چگونه رابطه ریسک و بازده ، قدرت تصمیمگیری سرمایهگذاران را افزایش میدهد؟
ریسک و بازده در مدیریت مالی و اقتصادی همانند دو کفه یک ترازو هستند که تعادل بین آنها در رسیدن به موفقیتهای مالی کمخطر و ایمن بسیار حائز اهمیت است. درواقع افراد با توجه به میزان ریسکی که انجام میدهند، متناسب با آن بازده و نتیجه متفاوتی خواهند داشت. ازآنجاییکه رابطه ریسک و بازده در تجارت و اقتصاد خرد و کلان جایگاه بسیار مهمی دارد، در ادامه این مطلب به تشریح و شفافسازی بیشتر آن پرداخته میشود.
بررسی رابطه کلی ریسک و بازده :
ریسک و بازده دو مفهوم جدا از هم و قابلتفکیک از یکدیگر نیستند و در کنار هم معنا پیدا میکنند. بهعبارتیدیگر در هنگام سرمایهگذاری همیشه دو حالت وجود دارد یا سود و زیان آن از همان ابتدا روشن و واضح است یا اینکه هیچ چیزی صد درصد مشخص نیست و باید ریسک کرد تا بازده آن معلوم شود. بنابراین هر چه فرد بیشتر ریسک کند به همان اندازه احتمال شکست یا پیروزی و در اصل بازده او نیز بیشتر است. برای شناخت بهتر رابطه بازده و ریسک تعاریف متفاوتی را به کار میبرند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
انحراف معیار ریسک و بازده :
ازآنجاییکه ریسک مفهومی نسبی دارد برای درک بهتر و به دست آوردن نتایج احتمالی آن از محاسبات آماری استفاده میکنند که انحراف معیار بهترین انتخاب جهت نشان دادن رابطه ریسک و بازده است. به همین منظور چنانچه یک موقعیت مالی دارای انحراف معیار ریسک رو به بالا و زیادی باشد، پتانسیل بازده بیشتری نیز در آن وجود دارد و بالعکس. اما باید توجه کرد که این بازده فقط به معنای سود بیشتر نیست بلکه با ریسک بیشتر، ممکن است ضرر بیشتری هم در نتیجه و بازده کار عاید سرمایهگذار شود. حتی خطر از دست رفتن تمام سرمایه نیز در ریسک بالا انواع ریسک در بازارسرمایه وجود دارد که در این مورد بازده صفر خواهد بود.
ریسک برابر با اختلاف بازده اصلی با بازده مورد انتظار :
اکثر سرمایهگذاران معتقدند که بازده و نتیجهای که در ابتدا انتظار میرود به آن دست یابند با میزان بازده واقعی و پس از انجام کار متفاوت است که با به دست آوردن اختلاف میان این دو، ریسک یا احتمال آن سرمایهگذاری یا موقعیت مالی نیز مشخص میشود. بنابراین هر چه اختلاف بازده واقعی و مورد انتظار کمتر باشد، ریسک کمتری هم وجود دارد و با افزایش این اختلاف، فرد باید ریسک بیشتری کند. بهترین مثال برای درک این موضوع احتمال برنده شدن فرد در یک مسابقه بختآزمایی است که در با خرید برگه شانس یا جایزه اصلی (بازده موردانتظار) را خواهد برد و یا هیچ چیزی (بازده واقعی) عاید او نخواهد شد. بنابراین احتمال (ریسک) شرکت در آن بسیار بالا است.
انواع ریسک :
بهطورکلی بر اساس اینکه ریسک تحت تأثیر عوامل داخل یا خارج از شرکت یا بنگاه اقتصادی به جود آمده، به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
۱. ریسک سیستماتیک :
چنانچه ریسک از عوامل دولتی یا عوامل بازار هدف که خارج از دسترس سرمایهگذار هستند، ناشی شده باشد.
۲. ریسک غیرسیستماتیک :
این دسته از ریسکها ربطی به عوامل خارج از دستگاه یا شرکت نداشته و به سیاستها و تصمیمات اتخاذشده در داخل مجموعه برمیگردد. مانند نرخ ارز
عوامل ایجادکننده ریسک :
اما عواملی سبب به وجود آمدن ریسک سیستماتیک یا غیرسیستماتیک میشود، متنوع و مختلف هستند که در ادامه نگاهی گذرا به برخی از آنها میکنیم:
۱. بازار :
شاید اصلیترین عامل تأثیرگذار در ریسک که سیستماتیک بوده و تحت کنترل سرمایهگذاران نیست را میتوان نوسان بازار ناشی از جنگ، تحریم، رکود اقتصادی، تغییرات در سیاستهای اقتصادی و امثال آن دانست که سبب تغییرات در بازده شده و ریسک بازار را ایجاد میکنند. ریسکهای که اغلب غیرقابلپیشبینی بوده و در سود و زیان سرمایهگذاری تأثیر مستقیمی دارد.
۲. نرخ ارز :انواع ریسک در بازارسرمایه
ارزش پول خارجی نسبت به پول رایج در یک کشور را نرخ ارز گویند که معمولاً دارای نوسانات زیاد و بالا و پایین شدن است. نرخ ارز یکی از عوامل مؤثر در ریسک است که از آن بهعنوان ریسک نرخ ارز یاد میکنند. درواقع میتوان گفت با تغییر در بازده سهام، نرخ ارز دچار نوسان میشود.
بنابراین برای بازرگانان و افرادی که در کار واردات و صادرات هستند همواره ریسک نرخ ارز وجود دارد که جز ریسکهای سیستماتیک است. با بالا رفتن نرخ ارز، واردکننده مجبور است با قیمت بیشتر محصول را وارد کنند بنابراین اغلب سود کمتری نصیبش خواهد شد. اما این وضع به سود صادرکنندگان بوده که با صادر کردن کالاهای داخلی به سود بیشتری عاید او شود.
