استوکاستیک و واگرایی


آموزش اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)

اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) برای اولین بار توسط جرج لین مطرح شده است و به تخمین قیمت بسته شدن و دامنه نوسان قیمت در یک بازه زمانی مشخص می پردازد. هدف اسیلاتور استوکاستیک این است که با مقایسه قیمتهای بسته شدن در بازده زمانی دلخواه، نقاط استوکاستیک و واگرایی بازگشتی را پیش بینی ‌کند.

آموزش اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)

آموزش اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)

معرفی اندیکاتور استوکاستیک

اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) برای اولین بار توسط جرج لین مطرح شده است و به تخمین قیمت بسته شدن و دامنه نوسان قیمت در یکب بازه زمانی مشخص می پردازد. هدف اسیلاتور استوکاستیک این است که با مقایسه قیمت‌های بسته شدن در بازده زمانی دلخواه، نقاط بازگشتی را پیش‌بینی ‌کند. انتخاب نوع بازه زمانی و تایم فریم هم در این اندیکاتور می‌تواند به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و… باشد و بیشتر بستگی به معامله‌گر و دید معاملاتی فرد دارد.
این اندیکاتور بر این مبنا پایه‌گذاری شده است که در یک روند صعودی، قیمت‌های پایانی (بسته شدن) تمایل دارند که به سمت بالاترین قیمت‌های دوره حرکت کنند و در روند نزولی، قیمت‌های پایانی متمایل به سمت پایین‌ترین قیمت‌های دوره هستند. اندیکاتور استوکاستیک با سایر اندیکاتور های تکنیکال تفاوت دارد، زیرا ورودی‌های آن از حجم معاملات و قیمت پیروی نمی‌کند، بلکه ورودی‌های استوکاستیک بر اساس سرعت و جهت روند بازار می‌باشد.
اندیکاتور استوکاستیک از دو خط %K و %D تشکیل شده است. اهمیت خط %D بیشتر از خط %K است و اخطارهای خرید و فروش را خط %D صادر می‌کند. خط %K نشان دهنده مقدار واقعی نوسان‌ساز برای هر دوره زمانی و خط %D منعکس کننده میانگین حرکت سه روزه ساده است. تقاطع این دو خط به عنوان سیگنال در نظر گرفته می‌شود.

اضافه کردن اندیکاتور استوکاستیک به چارت متاتریدر
برای اضافه کردن اندیکاتور استوکاستیک به نمودار مطابق تصویر زیر عمل می‌کنیم. ابتدا در منوی بالای متاتریدر (MT4) گزینه insert را کلیک کنید و سپس مراحل را مطابق شکل زیر پیگیری کنید تا اندیکاتور استوکاستیک روی چارت قرار بگیرد.

آموزش اندیکاتور استوکاستیک – برای اضافه کردن اندیکاتور استوکاستیک در متاتریدر کافی است طبق این تصویر عمل کنید.

بعد از انتخاب گزینه اسیلاتور استوکاستیک پنجره زیر باز می شود که می توانید دوره اندیکاتور و رنگ خطوط را تعیین کنید:

سعی کنید از تنظیمات پیش فرض اندیکاتور استوکاستیک استفاده کنید

در نتیجه اندیکاتور برروی چارت ظاهر می شود:

اندیکاتور استوکاستیک Stochastic در MT4

سیگنال خرید و فروش

آموزش اندیکاتور استوکاستیک – موقعیت خطوط K% و D% برای سیگنال یابی اهمیت دارند

طبق نمودار بالا، در اندیکاتور استوکاستیک زمانی که خط %K به زیر خط %D عبور می‌کند، می‌توان گفت سیگنال فروش صادر شده است و همین طور زمانی که %K به بالای %D عبور می‌کند، می‌تواند نشانگر سیگنال خرید باشد. از این رو محل تقاطع این دو خط سیگنال فروش یا خرید به شمار می‌رود. هم چنین استوکاستیک به شما این امکان را می‌دهد که زمان ورود بازار به منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش را پیدا کنید و نسبت به معامله فروش یا خرید اقدام کنید. یعنی زمانی که قیمت در نقطه اشباع خرید قرار دارد، اقدام به فروش و هنگامی‌که در نقطه اشباع فروش هست، اقدام به خرید نمایید. اما نکته‌ای که باید در نظر گرفته شود این است که بعد از ورود بازار به منطقه اشباع خرید، باید منتظر تغییر حرکات صعودی به نزولی بمانید. همیشه به یاد داشته باشید که اندیکاتورهای تکنیکال به تنهایی کاربردی ندارند و باید برای بالا بردن دقت کار آن‌ها از سایر تئوری‌های تکنیکال هم استفاده کنید.

به عنوان مثال روز ۱ ماه مه، اندیکاتور استوکاستیک وارد منطقه اشباع خرید شده است. جفت ارز EURUSD در واکنش به نرخ رُند ۱٫۱۰۰۰ دلاری پین بار نزولی تشکیل داده است. ورود اندیکاتور به محدوده اشباع خرید و شکل گیری کندل بازگشتی نزولی، نشانه ای از شروع حرکات نزولی جدید می‌باشد. در ادامه خط %K به زیر خط %D عبور کرده و از محدوده اشباع خرید خارج شده است. در این راستا سیگنال بازگشتی EURUSD عمل کرده و بازار سقوط کرده است.

