بازگشت سرمایه گذاری


100ها نکته آموزشی رایگان در اینستاگرام نیوسئو

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود

هر شخص یا مجموعه‌ای که برای کاری سرمایه‌گذاری می‌کند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری می‌تواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عده‌ای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایه‌گذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر می‌گردد. به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود به‌دست آمده به هزینه پرداختی چقدر بازگشت سرمایه گذاری بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روش‌های مقرون‌به‌صرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم می‌توانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. […]

صفحه اصلی تبلیغات و برندینگ اصول تبلیغ نویسی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود

هر شخص یا مجموعه‌ای که بازگشت سرمایه گذاری برای کاری سرمایه‌گذاری می‌کند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری می‌تواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عده‌ای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایه‌گذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر می‌گردد.

به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود به‌دست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روش‌های مقرون‌به‌صرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم می‌توانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینه‌ها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.

نرخ بازگشت سرمایه

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه که با ROI) Return on Investment) نیز شناخته می‌شود، یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان می‌دهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات به‌ویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.

اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.

تبلیغات سرمایه‌گذاری است و نمی‌توان آن را از اولولیت‌های کاری خارج کرد، ولی بی‌تردید در دنیای امروز که هر هزینه‌ای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپ‌ها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند.

به کمک ROI نه‌تنها می‌توانیم ببینیم هزینه‌های تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینه‌ها باید خرج شود، بلکه می‌توانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانسته‌اند بهینه عمل کنند.بازگشت سرمایه، «ROI» یا «Return On Investment» همان‌طور که از نامش پیدا است به ما نشان می‌دهد که چقدر از سرمایه‌گذاری ما بر تبلیغات برمی‌گردد. درواقع بازگشت سرمایه به ما نشان می‌دهد که عملیات تبلیغاتی که انجام می‌دهیم چقدر اثرگذار است و چقدر سود ایجاد می‌کند.

تعریف دقیق و علمی بازگشت سرمایه این است که سود حاصل از تبلیغات را منهای هزینه تبلیغات می‌کنیم و مقدار به‌دست‌آمده را تقسیم ‌بر هزینه کل تبلیغات می‌کنیم.

ROI چه کاربردی دارد؟

بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه می‌شود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا می‌توانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژی‌های بازاریابی را حدس زد.یکی از اصلی‌ترین کاربردهای ROI زمانی است که شما می‌خواهید ببینید در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده چه خروجی‌ای گرفته‌اید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان می‌دهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیب‌تان شده است.

یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که می‌خواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین می‌خواهید بسنجید محصول جدید تا چه‌اندازه برای‌تان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول می‌توانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، می‌توانید با شبیه‌سازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی به‌دست آورید.

مزایا و معایب ROI

تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد به‌ویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگی‌های خاصی دارد کار ساده‌ای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی می‌تواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.

مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه :

  • سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایه‌گذاری انجام شده
  • ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینه‌سازی هزینه‌ها و صرفه‌جویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
  • بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامه‌های بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
  • سنجش عملکرد پلن‌های مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
  • بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
  • ارائه محصولات جدید متناسب با سیاست‌های درآمدی و سودآوری کسب و کار

مهمترین معایب ROI

  • اشتباه محاسباتی در ROI می‌تواند باعث گمراهی مدیران در سرمایه‌گذاری شود
  • مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپین‌ها و مشتری‌ها
  • مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روش‌های تبلیغاتی
  • اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
  • یک مثال عددی از بازگشت سرمایه تبلیغات

فرض کنید ۱۰۰ هزار تومان بودجه تبلیغاتی اختصاص داده‌اید و تبلیغاتی را انجام داده‌اید؛ درنتیجه این ۱۰۰ هزار تومان تبلیغ، ۱۱۰ هزار تومان سود خالص کسب کرده‌اید؛ اگر این دو عدد را از هم کم کنیم خواهیم دید که سود خالص ما از این عملیات ۱۰ هزار تومان بوده و اگر این عدد را بر کل بودجه تبلیغاتی که اختصاص داده‌ایم تقسیم کنیم (یعنی ۱۰ هزار تومان را به ۱۰۰ هزار تومان تقسیم کنیم) می‌بینیم که اگر این عدد به صورت درصد بیان شود ما ۱۰ درصد بازگشت سرمایه داشته‌ایم.درواقع بازگشت سرمایه را می‌توانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم.

شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن ۵۰ درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی ۵۰ درصد آن پول به کل پول شما اضافه‌شده است.