۳. نرخ بهره :
سود یا زیان حاصل از مشارکت در سرمایهگذاریها را نرخ بهره گویند که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در ریسک است. سرمایهگذار هنگامیکه اوراق مشارکتی با ارزش پایین تهیه میکند، ریسک نرخ بهره را به جان خریده است. زیرا با نوسانات نرخ بهره، بازده و سود او کم یا زیاد شده و متغیر است.
۴. تورم :
با افزایش تورم، قدرت خرید کاهش در نتیجه تقاضا در بازار کم میشود که از آن بهعنوان ریسک قدرت خرید یاد شده و جز عوامل ایجادکننده ریسک سیستماتیک محسوب میشود. همچنین ریسک ناشی از تورم باعث پایین آمدن ارزش سهام نیز میگردد که درواقع بهنوعی ریسک نرخ بهره به وجود میآورد.
۵. کسبوکار :
هنگامیکه یک سرمایهگذار در یک کسبوکار یا یک محصول خاص سرمایهگذاری میکنند ریسک تجاری کرده است. زیرا با نوسانات قیمت آن محصول، بازده و سود او نیز تغییر خواهد کرد. مانند سرمایهگذاری بر روی طلا که با بالا و پایین رفتن قیمت، سرمایهگذار سود یا زیان خواهد کرد.
۶. امور مالی :
این نوع ریسک ناشی از تصمیمات شرکت یا سرمایهگذار بوده و درواقع ریسکی غیر سیستماتیک که به آن ریسک مالی گفته میشود. مانند وقتیکه تقاضای دریافت وام میکند، میزان بدهیها را در مقابل نقدینگی افزایش میدهد و چنانچه نتواند اقساط آن را بهراحتی و در زمان مقرر پرداخت نکند، دچار ضرر شده و حتی امکان ورشکستگی نیز وجود دارد.
همانطور که اشاره شد، رابطه ریسک و بازده خطی بوده و هر دو با هم معنا پیدا میکنند. عوامل بسیاری باعث به وجود آوردن تغییرات در بازده موردانتظار و بازده واقعی میشود که ریسکهای متفاوتی را ایجاد میکنند که برخی از این عوامل خارجی و برخی از داخل مجموعه نشاءت میگیرند. میزان شناخت این عوامل و بازار و نیز اتخاذ تصمیمات درست و بهجا، قدرت ریسکپذیری شرکت یا فرد را نشان میدهد.
مدیریت ریسک در بازار رمز ارز ها
مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال مانند هر بازار مالی دیگری از ضرورت های ورود به این بازار است. با توجه به تازه بودن این عرصه و ورود تعداد زیادی از سرمایه گذاران به این بخش، آشنایی با خطرات احتمالی و روش های جلوگیری از ضرر خالی از فایده نیست. در ادامه این مطلب با سیبنال همراه باشید.
از آنجایی که به این صفحه آمده اید و درصدد مطالعه نحوه مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال هستید. حتما با مفاهیم ابتدایی مربوط به رمز ارزها آشنایی دارید و از شیوه ی تولید و توزیع آنها اطلاع کامل دارید. در صورتی که تازه به عرصه ارزهای دیجیتال وارد شده اید و قصد سرمایه گذاری و کار با رمز ارزها را دارید پیشنهاد می کنیم سایر مقالات سیبنال را برای آگاهی از ویژگی های این پول های نوظهور بخوانید؛ تا با کسب اطلاعات کامل به این عرصه وارد شوید.
آشنایی با خطرات سرمایه گذاری در رمز ارزها
معامله در انواع بازارهای مالی با ریسک همراه است، و اصولا همین ریسک باعث پول سازی می شود. ولی نکته حائز اهمیت در بازار ارزهای دیجیتال، تازه بودن آن برای دولت ها و مردم و تفاوت ساختار آن با سایر وجوه ارزشمند سنتی است که خطرات سرمایه گذاری در این بازار را دوچندان می کند. برای همین توصیه می کنیم در ابتدای کار با استفاده از مشاوره و آموزش توسط متخصصان، از ضررهای هنگفت جلوگیری کنید. تا ادامه راه در این بازار برای شما مایوس کننده نباشد و بتوانید از امکانات بازار رمز ارز استفاده کافی را ببرید.
خطرات ذاتی
هرچند تمام معامله گران و اکثر فعالان عرصه رمز ارز سعی دارند بازار ارزهای دیجیتال را شبیه به سایر بازارهای مالی دنیا مانند بورس یا فارکس معرفی کنند و اقبال عمومی را نسبت به این عرصه جلب کنند اما چند تفاوت اساسی باعث می شود تا ارزهای دیجیتال در معرض خطرات متفاوتی از بازارهای مالی سنتی باشند و مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال از چیزی که به نظر می رسد دشوارتر باشد. در معاملات دیجیتال شما باید چند نکته اساسی که جزئی از ماهیت این بازار است را بپذیرید و همیشه در تحلیل های خود آنها را در نظر بگیرید.
استفاده از سیگنال های درست برای خرید و فروش
1. ارز دیجیتال اساسا یک پول بدون پشتوانه است و حمایت نهاد یا دولت خاصی را ندارد.
2. این پول ها هنوز به طور کامل توسط دولت ها به رسمیت شناخته نشده اند پس ارزش گذاری آنها بر اساس اقبال عمومی به هر ارز و حجم معاملات بستگی دارد.
3. قوانین مربوط به این حوزه در سیستم قضایی ایران تعریف نشده است.
4. همیشه امکان هک و سرقت اطلاعات شما وجود دارد.
5. در صورت از دست دادن پسورد، هیچ تعهدی برای بازیابی پول شما وجود ندارد.
6. در صورت ورشکستگی صرافی که پول شما در آن قرار دارد هیچ دستاویزی نخواهید داشت.
7. ریسک ریزش و رشد این ارزها به صورت لحظه ای بالاست.
8. هیچ کس ملزم به معامله با ارز دیجیتال نیست و نقد کردن آن سخت است.
