات زیادی در مورد معاملات وجود دارد مانند: معامله گران برای موفقیت باید حساب بزرگی داشته باشند یا اینکه برای سودآوری، معامله گران باید در بیشتر معاملات برنده شوند. این افسانه های معاملاتی اغلب می توانند به یک مانع ذهنی تبدیل شوند و افراد را از معامله باز می دارند.

برای کشف حقایق و دروغ های معاملات فارکس باید یادگیری فارکس را جدی بگیرید تا با حقایق این بازار آشنا شوید.

اجرای مدیریت ریسک

اهمیت مدیریت ریسک موثر را نمی توان به هیچ وجه نادیده گرفت. مزایای روانشناختی مدیریت ریسک بی پایان است. توانایی تعیین کسب سود و توقف ضرر، به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا نفس راحتی بکشند، زیرا درک می‌کنند که چقدر حاضرند برای رسیدن به هدف معاملاتی خود ریسک کنند. جنبه دیگر مدیریت ریسک شامل اندازه پوزیشن ها و مزایای روانی آن است.

چگونه ذهنیت یک معامله گر موفق را داشته باشیم

در حالی که تفاوت های ظریف زیادی وجود دارد که به موفقیت معامله گران حرفه ای کمک می کند، چند رویکرد رایج وجود دارد که معامله گران در همه سطوح می توانند به طور مداوم در استراتژی معاملاتی خاص خود پیاده کنند.

1) هر روز نگرش مثبت را به بازارها بیاورید. این ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما در واقعیت، حفظ نگرش مثبت هنگام سفته بازی در بازار فارکس، به خصوص پس از یک دوره زیان های متوالی، دشوار است. یک نگرش مثبت، ذهن شما را از افکار منفی که مانع از انجام معاملات جدید می شوند، دور نگه می دارد.

2) نفس (ego) خود را کنار بگذارید. بپذیرید که قرار است در معاملات اشتباه انجام دهید و حتی ممکن است معاملات زیانده بیشتری نسبت به معاملات سودده داشته باشید. این ممکن است خبر بدی به نظر برسد، اما با نظم و انضباط و مدیریت ریسک محتاطانه، هنوز هم می‌توان وزن معاملات سودده را از وزن معاملات زیانده بیشتر کرد و در نهایت ارزش حساب را افزایش داد.

3) به خاطر معامله، معامله نکنید. شما فقط می توانید آنچه را که بازار به شما طرح معامله گری می دهد، بگیرید. بعضی روزها ممکن است پانزده معامله انجام دهید و در موارد دیگر ممکن است یک معامله را برای دو هفته انجام ندهید. همه چیز بستگی دارد که در بازار چه اتفاقی می افتد و اینکه آیا معاملات مناسب- که با استراتژی شما همسو هستند – در بازار ظاهر می شوند یا خیر.

4) ناامید نشوید. این ممکن است شبیه به نکته اول به نظر برسد اما در واقع با افکار منفی ترک کلی معاملات سروکار دارد. بسیاری از مردم ورود به بازار فارکس را به عنوان یک طرح سریع ثروتمند شدن می بینند، در حالی که در واقع، بیشتر یک سفر پر ریسک در دنیای معاملات است. انتظار سریع ثروتمند شدن اغلب منجر به ناامیدی و بی حوصلگی می شود. به یاد داشته باشید که منظم بمانید و در مسیر باقی بمانید و به معاملات به عنوان یک سفر نگاه کنید.

ابزارها و تکنیک های روانشناسی معاملات

در تجارت آفرین ما یک کتابخانه کامل از محتوای اختصاصی آموزش فارکس داریم. برای کار روی موضوعات زیر کمی وقت بگذارید:

  • تمام ویدئوهای آموزش رایگان فارکس تجارت آفرین را تماشا کنید.
  • کار خود را با حساب آزمایشی شروع کنید و تفاوت بین حساب آزمایشی و واقعی فارکس را درک کنید.
  • این 5 نکته مهم برای موفقیت در بازار فارکس را جدی بگیرید.
  • با یادگیری روش های سفارش گذاری ضررهای خود را محدود کنید.

