البته این موارد را با مثالهای متعدد در دورههای آموزشی حضوری رها سرمایه برای دانشجویان توضیح دادهام
بهترین اکسپرت فارکس لینک دانلود اکسپرت فارکس
مجموعه تجارت فارکس استفاده از بهترین اکسپرت فارکس را بصورت رایگان برای تمامی کاربران مقدور ساخته است تا بدون نیاز به بررسی مستمر نمودارها، معاملات خود را به صورت اتوماتیک انجام دهند. تجارت فارکس، مجموعهای از بهترین اکسپرتهای فارکس را به صورت کاملا رایگان برای تریدرها فراهم کرده است.
یقینا شما نیز بارها شنیده اید که شخصی از ربات های معامله گر یا تحلیل گر در بازارهای مالی مانند فارکس یا رمز ارزها استفاده میکند. و یقینا شما نیز وقتی به دنبال تهیه آن ربات بوده اید با هزینه های بالای برای اجاره ماهیانه آن اکسپرت فارکس روبرو شده اید. نگران نباشید هر اکسپرت فارکسی که فکرش را بکنید به رایگان برای شما آماده کرده ایم و به سادگی قادر به دانلود و دریافت آن خواهید بود.
❤️بهترین اکسپرت: | معرفی، آموزش، لینک دانلود |
♻️آموزش کاربردی: | آموزش کاربردی اکسپرتها |
💹آموزش تصویری: | آموزش تصویری کار با هر اکسپرت فارکس |
💰هزینه: | کاملا رایگان دانلود کنید |
تمامی اندیکاتورهای ارائه شده کاملا رایگان هستند و لینک دانلود و آموزش رایگان و تصویری هر اندیکاتور در پست مربوطه موجود است.
دانلود اکسپرت رایگان فارکس
تجارت فارکس به همت متخصصین حوزهی مالی، مجموعهای از بهترین اکسپرتهای فارکس را برای تریدرهای علاقهمند به کسب سود مستمر از بازارهای مالی، فراهم کرده است. تمامی اکسپرتهای موجود به تفکیک دستهبندی آن برای تریدرها ارائه شده است. تریدرهای عزیز میتوانند با توجه به استراتژی معاملاتی خود، یک یا چند اکسپرت را کاملا رایگان دانلود کرده و استفاده نمایند.
اکسپرتهای مارتنیگل، آنتی مارتینگل، معادلهای، مدیریت سرمایه، استراتژیهای موفق و … کاملا رایگان ارائه شده و علاوه بر آن، مقالهی آموزش استفاده از هر یک نیز برای معاملهگران عزیز، آماده شده است. برای دسترسی سریع به اکسپرت مد نظر، از لیست استفاده نمایید.
تمام تلاش مجموعه تجارت فارکس این است که هر اکسپرت فارکسی که حداقل در حالت بکتست سود آور باشد را تهیه کرده و بصورت رایگان در اختیار مخاطبان خود قرار دهد اما چنانچه اکسپرت فارکس مورد نظر شما در لیست اکسپرت های ما موجود نبود کافی است در بخش نظرات اعلام کنید تا تیم برنامه نویسی ما در اولین فرصت یا بصورت اختصاصی کد نویسی کرده و منتشر کنند یا نسبت به تهیه اکسپرت مورد نظر اقدام و در اختیار شما قرار دهند.
شگردهای افزایش حجم
نقطه قوت اکثر سیستمهای معاملاتی مشهور و برجسته بحث افزایش حجم است. ما با استفاده از پارامتر حجم و افزودن به حجم قادر خواهیم بود روند سودسازی را تقویت کنیم. در واقع بالا بردن حجم میتواند بهمنی که در ابتدای راه تنها یک گلوله برفی است عمل کرده و در مسیر حرکت هر بار سودها بزرگ و بزرگتر شده و بازدهی بالا را برای حساب به ارمغان بیاورد، به شرط آنکه در طی مسیرش در زیان توسط معامله گر قابل کنترل باشد.