البته همه نکاتی که در بالا ذکر شد با رعایت یک سری از آموزش های اولیه قابل مدیریت است. حالا که خطرات ذاتی ارزهای های دیجیتال را شناختید با نحوه مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال و کنترل سرمایه در این بازار بیشتر آشنا می شویم.
انواع ریسک در سرمایه گذاری بازار ارزهای دیجیتال
انواع ریسک و نحوه مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال
1. ریسک مالی
در بالا خطرات ذاتی ارزهای دیجیتال را توضیح دادیم. گاهی همین تهدید ها به طور آنی ارزش پولی که ما در آن سرمایه گذاری کرده ایم را کاهش می دهند. حتما به یاد دارید چندی پیش مدیرعامل شرکت تسلا با رفتار و صحبت های خود قیمت بیت کوین و دوج کوین را تحت تاثیر قرار داد. به علت وابستگی شدید ارزهای دیجیتال به اقبال عمومی و فقدان پشتوانه، اخبار منفی و مثبت به سرعت این بازار را تحت تاثیر قرار می دهد. البته برای جلوگیری از خطرات این چنینی شما می توانید با استفاده از سیگنال ها از پس مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال به خوبی بر بیایید.
2. ریسک بازار
بازار ارزهای دیجیتال از طیف گسترده ای از کاربران تشکیل شده است. این کاربران لحظه به لحظه مشغول خرید و فروش هستند. گاهی ممکن است گروهی از کاربران نسبت به یک ارز خاص توجه ویژه نشان بدهند و یا تصمیم به تحریم یک ارز بگیرند. در این صورت شما به سرعت با کاهش و یا افزایش ارزش پول خود مواجه می شوید.
3. ریسک ارزش (تورمی)
نکته ای که برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال باید به آن توجه کنید ریسک های ارزش پول یا تورم است. البته با توجه به مشکلات اقتصادی ایران بر اثر تحریم ها این مقوله همیشه به سود سرمایه گذاران در بازار رمز ارزها بوده است. در ایران نرخ ارزهای دیجیتال با توجه به دلار ارزش گذاری می شود. سقوط و صعود ارزش دلار به تاثیر مستقیم بر ارزهای دیجیتال می انجامد. اهمیت پیش بینی بر اساس تحلیل ها در اینجا معلوم می شود. مثلا با اطلاع از تحلیل درست از فعالیت های سیاسی شما می توانید سرمایه گذاری خود در بازار ارزهای دیجیتال را جهت دهی کنید.
نسبت ارزش دلار و ریال به بیت کوین
4. ریسک سیاسی
از جمله مواردی که مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال را پیچیده می کند، برخورد سیاستمداران است. اگر کشوری تصمیم به رسمیت شناختن یک ارز دیجیتال بگیرد و آن را در سیستم های پرداخت خود جای دهد، به سرعت افزایش ارزش آن رمز ارز را در پی دارد و معکوس همین امر نیز ممکن است. با توجه به بحث های قانونگذاری در این زمینه در اکثر نقاط جهان، یکی از بزرگترین ریسک هایی که می تواند ارز دیجیتال را در این دهه درگیر کند همین امر است.
5. ریسک شخصی
این ریسک مختص بازار رمز ارزها نیست و تمام بازارهای مالی را در بر می گیرد. به طور مثال شما با خرید صد میلیون بیت کوین قصد سرمایه گذاری طولانی مدت را دارید، اما در طی یک اتفاق ناگهانی به پول خود نیاز پیدا می کنید و این امر درست در زمانی است که ارزش این ارز دیجیتال تحت تاثیر یک عامل بیرونی افت کرده است به وقوع می پیوندد و شما در خطر از دست دادن سرمایه به علت سقوط کوتاه مدت ارزش بیت کوین گرفتار می شوید.
خرید و فروش با ارزهای دیجیتال
6. ریسک احساسی
نکته مهم در مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال آشنا بودن با روش های سرمایه گذاری در این عرصه است. شما بدون اطلاع از انواع ارزیابی و تحلیل بازار و تحت هیجان و تب رمز ارز وارد سرمایه گذاری در این مقوله می شوید و بدون کمک گرفتن از یک مشاور و تنها با اتکا به آنچه از جو بازار می بینید اقدام به خرید می کنید. در این هنگام مانند سرمایه گذاران در رمز ارز کینگ مانی با یک کلاهبرداری حساب شده روبرو می شوید.
از سیبنال کمک بگیرید
سیبنال یک پلتفرم تحلیل، آموزش و تبادل اطلاعات است که به صورت شفاف فعالیت می کند و به سرمایه گذاران و تحلیل گرها کمک می کند تا با مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال به سود برسند.
ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
در هر سرمایه گذاری یا پس اندازی ریسک و خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد. بنابراین لازم است قبل از هر اقدامی با بازار مالی آشنا باشیم تا بتوانیم در هنگام پس انداز و سرمایه گذاری، احتمال خطرات آینده را لحاظ کنیم تا با کمترین زیان مالی روبرو شویم.
ریسک مالی (risk Financial) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
ریسک مالی
قبل از صحبت درباره ریسک مالی و چگونگی مدیریت آن در راستای حفظ سرمایه، بهتر است در ابتدای بحث بدانیم اساسا ریسک به چه معنا است و بعد به یکی از انواع ریسک که ریسک مالی است بپردازیم. ریسک از نظر مالی به عنوان شانس اینکه نتیجه یا سود واقعی سرمایه گذاری با نتیجه یا بازده مورد انتظار، متفاوت باشد، تعریف شده است. ریسک شامل احتمال از دست دادن بخشی از سرمایه گذاری اصلی یا کلی است. از نظر کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و پیامدهای تاریخی ارزیابی میشود.
ریسک مالی چه مواقعی ظاهر میشود؟
ریسک مالی یکی از انواع مهم ریسک برای هر شغلی است. ریسک مالی به دلیل تحرکات بازار ایجاد میشود و حرکت بازار میتواند عوامل زیادی را در بر بگیرد. ریسک مالی خطر از دست دادن پول یا داراییهای ارزشمند در ابزارهای مالی است. به عبارت دیگر، بسیاری از خدمات مالی یا معاملات، خطر ذاتی ضرر را دارند و این همان چیزی است که ما آن را ریسک مالی می نامیم.
