فرمول محاسبه مارجین


مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین x نرخ تبدیل ارز بین ارز پایه و ارز حساب

مارژین و مارکاپ

اصطلاح رایج در بازار که امروز به عنوان سود و یا حاشیه سود مطرح می شود گاهی شرکت ها با خریداران دچار مشکل در تفهیم موضوع می شوند، به طور مثال شرکتی که قیمت خرده فروشی یک محصول آن 4000 هزار تومان است و قیمت مصرف کننده آن 5000 هزار تومان است ،میزان 1000 تومان را به عنوان سود برای آن محصول در نظر گرفته شده است ،

در فروشگاه های زنجیره ای عموما جهت خرید محصولات خود از درصد سود استفاده می کنند و محصولاتی که از درصد خاص (سود خود + مصرف کننده ) پایین تر باشد را در شلف خود قرار نمی دهند

چند روز پیش یکی از دوستان در این خصوص سوال داشت که ما می گویم محصولمان 25 درصد برای شما حاشیه سود دارد و مسئول فروشگاه می گوید 20 درصد و این محصول را در شلف فروشگاه قرار نمی دهد و این مسئله را نمی توانم برایش توجیه کنم .

تعریف حاشیه سود (اصطلاح رایج بازار)

نسبت به قیمت فروش محصول تعیین می گردد و میزان مبلغی که از فروش آن محصول بدست می آوریم منهای قیمت خرید خود می نمایم و می توانیم درصد سود خود را محاسبه نمایم .

محاسبه مارژین : (Profit Margin) ) از معادله تقسیم 1000 بر 5000 بدست می آید که برابر با 20 درصد می باشد.

NET PROFIT= NET PROFIT/REVENUE

با توجه به اینکه نحوه قیمت گذاری در درخواست سفارش از طرف مشتری بسیار تاثیر است،گاهی به دلیل حاشیه سود کم خریدار از خرید محصول طفره می رود، بخصوص اگر محصول جدید باشد که نیاز به معرفی توسط واسطه را داشته باشد،، لذا همیشه در قیمت گذاری باید به مسئله حاشیه سود واسطه ها توجه ویژه داشت .

حاشیه سود الگوی از قیمت خرده فروشی و هزینه بازار یابی است که برای محصول تعریف می شود.

این الگو اولین بار توسط (واگ در سال 1964) مطرح شد .

قیمت فروش خالص تقسیم بر قیمت خرده فروشی

قیمت خرده فروش : 4000

قیمت مصرف کننده : 5000

سود محصول : 1000

مارکاپ یا اضافه بها به قیمت خرید (مصرف کننده) اطلاق میگردد به این معنی کهمصرف کننده باید درصدبالاتری را به نسبت درصد خرید برای محصول هزینه نماید.

5000 هزار تومان تقسیم بر 4000 هزار تومان مساوی با 25 درصد است. یعنی مصرف کننده باید به میزان 25 درصد بیشتر به نسبت هزینه خرید محصول ،هزینه انجام دهد (هزینه مصرف )

به بیان ساده تر که توسط خانم نوشین بختیاری در یکی از کامنت ها به آن اشاره کرد:

به صورت ذیل نیز می توانید حساب کنید:

A: قیمت مصرف کننده
B: قیمت مغازه دار
X: تفاضل قیمت مصرف کننده و مغازه دار
حال اگر x را بر A تقسیم کنید سود از پایین یا مارجین را خواهید داشت
و اگر X را بر B تقسیم کنید سود از بالا یا مارک آپ را می توانید محاسبه نمایید

حاشیه سود (Profit Margin)

حاشیه سود (خالص) که مارجین هم به آن گفته می شود، یکی از نسبت های سودآوری است که از تقسیم سود (خالص) بر درآمد یا فروش به دست می‌آید. سود خالص که آخرین خط از صورت سود و زیان است، با کسر کردن همه هزینه های شرکت، از جمله هزینه های عملیاتی، هزینه مواد اولیه و هزینه های مالیاتی، از کل درآمد به دست می آید.

در حسابداری و مالی، میزان سودآوری یک شرکت را نسبت به درآمد (فروش) آن با استفاده از مارجین اندازه گیری می کنند.