در بسیاری از سیستمها، از شگرد افزایش حجم در مواقعی که معاملات در سود است استفاده میکنند که به آنها آنتی مارتینگل گفته می شود. آنچه مشخص میکند سیستم آنتی مارتینگل که پلن مدیریت سرمایه باید مارتینگل باشد یا آنتی مارتینگل، بستگی به تشخیص استراتژیست و ساختار پلن معاملاتی و همچنین ماهیت بازار مالی که سیستم در آن اجرا میشود دارد. بگذارید مثالی برایتان بزنم تا ببینید چگونه سیستم آنتی مارتینگل میتوان با افزودن حجم معامله بازدهی را به شکل قابل توجهی بهبود بخشید. فرض کنید سیستمی داریم که در اصلاحی ٪۶۲ از یک روند صعودی وارد معامله خرید میشود.
این معامله گر حد ضرر را زیر سیستم آنتی مارتینگل نقطه (۱) تعیین میکند اما برای سود حدی را مشخص نمیکند. با شکستن سقف (۲) حد ضرر را به زیر کف (۳) منتقل میکند. عملا با شکسته شدن سقف این موقعیت معاملاتی در اصطلاح Break even میشود که به حالتی گفته می شود که شما حد زیان را به نقطه ورود منتقل کرده اید. حال معامله گر منتظر شرایطی می ماند که مجدد ساختار سیستمی سیگنال خرید بدهد و یک بار دیگر در اصلاحی ٪۶۲ بتواند سهم را بخرد.
در این حالت مجدد معامله گر در محدوده قیمتی (5) وارد معامله خرید شده و حد زیان را زیر (3) قرار می دهد. در صورت رشد قیمت از نقطه (5)، این بار حساب با دو برابر حجم دفعه قبل رشد می کند، اما ریسک معامله هر بار معادل یک واحد است. زیرا هر بار که وارد معامله جدیدی می شویم، حد زیان معاملات قبل به نقطه ورود منتقل می شود. حال در صورت شکستن سقف (4) حد زیان معامله اول را از زیر نقطه (۳) به زیر نقطه (۵) منتقل میکنیم و حد زیان معامله دوم را نیز به زیر (۵) می بریم، حال موقعیت معاملاتی نخست حد زیانش به نقطه امن سودآور منتقل شده و حد زیان موقعیت دوم به نقطه صفر منتقل شده است و همین ریتم معامله را در آینده نزدیک تکرار میکنیم. چنانچه در یک ساختار روند دار بازار چند بار اصلاحی و حرکت بدهد در گام های بعدی چند برابر حجم اولیه در بازار هستیم در حالیکه در تمام زمانها صرفاً معادل همان ریسک موقعیت اول حساب تحت ریسک قرار دارد.
به طور کلی در شگردهای افزایش حجم به موارد زیر دقت کنید:
✓ غیر از سیستمهای مارتینگلی، هیچ گاه به حجم معاملات پیش از مثبت شدن آن اضافه نکنید .
✓ ترجیحاً وقتی وارد معامله جدید شوید و حجمی را اضافه کنید که مطمئن باشید موقعیتهای معاملاتی قبل طبق توضیحاتی که ارائه شد حد زیانشان به نقطه ورود یا سود منتقل شده باشند.
✓ اطمینان حاصل کنید که ریسک تمام موقعیت های معاملاتی باز یک گزینه در محدوده قابل قبول سیستم و موازین مدیریت سرمایه باشد. یعنی به گونه ای عمل نشود که هر یک از افزایش حجم ها خود بار جدید ریسکی را به حساب تحمیل کند.
در عمل برای بهینه سازی عملکرد سیستم معاملاتی، هر تکنیکی که بتواند در بیشینه سازی سود و کمینه سازی زیان کمک کند جایگاهی رفیع در ذهن یک استراتژیست موفق خواهد داشت.
تکنیکهای پیشرفته مدیریت سرمایه در بورس
پیش از اینکه بحث را بازکنیم، باید راجع به دو مقولهی مدیریت ریسک و مدیریت پول کمی بحث کنیم. معمولاً مدیریت ریسک مواردی همچون مدیریت و تأثیرات اندازه موقعیت بر رشد حساب را دربرمی گیرد.
این مقوله همینطور مواردی چون اندازه، اهمیت ضررهای احتمالی و متوالی (losing streaks) را نیز تعیین میکند، مدیریت پول، روشهای لازم برای ایجاد رویکردی تکرارپذیر و ساختاریافته در قبال تعیین اندازه موقعیت و اندازه واقعی موقعیتها در شرایط متفاوت اما ویژه را تشریح میکند.