دقت داشته باشید که هر از دست دادنی را نمیتوان ریسک مالی تعریف کرد؛ به عبارتی مقدار پولی که در هنگام تجارت یا سرمایه گذاری از دست میدهید ریسک محسوب نمیشود بلکه آنچه در نهایت از دست میدهید ریسک مالی حساب میشود.
تعریف دیگر از ریسک مالی، ضررهای بالقوه ای انواع ریسک در بازارسرمایه است که یک سرمایه گذار هنگام سرمایه گذاری در شرکتی با آن مواجه است. تعریف این ریسک و زمان رخ دادن آن برای مردم عادی تا دولتها متفاوت است. برای دولتها، بدان معنی است که آن ها قادر به کنترل سیاستهای پولی و پیش فرض بدهیها نیستند. برای شرکتها بدین معنی است که، یک شرکت قادر به انجام تعهدات خود برای بازپرداخت بدهیهای خود نباشد و این به نوبه خود میتواند به معنای این باشد که سرمایه گذاران بالقوه، پول سرمایه گذاری شده در شرکت را از دست میدهند.
شرکتها همچنین ممکن است بدهی خود را بپذیرند، اما در انجام تعهدات باعث مشکلات اقتصادی شوند. برای افراد بدین معنی است که آن ها هنگام تصمیم گیری، با خطر مالی روبرو میشوند که میتواند درآمد یا توانایی آن ها را برای پرداخت بدهی مورد نظر خود به خطر اندازد. (1)
ریسکهای مالی در همه جا و در ابعاد مختلفی وجود دارد که همه را تحت تأثیر قرار میدهد. شما باید از همه خطرات مالی آگاه باشید. درست است که دانستن خطرات و چگونگی محافظت از سرمایه، خطر را از بین نمیبرد اما باعث کاهش آسیب آن ها میشود.
عوامل موثر بر ریسک مالی
ریسک مالی به طور کلی به دلیل بی ثباتی و ضرر در بازار مالی ناشی از حرکت در قیمت سهام، ارزها، نرخ بهره و موارد دیگر ایجاد میشود. ریسک مالی به ریسک هایی که مشاغل و افراد هنگام سرمایه گذاری، برنامه ریزی برای آینده و انجام کارهای روزانه میپردازند، اشاره میکند. تمام مشاغل و سرمایه گذاران یا افرادی که پس انداز میکنند، در تصمیم گیری های مالی خود ریسک بسیاری را به همراه دارند.
برخی از این خطرات خارجی هستند و بستگی به عوامل بیرونی و تصمیمات اتخاذ شده توسط سایر سازمانها و مصرف کنندگان دارد. یکسری از خطرات داخلی هستند و مربوط به استراتژیها و اقداماتی میشود که سرمایه داران بزرگ یا دولتمردان انتخاب میکنند. هرکدام از این عوامل ممکن است کل برنامه ریزی مالی را به هم بریزد و در نتیجه آسیب پذیری افراد و مشاغل را بیشتر کند.
نرخ بازار یکی از گسترده ترین انواع عوامل بیرونی در هنگام بروز ریسک مالی است. بازار براساس علاقه، عرضه و تقاضا و عناصر جدید مانند فناوری، تغییر میکند. هنگامی که اقتصاد سرعت مییابد یا کند میشود، نرخ بهره اوراق و وام تغییر میکند. این تغییر نرخها باعث شود میزان وام برای یک تجارت بیشتر شود یا نیاز به پرداخت آن به اوراق قرضه مورد استفاده برای تولید سرمایه داشته باشد.
مقررات دولت عامل مهم دیگری در کلیه برنامه ریزی های مالی است. دولتها با ایجاد تعرفه های جدید مالیات بر واردات و صادرات، تغییر قوانین مالیاتی موجود، وضع مقررات جدید مالی بطور مداوم برنامه ریزی را تغییر می دهند. برخی از این تغییرات مفید هستند، اما برخی دیگر میتوانند سودآوری کسب و کار را دشوارتر کنند، از جمله کاهش نرخ اوراق خزانه و اضافه کردن الزامات جدید به گزارشهای مالیاتی.
جریان نقدی که مربوط به درآمدها و هزینه های روزانه مشاغل میشود، یکی از عوامل درونی ریسک است. دریافتهای شما از مشتریان یکی دیگر از عوامل درونی ریسک مالی است. به هرحال شما سرمایه گذاری انجام دادهاید و ممکن است مشتری در بازپرداخت خود به مشکل برسد و شما را در هزینهها دچار مشکل کند. (2)
نحوه محاسبه ریسک مالی
همه مشاغل دارای ریسکهای مرتبط هستند. این مهم است که یک شرکت اقتصادی بتواند ریسک شغلی مرتبط با کار و تجارت خود و نحوه محاسبه خطرات را بداند. دانستن چگونگی محاسبه خطرات انواع ریسک در بازارسرمایه تجاری، تجارت را از ورشکستگی محافظت میکند. ریسک مالی، ساختار سرمایه یک شرکت و سطح ریسک فعلی را در رابطه با سطح بدهی شرکت ارزیابی میکند. این نسبت ها هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در یک شرکت توسط سرمایه گذاران استفاده میشود.
خوشبختانه ابزارهای بسیاری در دسترس افراد، مشاغل و دولتها قرار گرفته است که به آن ها امکان میدهد میزان ریسک مالی مورد نظر خود را محاسبه کنند. متداولترین روشهایی که متخصصان سرمایه گذاری برای تجزیه و تحلیل خطرات مرتبط با سرمایه گذاری های طولانی مدت استفاده میکنند شامل تجزیه و تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکی و تجزیه و تحلیل کمی است.