سیگنال های خرید و فروش اندیکاتور استوکاستیک Stochastic

بدین ترتیب، زمانی که اندیکاتور استوکاستیک وارد منطقه اشباع خرید یا فروش می‌شود، انتظار می‌رود که شاهد تغییر جهت بازار باشیم. هم چنین اگر سیگنال پرایس اکشن هم سو با اندیکاتور تشکیل شود، می‌توان گفت سیگنال فروش یا خرید قوی صادر شده است.

واگرایی با نمودار قیمتی

واگرایی
اگر اوج یا کف‌های قیمتی تشکیل شده در بازار توسط اوج یا استوکاستیک و واگرایی کف‌های خط %K تائید نشوند، می‌گوییم که بازار واگرایی دارد. واگرایی دو نوع است. واگرایی صعودی که در آن بازار کف‌های قیمتی پایین‌تری ثبت می‌کند، اما در عین حال خط %K متناظر با آن کف‌های قیمتی بالاتری را ثبت می‌کند. کف قیمتی پایین‌تری که در نمودار تشکیل می‌شود نشانگر روند نزولی فعلی بازار است، اما کف قیمتی متناظر با آن که در خط %K تشکیل شده و بالاتر از کف قبلی است نشان می‌دهد که قدرت فروشندگان کاهش یافته است. زمانی که این واگرایی‌ها در نقاط اشباع (اشباع خرید و اشباع فروش) به وجود می‌آیند، واگرایی اعتبار بیشتری خواهد داشت.
به عنوان مثال در نمودار چهارساعته، EURUSD وارد منطقه اشباع فروش شده بود. ورود به این منطقه می‌تواند نشانه‌ای از سیگنال خرید باشد. هم چنین وجود واگرایی بین کف‌های قیمتی بازار و کف‌های قیمتی نمودار، نشانه دیگری از تضعیف حرکات نزولی بازار است. در ادامه خط %K به بالای خط %D عبور کرده و جفت ارز تقویت شده است.

واگرایی اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) با نمودار قیمتی

شکل زیر نمودار چهارساعته USDCAD است که شاهد واگرایی دیگری در اندیکاتور استوکاستیک هستیم و جفت ارز بعد از اتمام روند صعودی خود، سقوط کرده است.

اسیلاتور (Oscillator) چیست؟ معرفی بهترین اسیلاتورها برای معامله رمزارز

اسیلاتور چیست

در دنیای معاملاتی پی بردن به روند بازار و کشف نقاط مناسب ورود و خروج، برای تریدرها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما به راستی با توجه به مارکت بزرگ و پرنوسان کریپتو کارنسی، تمام معامله‌گران از خرید ارز دیجیتال خود سود می‌برند؟ قطعاْ این طور نیست. به همین دلیل افراد با تجربه از ابزارهایی کمکی جهت شناخت بهتر شرایط بازار کمک می‌گیرند. یک نمونه از این ابزارها، اسیلاتور یا نوسان ساز نام دارد که در این مقاله قصد داریم به معرفی و نحوه استفاده از آن در بازار رمزارزها بپردازیم.

اسیلاتور چیست؟

اسیلاتور (Oscillator) یا نوسان ساز، شاخصی نموداریست که در تشخیص شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی در بازارهای مالی به ما کمک می‌کند. امروزه اکثر کاربران حوزه کریپتو اسیلاتورها را در مواردی همچون: تشخیص حداکثر دامنه نوسانات، واگرایی و نقاط ورود و خروج به کار می‌گیرند. اسیلاتورها به نوبه خود از درجه اطمینان بالایی برخوردارند، اما نباید فراموش کنیم که در معاملات هیچ ابزاری ۱۰۰٪ تضمینی و کارآمد نیست. به طور کلی هر اسیلاتور دارای دو باند (کرانه بالا و کرانه پایین) است که یک شاخص روند (اندیکاتور) بین این محدوده نوسان می‌کند. با تحلیل نوسانات این شاخص، معامله‌گر متوجه شرایط بازار خواهد شد. برخی از رایج‌ترین انواع اسیلاتور عبارتند از:

  • استوکاستیک (stochastic)
  • قدرت نسبی (RSI)
  • شاخص کانال کالا (CCI)
  • اسیلاتور AO
  • اسیلاتور مومنتوم (Momentum)

سرمایه‌گذاران، نوسان سازها را یکی از مهم‌ترین ابزارها برای درک بازار می‌پندارند، اما ابزارهای تکنیکال دیگری هم وجود دارد که به آنها در بررسی معاملات کمک می‌کند، مانند مهارت چارت خوانی و اندیکاتورهای تکنیکال. در ادامه به نحوه استفاده از اسیلاتور و معرفی شناخته‌شده‌ترین آنها در معاملات ارز دیجیتال خواهیم پرداخت.