بگذارید تعریف سادهتری از مدیریت ریسک داشته باشیم؛ مدیریت ریسک، یافتن تعادل صحیح میان پذیرش ریسک بیشازاندازه زیاد و ریسک اندک است؛ درواقع ریسک بیشازاندازه (مانند تک سهم شدن) منجر به ضررهای سنگین واحتمالا، رشد قابلتوجه (و بالقوه) سرمایه (equity) میشود و پذیرش ریسک اندک به معنی کنترل بهتر و بیشتر میزان ضرر است، اما رشد سرمایه بهمراتب کندتر خواهد بود.
مدیریت ریسک یا کنترل ریسک به آگاهی معاملهگر از نیروهای مخالفِ موقعیت انتخابی اشاره میکند. بهعلاوه، مدیریت ریسک، تعریف و تعیین گایدلاین ها (راهنماها) در ارتباط با نحوه مدیریت ضرر، زمان کاهش ریسک و نحوه تسلط بر عملکرد را نیز شامل میشود. درنتیجه، مدیریت ریسک فرضیات و چهارچوبهایی را تعریف میکند که رویکرد مدیریت پول را میبایست با رعایت آنها انتخاب کرد و در پیش گرفت.
مدیریت پول اما به تشریح متدی کارا جهت تعیین اندازه موقعیت تحت شرایط خاص میپردازد. مدیریت پول همانند پیچی عمل میکند که معاملهگر میتواند با تغییر و تنظیم آن، درعینحال که رشد سرمایه را به بهینه میسازد، اهداف مدیریت ریسک خود را محقق ساخته و میزان ریسک را کنترل کند.
بدون شک یکی از مهمترین اقدامات معاملهگر موفق، بهرهمندی از انواع تکنیکهای مدیریت پول است و تصمیم دارم در ادامه، علاوه بر معرفی مدلهای پایه درصد ثابت و سرمایه ثابت، به معرفی محبوبترین تکنیکها هم بپردازم.
مدل درصد ثابت یا (fixed percentage) و مدل سرمایه ثابت (fixed equity) دو روش عمومی و بدیهی مدیریت سرمایه در بازار بورس است.
بالا بردن میانگین
بالا بردن میانگین به معنی افزودن به موقعیت در حال سود است؛ وقتیکه موقعیت تریدر وارد سود شد، وی میتواند بر موقعیت خود بیفزاید.
مزایا
در این صورت، معاملات زیان ده به حداقل میرسند زیرا مقدار اولیه سرمایه واردشده آنقدر زیاد نیست.
رویکرد بالا بردن میانگین، علیالخصوص در روشهایی که از روند پیروی میکنند، میتواند مفید واقع شود زیرابه معاملهگر امکان افزایش موقعیت خود همگام با تقویت روند را میدهد.
معایب
پیدا کردن سطح قیمتی بهینه و منطقی بهمنظور افزودن به موقعیت میتواند دشوار باشد. همچنین، در صورت برگشت قیمت، ضررها بهسرعت سودها را از بین میبرند. معاملهگران بهمنظور خنثی ساختن این تأثیر، از موقعیتهای بزرگتری در سفارشات اولیه خود استفاده میکنند و سپس، وقتیکه شروع به بالا بردن میانگین خود میکنند، اندازهشان را کاهش میدهند. (همان مدیریت هرمی معکوس که در کارگاه صفر تا صد استراتژی توضیح دادم)
میانگین کم کردن
این روش را اغلب افزودن به موقعیتهای زیان ده مینامند و تریدرها درباره آن نظرات ضدونقیضی دارند. در حقیقت،این روش، عکس بالا بردن میانگین است زیرا وقتیکه معاملهتان خلاف پیشبینی شما حرکت میکند، شما بر اندازه موقعیتتان میافزایید.
مزایا
میتوان از میزان ضرر کاست و وقتیکه معاملهای خلاف پیشبینیتان حرکت کند، سریعتر میتوان به نقطه سربهسر رسید.
معایب
اصولاً این روش، علیالخصوص در میان معاملهگران غیرحرفهایای که در ضرر هستند و به لحاظ ذهنی و احساسی نیز روی خودکنترل ندارند، بهصورت نادرستی مورداستفاده قرار میگیرد. چنین معاملهگرانی، در این شرایط، با امید به اینکه قیمت بالاخره برمیگردد، بدون داشتن برنامه معاملاتی کارا، صرفاً دست به افزودن بهاندازه موقعیتشان میزنند و درنهایت، منجر به تحمیل زیانهای کلانی به خود میشوند.