بنابراین اگر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد مثبت است هیچ‌وقت پولتان را در بانک نمی‌گذارید و به‌جای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات می‌کنید و نتیجه شما بعد از مدت مشخصی ۱۵۰ میلیون تومان پول دارید. البته در واقعیت هیچ‌گاه نمی‌توانید از نرخ بازگشت تبلیغات خود کاملا مطمئن باشید و همیشه تبلیغات با ریسک همراه است.

نرخ ROI

مثالی از محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه

حالا که فهمیدید معادله‌ی استانداردی برای محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد، بیایید بدون ورود به بخش‌های هزینه و درآمد، نگاهی به فرمول اولیه بیندازیم. بیایید یک کارگزار فرضی بورس را در نظر بگیریم. بابک دلال سهام است و تخصصش سهام کم‌ارزش است، یعنی سهامی که در بازار غیررسمی سهام و با بهای بسیار کمی برای هر سهم معامله می‌شود و معمولا هم ریسک بالایی دارد.

او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان از سهام فلزات مایع را خریداری کرد که سرمایه‌گذاریِ مخاطره‌آمیزی بود. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. بابک سهامش را می‌فروشد و از فرمول محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبه‌ی عملکردش استفاده می‌کند.

نرخ بازگشت سرمایه

همان‌طور که می‌بینید، نرخ بازگشت سرمایه‌ی بابک ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است. این یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که در شرکت فلزات مایع سرمایه‌گذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است. این سرمایه‌گذاری فوق‌العاده خوبی بوده، چون سرمایه‌ی اولیه را ۲٫۵ برابر کرده است.حالا می‌توانیم انتخابِ خوب بابک در سرمایه‌گذاری روی فلزات مایع را با انتخاب دیگرش مبنی بر سرمایه‌گذاری در شرکت تجهیزات پزشکی مقایسه کنیم. در این سرمایه‌گذاری، بابک ۱۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.

نرخ بازگشت سرمایه

در این خرید، نرخ بازگشت سرمایه‌ی بابک تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایه‌ی خوبی است، اما با سرمایه‌گذاری روی فلزات مایع، قابل مقایسه نیست.

آیا بازگشت سرمایه می‌تواند منفی باشد؟

پاسخ این است که بله می‌تواند منفی باشد. فرض کنید شما ۱۰۰ هزار تومان پول تبلیغ داده‌اید و فقط ۹۵ هزار تومان سود کرده‌اید. درواقع اتفاقی که افتاده این است که شما از کل عملیات تبلیغاتی که انجام داده‌اید ۵ هزار تومان ضرر کرده‌اید؛ بنابراین بازگشت سرمایه شما طبق فرمولی که گفته شد منفی ۵ درصد است و اگر این نوع تبلیغات را ادامه بدهید مرتبا سرمایه شما کاهش پیدا می‌کند و ضررهای بیشتری را متحمل خواهید شد.

حقیقت این است که خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسب‌وکارها انجام می‌شود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسب‌وکار به این موضوع راضی و قانع شده‌اند. درواقع خیلی از مدیرانی که من به آن‌ها مشاوره می‌دادم روش کارشان این بود که چند میلیون تومان پول را با زحمت به دست می‌آورند و بازگشت سرمایه گذاری شاید نیمی از پول را صرف تبلیغاتی می‌کنند که هیچ بازگشت سرمایه‌ای ندارد. درواقع حاضر هستند که پولشان را دور بریزند صرفا برای اینکه بگویند ما تبلیغ می‌کنیم و سعی می‌کنیم که برندمان را حفظ کنیم!

روش منطقی آن است که با سعی ‌و خطاهای کوچک و تبلیغ نویسی حرفه‌ای‌، این ریسک را به حداقل برسانید و هیچ‌وقت پول بزرگی را در تبلیغات از دست ندهید و در بدترین حالت کل پولی که صرف تبلیغات کرده‌اید به شما برگردد.

بازگشت سرمایه صفر!

یک سوال بسیار مهم: آیا فکر می‌کنید که اگر تبلیغاتی انجام دهید که بازگشت سرمایه آن صفر باشد به نفع شما است یا به ضررتان؟

این کار حتما به نفع شما است. اگر این اعداد و ارقام را به حسابدار شرکتتان بدهید احتمالا به این نتیجه خواهد رسید که این کار شما وقت تلف کردن بوده و شما ۱۰۰ هزار تومان پول داده‌اید و ۱۰۰ هزار تومان سود کرده‌اید و سود خالص صفر بوده است؛ بنابراین شاید این بازگشت سرمایه گذاری کار را انجام نمی‌دادید بهتر بود.