سئوالات متداول

مفهوم روانشناسی معامله گری چیست؟

روانشناسی معامله گری اصطلاحی گسترده است که شامل تمام عواطف و احساساتی است که یک معامله گر معمولی هنگام معامله با آنها روبرو می شود. برخی از این احساسات مفید هستند و طرح معامله گری باید آنها را در آغوش گرفت در حالی که برخی دیگر مانند ترس، حرص، عصبانیت و اضطراب باید مهار شوند.

FOMO در روانشاسی معاملات به چه معناست ؟

FOMO یا Fear Of Missing Out به معنی ترس از جاماندن است. این احساسات زمانی در یک معامله گر بوجود می آید که احساس میکند در حال عقب ماندن از دیگران در یک معامله است. این عامل روانشناسی از جمله عوامل منفی در تریدینگ بشمار میرود.

چگونه مدیریت ریسک را در بازار فارکس اجرا کنیم ؟

مدیریت ریسک یا مدیریت سرمایه یکی از مهمترین عوامل برای موفقیت در بازار فارکس است. در تجارت آفرین ما یک کتابخانه کامل از محتوای اختصاصی مربوط با یادگیری فارکس داریم که با خواندن آنها میتوانید روش های مدیریت ریسک را بیاموزید.

طرح معامله گری

در آموزش فارکس همواره داستان موفقیت معامله گران بزرگ انگیزه بخش بوده است.معامله‌گران خودساخته‌ای که چارچوب‌ها را شکستند و به سطوح عالی رسیدند.

سال جدید فرصت بسیار خوبی برای تعیین اهداف آینده، طرح نقشه و تقویت روحیه است. و چه چیزی بیشتر از داستان موفقیت دیگران می‌تواند الهام‌بخش باشد؟ بازار فارکس جایی است که در آن هر چیزی ممکن است. در این مقاله ۵ داستان از معامله‌گران مشهوری آورده شده است که هر یک پیش‌زمینه کاملا متفاوتی با دیگری دارد، اما همگی در یک مورد اشتراک دارند: موفقیت.

ادوارد آرتور سیکوتا: پدر سیستم‌های معاملاتی

این شخص اولین معامله خود را در سن ۵ سالگی انجام داد! کودکی از یک خانواده مهاجر که هلند را به مقصد امریکا ترک کرده بودند، یک مدال طلایی رنگ را در ازای پنج ذره‌بین با همسایه خود معامله کرد.

سیکوتا به عنوان پدر سیستم‌های معاملاتی شناخته می‌شود. در دهه ۱۹۷۰ میلادی که فعالیت معامله‌گری خود را آغاز کرد، مجذوب ایده وجود یک ماشین چاپ پول مکانیکی خودکار و تحلیل تکنیکال شده بود.

او یک الگوریتم مکانیکی برای سیستم‌های معاملاتی طراحی و از کدنویسی کامپیوتری برای معاملات خود استفاده کرد. سودی که در حساب یکی از مشتریان خود بدست آورد همچنان رکورد بزرگی محسوب می‌شود. این مقدار سودی که او با استفاده از یک ربات معامله‌گری در فاصله سال‌های ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۸ ثبت کرد به بیش از ۲۵۰۰۰۰ درصد رسید. یعنی مشتری سیکوتا از ۵۰۰۰ دلار سرمایه، ۱۵ میلیون دلار بدست آورده بود. این نتیجه نمی‌تواند تصادفی و از روی شانس باشد، بلکه حاصل یک الگوریتم حساب شده بود.