روش میانگین کم کردن بههیچعنوان به معاملهگران آماتور، که از نظم و انضباط کافی برخوردار نبوده و بهصورت احساسی و هیجانی رفتار میکنند، توصیه نمیشود.
مارتینگِل (دابلینگ دان)
در رابطه با رویکرد تعیین اندازه موقعیت (Martingale) نیز نظرات متفاوت و متناقضی وجود دارد. اصولاً، معاملهگر، بعد از یک معامله زیان ده، اندازه موقعیت خود را دو برابر میکند تا بتواند در اولین فرصت، ضررهایش را جبران کند.
مزایا
میتوان تنها با یک معامله سودده، تمامی ضررهای قبلی را جبران کرد
معایب
آن نقطهای که دو برابر سازی در آن روی میدهد مترادف با پذیرش ریسک بر روی تمامی سرمایه و حسابتان است ؛ تمامی معاملهگران در درازمدت با ضررهای پشت سر هم مواجه میشوند (یا حداقل دورههای زیان را تجربه میکنند) و صرفاً یکرشته ضرر طولانی کافیست تا تمامی سیستم آنتی مارتینگل حساب معاملاتیتان را صفر کند.
اگر قصد داشته باشید تا صرفاً باهدف جبران ضرر وارد معامله شوند، تکنیک مارتینگل چالشهای قابلتوجهی بر سر راهتان میگذارد و در چنین شرایطی، ممکن است حتی سریعتر منجر به خالی شدن حسابتان شود!
به تصویر زیر توجه کنید: اگر در هر معامله تنها ۱٪ ریسک بپذیرید؛ معاملهگر تمام حساب معاملاتیاش را در هشتمین معامله زیان ده متوالی از دست میدهد!
روش آنتی مارتینگل
این روش، ریسکهای ناشی از متد مارتینگل را از میانبر میدارد. در این روش، وقتی معاملهگری ضرر میکنید، اندازه معاملاتش را نهتنها دو برابر نمیکند، بلکه به روش تعیین اندازه موقعیت خود متعهد باقی میماند (اندازه موقعیت خود را تغییر نمیدهد) بنابراین، ضررهای متوالی نمیتواند بهسرعت تمامی سرمایهاش را به باد دهد.
از طرف دیگر، وقتیکه وی شاهد سودهای پشت سر هم است، در معامله بعدی خود، اندازه موقعیت خود را دو برابر ساخته و ریسک دو برابری میپذیرد. تفکر وَرای این رویکرد این است که شما بعد از یک معامله سودده، درواقع در حال معامله با پول مفت و مجانی (و نه پول خودتان) هستید.
مزایا
معاملهگران میتوانند از سودهای متوالیشان پول بیشتری دربیاورند.
معایب
فقط کافیست یکبار ضرر کنید تا تمامی سودهایی که ساختهاید را صفر کنید. به همین دلیل، معاملهگران نباید اندازه موقعیتشان را دو برابر کنند؛ بلکه بهتر است از فاکتور کوچکتر از ۲ استفاده کنند تا اندازه موقعیتشان بعد از هر بار سود را تعیین کنند. بهاینترتیب، درصورتیکه در معاملهای ضرر کنند، هنوز مقدار اندکی سود برایشان باقی میماند.
تغییرات ایجادشده در مبلغ حساب با استفاده از تکنیک آنتی مارتینگل، ممکن است بسیار قابلتوجه باشند زیرا ضررهای بعد از سودهای متوالی ممکن است بسیار زیاد باشد. اگر معاملهگر نتواند با چنین ضررهایی کنار بیاید، این روش میتواند مشکلات بیشتری برایش ایجاد کند. به همین دلیل توصیه میشود که تریدر سطح خاصی سیستم آنتی مارتینگل را تعیین کند که در آن موقع، دست به دو برابر کردن اندازه موقعیت خویش نزند و در عوض، به رویکرد اولیه خود پایبند مانده و از سودهای بهدستآمده محافظت کند؛ هرچند به نظر ایراد چنین ادعایی تا پایبندی عملی به آن، از زمین تا آسمان فاصله است!