ولی اگر از دید مدیر بازاریابی این موضوع را تحلیل کنیم حتما می‌دانیم که این کار بسیار سودآور است؛ بیایید جواب آن را با یک دیدگاه متفاوت بررسی کنیم: هدف اصلی یک کسب‌وکار ایجاد یا خلق مشتری است؛ پس اگر با این دیدگاه به موضوع نگاه کنیم شاید در یک عملیات تبلیغاتی هیچ سود مالی نکرده‌ایم ولی ۱۰ خریدار جدید به خریدارانمان اضافه کرده‌ایم و اگر این خریداران که در اولین خریدشان هیچ سودی به ما نرسانده‌اند این روال را ادامه دهند و خریدهای دوم و سوم خودشان را انجام دهند و کم‌کم به مشتریان ما تبدیل شوند، می‌توانند بسیار سودآور باشند.

بنابراین هدف ما این است که بتوانیم تبلیغاتی بسازیم که بازگشت سرمایه مثبت دارند و در برخی حالت‌های خاص شاید به همین حد قانع شویم که بازگشت سرمایه ما صفر باشد ولی ما هیچ پولی را از دست نداده‌ایم و توانسته‌ایم در کنار آن چندین خریدار جدید ایجاد کنیم که این هم می‌تواند بازگشت سرمایه گذاری برای کسب‌وکار ما بسیار سودآور باشد. البته برای کوتاه‌مدت حتی بازگشت سرمایه منفی هم توجیه دارد؛ اگر در حال سعی و خطا هستیم تا بازگشت سرمایه‌ را به صفر یا مثبت برسانیم.

راز رشد کسب‌و‌کار!

ببینید این ایده چقدر ساده است که اگر بتوانید آن را اجرا کنید و به این ایده تحقق ببخشید، می‌توانید مطمئن شوید که کسب‌وکار شما مرتب در حال رشد خواهد بود و سود آن به صورت صعودی افزایش پیدا خواهد کرد.کافی است بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و اگر موفق شدیم که این کار را انجام دهیم این فرآیند را تکثیر کنیم.

فرض کنید شما یک‌میلیون تومان پول تبلیغات می‌دهید و بعد از ۳۰ روز پول شما به یک‌میلیون و صد هزار تومان تبدیل‌شده است؛ یعنی درواقع بازگشت سرمایه شما ۱۰ درصد مثبت است. اگر بتوانیم به‌جای یک‌میلیون تومان، صد میلیون تومان تبلیغ کنیم مسلما بازگشت سرمایه هم به همان نسبت بیشتر خواهد شد و اگر صد میلیون تومان پول صرف تبلیغات کنیم و مطمئن باشیم که ۱۰ میلیون تومان برمی‌گردد ما مرتب می‌توانیم این کار را تکثیر کنیم و آن را بیشتر کنیم.

منظور از تکثیر کردن می‌تواند دو مورد باشد: یک حالت این است که می‌توانیم در همان‌جایی که تبلیغ می‌دادیم تبلیغ بیشتری دهیم و یک حالت دیگر می‌تواند این باشد که همان تبلیغ را در جاهای دیگر و با رسانه‌های دیگر منتشر کنیم و سعی کنیم که سود بیشتری به دست بیاوریم.

بازگشت سرمایه به شرط تبلیغات

پس موضوع به همین سادگی است اگر یک مدیر یا یک کارآفرین یا صاحب مغازه و… بتواند به‌جایی برسد که مرتب تبلیغاتی درست کند که بازگشت سرمایه مثبت دارد می‌تواند مطمئن باشد که سرمایه آن کسب‌وکار در حال رشد است و یادتان نرود که سرمایه فقط یک موضوع است و موضوع بسیار مهم‌تر این است که شما با هر تبلیغی که انجام می‌دهید خریداران جدیدی را به خریداران فعلی خود اضافه می‌کنید و مرتب پایگاه داده بزرگ‌تری از خریداران دارید و این قدرت کسب‌وکار شما را روزبه‌روز افزایش خواهد داد.

بنابراین هدف اصلی ما در تبلیغات این است که بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و تست‌های مختلفی انجام دهیم و از این موضوع اطمینان حاصل کنیم و در اولین فرصت ممکن این سود را تکثیر کنیم و با بیشتر کردن بودجه تبلیغات خودمان بتوانیم سود خیلی بیشتری را کسب کنیم.

تجزیه و تحلیل

به طور کلی هر نرخ بازگشت سرمایه‌ی مثبتی را می‌توان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینه‌ی سرمایه‌گذاری به علاوه‌ی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایه‌ی منفی یعنی درآمد آن‌قدر نبوده که کل هزینه‌ها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.

اگر نگاه دوباره‌ای به مثال‌مان درباره‌ی سرمایه‌گذاری‌های بابک بیندازیم، می‌بینیم که سرمایه‌گذاری اول، ۲۵۰ درصد بازگشت سرمایه داشت، در حالی‌که سرمایه‌گذاری دوم تنها ۲۵ درصد بازگشت سرمایه به همراه داشت. اولی، ده برابر دومی عملکرد بهتری داشت، پس بهتر بود که بابک همه‌ی پولش را در همان سهام اولی سرمایه‌گذاری می‌کرد.