تجزیه و تحلیل بنیادی فرایند اندازه گیری ارزش ذاتی یک سرمایه گذاری با ارزیابی کلیه جنبه های مشاغل از جمله دارایی شرکت و درآمد آن است. تجزیه و تحلیل فنی فرایند ارزیابی اوراق بهادار از طریق آمار است و به بازده های تاریخی، حجم تجارت، قیمت سهام و سایر داده های عملکرد نگاه میکند. تجزیه و تحلیل کمی ارزیابی عملکرد تاریخی یک شرکت با استفاده از محاسبات نسبت مالی است.
تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام
ریسک مالی سرمایه گذاری سهام این است که اگر شرکتی که سهام خود را از آن خریداری کردهاید پول خود را از دست بدهد پول شما هم از دست میرود؛ این سادهترین تعریف و آشکارترین خطر است. هر سرمایهگذاری به دنبال فهم بازده یا همان سود و زیانی است که از سرمایه گذاری نصیبش می شود و ریسک یا همان وجود و عدم وجود تضمین برای دریافت سود سرمایه گذاری است و بدون شناخت کامل این دو، تصمیمگیری جهت سرمایه گذاری سخت میشود. سرمایه گذاری در بورس اگرچه ممکن است سود زیادی در مدت زمان کمی به شما بدهد اما ضمانتی وجود ندارد که در برابر این سود زیانی نباشد.
وقتی دولتها نتوانند تورم را کنترل کنند یا توانایی خود را در سیاستهای پولی از دست بدهند، همچنین عوامل مؤثر بر کل بازار شامل رشد اقتصادی، رکود اقتصادی، تورم، نرخ بهره، نوسانات ارز و. (که عوامل غیرقابل پیشبینی هم هستند) نوسانات و خطر را در بازار سهام ایجاد میکنند. ریسک مالی در بازار سهام، عمل نکردن به تعهدات شرکت و عدم توانایی در بازپرداخت وام بانکی و درنتیجه ورشکستگی آن است، بنابراین این عوامل باعث میشود تا شرکتها و موسساتی که سهام عرضه کردهاند نتوانند به تعهدات خود عمل کنند و سرمایهگذاران، سرمایه خود را از دست بدهند.
مدیریت ریسک مالی
فرآیند ارزیابی و مقابله با ریسکهای مالی اغلب به عنوان مدیریت ریسک شناخته می شود. از بین انواع خطری که ممکن است تجارت شما با آن روبرو شود، ریسک مالی بیشترین تأثیر را بر جریان سرمایه گذاری شما دارد. شما میتوانید با استفاده از یک برنامه مدیریت ریسک مالی خوب، این خطرات را پیش بینی کرده و از آن عبور کنید.
در دنیای مالی، مدیریت ریسک، فرایند شناسایی، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است. در اصل، مدیریت ریسک زمانی اتفاق میافتد که یک سرمایهگذار به تعیین کمیت پتانسیل ضرر و زیان در یک سرمایه گذاری بپردازد و سپس با توجه به اهداف سرمایهگذاری و تحمل ریسک، اقدام مناسب، یا عدم اقدام را انجام دهد.
افزایش ریسک در قالب افزایش نوسانات به وجود میآید. این در حالی است که متخصصان سرمایهگذاری دائم به دنبال راهکاری جهت کاهش چنین نوسانات هستند. هدف مدیریت ریسک مالی کمک به اولویت بندی ابزارهای مالی و استفاده از آن ها برای مدیریت ریسکهای پر هزینه است.
سازمانها ریسک مالی خود را به روشهای مختلفی مدیریت میکنند. این فرایند بستگی به این دارد که مشاغل چه کاری انجام میدهند، در چه بازاری فعالیت میکنند و آمادگی پذیرش چه میزان ریسک را دارد. به این معنا، صاحب مشاغل و مدیران شرکت وظیفه دارد ریسک را شناسایی و ارزیابی کنند و تصمیم بگیرند که شرکت چگونه قصد دارد آن ها را مدیریت کند.
مدیریت ریسک با شناسایی خطرات مالی و منابع یا دلایل آن ها آغاز میشود. برای شروع خوب است که از ترازنامه شرکت استفاده کرد. یک تصویر لحظه ای از بدهی، نقدینگی، قرار گرفتن در معرض نوسانات ارز، ریسک نرخ بهره و آسیب پذیری قیمت کالاها که شرکت با آن روبرو است را فراهم میکند.
مرحله دوم، تعیین کمیت یا قرار دادن مقدار عددی بر خطرات شناسایی شده است. تحلیلگران تمایل دارند از مدلهای آماری مانند روش انحراف استاندارد و رگرسیون برای اندازه گیری میزان مواجهه شرکت در برابر عوامل خطر مختلف استفاده کنند. پس از تجزیه و تحلیل منابع خطر، باید تصمیم بگیرید که چگونه بر روی این اطلاعات عمل خواهید کرد. آیا میتوانید با قرار گرفتن در معرض خطر ریسک به روند خود ادامه دهید؟ آیا باید سرمایه خود را کاهش داده یا از آن محافظت کنید؟
این تصمیم مبتنی بر عوامل مختلفی از جمله اهداف شرکت، محیط کسب و کار، ریسکپذیری و اینکه آیا با کاهش سرمایه میتوان کاهش ریسک را توجیه کرد. به طور کلی، مدیریت ریسکهای سرمایه گذاری با درک اصول ریسک و چگونگی اندازه گیری آن ممکن است و با یادگیری خطرات ناشی از انواع مختلف ریسکها و برخی از راههای مدیریت جامع به همه انواع سرمایه گذاران و مدیران تجارت کمک میکند تا از ضررهای غیرضروری و پرهزینه جلوگیری کنند. (3)
چه کسی ریسک مالی را مدیریت میکند؟ در یک تجارت کوچک، صاحب مشاغل و مدیران ارشد، مسئولیت مدیریت ریسک را بر عهده دارند. اما زمانی که مشاغل رشد میکند و شامل چندین بخش و فعالیت میشوند، بهتر است یک مدیر در زمینه ریسک مالی اختصاص داده شود.