نحوه استفاده از اسیلاتور

استفاده از اسیلاتور توسط یک تریدر

برای استفاده از هر اسیلاتور (نوسان ساز)، ابتدا باید دو محدوده را برای آن تعریف کنیم. سپس، با قرار دادن این ابزار بین این دو بازه، اسیلاتور نوسان کرده و یک شاخص روند ایجاد می‌کند. معامله‌گران با بررسی نوع نوسانات این شاخص، به شرایط بازار پی خواهند برد. به زبان ساده هنگامی که معامله‌گر ببیند اسیلاتور به سمت مقادیر بالاتر حرکت می‌کند، متوجه می‌شود دارایی او در حالت اشباع خرید است. در طرف مقابل، زمانی که اسیلاتور به سمت مقادیر پایین‌تر حرکت کند، او دارایی خود را در حالت اشباع فروش در نظر می‌گیرد. عموماً تحلیلگران از نوسان ساز زمانی استفاده می‌کنند که قادر به تشخیص روند قیمت نباشند. (برای مثال زمانی که چارت قیمتی یک ارز به صورت افقی است).

تحلیل نوسانات اسیلاتور

سیگنال های اسیلاتور

تریدرها در تحلیل تکنیکال، یک Oscillator را در مقیاسی بین۰ تا ۱۰۰ درصد اندازه‌گیری می‌کنند؛ جایی که قیمت پایانی نسبت به محدوده قیمت کل برای تعداد مشخصی از کندل‌ها در چارت نمایان است. هنگامی که بازار در یک محدوده خاص معامله می‌شود، اسیلاتور نوسانات قیمت را دنبال می‌کند. در این حالت اگر دامنه نوسانات از ۷۰ تا ۸۰ درصد محدوده قیمت کل تعیین شده فراتر رود، شرایط اشباع خرید را به ما نشان می‌دهد که به معنای فرصت فروش است. در مقابل از رسیدن نوسانات به زیر ۳۰ تا ۲۰ درصد، به معنای اشباع فروش و فرصتی برای خرید یاد می‌شود.

تا زمانی که قیمت یک ارز در محدوده تعیین شده اسیلاتور باقی بماند، سیگنال‌های دریافتی معتبر هستند. اما هنگامی که یک شکست قیمتی (بریک اوت) رخ دهد، این سیگنال‌ها ممکن است گمراه‌کننده شوند. تحلیلگران بریک اوت و پولبک را عامل یک سویه شدن بازار یا شروع یک روند جدید قلمداد می‌کنند و در این استوکاستیک و واگرایی شرایط نوسان ساز ممکن است برای مدت طولانی در محدوده اشباع خرید یا فروش باقی بماند.

معرفی برخی اسیلاتورهای بازار کریپتو

از مهم‌ترین انواع اسیلاتورها در بازار کریپتو می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. اسیلاتور یا نوسان ساز استوکاستیک (Stochastics)

اسیلاتور استوکاستیک و چارت قیمت

این اسیلاتور مبتنی بر مقایسه بهای یک دارایی در محدوده قیمتی و زمانی خاص است. این ابزار با سیگنال‌هایی که بر اساس همگرایی و واگرایی در نقاط بی‌نهایت ایجاد می‌کند، در تعیین نقاط برگشت احتمالی قیمت موثر است. این همگرایی/واگرایی توسط ۲ خط (بین سطوح ۰ تا ۱۰۰) تشکیل می‌شود که بیانگر تحرکات قیمت در یک بازه زمانی مشخص است. بنابراین عبور از هر دو این خط چیزیست که ما از آن به عنوان سیگنال خرید یا فروش یاد می‌کنیم.

هرچند هر معامله‌گر باتجربه‌ای حرکت بازار را می‌تواند تنها با نگاه کردن به نمودار دریابد. با این حال، اسیلاتور Stochastic تحلیل قیمت را برای ما بسیار آسان‌تر کرده است. همانطور که در تصویر بالا ملاحظه می‌کنید، EURUSD در یک روند صعودی پایدار باقی مانده است. اما از هفته دوم ژوئن ۲۰۲۰ روند صعودی تحلیل رفته و قیمت به تدریج به سمت خط روند در حال کاهش است. در همان زمان، اسیلاتور استوکاستیک هم در حال کاهش بوده و تا پایان ژوئن به عدد ۲۲ رسید. این یک واگرایی صعودی و یک فرصت خرید قلمداد می‌شود.

۲. اسیلاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)

اسیلاتور شاخص قدرت نسبی و چارت قیمت

نوسان ساز شاخص قدرت نسبی یکی از شناخته‌شده‌ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که روند حرکت یک دارایی را به ما نشان می‌دهد. این Oscillator با تشخیص نیروی افزایشی یا کاهشی در پس قیمت یک دارایی (در یک زمان معین) برای تشخیص رشد یا سقوط بهای یک ارز به‌کار می‌رود. RSI درست مانند استوکاستیک بین مقادیر ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است. با این حال، سطح اشباع خرید و فروش در روندهای صعودی روی ۷۰ و در روندهای نزولی روی ۳۰ تعیین می‌شود.