انواع کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه

محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه فوق‌العاده متنوع است و می‌تواند برای سرمایه‌گذاری‌های مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایه‌هایی که سرمایه‌گذاری کرده‌اند استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران می‌توانند برای ارزیابی عملکرد سهام‌شان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم می‌توانند برای ارزیابی بازگشت سرمایه گذاری نرخ بازگشت دارایی‌هایی هم‌چون خانه از آن بهره ببرند.

نکته‌ای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمی‌گیرد. البته برای خرید و فروش ساده‌ی سهام این حقیقت آن‌قدرها اهمیت پیدا نمی‌کند، اما برای محاسبه‌ی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده می‌شود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتی‌های این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه می‌کنیم، معمولا مقدار آن تغییر می‌کند.

11 معیار نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال

100ها نکته آموزشی رایگان در اینستاگرام نیوسئو

نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال و کسب و کارهای آنلاین نیز مانند سایر بیزینس ها، اهمیت ویژه ای دارد.

هر کاربری که به تازگی با گوگل آنالیتیکس آشنا شده باشد نسبت به حجم زیاد اطلاعات موجود در این سرویس شگفت زده می شود؛ به بیان ساده می توان گفت که باید صبر و توانایی زیادی داشته باشید که بتوانید همه اطلاعات موجود در گوگل آنالیتیکس را کنکاش کنید.

برای سنجش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در زمینه بازاریابی دیجیتالی باید با چند معیار اصلی آشنا شوید زیرا بدون این ابزارهای کارآمد نمی توانید هیچ کاری را انجام دهید.

  1. نسبت هزینه بر مشتری هدایت شونده (Cost per Lead)

اگر وب سایت شما برای تیم فروش مشتری هدایت شونده جذب می کند تا تیم فروش، محصولات شما را به آنها بفروشد، باید دقیقا بدانید که برای هر مشتری هدایت شونده چقدر هزینه می پردازید. اگر هزینه هر مشتری هدایت شونده بیشتر از پولی باشد که با فروش محصول به آن ها در می آورید، این مسئله نشان دهنده بازگشت منفی سرمایه است.

  1. نرخ فروش به مشتری هدایت شونده (Lead Close Rate)

چگونه مقدار فروش به مشتری های هدایت شونده را دنبال می کنید؟ این فرآیند اغلب به صورت آفلاین انجام می شود به همین دلیل داده ها با تحلیل ها یا دیتای آنلاینی که دریافت کرده اید، یکپارچه نمی شوند. دنبال کردن این خط مشی مشکلی ندارد ولی باید میزان فروش به مشتری های هدایت شونده خود را مد نظر بگیرید تا از این طریق بتوانید این عامل را نسبت به مشتری های هدایت شونده جذب شده بسنجید. این امر باعث می شود اطمینان یابید که اقدامات شما در زمینه بازاریابی دیجیتالی، محصولاتتان را به صورت سودآوری به مشتری های هدایت شونده ارائه می کنند.

از این عامل همچنین می توانید به عنوان یک شاخص برای کنترل اقدامات جدیدتان در زمینه بازاریابی دیجیتالی استفاده کنید. اگر به طور ناگهانی با مجموعه ای از مشتری های هدایت شونده مواجه شدید ولی نرخ فروش به این مشتریان پایین است، باید تغییراتی را در زمینه اقدمات هدفمند خود اعمال کنید.

  1. نسبت هزینه به درآمد (Cost per Acquisition)

شما باید بتوانید با استفاده از اطلاعات فوق نرخ هزینه برای کسب درآمد خود را بدانید. برای پیدا کردن این نسبت تنها باید هزینه های بازاریابی خود را بر تعداد فروش محصولتان تقسیم کنید. حال شما می دانید که برای فروش یک بازگشت سرمایه گذاری محصول چقدر باید هزینه کنید و از این طریق اطلاعات دقیق تری را نسبت به ROI خود کسب می کنید.

  1. مقدار متوسط سفارش (Average Order Value)

هر تاجری می خواهد میزان سفارش محصولاتش افزایش یابد، با این حال مد نظر قرار دادن مقدار متوسط هر فاکتور فروش می تواند نتایج مثبت زیادی بازگشت سرمایه گذاری را به دنبال داشته باشد.

افزایش کمی در مقدار متوسط سفارش می تواند هزاران دلار به درآمد شما اضافه کند. شما می توانید به سادگی با ارتقاء تجربه مشتریان و ایجاد فرصت هایی برای متقاعد کردن خریدار به خرید محصولات بیشتر، به این افزایش درآمد برسید.