نتیجه گیری و جمع بندی
بازارهای مالی به دلیل نیروهای مختلف کلان اقتصادی همیشه در معرض خطر هستند. ریسک مالی متغیرهایی است که یک کسب و کار در طی یک زمان مشخص در درآمد خود تجربه میکند. بنابراین اگر شما سرمایهگذار هستید یا صاحب یک شغل، قبل از هر اقدامی و به جهت برنامه ریزی آینده، هرچند که در بازار سرمایه برنامه ریزی برای آینده کار دشوار و البته تثبیت شدهای نیست اما باز هم در راستای پیشگیریهای احتمالی و زیان کمتر بهتر است با ریسکهای بازار به خوبی آشنا شوید.
ریسک بزرگ سرمایه گذاری در بازار فولاد کشور
به گزارش آهن پرایس در تحلیل بازار فولاد، یکی از اساسی ترین عواملی که می تواند موجب موفقیت صنعت فولاد شود، سرمایه کافی موجود در اختیار مدیران می باشد. هادی غنیمی رئیس پیش خانه صنعت و معدن ایران در اینباره گفت: شرایط سرمایه گذاری های داخلی و خارجی در بخش فولاد بسیار نامناسب می باشد. کسانی که می خواهند سرمایه گذاری کنند، در حالی تصمیم به این امر می گیرند که در بازارهایی همچون فولاد برای سرمایه گذاری احساس امنیت کنند.
- ارسال شده در 1396/10/20 ساعت 10:00
به گزارش آهن پرایس در تحلیل بازار فولاد، یکی از اساسی ترین عواملی که می تواند موجب موفقیت صنعت فولاد شود، سرمایه کافی موجود در اختیار مدیران می باشد.
هادی غنیمی رئیس پیش خانه صنعت و معدن ایران در اینباره گفت: شرایط سرمایه گذاری های داخلی و خارجی در بخش فولاد بسیار نامناسب می باشد. کسانی که می خواهند سرمایه گذاری کنند، در حالی تصمیم به این امر می گیرند که در بازارهایی همچون فولاد برای سرمایه گذاری احساس امنیت کنند.
وی در ادامه افزود: در حال حاضر شاهد جناح بندی های مختلف سیاسی در کشور هستیم که همین موضوع باعث می شود امنیت سرمایه گذاری پایین آید. در شرایط فعلی بیشترین سرمایه های خارجی در حوزه خلیج فارس به کشور عربستان وارد می شود که دلیل آن ثبات سیاسی و اقتصادی است که در حال حاضر در ان کشور وجود دارد که در پی این ثبات سرمایه گذاران حس امنیت بیشتری کرده و ترجیح می دهند در بازارهای صنعتی این کشور به سرمایه گذاری بپردازند.
غنیمی در ادامه با اشاره به وجود ریسک برای سرمایه گذاری در بازار فولاد اظهار داشت: با توجه به اتفاقات به وقوع پیوسته، سرمایه گذاری در بازار فولاد ریسک بزرگی است به همین دلیل سرمایه گذاران ترجیح می دهند در جایی سرمایه گذاری کنند که در کنار امن بودن، با حداقل سرمایه بیشترین سود را بتوانند کسب کنند که هم اکنون بازارهای صنعتی ایران فاقد این پتانسیل می باشد.
غنیمی فرد، در ادامه با بیان این كه در حال حاضر سرمایه گذاران داخلی سرمایه گذاری در بازارهای دلالی را به بازار فولاد ترجیح می دهند ادامه داد: در شرایط فعلی میانگین سود در بازارهایی همچون دلالی 28 درصد است این در حالیست كه میانگین سود در بازار تولید به 15 درصد هم نمی رسد.
وی با اشاره به معضلات اشتغال در صنعت فولاد در كشور تصریح كرد: به دلیل عدم حمایت های دولت در صنعت فولاد شاهد ورشكستگی پی در پی واحدهای تولیدی در این صنعت هستیم.
انواع ریسک در بازارسرمایه
- محمد یونسی
- آذر 06, 1397
سرمایه گذاری معمولا برای کسب سود و انتقاع در بازه های کوتاه مدت و میان مدت انجام می گیرد. مگر اینکه سرمایه گذاری در حوزه های بلند مدت مانند سرمایه گذاری های زیرساختی صورت گرفته باشد. بنابراین توافق بر سر منافع و عواید حاصل از سرمایه گذاری امر مهمی است اما پیش از آن باید به دو مقوله ریسک مشارکت و ریسک سرمایه گذاری توجه کنیم.
مشارکت و سرمایه گذاری
معمولا سرمایه گذاری ها در قالب حقوقی قرارددادی و برمبنای عقد مشارکت انجام می پذیرد که البته عناوین و اشکال مختلفی داشته دارند .
منطق مشارکت ایجاب میکند طرفین به نسبت آورده خود، از سود و زیان حاصل از مشارکت و سرمایه گذاری بهره مند شوند
کما اینکه ماده 575 قانون مدنی نیز به همین امر اشاره داشته :
« هریک ازشرکاءبه نسبت سهم خود درنفع وضرر سهیم می باشد . مگر اینکه برای یک یاچند نفرازآنها درمقابل عملی سهم زیادتری منظور شده باشد.»
همانطور که در این ماده قانونی آمده است هر یک از شرکا به نسبت سهم خود در نفع و ضرر سهیم هستند .
به طور مثال وقتی چند شریک برای شروع یک فعالیت تجاری سرمایه های خود را درکنار هم قرار می دهند،
به میزان آورده های خود در سود و زیاد فعالیت مشترک سهیم خواهد بود مانند آنچه که درشرکت های مسئولیت محدود رخ می دهد.
آورده های شرکا
اما گاهی آورده شرکا وجه نقد نیست بلکه به صورت آورده های غیر نقدی و یا حتی نامشهود است.