بهترین راه استفاده از RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه باشیم و بعداً فرصت‌های ورود به بازار را بیابیم. برای انجام این کار، به جای تمرکز روی سطح ۵۰، می‌توانیم دو خط اضافی ۴۰ و ۶۰ را (مطابق شکل بالا) در پنجره RSI ترسیم کنیم. بنابراین زمانی که RSI به سطوح ۴۰ و ۶۰ رسید، سطوح حمایت و مقاومت پیدا می‌شود.

۳. اسیلاتور شاخص کانال کالا (CCI)

اسیلاتور CCI

اسیلاتور شاخص کانال در اصل نیروی پشت هر حرکت قیمت را اندازه‌گیری و بر اساس آن روندهای صعودی یا نزولی را مشخص می‌کند. این ابزار با مقایسه قیمت فعلی و قیمت‌های قبلی یک ارز، میزان قدرت یک روند را مشخص می‌کند. CCI برای این کار از اندیکاتور میانگین متحرک به عنوان نقطه مرجع خود استفاده می‌کند. به این صورت که اگر CCI بالای آن قرار گرفت، قیمت بیشتر از حد متوسط بوده و این یک نیروی رو به رشد است. از طرفی اگر CCI پایین‌تر از میانگین متحرک بود، حاکی از پایین بودن قیمت از حد متوسط و وجود ضعف در روند صعودی‌ست.

CCI برخلاف RSI که بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، هیچ حد بالا یا پایینی ندارد. در عوض، این نوسان ساز در شرایط عادی بازار بین سطوح ۱۰۰- تا ۱۰۰+ در نوسان است. بنابراین زمانی که در این محدوده نرمال باقی بماند، نشان دهنده عدم وجود یک روند قوی در بازار و تثبیت قیمت است. در مقابل، رسیدن آن به بالای ۱۰۰+ نشان‌دهنده یک روند صعودی قوی و کاهش آن از سطح ۱۰۰- از یک روند نزولی قوی خبر می‌دهد.

۴. اسیلاتور AO

اسیلاتور AO

اسیلاتور AO توسط معامله‌گر معروف بیل ویلیامز (Bill Williams) برای سنجش اختلاف بین سیکل ۵ام و ۳۴ام میانگین متحرک ساده (SMA) خلق شده است. AO درست مانند MACD به صورت هیستوگرام رسم می‌شود. به بیان ساده، زمانی که هیستوگرام بالای خط صفر و در حال افزایش باشد، سیگنالی صعودی و قیمت در حال افزایش است. همچنین هنگامی که هیستوگرام زیر خط صفر قرار گرفت، نشانگر حرکت نزولی قیمت است.

بهترین راه برای استفاده از AO، استراتژی Twin Peak (قله‌های دوقلو) است که اساساً واگرایی معاملات را توصیف می‌کند. نکته مهمی استوکاستیک و واگرایی که در این حالت باید به خاطر بسپارید این است که قله‌های دوقلوی نزولی در بالای خط ۰ و قله‌های دوقلوی صعودی در زیر خط ۰ رخ می‌دهند.

مطابق تصویر بالا شما برای ورود به بازار در کف قیمت، باید منتظر تشکیل دو قله متوالی بالای خط صفر بمانید (جایی استوکاستیک و واگرایی که قله دوم پایین‌تر از قله اول است). در مقابل برای خروج از بازار در سقف، باید منتظر دو قله متوالی زیر خط صفر بمانید (جایی که قله دوم بالاتر از قله اول است). سپس می‌توانید با ظاهر شدن اولین نوار سبز رنگ روی خط هیستوگرام، با یک سفارش خرید (لانگ) وارد بازار شوید.

۵. اسیلاتور مومنتوم

نمایش اشباع خرید و فروش در اسیلاتور مومنتوم

این اسیلاتور به ما امکان پی بردن به سرعت حرکت قیمت و در نتیجه روند آن را می‌دهد. مومنتوم در اصل رابطه بین قیمت فعلی با قیمت چند روز قبل است. بنابراین نحوه تفسیر آن اهمیت زیادی دارد. مطابق تصویر بالا، منفی شدن این شاخص بیانگر یک روند نزولی و مثبت شدن آن از یک روند صعودی حکایت دارد.

اگر اسیلاتور مومنتوم به مقادیر بسیار بالا یا پایین (نسبت به مقادیر تاریخی آن) برسد، به عنوان تداوم روند فعلی استنباط می‌شود. از آنجایی که این ابزار حد بالا و پایین ندارد، شما باید تاریخچه خط مومنتوم را به صورت بصری بررسی و خطوط افقی را در امتداد مرزهای بالا و پایین آن ترسیم کنید. هنگامی که خط مومنتوم به این سطوح رسید، نشان دهنده شرایط اشباع خرید (کاهش قیمت) یا اشباع فروش (افزایش قیمت) است.