قوانینی که من در انجام معاملات رعایت می‌کنم عبارتند از: ۱- کاهش ضرر ۲- حداکثر استفاده از معاملات موفق ۳ – پایین نگه داشتن حجم معاملات ۴ – پیروی از قوانین، بدون چون و چرا ۵ – اطلاع از زمانی که باید از قوانین سرپیچی کرد.

اِد سیکوتا

درباره اِد سیکوتا بیشتر بخوانید

اینگِبورگا موتز: مادربزرگ میلیون دلاری

اگر اِد سیکوتا در سن ۵ سالگی معامله‌گری را شروع کرده، موتز نماینده طیف سنی دیگری در بازار فارکس است. بعضی مادربزرگ‌ها مشغول کیک‌پزی هستند و بعضی دیگر به قصد میلیونر شدن معامله می‌کنند.

اینگبورگا موتز یک میلیونر مسن ۹۶ ساله است که حداقل ۱۵ سال پیش تنها یک بیوه عادی آلمانی بود. اما امروز یکی از شخصیت‌های شناخته شده آلمان محسوب می‌شود.

او در یک خانواده فقیر متولد شد و به قصد فرار از فقر و فلاکت، خیلی زود در سن ۱۷ سالگی ازدواج کرد، اما برخلاف تصور چندان از بند تنگدستی رها نشد. تا سن ۷۵ سالگی مجبور بود برای دریافت هر مارک آلمان به همسرش التماس کند. هرگاه قصد داشت به کاری مشغول شود، شوهرش مانع می‌شد و او را زنیکه پیر احمقی خطاب می‌کرد که عرضه پول درآوردن ندارد. اما یک روز که به شدت عصبانی شد گفت: “اگر فکر می‌کنی از عهده هیچ کاری برنمی‌آیم، می‌روم و در بازار معامله می‌کنم”. و این یک دروغ نبود.

پس از درگذشت همسرش، ۱۰۰۰ سهم از شرکتی را پیدا کرد که او تمام این مدت در آن کار می‌کرده. تصمیم گرفت جسارت به خرج دهد و ریسک کند و برای همیشه به فقر و بدبختی خود خاتمه دهد. تصمیم کاملا درستی گرفته بود. این خانم مسن و پرانرژی در طول ۸ سال ابتدایی معامله‌گری بیش از ۵۰۰٫۰۰۰ یورو بدست آورد.

شیوه معامله‌گری او ستودنی است. او از هیچ یک از ابزار و سیگنال‌های معاملاتی و اینترنت استفاده نمی‌کند. هر آن چیزی که باید بداند را از روزنامه‌ها می‌خواند. اگر کنجکاو و علاقمند هستید که بدانید چطور این روش معاملاتی برای این خانم مسن میلیون‌ها یورو عایدی داشته، کتاب او تحت عنوان “کارآگاه بازار سهام” را جستجو کنید

ارزان بخرید، گران بفروشید.

اینگبورگا موتز

درباره اینگِبورگا موتز بیشتر بخوانید

نسیم طالب: قوی سیاه بازار

این شخص یکی از جالب‌ترین و بحث‌برانگیزترین نظریه‌های دنیای معامله‌گری را ارائه کرده است: تئوری قوی سیاه، یا نظریه اتفاقاتی که وقوع آن‌ها بسیار غیرمحتمل است.

او در لبنان و در خانواده‌ای معتقد به اصول ارتدکس یونانی متولد شد. طالب حرفه معامله‌گری را پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه پاریس آغاز کرد. هرچه بیشتر به مطالعه آمار می‌پرداخت، بیشتر متقاعد می‌شد که تمام سیستم‌ مالی مانند یک بشکه دینامیت است که هر لحظه آماده انفجار است.