حاشیه سود یا مارجین به زبان ساده

حاشیه سود به شکل درصدی بیان می‌شود و به عبارتی مشخص می‌کند که یک شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش (درآمد)، چند میلیون سود به دست می آورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، به این معنی است که این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب می کند.

انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها

حاشیه سود انواع مختلفی دارد، که از طریق تحلیل عمودی صورت سود و زیان هم می توان آن ها محاسبه کرد.

حاشیه سود ناخالص (Gross Profit Margin)

حاشیه سود ناخالص از تقسیم سود ناخالص بر درآمد به دست می آید. برای محاسبه مارجین سود ناخالص از فرمول زیر استفاده می کنیم:

Gross Profit Margin = Gross Profit / Revenue *100

حاشیه سود عملیاتی (Operating Profit Margin)

حاشیه سود عملیاتی از تقسیم سود عملیاتی (EBIT) بر درآمد به دست می آید. مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار می گیرد. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده می کنیم:

Operating Profit Margin = Operating Profit / Revenue x 100

حاشیه سود خالص (Net Profit Margin)

حاشیه سود خالص از تقسیم سود خالص (Net Profit) بر درآمد به دست می آید و یکی از پر کاربرد ترین نسبت های مالی است که تحلیلگر های مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمد های شرکت مورد ارزیابی قرار می دهند.

روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر نمایش داده شده است:

Net Profit Margin = Net Income / Revenue x 100

کاربرد ها و تحلیل حاشیه سود و مارجین

در سطحی ابتدایی، مارجین پایین می‌تواند این‌طور تعبیر شود که سود دهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، با افت در فروش مواجه شود، مارجین آن حتی کمتر هم خواهد شد و حتی امکان دارد صفر یا منفی شود.

مارجین سود پایین می‌تواند به نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند. به طور مثال، اگر مارجین سود یک شرکت کم باشد، می‌تواند نشان دهنده آن باشد که فروش کمتری از سایر شرکت‌ها در همان صنعت (سهم بازار کم) داشته و یا اینکه صنعتی که شرکت در آن فعالیت دارد خودش از شرایط وخیمی رنج می‌برد.

حاشیه سود همچنین به یک سری نکات راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه هایش اشاره دارد. مخارج بالا نسبت به درآمد (مارجین سود پایین) ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، احتمالاً به خاطر مشکلات مدیریتی، در حال تقلا برای پایین نگه‌داشتن هزینه‌ها است. این امر مستلزم آن است تا هزینه ها بهتر تحت کنترل قرار گیرند. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت به نسب فروش خود موجودی کالای زیادی دارد، یا اینکه کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضای بیش‌ از حد بزرگی فعالیت می‌کند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و دلایل دیگری از این‌ دست.

از طرف دیگر حاشیـه سود بالا نشانگر سودآوری شرکت است که کنترل بهتری بر هزینه‌هایش به نسبت رقبا دارد.

مارجین ها همچنین می‌توانند جنبه‌های خاصی از استراتژی قیمت گذاری یک شرکت را مشخص نمایند. به فرمول محاسبه مارجین فرمول محاسبه مارجین طور مثال مارجین سود پایین ممکن است نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت گذاری کرده است.

محدودیت‌های استفاده از مارجین ها

گرچه حاشیه سود نسبت مفید و محبوبی برای اندازه‌گیری سودآوری شرکت‌ها است، اما مثل هر معیار یا نسبت مالی دیگری دارای محدودیت‌هایی است که سرمایه گذاران باید در هنگام استفاده از آن، این محدودیت‌ ها را در نظر بگیرند.

اگرچه حاشیه سود می‌تواند برای مقایسه شرکت‌ها با یکدیگر بسیار مفید باشد، افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکت‌ها در یک صنعت خاص و با مدل‌های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. شرکت‌ها در صنایع متفاوت اغلب مدل‌های کسب و کار مختلف با مارجین های گوناگون دارند، به همین دلیل تفسیر مقایسه‌ای بین حاشیه‌های سود آن‌ها تقریباً بی‌معنی است.

به طور مثال، شرکت‌هایی که اجناس لوکس می‌فروشند اغلب درصد سود بالایی در اجناس دارند، درحالی‌که موجودی کالا و هزینه سربار کمی دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از حاشیـه سود بالایی برخوردارند. در سویی دیگر، شرکت‌های تولیدکننده کالاهای اساسی به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه سربار نسبتاً بالایی دارند. همین‌طور ممکن است این شرکت‌ها درآمد بالایی داشته باشند، اما از مارجین پایینی برخوردارند.