تفاوت اسیلاتور با اندیکاتور چیست؟

اجازه دهید همین ابتدا یک نکته مهم را درخصوص اسیلاتور و اندیکاتور بیان کنیم. تمامی این ابزارها به منظور شناسایی روند بازار و پیشبینی قیمت طراحی شده‌اند. بنابراین به تعبیری اسیلاتور زیرمجموعه‌ای از اندیکاتورهاست. همچنین معامله‌گران از اسیلاتورها همزمان با سایر اندیکاتورهای تکنیکال برای تصمیم‌گیری بهتر در بازارهای معاملاتی استفاده می‌کنند. اما با این وجود تفاوت‌هایی هم در نحوه عملکرد این دو ابزار وجود دارد که عبارتند از:

  • اسیلاتورها عماماً به عنوان یک پنجره جدید در کنار سیگنال اصلی نمایش داده می‌شوند، در حالی که اندیکاتورها دقیقاً روی چارت قیمت سوار می‌شوند.
  • اسیلاتورها فقط دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش را بر اساس محاسبات خود مشخص می‌کنند. به عنوان مثال در اسیلاتور RSI سطوح بالاتر از ۷۰ به عنوان اشباع خرید و سطوح پایین تر از ۳۰ به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود.
  • اسیلاتورها عموما برای تشخیص واگرایی بکار می‌روند در حالی که اندیکاتورها در تشخیص روند بازار موثرند.

در پایان باید اشاره کنیم این ابزارها در سایر بازارهای مالی مانند، کالا، فلزات گرانبها و غیره نیز به کار می‌روند و موارد استفاده از آنها تنها محدود به بازار کریپتو نمی‌شود. امیدواریم مطالعه این مقاله جوابگوی نیازهای شما درخصوص اسیلاتورها بوده باشد. بی صبرانه منتظر دریافت نظرات شما همراهان عزیز هستیم.

اندیکاتور MFI چیست؟

در خانواده اسیلاتورها مثل RSI، ROC یا اسیلاتور استوکاستیک، MFI (Money Flow Index یا شاخص جریان نقدینگی) یک ابزار تحلیل تکنیکال کمتر شناخته شده اما مهم است که برای تولید سیگنال‌های بیش خرید یا بیش فروش استفاده می‌شود.

مثل هر اسیلاتور دیگری، تحلیلگران اندیکاتور MFI را بین دو مقدار حدی از 0 تا 100 قرار داده و از سطوح 90 و 10 به ترتیب برای تشخیص شرایط بیش خرید یا بیش فروش استفاده می‌کنند.

در مقایسه با سایر اسیلاتورها، MFI از قیمت‌ها و حجم (معاملات) برای مشخص کردن فرصت‌های خرید یا فروش یک دارایی استفاده می‌کند. معاملاگران این اسیلاتور را برای تعیین واگرایی‌ها استفاده می‌کنند که به آنها هشدار می‌دهد آماده تغییر ترند باشند.

اسیلاتورهایی مثل MFI برای مواقعی که امکان تشخیص یک ترند واضح در قیمت‌های بورس وجود ندارد، مفیدتر هستند. MFI از نظر سرمایه گذاران یکی از مهم ترین ابزارها است و معمولاً آن را با سایر اندیکاتورهای تکنیکال مثل RSI، MACD، استوکاستیک و غیره ترکیب می‌کنند.

در این تصویر مشاهده می‌شود که در 6 آگوست خط آبی شاخص MFI به تدریج به سمت 80 حرکت می‌کند که با روند صعودی افزایش قیمت این دارایی تلاقی پیدا کرده و ممکن است نشان دهنده فرصت فروش در آینده نزدیک باشد.

در ادامه بررسی می‌کنیم که این اندیکاتور چه اطلاعات دیگری به ما می‌دهد.

واگرایی در نمودار MFI

فرض کنیم که خط MFI نشان دهنده یک روند صعودی یا نزولی باشد و با یک حرکت کلی قیمت تلاقی پیدا کرده باشد. در این حالت همه چیز مشخص به نظر می‌رسد چون واضح است که شرایط به چه صورت است و قیمت‌ها به کدام سمت حرکت خواهند کرد.

اما بهترین روش استفاده از این اندیکاتور خاص، مربوط به شرایط کاملاً متفاوتی است. فرض کنید که شما ابزارهای دیگری مثل MACD و بولینگر را پیاده سازی کرده اید اما هنوز درباره حرکت بعدی اطمینان ندارید.

واگرایی یا divergence روند معکوس در یک قیمت یا ترند غالب را شناسایی می‌کند. در این حالت واگرایی شرایطی را توصیف می‌کند که در آن اسیلاتور MFI در جهتی متفاوت با قیمت آن دارایی حرکت می‌کند.

هنگام استفاده از این اندیکاتور معاملاتی احتمال مشاهده دو حالت خاص بیشتر است. اول اینکه قیمت دارایی مورد نظر افزایش پیدا می‌کند اما اندیکاتور MFI حرکت نزولی دارد که می‌تواند حاکی از حرکت نزولی در آینده باشد. حالت دوم این است که یک MFI بسیار پایین حالت صعودی پیدا می‌کند اما دارایی مورد نظر در حال فروش است. این شرایط می‌تواند نشان دهنده شروع افزایش قیمت باشد.

به همین دلیل است که ممکن است واگرایی موجود در یک نمودار MFI برای شما به عنوان یک معامله گر مفید باشد.