او با انتشار کتابی تحت عنوان “قوی سیاه” به شهرت رسید. مطابق اظهارات طالب، تقریبا تمام اتفاقاتی که می‌توانند تاثیر مهمی بر بازار داشته باشند، کاملا غیر قابل پیش‌بینی هستند. بسیاری از معامله‌گران از داده‌های گذشته برای پیش‌بینی آینده استفاده می‌کنند، اما گذشته هیچ اطلاعاتی درباره آنچه در آینده رخ خواهد داد، در اختیار قرار نمی‌دهد. بوقلمونی که در طول ۱۰۰۰ روز به خوبی تغذیه شده، پیش‌بینی نمی‌کند که در روز ۱۰۰۱اُم برای شام روز شکرگزاری قربانی شود، اما این اتفاق می‌افتد. قربانی شدن بوقلمون در روز ۱۰۰۱اُم، قوی سیاه آن محسوب می‌شود، اما نه برای قصاب. بنابراین، مدیریت ریسک رایجی که توسط سازمان‌های دولتی و شرکت‌ها استفاده می‌شود، به کلی عبث و بی‌فایده است. این نظریه پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ محبوبیت بیشتری پیدا کرد.

از آنجائیکه استراتژی طالب به عنوان یک معامله‌گر براساس حفاظت و حراست سرمایه‎‌گذاران در برابر بحران‌ها و بهره‌برداری از حوادث نادر است، بنابراین او سعی دارد سود‌های کلانی بدست آورد. مانند آنچه در دوشنبه سیاه مورخ ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷ رخ داد: میانگین صنایع داو جونز به اندازه ۲۲٫۶ درصد سقوط کرد و طالب در نتیجه این اتفاق ۴۰ میلیون دلار بدست آورد.

من می‌دانم که تاریخ مقهور و مغلوب حادثه‌ای غیرمنتظره خواهد شد، اما نمی‌دانم آن اتفاق چه خواهد بود.

نسیم طالب

درباره نسیم طالب بیشتر بخوانید.

جورج سوروس: مردی که بانک انگلستان را به زانو درآورد

سوروس شاید یکی از مشهورترین معامله‌گران تاریخ باشد. در یک خانواده مجارستانی یهودی متولد شد و به زحمت از اشغال نازی‌ها نجات پیدا کرد. در طول تحصیل برای تامین مخارج خود، به عنوان باربر راه‌آهن و گارسون کلوپ‌های شبانه کار می‌کرد.

پس از مهاجرت به نیویورک و فعالیت در تعدادی بروکرهای وال‌استریت، زندگی واقعی این نابغه مالی آغاز شد. او شهرت خود را به عنوان کسی که توانست بانک انگلستان را در سال ۱۹۹۲ طی یک معامله بزرگ فروش پوند به زانو درآورد، کسب کرده است. او فقط در یک شب، یک میلیارد دلار بدست آورد.

سوروس همچنین به جهت فعالیت‌های خیرخواهانه و بشردوستانه نیز شناخته شده است. این میلیاردر با تقوا و فضیلت، با استفاده از ثروت خود بنیاد جامعه باز را با شبکه‌ای از شرکا و پروژه‌ها در ۱۰۰ کشور در سرتاسر جهان تاسیس کرده است.

مجله فایننشال تایمز در سال ۲۰۱۸ آقای سوروس را به عنوان “شخص سال” معرفی نمود. این مجله بیان می‎کند که این انتخاب صرفا به دلیل دستاوردهای سوروس انجام نگرفته، بلکه به علت ارزش‌هایی است که او به عنوان یک فیلسوف و نیکوکار خلق می‌کند.

پیش از آنکه تاجر باشم، یک انسان بودم.

جورج سوروس

درباره جورج سوروس بیشتر بخوانید

ریچارد دِنیس: سلطان بورس

سرگذشت دنیس از آن دسته داستان‌های افسانه‌ای حرفه معامله‌گری است که می‌تواند همچنان الهام‌بخش باشد و معامله‌گران را تحت تاثیر قرار دهد. ریچارد دنیس را مردی ثروتمند، نابغه و از پیشگامان معامله‌گری کالاها می‌شناسند.