  1. نرخ های تبدیل بر روی کانال های مختلف

باید بدانید که ترافیک خود را از کجا دریافت می کنید. این ترافیک از هر کانالی (طبیعی، پولی، شبکه های اجتماعی یا …) که باشد، اطلاعات مرتبط به آن به شما می گوید که بیشتر مشتریان شما در چه مکانی هستند و اقدامات مرتبط با بازاریابی در چه زمینه هایی بیشترین سود را برای شما به دنبال دارند.

البته این همه داستان نیست؛ نرخ های تبدیل شاخص بهتری برای موفقیت هستند و به شما می گویند که بهترین فرصت ها در چه موقعیت هایی قرار دارند. فرض کنید که 75 درصد ترافیک شما از اقدامات مرتبط با ترافیک طبیعی و 25 درصد آن از PPC نشات می گیرد. باید به این نکته توجه کنید که نرخ های تبدیل PPC دو برابر نرخ های تبدیل کسب شده از اقدامات مرتبط با ترافیک طبیعی است به همین دلیل باید بیشتر بر روی اقدامات مرتبط با بازاریابی PPC سرمایه گذاری کنید. اگر بتوانید ترافیک PPC خود را به اندازه ترافیک سازمانی خود برسانید، ROI خود را دو برابر کرده اید.

  1. نرخ های تبدیل بر روی دستگاه های مختلف

نرخ های تبدیل بر روی دستگاه های مختلف را هم باید مانند نرخ های تبدیل بر روی کانال های مختلف بسنجید. اگر دستگاهی کارایی تبدیل کمی داشته باشد، باید دوباره بر روی آن سرمایه گذاری کنید، مخصوصا هنگامی که ترافیک شما از طریق آن دستگاه (موبایل، دسکتاپ و …) افزایش می یابد.

  1. کارایی صفحه فرود (Landing Page Performance)

زمانی که صحبت از کارایی صفحات فرود به میان می آید، باید عوامل زیادی مورد سنجش قرار گیرد. نرخ های برگشت ، CTR، نرخ های تبدیل، اقدامات انجام شده برای افزایش تبدیل و … برخی از این عوامل هستند. هر صفحه فرودی که نرخ تبدیل ندارد باید بهینه سازی شده یا حذف شود در غیر این صورت باید اقدامات بازاریابی خود را تغییر دهید. در هر صورت باید کاری کنید که صفحه فرود شما کارآیی داشته باشد.

  1. نرخ های کلیک در بلاگ (Blog Click-Through Rates)

بلاگ ها واسطه های بسیار خوبی برای افزایش ترافیک وب سایت شما هستند ولی سوال مهم این است که چه رابطه ای بین این واسطه ها و ترافیک وجود دارد؟ بلاگ ها نرخ برگشت و خروج بسیار بالایی دارند با این حال شما نباید خودتان را به ارقام بی ارزش ارائه شده در رابطه با آن ها محدود کنید. باید از این ارقام برای هدایت ترافیک از بلاگ به وب سایت خود استفاده کنید. افزایش کوچکی در نرخ کلیک وبلاگ ها می تواند ورودی های ارزشمند جدیدی را برای شما به ارمغان بیاورند.

  1. ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value)

تا زمانی که درک خوبی از این نداشته باشید که یک مشتری به طور متوسط در طول عمرش چقدر پول خرج می کند، نمی توانید به درستی شاخص ROI اقدامات بازاریابی خود را درک کنید. اگر برای مثال 500 دلار هزینه کنید تا مشتری جدیدی را جذب نمایید یا کالای جدیدی را بفروشید ولی این کالا تنها به مبلغ 500 دلار فروخته شود یا مشتری جدید شما تنها جنسی با ارزش 500 دلار را از شما خریداری کند، به نظر می رسد شما ضرر کرده اید زیرا ارزش دیگری را هم برای بازاریابی خود سرمایه گذاری کرده اید.

ولی در صورتی که مطمئن باشید یک مشتری به مدت 5 سال هر شش ماه یک بار 500 دلار از شما خرید می کند، ارزش طول عمر مشتری (CLV) در این بازه زمانی برای شما 5,000 دلار خواهد بود. در چنین موقعیتی بد نیست که 500 دلار بپردازید تا این مشتری را جذب کنید.

اگر سرمایه گذاری اولیه سود بلند مدت زیادی داشته باشد و بدانید که سودی را برای شما به دنبال دارد، راحت تر می توانید به آن کالایی که برای اولین بار به شخصی فروخته اید به چشم یک هزینه بازاریابی نگاه کنید.