محاسبه شاخص MFI

برای درک طرز کار این شاخص، نحوه محاسبه آن را بررسی می‌کنیم. برای محاسبه MFI باید چند مرحله را طی کنید. اول از همه تحلیلگر بازه زمانی مورد نظر و قیمت معمول (TP) در این بازه را مشخص می‌کند.

TP = (High + Low + Close) / 3

High بالاترین قیمت دارایی مورد نظر، Low کمترین قیمت آن و Close آخرین قیمت در آن بازه زمانی است.

بعد از آن باید مقدار جریان نقدینگی (MF) را مشخص کنیم.

حالا باید مشخص کنیم که آیا جریان نقدینگی برای بازه زمانی مورد نظر مثبت بوده است یا منفی.

اگر قیمت معمول امروز کمتر از قیمت معمول دیروز باشد، جریان نقدینگی منفی در نظر گرفته می‌شود و بالعکس. اما جریان نقدینگی برای بازه زمانی مورد نظر چطور؟ برای پاسخ دادن به این سوال، تمام MFهای مثبت و تمام منفی‌ها را با هم جمع می‌کنیم.

مرحله بعدی در محاسبه MFI، نسبت نقدینگی است. جریان نقدینگی مثبت را بر جریان نقدینگی منفی تقسیم می‌کنیم.

MR = Positive MF / Negative MF

حالا که نسبت نقدینگی را محاسبه کردیم، می‌توانیم شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم.

MFI = 100 – (100/ (1+MR))

با این حال، اندیکاتور "شاخص جریان نقدینگی" در صورت حرکت به سمت بیشتر از 80 یا کمتر از 20 نشان دهنده وقوع احتمالی یک قله یا دره در بازار است.

اندیکاتور MFI یک اسیلاتور یا اندیکاتور تکنیکال است که معامله گران بازار سنتی و ارزهای دیجیتال از آن برای تولید سیگنال‌های بیش خرید یا بیش فروش استفاده می‌کنند.

برای محاسبه اعداد از 0 تا 100 و بررسی اینکه آیا بازار حرکتی صعودی خواهد داشت یا نزولی، اعمال این فرمول لازم است. اما روش آسان تر استفاده از TradingView و تحلیل نمودارهای MFI از آنجاست.

با این وجود، معمولاً معامله گران فقط نمودارهای MFI را تحلیل کرده و به دنبال واگرایی هستند که حاکی از احتمال معکوس شدن روند یا قیمت غالب در بازار باشد. این اندیکاتور در ترکیب با سایر اندیکاتورهای معاملاتی بسیار مفید است.

می توانید وقتی به دنبال اثبات بیشتری برای تایید درستی یا اشتباه بودن حرکت خودتان هستید، اطمینان از اینکه به پایان رسیده یا تایید یک قله یا دره جدید وقتی چند موج در قیمت‌ها مشاهده می‌شود، از این اندیکاتور استفاده کنید.

شاخص مقاومت نسبی (RSI) در مقابل نوسانگر تصادفی یا اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) ؟

هم شاخص مقاومت نسبی (RSI) و هم نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) ، نوسانگرهای حرکت قیمت هستند که برای پیش بینی روند بازار استفاده می شوند. آنها علیرغم اهداف مشابه ، نظریه ها و روش های اساسی بسیار متفاوتی دارند. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) بر این فرض پیش بینی می شود که بسته شدن قیمت ها باید نزدیک به همان جهت روند فعلی باشد. شاخص مقاومت نسبی (RSI) با اندازه گیری سرعت حرکات قیمت ، سطح (overbought) و (oversold) را دنبال می کند. بیشتر تحلیلگران از (RSI) به جای نوسانگر تصادفی استفاده می کنند ، اما هر دو شاخص فنی مشهور و معتبر استوکاستیک و واگرایی هستند.

شاخص مقاومت نسبی (RSI)

ج. و وایلدر جونیور (J. Welles Wilder Jr.) ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) را با مقایسه سودهای اخیر در بازار با ضررهای اخیر ایجاد کرد و توسعه داد. این یک شاخص اندازه حرکت (momentum) می باشد که میزان تغییرات قیمت اخیر را ارزیابی می کند تا شرایط (overbought) یا (oversold) را در قیمت سهام یا دارایی های دیگر ارزیابی کند. (RSI) به عنوان نوسان ساز یا اسیلاتور (oscillator) نمایش داده می شود (نمودار خطی که بین دو سطح شدید حرکت می کند) و می تواند از ۰ تا ۱۰۰ داشته باشد و بر روی یک خط زیر نمودار قیمت ترسیم می شود. نقطه میانی خط ۵۰ است. هنگامی که ارزش( RSI) بالاتر از ۷۰ باشد ، دارایی اصلی به عنوان( overbought) در نظر گرفته می شود. در مقابل ، این دارایی وقتی (RSI) زیر ۳۰ خوانده می شود (oversold) است. معامله گران همچنین از (RSI) برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت ، واگرایی نقاطی برای بازگشت های احتمالی و تأیید سیگنال ها از سایر شاخص ها استفاده می کنند.