او در جنوب شیکاگو و در یک خانواده نسبتا فقیر ایرلندی متولد شد. در سن ۱۷ سالگی به عنوان مجری سفارشات در بورس کالای شیکاگو آغاز به کار کرد و در عرض تقریبا ده سال توانست ۱۶۰۰ دلاری را که قرض کرده بود، در سن ۲۳ سالگی از طریق معامله‌گری کالا‌ها به ۲۰۰ میلیون دلار تبدیل کند.

او همچنین بواسطه آزمایش لاک‌پشت‌های خود نیز معروف است، که در آن او به مدت دو هفته آموزش گروهی از معامله‌گران را به عهده گرفت. هنگامی که آزمایش او ۵ سال بعد به اتمام رسید، براساس گزارشات لاک‌پشت‌های او مجموعا ۱۷۵ میلیون دلار سود کسب کرده بودند.

دنیس یک معامله‌گر در جهت روند بود. او ترجیح می‌داد که یک روند را شناسایی کند و مرتب در جهت آن و با اهرم‌های بالا وارد معامله شود و در این صورت اگر بخت یار باشد، صاحب ثروت عظیمی خواهید شد.

وقتی وارد معامله‌ای می‌شوید، برای آن دلیلی دارید و باید بقدری در آن معامله باقی بمانید که دیگر آن دلیل وجود نداشته باشد.

ریچارد دنیس

درباره ریچارد طرح معامله گری دنیس بیشتر بخوانید.

از فقر به ثروت می‌تواند داستان هر فردی باشد

هر معامله‌گری داستانی متفاوت و مختص به خود را دارد. همه آن‌ها فراز و نشیب‌هایی را تجربه می‌کنند، اما نقطه اشتراک تمام آن‌ها در قدرت عزم و اراده است، اینکه همگی در برابر شکست‌ها و تلخی‌ها ایستادگی می‌کنند و در نهایت به موفقیت می‌رسند. نتیجه اخلاقی داستان موفقیت همه معامله‌گران یکسان است: هنوز چیزی تمام نشده و راه ادامه دارد، مگر اینکه بخواهید تسلیم شوید. یکی از داستان‌های آینده می‌تواند متعلق به شما باشد!

ده توصیه از نایل فولر‬‎ برای معامله گران مبتدی

به عنوان یک معامله گر مبتدی بازارهای جهانی شما به راحتی می توانید سرمایه خود را از دست داده، سر در گم بوده و یا توسط بمباران اطلاعاتی که در مورد معامله گری در اینترنت وجود دارد احاطه شوید. بهترین کار برای انجام این است که عجله نکنید و یاد بگیرید که چگونه به طور صحیح از حرفه ای های با تجربه آموزش ببینید.

ده توصیه از نایل فولر‬‎ برای معامله گران مبتدی

1-ابتدا مبانی را بیاموزید:
بسیاری از معامله گران آماتور سعی میکنند بدون هیچ پیش زمینه و دانشی در مورد بازاری که درآن معامله میکنند وارد شوند. برای ایجاد یک پایه محکم معامله گری شما باید وقت صرف کنید تا بدانید که بازاری که در آن کار میکنید چگونه کار میکند و یک فهم درست از همه اصطلاحات آن داشته باشید.

2-یک استراتژی معامله گری را یاد بگیرید و به آن پایبند باشید:
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که میبینم معامله گران آماتور بارها و بارها آن را تکرار میکنند تغییر دادن مکرر روش معاملاتی میباشد. اگر شما یک منطق و روش معامله گری عمومی مانند روش پرایس اکشن من دارید شما باید قبل از انجام هر کاری آن را یاد گرفته و در آن مهارت داشته باشید.