محاسبه حاشیـه سود برای شرکت‌هایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آن‌ها هیچ سودی ندارند.

توضیحات مدیر مالی در مورد مارجین

اعدادی مثل فروش یا درآمد به ندرت می‌توانند چیز خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار قرار دهند و نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل داستان را تعریف نمی‌کند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش بدین معنی نیست که حاشیـه سود یک شرکت در حال بهبود است. به طور مثال، فرض کنید که درآمد یک سال شرکت فرضی شناسا ۱ میلیارد تومان بوده و ۷۵۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد که مارجین سود او را ۲۵% می‌کند (۲۵%=۱۰۰۰/(۷۵۰-۱۰۰۰)). اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱٫۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و فرمول محاسبه مارجین هزینه های آن به ۱ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% می‌شود ((۱۲۵۰-۱۰۰۰)/۱۲۵۰=۲۰%). گرچه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریعتر هزینه ها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.

به همین ترتیب، افزایش یا کاهشی در مخارج شرکت ضرورتاً بدین معنی نیست که حاشیه سود شرکت در حال رشد یا کاهش است. فرض کنید که شرکت فرضی پایا درآمد و مخارجش در یک سال ۲ میلیارد و ۱٫۵ میلیارد تومان باشد. در این صورت حاشیـه سود آن ۲۵% خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام می‌دهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش می‌دهد، به همین خاطر درآمد کل هم کاهش می‌یابد. اگر درآمد و مخارج شرکت پایا در سال دوم ۱٫۵ میلیارد و ۱٫۲ میلیارد دلار باشد، پس مارجین سود آن حالا ۲۰% است. گرچه شرکت پایا توانست هزینه های خود را به شکل قابل‌توجهی کاهش دهد، ولی حاشیـه سود به شکل قابل ملاحظه‌ای تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریع‌تر از مخارج با کاهش روبرو شد.

نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس

نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس

نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس در هر پوزیشنی در فارکس یکی از مهمترین اصول مدیریت سرمایه و ریسک در این بازار است که انجام صحیح آن می‌تواند منجر به موفقیت تریدرها شود. انجام معاملات در بازار فارکس همیشه این سوال برای معامله‌گران پیش آمده که با چه میزان مقدار لات وارد معامله شوند. در اینجا به نحوه محاسبه لات در فارکس می‌پردازیم.

لات در فارکس چیست؟

بسیاری از معامله گران روش‌های اشتباهی را برای میزان لاتیج یا محاسبه لات استفاده می‌کنند، که ممکن است باعث ضررهای سنگینی در حساب معاملاتی آن ها شود. به عنوان مثال برخی از معامله‌گران به ازای هر ۱۰۰۰$ برای حجم معاملاتشان ۰.۱ lot در نظر می‌گیرند که این روش کاملا غیر اصولی و اشتباه است.

در صورتی که حساب معاملاتی شما کوچک باشد، مثلا ۱۰۰$ یا ۲۰۰$، اگر برای هر پوزیشن ۰.۰۱ لات در نظر بگیرید اشکالی ندارد و مدیریت سرمایه در آن لحاظ شده است. اما برای حساب‌های بزرگتر این روش برای محاسبه لات منطقی نمی‌باشد زیرا معامله گران باید با توجه به میزان ریسکی که در نظر دارند و بالانس حساب میزان لاتیج را تعیین کنند.

آموزش لات در فارکس

فارکس معمولاً در مقادیر خاصی به نام لات یا اساساً تعداد واحدهای ارزی که می‌خرید یا می‌فروشید معامله می‌شود. Lot کوچکترین اندازه موقعیت موجود است که می‌توانید هنگام معامله یک جفت ارز در بازار ارز قرار دهید.

برای تجارت فارکس، باید اندازه لات‌هایی را که بروکرهای فارکس ارائه می‌دهند، بدانید. شما در حرفه معاملاتی خود با اندازه‌های مختلف لات مواجه خواهید شد و دانستن اینکه چقدر پول برای سرمایه‌گذاری نیاز دارید و ارزش پیپ در هر اندازه لات برای موفقیت شما در معاملات ارزی بسیار مهم است.