نسبت ثابت
رویکرد نسبت ثابت بر اساس فاکتور سود معاملهگر قرار است. درنتیجه، معاملهگر میبایست میزان سودی که به وی اجازه افزایش موقعیت (سایز) میدهد (که به آن دلتا گفته میشود) را مشخص کند.
بهعنوانمثال، معاملهگر کارش را فقط با معامله یک قرارداد شروع میکند و سپس، میزان دلتا را دو میلیون تومان قرار میدهد. هر بار که وی دلتای سود دو میلیون تومانیاش را محقق میسازد. میتواند اندازه موقعیت خویش را بهاندازه یک قرارداد افزایش دهد. درواقع افزایش ریسک (حجم) بر روی سود است نه اصل سرمایه
مزایا
تریدر تنها زمانی که سود میکند، میتواند اندازه موقعیت خود را افزایش دهد
تریدر با انتخاب دلتا میتواند رشد سرمایهاش را کنترل کند. دلتای بالاتر به معنی افزایش آهستهتر موقعیتهای تریدر است درحالیکه دلتای پایینتر به معنی سرعت بیشتر افزایش موقعیتها پس از کسب سود است.
معایب
اندازه دلتا کاملاً سلیقه ایست و بر اساس ترجیحات تریدر، و نه مبنای علمی، تعیین میشود.
درحالیکه دلتای بالا، اندازه موقعیت را در یک حساب رو به رشد کاهش میدهد، دلتای پایین حساب موقعیت را به هنگام حرکت از یک محدوده سود به محدوده بعدی، افزایش میدهد. تفاوت این دو میتواند قابلتوجه باشد.
معیار کلی
هدف معیار کلی، بیشینه ساختن سود مرکبی است که میتوان آن را با سرمایهگذاری مجدد سودهای کسبشده حاصل کرد و معیار کلی با استفاده از نرخ برد و نرخ باخت ، اندازه موقعیت بهینه را تعیین میکند. فرمول آن به شرح زیر است
اندازه موقعیت= نرخ برد – (۱-نرخ برد/RRR )
در اینجا نرخ برد همان درصد معاملات به سود نشسته و RRR هم همان نسبت ریسک به بازده است.
بااینوجود، اندازه موقعیت پیشنهادی توسط معیار کلی اغلب اهمیت ضررها و ضررهای متوالی را دستکم میگیرد. به این دو مثال توجه کنید:
مثال ۱
اندازه موقعیت = ۵۵٪ – (۱- ۵۵٪/۱.۵( = ۲۵٪
مثال ۲
اندازه موقعیت = ۶۰٪ – (۱ – ۶۰٪/۱) = ۲۰ ٪
همانطور که میبینید، اندازههای پیشنهادی موقعیت معیار کلی بسیار بالا و خیلی بیشتر از میزانی که در مدیریت ریسک معقول محسوب میشود، میباشند. رویکرد رایج بهمنظور خنثی کردن این اثر، استفاده از کسری از معیار کلی است. بهعنوانمثال، ۱/۱۰ از معیار کلی، اندازههای موقعیتی ۲.۵٪ و ۲٪ را در مثالهای بالا به ما میدهد.
مزایا
نرخ رشد را بیشینه میسازد و چارچوبی ریاضی برای یک رویکرد ساختاریافته فراهم میسازد
معایب
معیار کلی میتواند بهسرعت منجر به ضررهای قابلتوجه شود. به همین دلیل، استفاده از کسری از معیار کامل کلی باید موردتوجه قرار گیرد.
البته این موارد را با مثالهای متعدد در دورههای آموزشی حضوری رها سرمایه برای دانشجویان توضیح دادهام
فصل دوازدهم - مدیریت سرمایه - بخش دوم : مارتینگل و آنتی مارتینگل
اکثر تکنیک های مدیریت پول به یکی از این دو روش وابسته هستند: مارتینگل و آنتی مارتینگل. در این بخش این دو روش معامله را به شما معرفی می کنیم تا راحت تر بتوانید تکنیک مدیریت پول متناسب با سیستم معاملاتی تان را انتخاب کنید.
مارتینگل
این روش می گوید وقتی موجودی حساب معاملاتی کاهش می یابد، سایز معامله باید افزایش یابد. این تکنیک مدیریت پول بین قماربازان بسیار رایج است. اصل اساسی روش مارتینگل این است که وقتی حساب معاملاتی ضرر می دهد، توانایی بازگشت به سود افزایش می یابد.