  1. فاکتورهای برند یا غیر برندی

جستجوهایی را که با برندتان در ارتباط هستند و جستجوهایی را که ربطی به برند شما ندارند، مد نظر بگیرد. جستجوهای مرتبط با برند در مقایسه با جستجوهایی که ربطی به برند ندارند، نرخ کلیک و نرخ تبدیل بالاتری دارند زیرا افرادی را که با شما آشنا هستند، به کارتان ربط می دهند. با جدا سازی اطلاعات مرتبط با این دو جستجو می فهمید که چه اقدامی برای شما سود دارد.

در هنگام مقایسه اطلاعات داده های موجود را به طور ماهیانه مقایسه نکنید زیرا در چنین مقایسه ای فصلی بودن بازار فروش برخی از کالاها و ناهنجاری های فروش مربوط به برخی ماه ها، نادیده گرفته می شوند. مقایسه های خود را به صورت سالانه انجام دهید تا بدانید که کمپین شما چه پیشرفتی داشته است.

آیا به شاخص ROI رسیده اید؟

برای این که به این سوال یک پاسخ دقیق بدهید باید معیارهای فوق را در نظر بگیرید. بگذارید این معیارها داستان کمپین بازاریابی شما را بازگو کنند و سپس متناسب با آن ها اقدامات خود را تنظیم کنید.

بازگشت سرمایه گذاری در فست فود

یکی از فاکتورهای مهم در هر سرمایه گذاری مدت زمان برگشت کامل سرمایه اولیه می باشد،با توجه به نرخ تورم پول در اثر گذشت از ارزش کمتری برخوردار خواهد بود.به فرض مثال اگر شما قصد راه اندازی یک فست فود را دارید شما با هزینه های زیر روبرو هستید:

هزینه ثابت

  • رهن
  • تجهیزات
  • دکوراسیون
  • مشاوره راه اندازی
  • تبلیغات اولیه
  • ……

بازگشت سرمایه گذاری در فست فود

هزینه متغیر

  • مواد اولیه
  • حقوق و دستمزد کارگران
  • قبوض آب،برق،گاز،تلفن
  • بیمه
  • مالیات
  • …………..

اگر شما به دنبال پاسخ این سوال هستید که مدت زمان بازگشت سرمایه در فست فود چقدر است باید یاد آور شویم که این مهم بسیار متغیر و به پارامترهای گوناگونی بستگی دارد. البته مجموعه های که سرمایه بازگشت سرمایه گذاری گذاری بیشتری دارند معمولا به مدت زمان بالاتری برای بازگشت سرمایه نیاز دارند. گاها برخی از افراد از وام های مضاربه برای راه اندازی و تجهیز فست فود خود استفاده می نمایند، باید اشاره کنیم که این افراد به دلایل مختلفی همچون استرس سر رسید وام بانکی معمولا تصمیمات مناسبی نمیگیرند و بیشتر در معرض خطر و آسیب های حاصل از این کار می باشند.

راه اندازس فست قود

به طور خلاصه باید اشاره کنیم این کسب و کار در اشل کاری متوسط جزء کسب و کارهایی نیست که بتواند در مدت زمان اندکی برگشت سرمایه داشته باشد. در بهترین حالت این کسب و کار به مدت زمان چهارده ماه برای بازگشت سرمایه نیاز دارد.

البته خدمات گروه فوق تخصصی تجهیز و راه اندازی فست فود و کافی شاپ iranhfc می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات و پاسخگوی ابهامات اساسی باشد.

که این هزینه ها می بایست از تفاوت قیمتی که بین مواد اولیه خام و مواد فراوری شده ایجاد نموده ه اید تامین شود.شایان ذکر است که ابتدا این تفاوت قیمت برای هزینه های متغیر،سپس برای هزینه های ثابت پرداخت می شود.نکته جالب توجه در مورد فست فودهای که گروه iranhfc (گروه راه اندازی فست فود و کافی شاپ) راه اندازی کرده است برگشت سرمایه مناسب آنها می باشد.

تهیه شده توسط گروه iranhfc

درباره گروه IRANHFC

گروه IRANHFC توسط مهندس عباس حسینی در سال ۱۳۸۶ با هدف ارائه خدمات در صنعت فست فود و رستوران پایه گذاری شد. گروه تخصصی راه اندازی فست فود حسینی، متخصص در راه اندازی فست فود و فروش تجهیزات فست فود، پیشرو در ارائه خدمات در صنعت فست فود و رستوران است.

خدمات گروه IRANHFC
اطلاعات تماس IRANHFC

جهت کسب اطلاعات بیشتر، دریافت خدمات و یا مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید.

تلفن: 09129305380 – ۰۲۱۲۲۳۲۹۴۲۷

تهران، شریعتی، بالاتر از سیدخندان، خ خواجه عبدالله انصاری، خ ابوذر غفاری شمالی، پ ۵۰.