همانطور که گفته شد، معمولاً چهار اندازه لات فارکس وجود دارد که هنگام معامله در فارکس با آنها روبرو می‌شوید:

هر اندازه لات به حداقل سرمایه‌گذاری متفاوتی برای باز کردن تجارت فارکس نیاز دارد و دارای ارزش متفاوتی از یک حرکت پیپ است.

به بیان ساده، لات‌ها در معاملات فارکس واحدهایی هستند که اندازه معامله را اندازه‌گیری می‌کنند و به تعداد واحدهای ارز پایه در مقابل ارز دیگری که می‌خرید یا می‌فروشید اشاره می‌کنند.

همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، اندازه لات استاندارد، که حداکثر اندازه قرارداد ممکن است که توسط بروکرهای فارکس ارائه می‌شود، معامله فارکس ۱۰۰۰۰۰ واحد از ارز پایه است. از این رو، در این مورد، وقتی اندازه لات استاندارد فارکس را معامله می‌کنید، ارزش پیپ اندازه لات استاندارد ۱۰ دلار به ازای هر پیپ است.

انواع لات در فارکس

اندازه‌های لات‌های کوچک، میکرو و نانو، اندازه‌های لات کوچک‌تری هستند که معامله‌گران را قادر می‌سازد تا موقعیت‌های کوچک‌تری باز کنند و بتوانند با سرمایه سرمایه‌گذاری کمتری در بازارهای فارکس معامله کنند.

لات استاندارد در فارکس؛ ۱۰۰۰۰۰ واحد ارز

اندازه لات استاندارد همان چیزی است که هنگام معامله با انواع حساب‌های استاندارد بسیاری از کارگزاران فارکس به طور منظم مشاهده می‌کنید. یک لات استاندارد یک لات ۱۰۰۰۰۰ واحدی از ارز پایه است و معامله با این اندازه موقعیت به این معنی است که هر حرکت پیپ در معامله شما ۱۰ دلار ارزش دارد.

لات استاندارد در فارکس

۱ لات چقدر است؟ (۱ لات استاندارد)

در فارکس، ۱ لات استاندارد به حجم ۱۰۰۰۰۰ واحد اشاره دارد. بنابراین وقتی ۱ لات از یک جفت ارز فارکس را خریداری می‌کنید، به این معنی است که ۱۰۰۰۰۰ واحد از ارز پایه خریداری کرده‌اید. فرض کنید می‌خواهید یورو را در مقابل دلار آمریکا بخرید و نرخ مبادله EURUSD 1.17 است. بنابراین، وقتی ۱ لات استاندارد EUR/USD را خریداری می‌کنید، ۱۱۷۰۰۰ دلار خرید خواهید کرد.

مینی لات در فارکس – ۱۰۰۰۰ واحد ارز

اندازه مینی لات یک انتخاب عالی برای کسانی است که ممکن است بخواهند فارکس را در یک پلتفرم معاملاتی با مقادیر کمی کمتر معامله کنند. اما اجازه ندهید شما را فریب دهد! حتی اگر به آنها به عنوان لات‌های کوچک اشاره می‌شود، هنوز هم سرمایه‌گذاری بسیار قابل توجهی را برای بسیاری از معامله‌گران نشان می‌دهند (و می‌توانند سود قابل توجهی ایجاد کنند).

مینی لات در فارکس

لات کوچک برابر با ۱۰٪ لات استاندارد (۱۰۰,۰۰۰ x 0.10 = 10.000 units). یعنی ۱۰۰۰۰ واحد از ارز تامین مالی حساب شما. اگر از یک حساب مبتنی بر دلار استفاده می‌کنید و یک جفت ارز مبتنی بر دلار معامله می‌کنید، هر تغییر قیمت پیپ در معامله شما ۱.۰۰ دلار ارزش دارد.

۱ مینی لات چقدر است؟

در فارکس، ۱ مینی لات به حجم ۱۰۰۰۰ واحد اشاره دارد. بنابراین وقتی ۱ مینی لات از یک جفت ارز فارکس را خریداری می‌کنید، به این معنی است که ۱۰۰۰۰ واحد از ارز پایه خریداری کرده اید. فرض کنید می خواهید EUR/USD بخرید و نرخ مبادله ۱.۱۷ است. بنابراین، با خرید ۱ مینی لات یورو/دلار آمریکا، ۱۱۷۰۰ دلار خرید خواهید داشت.