فکر کنید بعد از سه بار خط آمدن باز هم می خواهید سکه بیاندازید. احتمال اینکه اینبار شیر بیاید، بیشتر است (اگرچه از لحاظ آماری خروجی ها مستقل از هم هستند). یک قمارباز در چنین شرایطی 100 دلار روی شیر می گذارد و اگر دوباره خط بیاید، در دور بعدی 200 دلار روی شیر می گذارد. دو برابر کردن شرط ها تا وقتی ادامه خواهد داشت که شیر بیاید.
بزرگترین ایراد روش مارتینگل این است که مستقل بودن نتایج و احتمالات را در نظر نمی گیرد. فرقی نمی کند قبلاً چندبار شیر یا چندبار خط آمده باشد؛ احتمال بعدی کاملاً پنجاه پنجاه است.
ایراد دیگر (که مستقیماً روی معامله تاثیر می گذارد) این است که پول هر قماربازی یک روز تمام می شود. در 100 بار سکه انداختن، احتمال 11 بار خط آمدن متوالی وجود دارد. اگر قمارباز از سومین بار روی شیر شرط ببندد و هربار شرط را دوبرابر کند، آخرین شرط 25 هزار دلار است (اگر از 100 دلار شروع شده باشد). خیلی طول نمی کشد که تمام پول و البته روحیه تان را از دست بدهید.
همین سناریو درباره فضای معاملات فارکس هم صادق است. تریدری را تصور کنید که حساب 100 هزار دلاری دارد. او در اولین ترید روی 1000 دلار ریسک می کند و در هر معامله این مقدار را دوبرابر می کند.
بعد از شش شکست متوالی، موجودی حساب 37000 دلار خواهد بود و تریدر باید در معامله بعدی روی 64000 دلار ریسک کند. برای اینکار هم نیاز به سرمایه اضافی دارد.
آنتی مارتینگل
همانطور که از عنوان پیداست، این روش دقیقاً نقطه مقابل روش مارتینگل است. این روش می گوید با افزایش حجم حساب، حجم ریسک هم باید بیشتر بشود و با کاهش حجم حساب، حجم معامله هم باید کمتر بشود. اصل اساسی روش آنتی مارتینگل این است که امکان رشد هندسی حساب در حین سوددهی متوالی را فراهم می کند و همزمان ضرردهی دوره شکست را محدود می کندو
این روش بیشتر با منطق معامله در بازار فارکس جور در می آید. وقتی وضعیت تان در بازار خوب باشد، اعتماد به نفس بیشتری دارید و در نتیجه تهاجمی معامله می کنید. وقتی معاملات طبق انتظارتان پیش نرفته اند، اعتماد کمتری به سیستم تان دارید و در نتیجه حجم تریدها را هم کاهش می دهید.
دقیقاً به خاطر همین رویکرد منطقی و البته حاشیه امنی که روش آنتی مارتینگل برای شما ایجاد می کنید، از اینجا به بعد فقط روی این روش مدیریت پول تمرکز می کنیم.
تنها ایراد روش آنتی مارتینگل مفهومی است که لوریج یا اهرم نامتقارن نام دارد. این یعنی در دوره ضرردهی، توانایی بازیابی ضررها کاهش می یابد.
تصور کنید حساب معاملاتی از 10000 دلار شروع می شود. اگر در هر معامله روی 2 درصد ریسک کنیم، بعد از 5 ضرر متوالی ، موجودی حساب معاملاتی 9039.21 دلار خواهد بود (یعنی از دست دادن 9.60 درصد از حجم حساب). با این حال، برای برگشتن به بریک به افزایش 10.63 درصدی سطح حساب جدید هستیم.
امیدواریم این دلایل و استدلال ها شما را قانع کرده باشد که تکنیک مدیریت پول مناسب احتمال موفقیت در بازار فارکس را افزایش می دهد. تکنیک های مدیریت پول زیر مجموعه روش آنتی مارینگل هستند که در بخش های بعدی به تفصیل آنها را معرفی می کنیم:
یک قرارداد برای هر Xدلار
کسر ثابت
F بهینه و F ایمن
نسبت ثابت
شگردهای افزایش حجم
نقطه قوت اکثر سیستمهای معاملاتی مشهور و برجسته بحث افزایش حجم است. ما با استفاده از پارامتر حجم و افزودن به حجم قادر خواهیم بود روند سودسازی را تقویت کنیم. در واقع بالا بردن حجم میتواند بهمنی که در ابتدای راه تنها یک گلوله برفی است عمل کرده و در مسیر حرکت هر بار سودها بزرگ و بزرگتر شده و بازدهی بالا را برای حساب به ارمغان بیاورد، به شرط آنکه در طی مسیرش در زیان توسط معامله گر قابل کنترل باشد.