دارایی غیر نقدی هر آن مالی است که دارای ارزش اقتصادی بوده ولی به صورت وجه نقد نیست
اما قابل تقویم به وجه رایج مملکت است و دارایی نامشهود نیز به عنوان بخشاز دارایی های غیرنقدی ،شکل فیزیکی نداشته و معمولا به عنوان یک امتیاز و یا حق مطرح می شود مانند گواهی ثبت پتنت و یا دانش فنی .
ارزشگذاری دارایی های نامشهود کار آسانی نیست بنابراین در این مواقع توافق طرفین بسیار می تواند راهگشا باشد
برای مثال پیمانکار ساختمانی را تصور نمایید در یک قرارداد مشارکت در ساخت، علاوه بر سرمایه نقدی ، برای ساخت یک آپارتمان ، دانش و تجربه خود را نیز بکار می گیرد
و کارفرما به عنوان شریک دیگر، زمین خود را که آورده غیر نقدی است به عنوان آورده در اختیار می گذارد .
یا حتی در تولید یک محصول نرم افزاری و راه اندازی استارتاپ به همین منوال است.
یک شریک دانش فنی را در اختیار می گذارید و شریک دیگر سرمایه نقدی و اداره امور اجرائی را ،
بنابراین این دو شریک می بایست براساس میزان ارزش آورده های خود به تخصیص سهام برمبنای توافق خود عمل نمایند.
در این مشارکت ارزش زمین کارفرما و آورده نقدی پیمانکار مشخص است اما ارزش تجربه و تخصص و حتی زمان کافرما در ساختمانی که بر روی زمین بنا میکند،مشخص نیست
و ارزشگذاری دقیق این نوع آورده بسیار دشوار است بنابراین براساس معیار های عرفی بین دو شریک توافق و تراضی صورت می گیرد.
البته اختصاص سهام بیشتر به شریکی که علاوه بر آورده نقدی و غیر نقدی ، تعهد به انجام عملی می دهد ،از نظر قانون منعی ندارد
و اتفاقا در ادامه ماده فوق الذکر آمده است که شریکی ممکن است در مقابل عملی سهم بیشتری داشته باشد.
بنابراین در یک قرارداد مشارکت و سرمایه گذاری می توان معیار و ملاکی برای ارزش آورده طرفین ( چه نقدی و چه غیر نقدی ) قرار داد
و بر مبنای همین توافق سهام هر یک از طرفین را تعیین نمود
حتی اگر آورده یک طرف سرمایه و آورده دیگر کار وعمل وی باشد، منع قانونی برای آغاز یک مشارکت وجود ندارد .
ریسک های ناشی از مشارکت و سرمایه گذاری
مساله مهمی که در هر مشارکتی ریسک ممکن است رخ دهد ریسک های اجرایی و ریسک بازار است .
یعنی در یک قرارداد مشارکت و سرمایه گذاری همواره دو ریسک وجود دارد یک ریسک ناشی از عملکرد شرکا و ریسک دیگر ناشی از واکنش بازار است .
ریسک اجرایی
ریسک اجرا می تواند ناشی از عوامل متفاوتی باشد از یک از اصلی ترین عوامل آن در کسب و کار های نوپا و استارتاپ ها ناشی از عملکرد شرکا و بنیانگذاران کسب و کار است.
برای نمونه در خصوص مثال قبلی ممکن است پیمانکار در ساخت آپارتمان ها تاخیر نماید و یا اینکه اصلا تعهدات خود را عملی ننماید
یا یکی از بنیان گذاران استارتاپ بدون دلیل دست به ترک کار بزند.
در این صورت قطعا ادامه روند مشارکت عملا دچار مشکل شده است.
برای جلوگیری ازین مشکلات باید ریسک مشارکت را با انعقاد قرارداد های مشارکت و سهامداری روشن و شفاف
همراه با پنالتی های و ضمانت اجرا های مناسب به حداقل رساند تا اشخاص به راحتی قادر به تخطی از تعهدات قراردادی نباشد.
و یا اگر تخطی نمودند ابزارهای فشار و یا خروج برای شریک دیگر فراهم باشد و ازین طریق ریسک مشارکت را کاهش دهد.
در قرارداد های سرمایه گذاری خطر پذیر نیز توافق نامه سهامداری میان شرکا منعقد می شود
و از طریق پیش بینی شروطی مانند وستینگ سهم ، آنتی دایلوشن anti-dilution ، لیکوئیدیشن liquidation preference و غیره از ریسک مشارکت می کاهند.
ریسک بازار
گاه ممکن است علیرغم عملکرد مناسب شرکا و یا تیم، به دلایل محتلف خارج از تیم و یا شرکا مانند
نوسانات بازار و مشکلات اقتصادی و یا حتی عدم اسقبال بازار ، سود مدنظر از مشارکت حاصل نشود
همان پیمانکاری یک میلیارد صرف ساخت آپارتمان ها کرده و بیش از یک سال وقت خود را صرف ساخت و ساز نموده است
در انتهای کار دو واحد صد متری از ده واحد نصیبش شده است .
حال اگر به دلیل رکود اقتصادی نتواند واحد های خود را به قیمت مناسبی به فروش رساند
و یا حتی حداقل سود ممکن را بدست نیاورد در واقع از این مشارکت ضرر نموده و این ریسک بازار است .
این مساله درواقع ریسک سرمایه گذاری است که ناشی از عوامل مختلفی است که لزوما در اختیار شرکا نمی باشد.
حتی در یک قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر که برای ایجاد و راه اندازی یک کسب و کار در حوزه تجارت الکترونیکی و فروشگاه اینترنتی منعقد شده است
ممکن است شریک کارآفرین به تعهدات خود به خوبی عمل نماید
اما بدلیل مسائل ارزی و یا تحریم و یا عدم سنجش درست از بازار، کسب و کار به اهداف مالی مدنظر دست نیابد.
پیش بینی دو مفهوم ریسک اجرایی و ریسک بازار بسیار حائز اهمیت است
و البته ممکن است در صنایع و حرفه های مختلف این دو مفهوم تعاریف و یا عناوین مختلف و یا حتی دامنه وسیع تری داشته باشند.