اگر فکر میکنید که با تغییر زیاد استراتژی و روش معاملاتی به یک جام شراب در معامله گری خواهید رسید بدانید که این یک امیدواری اشتباه است که منجر به غیر منطقی عمل کردن و از دست دادن سرمایه شما خواهد شد. بنابراین به خاطر چند ضرر روش خود را عوض نکنید.
هر روشی در تعداد مشخصی از معاملات دارای اشتباهاتی نیز میباشد که کاملا طبیعی است و جزیی از معامله گری میباشد. شما نباید اجازه دهید که معاملات بازنده تاثیر زیادی روی شما بگذارند و شما واقعا برای بهتر شدن در معامله گری به نظم و انضباط فوق العاده سختی نیاز دارید.

3-غرق اطلاعاتی نشوید:
خیلی ساده است که به عنوان یک آماتور غرق در اطلاعلات و سیستمهای معاملاتی شویم و این کار در ابندا برای همه ما اتفاق افتاده است. بهترین راه برای محدود کردن یا اجتناب از آن پیدا کردن یک مربی یا کسی است که بتوانیم از او یاد بگیریم و موفقیت های او را دنبال کنیم.

4-از اینکه معامله ای در خلاف جهت شما طرح معامله گری حرکت کند واهمه ای نداشته باشید:
این خیلی مهم است برای اینکه اکثرمعامله گران مخصوصا اماتورها با دیدن نشانه های اولیه از حرکت قیمت در خلاف جهت آنها دچار ترس و عکس العمل شدید میشوند. این مشکل در حساب واقعی بسیار بیشتر از حساب مجازی میباشد که به علت تفاوت احساس در آنهاست بهر حال این یک مشکل است و نیاز به راه حل دارد.
حرکت بازار در خلاف جهت شما طبیعی است. من معاملاتی داشته ام که تا 5 پیپی (فراچارت: پیپ واحد نوسان است منظور نویسنده یعنی مقدار خیلی کمی به حد ضرر من مانده بود) حد ضرر رفته و پس از آن برگشته و سود زیادی نصیبم کرده است اگر من میترسیدم و پوزیشن خود را قبل از فعال شدن حد ضرر میبستم نه تنها ضرر میکردم بلکه سود زیادی هم از دست میدادم پس این دلیل اصلی میباشد که چرا باید بگذارید بازار حرکت خود را بکند و تنها به این دلیل که در خلاف جهت شما حرکت کرده است معاملات خود را نبندید.

این واقعا بسیار ساده است حد ضرر خود را به طور منطقی و در جای امنی قرار دهید حجم معاملات خود را مدیریت کنید و ریسک دلاری شما مقداری باشد که با از دست دادن آن مشکلی نداشته باشید و اجازه دهید معامله پیش برود معاملات خود را خیلی جزیی مدیریت نکنید فقط اجازه دهید بازار کار خود را بکند شما هم بروید سراغ تفریح و استراحت خود و روز بعد معاملات خود را بررسی کنید. گاهی هیچکاری نکردن با پوزیشن ها بهترین حرکت است.

5-تمرکز بر پرایس اکشن (حرکات قیمت):
شاید باورتان نشود ولی زمانی بود که مردم بدون رایانه معامله میکردند میدانم باورش سخت است ولی واقعیت دارد. به نظر شما چطور آن کار را انجام میدادند؟
مطمئنا توسط مکدی ار اس ای استوکاستیک و برخی سیستم های اتومات معامله گری نبوده است بلکه توسط پرایس اکشن بوده است. (فراچارت: نایل فولر از مربیان و معامله گران سبک پرایس اکشن است) آنها حرکات قیمت را از روی تابلو های بزرگ میخواندند و تفسیر میکردند. آنها در مورد تغییرات قیمت یا حرکات قیمت بحث میکردند. این روش تنها روش طبیعی معامله گری از سال 1700 میلادی زمانیکه معامله گران برنج ژاپنی نمودار های شمعی را برای پیش بینی تغییرات در قیمت برنج استفاده میکردند.
کاربردی است خیلی سخت نکنید قضیه را.
استراتژی شخصی پرایس اکشن براحتی برای من کار میکند و اگر شما به نکات من توجه کنید مطمئنا برای شما هم کاربردی خواهد شد. هیچ نیازی به شلوغ کردن ذهن و نمودار خود با اندیکاتور ها و خبر های مختف نیست. من هرگز این کار را انجام نمیدهم و شما هم نکنید زیرا هم اتلاف وقت و انرژی ذهنی و همچین باعث از دست رفتن سرمایه شما خواهد شد