در بسیاری از سیستمها، از شگرد افزایش حجم در مواقعی که معاملات در سود است استفاده میکنند که به آنها آنتی مارتینگل گفته می شود. آنچه مشخص میکند که پلن مدیریت سرمایه باید مارتینگل باشد یا آنتی مارتینگل، بستگی به تشخیص استراتژیست و ساختار پلن معاملاتی و همچنین ماهیت بازار مالی که سیستم در آن اجرا میشود دارد. بگذارید مثالی برایتان بزنم تا ببینید چگونه میتوان با افزودن حجم معامله بازدهی را به شکل قابل توجهی بهبود بخشید. فرض کنید سیستمی داریم که در اصلاحی ٪۶۲ از یک روند صعودی وارد معامله خرید میشود.
این معامله گر حد ضرر را زیر نقطه (۱) تعیین میکند اما برای سود حدی را مشخص نمیکند. با شکستن سقف (۲) حد ضرر را به زیر کف (۳) منتقل میکند. عملا با شکسته شدن سقف این موقعیت معاملاتی در اصطلاح Break even میشود که به حالتی گفته می شود که شما حد زیان را به نقطه ورود منتقل کرده اید. حال معامله گر منتظر شرایطی می ماند که مجدد ساختار سیستمی سیگنال خرید بدهد و یک بار دیگر در اصلاحی ٪۶۲ بتواند سهم را بخرد.
در این حالت مجدد معامله گر در محدوده قیمتی (5) وارد معامله خرید شده و حد زیان را زیر (3) قرار می دهد. در صورت رشد قیمت از نقطه (5)، این بار حساب با دو برابر حجم دفعه قبل رشد می کند، اما ریسک معامله هر بار معادل یک واحد است. زیرا هر بار که وارد معامله جدیدی می شویم، حد زیان معاملات قبل به نقطه ورود منتقل می شود. حال در صورت شکستن سقف (4) حد زیان معامله اول را از زیر نقطه (۳) به زیر نقطه (۵) منتقل میکنیم و حد زیان معامله دوم را نیز به زیر (۵) می بریم، حال موقعیت معاملاتی نخست حد زیانش به نقطه امن سودآور منتقل شده و حد زیان موقعیت دوم به نقطه صفر منتقل شده است و همین ریتم معامله سیستم آنتی مارتینگل را در آینده نزدیک تکرار میکنیم. چنانچه در یک ساختار روند دار بازار چند بار اصلاحی و حرکت بدهد در گام های بعدی چند برابر حجم اولیه در بازار هستیم در حالیکه در تمام زمانها صرفاً معادل همان ریسک موقعیت اول حساب تحت ریسک قرار دارد.
به طور کلی در شگردهای افزایش حجم به موارد زیر دقت کنید:
✓ غیر از سیستمهای مارتینگلی، هیچ گاه به حجم معاملات پیش از مثبت شدن آن اضافه نکنید .
✓ ترجیحاً وقتی وارد معامله جدید شوید و حجمی را اضافه کنید که مطمئن باشید موقعیتهای معاملاتی قبل طبق توضیحاتی که ارائه شد حد زیانشان به نقطه ورود یا سود منتقل شده باشند.
✓ اطمینان حاصل کنید که ریسک تمام موقعیت های معاملاتی باز یک گزینه در محدوده قابل قبول سیستم و موازین مدیریت سرمایه باشد. یعنی به گونه ای عمل نشود که هر یک از افزایش حجم ها خود بار جدید ریسکی را به حساب تحمیل کند.
در عمل برای بهینه سازی عملکرد سیستم معاملاتی، هر تکنیکی که بتواند در بیشینه سازی سود و کمینه سازی زیان کمک کند جایگاهی رفیع در ذهن یک استراتژیست موفق خواهد داشت.
دیدگاه شما