برای برخی از مشارکت ها که تاثیر بسیاری در اقتصاد کشور داشته ،
قانون گذار با وضع برخی قوانین و سیاست ها سعی در کاهش ریسک مشارکت نموده است
مانند قانون تجارت در خصوص شرکت های تجاری ، قانون پپش فروش آپارتمان ها در خصوص مشارکت های ساخت و ساز ،
قانون بورس اوراق بهاردار در خصوص نهاد های مالی ، قانون بانکداری بدون ربا در خصوص بانکداری و غیره .
اما همچنان بسیاری از مسائل از دید قانون غافل مانده است که نیازمند بررسی و پیش بنی طرفین یک مشارکت و کنترل آن در شرایط قراردادی است .
نتیجه گیری
در شرایطی که علت شکل گیری بسیاری از مشارکت ها اعتماد و یا دوستی است
و معیار دقیقی برای اعتبار سنجی و التزام افراد وجود ندارد
نباید انتظار داشت با یک قرارداد تمام ریسک ها را می توان پوشش داد
اما قطعا با یک قرارداد مناسب می توان خسارت های ناشی از ریسک های اجرائی را به حداقل رساند.
از ریسک مشارکت که بگذریم مساله ریسک بازار همچنان چالش بزرگ اقتصاد ماست .
از طرفی بدلیل نوسانات اقتصادی ، تحریم ، تورم و رکود و غیره آینده سرمایه گذاری ها چندان روشن نیست.
از همین رو ، تضمین سود آوری و یا حداقل تضمین اصل سرمایه که خواسته برخی از سرمایه گذاران ایرانی است، مساله ایی که چندان با روح سرمایه گذاری همخوانی ندارد
اما به هرجهت برای تامین نقدینگی مورد نیاز بخش های مختلف اقتصاد جذب منابع نقدی حیاتی است
و از همین رو بسیاری از نهاد، موسسات و بنگاه های سرمایه پذیر ناچار به پذیرش چنین شرایطی هستند .
اما تضمین سرمایه و تضمین سود دو مقوله جدای از هم هستند .
ممکن است در مشارکتی نه تنها سوداوری رخ ندهد بلکه تمام سرمایه ها از بین برود و حتی موجب ورود ضرر و زیان گردد.
تکلیف سرمایه گذار در این موقع چیست؟
از آنجا که قانون به تصریح بیان داشته شرکا به نسبت سهم در سود و زیان سهیم هستند باید گفت
که در صورت بروز ضرر نه تنها سرمایه گذار نمی تواند اصل سرمایه خود را از سایر شرکا مطالبه نماید بلکه حتی متعهد به جبران ضرر به اشخاص ثالث در ازا سهم خود می باشد
مگر آنکه ضرر حاصله به سبب اقدام شریک و یا شرکایی باشد که اداره اموال و مدیریت شرکت را برعهده داشته و در انجام امور قصور ( تعهدی و تفریط) کرده باشند،
که دراین صورت در مقابل سایر شرکا ضامن میباشند .
ماده 558 قانون مدنی بیان می دارد:
اگرشرط شودکه مضارب ضامن سرمایه خواهدبود و یاخسارات حاصله ازتجارت متوجه مالک نخواهدشد عقد باطل است مگراینکه بطورلزوم شرط شده باشدکه مضارب ازمال خود به مقدارخسارت یا تلف مجانا به مالک تملیک کند.
اگرچه این ماده در خصوص عقد مضاربه است اما راهکاری برای تضمین سرمایه و یا ضرر های حاصله از مشارکت ارائه داده و آن التزام و تعهد به پرداخت سرمایه و ضررهای وارده به مالک سرمایه انواع ریسک در بازارسرمایه و یا سرمایه گذار است
یعنی به جای نهاد ضمانت قانون گذار تعهد به پرداخت را پیشنهاد می دهد
در واقع قانون امر میکند که نمیتوان شخصی را که عامل و شریک شماست را راسا ضامن اصل سرمایه و خسارات نمود
زیرا با اساس مضاربه و مشارکت در تناقض است اما تعهد به جبران خسارت و یا پرداخت سرمایه از اموال شخصی با شرایط مورد توافق طرفین که خود نیز می تواند
موضوع عقد دیگری باشد و یا ضمن عقد مشارکت و یا مضاربه آید قابل پذیرش است.
جبران خارت در قرارداد مشارکت
در نظام بانکداری ایران برای اعطا تسهیلات و وام های بانکی نیز برای تضمین اصل تسهیلات و سود متعلفه و پرهیز از ربا بجای عقد قرض الحسنه اقدام به انعقاد قرارداد های مرابحه ایی و مشارکتی از نوع مشارکت مدنی و جعاله می نمایند .
بطور مثال برای وام مسکن بانک ممکن است در قالب عقد اجاره به شرط تملیک به شما تسهیلات بدهد و یا برای وام تعمیرات در قالب عقد جعاله و برای خرید خودرو در قالب عقود مرابحه ایی و فروش اقساطی اقدام نماید.
اما در قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر مساله پیچیده تر از این است که بتوان در قالب عقود معین اقدام به انعقاد قرارداد نمود
و باید از طریق پیش بینی شروط و تعهدات متعدد هم ریسک مشارکت و ریسک سرمایه گذاری را کاهش داد.
البته در قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر به دلیل ماهیت آن که مشارکت در راه اندازی کسب و کار است در نهایت پیش بینی سود و در آمد ناشی از فعالیت قابل تصور است .
بنابراین انواع ریسک در بازارسرمایه معمولا بجای تضمین سرمایه تعهد به جبران سرمایه از عواید ناشی از کسب و کار را پیش بینی می نمایند و از ین جهت بحث ربا مطرح نیست.
در نهایت باید پذیرفت تا اصلاح قوانین و مقررات و پیش بینی نهادی جدید همچون سرمایه گذاری خطر پذیر
و تبین اصول و ضوابط آن همچنان قرارداد های پیچیده حقوقی راهکار موجود در این عرصه است.
دیدگاه شما