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نرم افزار BPMS

نرخ بازگشت سرمایه نرم افزار BPMS

نرخ بازگشت سرمایه‌گذاری رایج‌ترین نسبت سودآوری است که با تقسیم سود حاصل بر هزینه‌های سرمایه‌گذاری محاسبه می‌شود و به عنوان یک درصد یا نسبت بیان می‌شود.

این نرخ معیاری است که سودآوری یک شرکت را محاسبه می‌کند، هر چه این شاخص یا نرخ بیشتر باشد شرکت توانسته از سرمایه‌اش بهتر استفاده کند و سودآوری خوبی داشته است.

نرخ بازگشت سرمایه‌گذاری (ROI) در کسب‌وکار متریکی برای اندازه‌گیری است بازگشت سرمایه گذاری و به یک سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد تا عملکرد سرمایه‌گذاری را ارزیابی و مقایسه کند. در هر دوره، نرخ بازگشت بدین معنی است که سرمایه‌گذاری انجام شود یا نه؟

با تعاریف فوق میتوان نرخ بازگشت سرمایه را در هر سرمایه گذاری سنجید. یکی از این سرمایه گذاری ها خرید نرم افزار BPMS (سیستم مدیریت فرایندها) است.

نرخ بازگشت سرمایه نرم افزار BPMS

بر کسی پوشیده نیست که نرخ بازگشت سرمایه نرم افزار BPMS به دلایل زیر بسیار قابل تامل بوده و سازمان سریعتر از آنچه تصور میکند سرمایه گذاری هایی که برای خرید یک نرم افزار BPMS (سیستم مدیریت فرایندها) مناسب داشته است جبران کرده و به سود خواهد رسید.

  • کاهش زمان تبدیل فرایندهای دستی به سیستم های مکانیزه نسبت به روش های برنامه نویسی (صرفه­ جویی بسیار قابل ملاحظه­ در پروسه تولید نرم­افزار) دیگر لازم نیست یه تیم از تخصص­های مختلف مثل برنامه ­نویس و تحلیلگر را برای زمانی نسبتاً طولانی به خدمت بگیرید و در زمان بسیار کمتر از روش­های سنتی تولید نرم ­افزار می توانید فرایند مورد نظر را الکترونیکی کنید.
  • عامل دوم افزایش بهره ­وری به وسیله BPMS، انجام مکانیزه امور و فرایندهای سازمانی است. یعنی وقتی شما در شرکت یا سازمان فرایندها را از طریق BPMSمکانیزه کرده و بصورت مکانیزه انجام می­دهید، خیلی از انواع اتلاف­های ممکن مثل تاخیر، زمان طولانی پاسخگویی، جابه جایی و انتقال را حذف خواهید نمود.
  • عامل بعدی افزایش بهره وری از طریق BPMSانجام برخی از Taskهای روتین توسط خود سیستم است. یعنی در BPMS شما لازم نیست برای وظایف روتینی که بارها و بارها تکرار می­شوند، نیروی انسانی به آنها تخصیص دهید و سیستم مدیریت فرایندها قادر خواهد بود خود ان وظایف روباتیک و تکراری را انجام دهد. مثل ثبت سند مالی در سیستم مالی که BPMS می تواند اینکار را انجام داده و دیگر نیاز به وجود فردی برای ثبت سند نیست.
  • انواع روش­های تخصیص کار: در خیلی از BPMSانواع روش­های تخصیص و تقسیم کار وجود دارد. مثلا میشود تعیین کرد که کار بصورت By Load تخصیص داده شود. یعنی کار به کارتابل فردی ارجاع شود که حجم کاری کمتری نسبت به واجدین شرایط انجام آن کار دارد.
  • قرار دادن مهلت زمانی برای انجام فعالیتها
  • شناسایی گلوگاه­ها از طریق ابزار BAM
  • و بسیاری دلایل دیگر

همچنین یکی از راه های مجاب کردن مدیران ارشد و میانی نمایش نرخ بازگشت سرمایه حاصل از خرید نرم افزار BPMS است.

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نرم افزار BPMS

حال به منظور محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نرم افزار BPMS روش های مختلفی وجود دارد لیکن به دلیل فنی بودن مباحث در این مطلب از این موارد فنی صرف نظر کرده و به معرفی سایت هایی می پردازیم که بدون اینکه خود را درگیر این موارد فنی کنیم این محاسبه را برای ما انجام خواهند داد.

بعد از زدن لینک بالا صفحه ای به شکل زیر نمایش داده میشود که با پاسخ دادن به چند سوال ساده نرخ بازگشت سرمایه سیستم مدیریت فراینده را برای شما محاسبه و نمایش میدهد.