میکرو لات – ۱۰۰۰ واحد ارز

میکرو لات‌ها یکی از کوچکترین اندازه‌های لات قابل معامله در بازار فارکس هستند. آنها بستر امنی را برای معامله‌گران مبتدی فراهم می‌کنند تا با سرمایه‌گذاری اولیه کم، ارزش مناسبی برای پول داشته باشند، در حالی که ریسک را به حداقل می‌رساند.

میکرو لات در فارکس

یک میکرو لات برابر با ۱٪ لات استاندارد (۱۰۰,۰۰۰ x 0.01 = 1.000 units) است. اگر حساب شما با دلار آمریکا تامین مالی می‌شود، به این معنی است که یک لات کوچک ۱۰۰۰ دلار از ارز پایه‌ای است که می‌خواهید معامله کنید، و ارزش هر پیپ فقط ۱۰ سنت است.

یک میکرو لات چقدر است؟

در فارکس، ۱ میکرو لات به حجم ۱۰۰۰ واحد اشاره دارد. بنابراین وقتی ۱ میکرو لات از یک جفت ارز فارکس را خریداری می‌کنید، به این معنی است که ۱۰۰۰ واحد از ارز پایه خریداری کرده‌اید. یک بار دیگر، فرض کنید که می‌خواهید یورو/دلار آمریکا بخرید و نرخ مبادله ۱.۱۷ است. بنابراین، با خرید ۱ میکرو لات یورو/دلار آمریکا، ۱۱۷۰ دلار خرید خواهید کرد.

نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس

برای انجام این کار ابتدا باید با تعریف چند مورد از اصطلاحات فارکسی آشنا باشید.

اولین مورد بالانس (Balance) است. بالانس حساب همان مقدار پول یا موجودی حساب شما می‌باشد.

دومین مورد Risk ratio یا درصد ریسکی است که برای معاملات در نظر دارید. این مقدار معمولا بین ۱تا ۵ درصد می‎‌باشد. توجه داشته باشید که ریسک بیشتر از ۵% در فارکس بسیار خطرناک است و ممکن است حساب شما دچار افت سرمایه زیادی شود که جبران آن کار بسیار سختی است.

سومین مورد حد ضرر یا SL است. هر معامله‌گر با توجه به استراتژی که استفاده می‌کند می‌تواند میزان SL خود را تعیین کند که مقدار حد ضرر به pip برای محاسبه لات و حجم معاملات ضروری است. در واقع این حد ضرر ما است که مقدار لاتیج برای هر معامله را مشخص می‌کند.

فرض کنید شما یک حساب ۱۰۰۰$ دارید و می‌خواهید فقط ۵% یا ۵۰$ ریسک کنید. میزان لات یا حجم معامله شما باید مقداری باشد که اگر SL فعال شد، شما در آن معامله فقط ۵۰$ ضرر کنید.

چهارمین مورد pip value یا ارزش هر پیپ در جفت ارز مورد نظر می‌باشد. کمتر معامله‌گران تازه کاری هستند که به این موضوع توجه داشته باشند، مقدار pip value برای هر جفت ارز در فارکس ممکن است متفاوت باشد و مقدار آن برای محاسبه تعیین لات و حجم معاملات بسیار مهم است.

پنحمین مورد لوریج یا اهرم معاملاتی می‌باشد که بروکر در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد تا بتوانند حجم بیشتری در معاملاتشان استفاده کنند. هرچقدر که لوریج حساب معاملاتی بیشتر باشد می‌توان از میزان لات بیشتری استفاده کرد. مورد بعدی مارجین می‌باشد که عبارت‌است‌از مقدار پولی که در حین معامله مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیشنهاد می‌کنیم مقاله تفاوت مارجین و لوریج را مطالعه کنید.