6-واقع بین باشید:
شاید سخت ترین و در عین حال مهمترین نکته برای معامله گران مبتدی واقع بین بودن آنها باشد. من متاسفم اما باید به شما بگویم که شما نمیتوانید شغل خود را رها کرده و با یک حساب 2 هزار دلاری به ساحل بروید. اگر سایت و یا فردی همچین چیزی را به شما گفت شما باید از آنها دوری کنید زیرا آنها کلاهبردار هستند و هیچ سرنخی از انچه در موردش صحبت میکنند ندارند.

آیا شما میتوانید مقدار زیادی پول از راه معامله گری در بازار کسب کنید؟
بله مطمئنا
شاید هیچ حرفه دیگری در دنیا همچین پتانسیل بالایی مانند معامله گری نداشته باشد اما هزینه زیادی باید پرداخت و کار آسانی نیست حد اقل از نظر ذهنی آسان نیست. شما با انواع مختلفی از تله های ذهنی و اشتباهات عمدی در راه معامله گری روبرو خواهید شد. واقع بینی چیزی است که شما را در مسیر موفقیت در معامله گری قرار میدهد.

7-بیش از حد معامله نکنید:
به آرامی و با ثبات در معامله گری پیروز میشوید میدانم کمی کلیشه ای است ولی درست است. معامله گری با تناوب بالا شما را به دنیای اشتباهات احساسی در معامله گری میبرد که ممکن است حساب شما را از بین ببرد و عزت نفس شما را خدشه دار کند.

8-بر روی نمودار های روزانه تمرکز کنید:
شما قبل از هر کاری باید یاد بگیرید که چگونه با پرایس اکشن در تایم فریم روزانه تحلیل کنید. این تایم فریم، تایم فریم مادر است در تحلیل تکنیکال که باید در اولویت تحلیل شما باشد.

9-حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار ندهید:
این خیلی مهم است ومعامله گران سرمایه زیادی از دست میدهند تا این نکته را بفهمند شما باید حد ضرر خود را در فاصله امنی از نقطه ورود خود قرار دهید. اگر شما حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار دهید قبل از اینکه شانس داشته باشید که بازار در جهت شما حرکت کند از بازار خارج خواهید شد. به عبارت دیگر ایده معاملاتی شما شاید درست باشد ولی بخاطر اینکه حد طرح معامله گری ضرر شما خیلی نزدیک بود قبل از نوسان خاصی از بازار خارج شدید.

10-بدون آموزش وارد نشوید:
همیشه برای من جالب بوده است که چگونه بعضی از افراد بدون آموزش و تمرین میخواهند سرمایه خود را در معرض ریسک قرار دهند و پس ازانکه مقداری از پول خود را از دست دادند تصمیم میگیرند که آموزش ببینند. مانند این است که بدون آموزش خلبانی هواپیما برانیم که منجر به صدمه دیدن و مرگ خواهد شد و پس از آنها شما تصمیم خواهید گرفت که آموزش ببینید.

بیشتر معامله گران کار مشابهی را با حسابشان میکنند مانند آنها نباشید. سرمایه خود را در ابتدا صرف اموزش بکنید قبل از هرچیزی یاد بگیرید که درست معامله کنید و پس از ان پول برای شما جذاب خواهد شد. قبل از آموزش خلبانی خلبانی نکنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.