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه BPMS

در صفحه بعدی در مورد تعداد فرایندهای سازمانتان از شما سوال میشود. گزینه سوم یعنی گزینه ۲۰-۱۰۰ معقول ترین گزینه است و ما آنرا انتخاب میکنیم.

2

در صفحه بعدی در مورد اینکه میانگین تعداد دفعاتی که فرایندهای شما نیاز به تغییر دارند را سوال میکند. که گزینه سالانه منطقی ترین گزینه است. بنابراین ما آنرا انتخاب میکنیم.

3

در ادامه بستری که میخواهید فرایندهایتان روی آن اجرا شود را انتخاب خواهید کرد که ما گزینه اول یعنی کامپیوتر را انتخاب میکنیم.

4

در مرحله بعد تعداد سیستم هایی داده محوری که در سازمان شما وجود دارد و BPMS باید با آنها ارتباط و یکپارچگی داشته باشد را انتخاب کنید. ما به عنوان نمونه گزینه دوم را انتخا میکنیم که به واقعیت های سازمان های ایرانی نزدیکتر است.

5

و در مرحله آخر درآمد سالانه خود را به دلار وارد میکنید که ما کمترین میزان یعنی بدبینانه ترین حالت را انتخاب کردیم.

6

و در مرحله بعد مشخصات خود را وارد نموده و بعد از زدن دکمه Next گزارش به شما نمایش داده میشود.

7

همچنین از طریق سایت codelessplatforms.com نیز می توانید نرخ بازگشت سرمایه BPMS خود را محاسبه نمایید.

چگونگی محاسبه ی بازگشت سرمایه (ROI)

3F99777A 82F4 4994 AB70 956045D6C936 - چگونگی محاسبه ی بازگشت سرمایه (ROI)

بازگشت سرمایه که به اختصار ROI نیز گفته می شود، نشان دهنده ی نسبت یا درصدی می باشد که بیانگر سودآوری یا کارایی یک ترید یا سرمایه گذاری خاص است . ROI ابزاری می باشد که به کارگیری آن راحت می باشد و قادر به ایجاد یک نسبت مطلق نظیر ۰.۳۵ و یا یک درصد نظیر ۳۵ درصد می باشد . بنابراین ، ROI در مقایسه انواع گوناگون سرمایه گذاری یا فعالیت های متفاوت ترید قابل استفاده است .

ROI بازگشت سرمایه در خصوص هزینه خرید را مورد ارزیابی قرار می دهد . این بدان معناست که محاسبه ROI به گونه ای صورت می گیرد که با تقسیم سود خالص بر کل هزینه انجام شده است . این امکان وجود دارد که حاصل آن را بعدا ضرب در ۱۰۰ نمود تا میزانی درصدی بدست آید .

مسلما ROI مثبت و بالا ، سرمایه گذاری سودآور را نشان می دهد ، این در حالیست که ROI منفی یعنی اینکه بازگشت سرمایه کمتر از هزینه هایی که شده ، بوده است . محاسبه ROI مطابق معادله زیر انجام می شود :

ROI=(current value – Total cost)/total cost

یا می توان از این معادله زیر استفاده کرد :

ROI=net profit/net cost

به طور مثال فرض کنید که آلیس (Alice) تعداد ۱۰۰ بایننس کوین (BNB) به قیمت ۱۰۰۰ دلار خریداری کرده است ، بدین معنی که برای هر یک از کوین ها مبلغ ۱۰ دلار پرداخته است . در صورتی که قیمت فعلی بایننس کوین ۱۹ دلار باشد ، آلیس بازگشت سرمایه ۰.۹۰ یا ۹۰ درصد را خواهد داشت .

ROI هم در بازار های سنتی و هم در بازار های ارزهای دیجیتال خیلی به کار گرفته می شود . اما دارای میزانی محدودیت نیز هست . به طور مثال ، امکان دارد زمانی که آلیس دو ترید گوناگون را با یکدیگر مقایسه می نماید ، فرمول بازگشت سرمایه را به کار گیرد . مشکلی که وجود دارد این است که فرمول بیان شده ، زمان را حساب نمی کند .

این بدان معناست که در برخی از موقعیت ها ، شاید یک سرمایه گذاری به نظر سودده تر از دیگری بیاید ، اما در حقیقت ، دارای کارایی پایین تر بوده است ؛ چراکه مستلزم بازه ی زمانی بیشتری بوده است . بنابراین در صورتی که ترید اولیه آلیس بازگشت سرمایه ۹۰ درصد داشته باشد ولی ۱۲ ماه به طول انجامیده باشد ، دارای کارایی کمتری از ترید دوم خود است که ROI هفتاد درصد در مدت زمان ۶ ماه داشته است .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.