نوسانگر تصادفی یا اسیلاتوراستوکاستیک (Stochastic Oscillator)

نوسان سازهای تصادفی توسط جرج لین (George Lane) ساخته شده اند. نوسان ساز تصادفی یک شاخص اندازه حرکت است که قیمت بسته اوراق بهادار را با طیف وسیعی از قیمت های آن در طی یک دوره زمانی خاص مقایسه می کند. حساسیت نوسان ساز در برابر تحرکات بازار با تنظیم آن دوره زمانی و یا با گرفتن میانگین متحرک نتیجه کاهش می یابد. این شاخص برای تولید سیگنال های تجارتی (overbought) و (oversold) استفاده می شود.

لین (Lane) معتقد بود که قیمت ها در روند های صعودی مایل به بالا و در روند های نزولی مایل به پایین هستند. مانند (RSI) ، مقادیر تصادفی در طیف وسیعی بین ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می شوند. شرایط (Overbought) وقتی نوسان ساز بالاتر از ۸۰ باشد در نظر گرفته می شود ، و وقتی ارزش زیر ۲۰ باشد ، دارایی (oversold) در نظر گرفته می شود.نمودار نوسانگر تصادفی به طور کلی از دو خط تشکیل شده است: یکی نشان دهنده مقدار واقعی نوسان ساز برای هر جلسه ، و دیگری منعکس کننده میانگین ساده ی حرکت سه روزه ی آن است. از آنجا که به نظر می رسد قیمت به دنبال اندازه حرکت (momentum) است ، تقاطع این دو خط به عنوان سیگنالی مبنی بر اینکه ممکن است یک بازگشت در کارها باشد در نظر گرفته می شود ، زیرا این امر نشانگر تغییر بزرگ در اندازه حرکت روزانه است.

واگرایی بین نوسان ساز تصادفی و حرکت قیمت روند نیز به عنوان یک سیگنال بازگشت مهم دیده می شود. به عنوان مثال ، اگر یک روند نزولی به (lower low) جدید برسد ، اما نوسان ساز (higher low) را نشان دهد ، ممکن است این نشانگر استوکاستیک و واگرایی این باشد که نزولی ها از مقدار حرکت خود خسته می شوند و یک بازگشت صعودی در حال تولید است.

نتیجه گیری

به طور کلی ، (RSI) در بازارهای روند دار مفیدتر است و استاتیک ها در بازارهای جانبی یا بازارهای متغیر مفید تر است. (RSI) برای اندازه گیری سرعت حرکت قیمت ها طراحی شده است ، در حالی که فرمول نوسان ساز تصادفی به بهترین وجه در بازه های تجاری ثابت کار می کند.

نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic چیست؟

نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic چیست؟

نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic یک شاخص حرکت است که قیمت بسته شدن را با طیف وسیعی از قیمت های آن در طی یک دوره زمانی خاص مقایسه می کند. حساسیت نوسان ساز در برابر حرکات بازار با تنظیم آن دوره زمانی و یا با گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه کاهش می یابد. این ماده برای تولید سیگنالهای تجارتی اشباع خرید و اشباع فروش ، با استفاده از مقادیر محدود ۰ تا ۱۰۰ استفاده می شود.

پیشگویی های کلیدی

  • نوسان ساز تصادفی یک شاخص فنی محبوب برای تولید سیگنال های overbought و oversold است.
  • این یک شاخص شتاب محبوب است که برای اولین بار در دهه ۱۹۵۰ توسعه یافته است.
  • نوسان سازهای تصادفی تمایل دارند تا حدودی از میانگین قیمت متغیر باشند ، زیرا آنها به سابقه قیمت دارایی متکی هستند.

فرمول اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic :

فرمول اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic

تئوری عمومی که پایه و اساس این شاخص است می تواند این باشد که در یک روند رو به رشد بازار ، قیمت ها نزدیک به سطح بالا خواهند بود و در یک روند رو به پایین روند نزولی ، قیمت نزدیک به پایین است. سیگنال های معامله هنگامی ایجاد می شوند که٪ K از یک میانگین متحرک سه دوره عبور کند ، که به آن٪ D گفته می شود.

نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic به شما چه می گوید؟

نوسان ساز تصادفی محدود به دور است ، به این معنی که همیشه بین ۰ تا ۱۰۰ است. این باعث می شود آن را به یک شاخص مفید از شرایط overbought و oversold تبدیل کنید. به طور سنتی ، قرائت های بالای ۸۰ در محدوده overbought در نظر گرفته می شود ، و قرائت های زیر ۲۰ نیز فروش اشباع در نظر گرفته می شود. با این حال ، اینها همیشه نشان دهنده وارونگی قریب الوقوع نیستند. روندهای بسیار نیرومند می تواند برای یک دوره طولانی ، سبقت را حفظ کند. در عوض ، معامله گران باید دنبال سرنخ هایی راجع به تغییر استوکاستیک و واگرایی روند آینده به دنبال تغییر در نوسان ساز تصادفی باشند.