نسبت های لات در فارکس

ناممقادیر بر حسب ارز پایهضریب لات
Standard۱۰۰,۰۰۰۱
Mini۱۰,۰۰۰۰.۱
Micro۱,۰۰۰۰.۰۱
Nano۱۰۰۰.۰۰۱

در جدول زیر مشاهده می‌کنید که اگر بر روی جفت ارزی مثل EUR/USD بخواهیم از لاتیج یا حجم‌های متفاوت استفاده کنیم، میزان سود و ضرر ما بر اساس هر ۱ پیپ چه مقدار خواهد بود. توجه داشته باشید که ما در اینجا تغییرات را به ازای ۱ پیپ درنظر گرفته‌ایم.

مقدار حجم Lot Sizeپیپ Pipمیزان سود یا ضرر
۰.۰۱۱۱۰ Cent
۰.۰۲۱۲۰ Cent
۰.۰۳۱۳۰ Cent
۰.۰۴۱۴۰ Cent
۰.۰۵۱۵۰ Cent
۰.۱۱۱ $
۰.۲۱۲ $
۰.۳۱ ۳ $
۱ ۱۱۰ $
۱.۵۱۱۵ $
۲۱۲۰ $
۱۰۱۱۰۰ $

مثالی از محاسبه لات سایز

مثلا pip value در جفت ارز EURUSD به ازای هر یک قرارداد استاندارد یا یک لات برابر ۱۰$ است.اما در جفت ارز USDCAD برابر ۷.۹$ می‎‌باشد که این مقدار در جفت ارزهایی که یک طرف آن ها دلار نباشد می‌تواند تغییر کند.

برای محاسبه pip value می‌توان از یک اندیکاتور استفاده کرد که براحتی مقدار آن را در هر جفت ارز به ما نمایش می‌دهد. در تصویر زیر می‌توانید نحوه نمایش دادن آن را ببینید.

اندیکاتور محاسبه لات

فرمول محاسبه لات در فارکس

حجم معامله = میزان ریسک به دلار/ حد ضرر(pip) * pip value

به عنوان نمونه فرض کنید یک حساب داریم که بالانس آن ۱۰۰۰$ است و می‌خواهیم ۳% ریسک کنیم که برابر با ۳۰$ است. قصد داریم روی جفت ارز EURCAD معامله بزنیم. مقدار pip value آن برابر با ۷.۶$ است و حد ضرر ما ۵۰ پیپ می‌باشد. طبق فرمول بالا محاسبه لات و حجم معامله را انجام می‌دهیم.

حجم معامله= ۳۰$ / ۵۰*۷.۶ که در اینجا حجم یا لاتیج ما برای انجام این معامله باید ۰.۰۷۸ lot باشد. به عبارت دیگر در صورتی که با ۰.۰۷ لات پوزیشن بزنیم و این پوزیشن به ضرر رود تنها ۳۰$ ضرر کرده‌ایم.

فرمول محاسبه لات در فارکس

شاید برای عده‌ای از معامله‌گران سخت باشد که همواره خودشان این محاسبات را انجام دهند به همین منظور نرم‌افزارها و سایت‌هایی وجود دارند که این کار را انجام می‌دهند.

ماشین حساب محاسبه حجم معامله در فارکس

پیشنهاد ما این است که از سایت myfxbook استفاده کنید. در این وبسایت می‌توانید با انتخاب جفت ارز مورد نظر و مقدار بالانس حساب و همچنین مقدار ریسک به راحتی محاسبه لات و حجم معامله خود را انجام دهید.

توضیحات تصویر به صورت زیر می‌باشد:

Currency Pair: جفت ارز مورد نظر خود را انتخاب کنید.

Account Currency: ارز حسابتان را انتخاب کنید ( بر روی USD یا EUR قرار دهید )

Account Size: میزان بالانس و موجودی حسابتان.

Risk Ratio: میزان ریسکی که در صورت فعال شدن حد ضرر یا SL با حساب شما فرمول محاسبه مارجین وارد می‌شود.

Swap with Money: با کلیک روی این گزینه می‌توانید میزان درصد ریسک را تبدیل به دلاری کنید.