نمودار نوسانگر تصادفی به طور کلی از دو خط تشکیل شده است: یکی نشان دهنده مقدار واقعی نوسان ساز برای هر کندل ، و دیگری منعکس کننده میانگین حرکت سه روزه ساده آن است. از آنجا که قیمت به نظر می رسد که حرکت را دنبال می کند ، تقاطع این دو خط به عنوان سیگنالی در نظر گرفته می شود که ممکن است یک واژگونی در کار باشد ، زیرا این امر نشانگر تغییر بزرگ در حرکت است.

واگرایی بین نوسان ساز تصادفی و عمل گرایشی نیز به عنوان یک سیگنال معکوس مهم مشاهده می شود. به عنوان مثال ، اگر یک روند نزولی به پایین دره جدید برسد ، اما نوسان ساز چاپگر بالاتر از دره قبلی را نشان دهد ، ممکن است این نشانگر این باشد که خرس ها از حرکت خود خسته می شوند و یک معکوس صعودی در حال تولید است.

نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic به شما چه می گوید؟

تاریخچه مختصر نوسانگر تصادفی یا اندیکاتور ( استوکاستیک ) stochastic

نوسان ساز تصادفی در اواخر دهه ۱۹۵۰ توسط جورج لین توسعه یافته است. همانطور که توسط لین طراحی شده است ، نوسان ساز تصادفی موقعیت قیمت بسته شدن سهام را در رابطه با دامنه بالا و پایین قیمت سهام در طی یک بازه زمانی ، به طور معمول یک دوره ۱۴ روزه ارائه می دهد. لین در طی مصاحبه های بیشمار گفته است که نوسان ساز تصادفی از قیمت یا حجم و یا موارد مشابه پیروی نمی کند. او نشان می دهد که نوسان ساز سرعت یا شتاب قیمت را دنبال می کند. لین همچنین در مصاحبه ها فاش می کند که به طور معمول ، سرعت قیمت سهام قبل از تغییر قیمت تغییر می کند. در این روش ، نوسانگر تصادفی می تواند برای پیش بینی واژگونی هنگام استفاده از نشانگر واگرایی های صعودی یا نزولی استفاده شود. این سیگنال اولین و مسلماً مهمترین سیگنال تجاری Lane شناخته شده است.

نمونه ای از نحوه استفاده از نوسانگر تصادفی stochastic

نوسان ساز تصادفی در بیشتر ابزارهای نمودار گنجانده شده و به راحتی در عمل قابل استفاده است. دوره زمانی استاندارد استفاده شده ۱۴ روز است ، اگرچه این شرایط برای پاسخگویی به نیازهای تحلیلی خاص قابل تنظیم است. نوسان ساز تصادفی با کم کردن مقدار برای دوره از قیمت بسته شده فعلی ، تقسیم بر دامنه کل برای دوره و ضرب بر ۱۰۰ محاسبه می شود. برای مثال اگر قیمتی فعلی ۱۴۵ دلار است ، بنابراین قرائت نتیجه فعلی می تواند باشد: (۱۴۵-۱۲۵) / (۱۵۰-۱۲۵) * ۱۰۰ یا ۸۰.

با مقایسه قیمت فعلی با محدوده در طول زمان ، نوسان ساز تصادفی نشان دهنده قوام نزدیک بودن قیمت به قیمت پایین یا پایین آن است. خواندن ۸۰ نشان می دهد که دارایی در آستانه افزایش سرمایه قرار دارد.

تفاوت بین شاخص نسبی قدرت (RSI) و نوسانگر تصادفی STO

شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسان ساز تصادفی هر دو نوسان ساز حرکت قیمت هستند که به طور گسترده در آنالیز تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند. در حالی که اغلب در پشت سر هم مورد استفاده قرار می گیرد ، هر یک از آنها تئوری ها و روش های اساسی مختلفی دارند. نوسانگر تصادفی بر این فرض پیش بینی می شود که بسته شدن قیمت ها باید نزدیک به همان جهت روند فعلی بسته شود. در همین حال ، RSI با اندازه گیری سرعت حرکت قیمت ها ، سطح overbought و oversold را ردیابی می کند. به عبارت دیگر ، RSI برای اندازه گیری سرعت حرکات قیمت طراحی شده است ، در حالی که فرمول نوسان ساز تصادفی به بهترین وجه در بازه های تجارت مداوم کار می کند.

به طور کلی ، RSI در بازارهای معتبر مفیدتر است ، و stochastics بیشتر در بازارهای جانبی یا تند و تیز.

محدودیت های نوسانگر تصادفی stochastic

محدودیت اصلی نوسان ساز تصادفی این است که در تولید سیگنال های کاذب شناخته شده است. این زمانی است که یک سیگنال معاملاتی توسط این شاخص ایجاد می شود ، اما قیمت واقعاً دنبال نمی شود ، که می تواند به عنوان تجارت، ضرر باشد. در شرایط بی ثبات بازار ، این اتفاق می تواند به طور منظم رخ دهد. یکی از راه های کمک به این امر ، گرایش قیمت به عنوان فیلتر است ، جایی که سیگنال ها فقط درصورتی که در یک جهت قرار بگیرند ،گرفته می شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.