Stop-Loss, Pips: میزان استاپ لاس بر اساس پیپ

Trade Size: بر روی ۱ قرار دهید.

myfxbook چیست

myfxbook چیست؟

Myfxbook اولین انجمن اجتماعی برای معامله گران فارکس است که می تواند با حساب معاملاتی فارکس شما ارتباط برقرار کند. با انجام این کار به قابلیت های زیر دست پیدا می کنیم:

  • سیستم معاملاتی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
  • همه سیستم های معاملاتی خود را در یک مکان سازماندهی و پیگیری کنید.
  • از داشبورد نوآورانه برای به روز ماندن از بازارها استفاده کنید.
  • یک مدیر پول پیدا کنید.
  • برای بهبود مهارت های معاملاتی خود، سایر معامله گران را دنبال کنید.
  • صفحه سیستم خود را با مشتریان بالقوه به اشتراک بگذارید.
  • بررسی نتایج معاملات.

نتیجه گیری

در این مقاله سعی بر آن شد که نحوه محاسبه لات در فارکس را به صورت کامل توضیح دهیم تا در معاملات خود بتوانید مدیریت سرمایه را به صورت دقیق رعایت کنید. در پایین همین صفحه می‌توانید سوالات خود را برای ما ارسال کنید تا به آنها پاسخ دهیم و در صورت نیاز این مقاله را بروزرسانی کنیم.

چگونه حداقل مبلغ مورد نیاز برای باز کردن معامله محاسبه کرد؟

ارز پایه - ارزی که در جفت ارز در سمت چپ نوشته می‌شود، برای مثال:

  • در EURUSD - ارز پایه EUR است؛
  • در USDJPY - ارز پایه USD است؛
  • در GBPJPY - ارز پایه GBP است.

پس از محاسبه میزان موجودی الزامی به ارز پایه باید این مبلغ را به ارز پایه حساب تبدیل کرد (به نرخ تبدیل ارز هنگام باز کردن معامله) - به USD و یا EUR

مثال شماره یک محاسبه موجودی الزامی برای معامله با جفت ارز.

اطلاعات برای محاسبه:

  • ابزار معامله - جفت ارز EURUSD
  • ارز پایه — EUR
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 100,000 EUR
  • لوریج — 1:100
  • نرخ تبدل ارز EURUSD هنگام باز کردن معامله — 1.35400
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = V (lots) × Contract / Leverage = 0.1 × 100,000 EUR / 100 = 100 EUR
  2. میزان بدست آمده را به ارز پایه حساب (USD) تبدیل می‌کنیم. اگر USD در جفت ارز در سمت چپ نوشته شده است، مبلغ محاسبه شده را باید به نرخ تبدیل ارز تقسیم کرد، در غیر این صورت باید ضرب کرد: Margin = 100 EUR × 1.3540 = 135.40 USD.
  3. موجودی مورد نیاز برابر است با 135.400 USD.

مثال شماره دو محاسبه موجودی الزامی برای جفت ارز متقاطع (cross currency)

اطلاعات برای محاسبه:

  • ابزار معامله - جفت ارز AUDCAD
  • ارز پایه — AUD
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 100,000 AUD
  • لوریج — 1:500
  • نرخ تبدیل ارز AUDCAD هنگام باز کردن معامله — 0.99484
  • نرخ تبدیل ارز AUDUSD هنگام باز کردن معامله — 0.78373
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = V (lots) × Contract / Leverage = 0.1 × 100,000 AUD / 100 = 100 AUD
  2. این مبلغ را به ارز پایه حساب تبدیل می‌کنیم (USD). در این صورت باید از نرخ تبدیل ارز AUDUSD را در زمان باز کردن معامله استفاده کرد. Margin = 100 AUD × 0.78373 = 78.373 USD.
  3. موجودی مورد نیاز برابر است با 78.373 USD.

موجودی الزامی برای باز کردن معامله با فلزات با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

Margin for spot metals = V (lots) × Contract × Market Price / Leverage, where:

  1. Spot metals Margin — موجودی الزامی
  2. V (lots) — حجم معامله به لات
  3. Contract — حجم هر یک لات
  4. Leverage — لوریج و یا اهرم

مثال محاسبه موجودی الزامی برای بازکردن معاملات

اطلاعات برای محاسبه:

  • ابزار معامله فلز XAUUSD
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 100 اونس
  • لوریج — 100
  • نرخ XAUUSD هنگام باز کردن معامله (Market Price) — 1,332.442
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = V (lots) × Contract × Market Price / Leverage = 0.1 × 100 × 1,332.442 / 500 = 26.648 USD
  2. موجودی مورد نیاز برابر است با 26.648 USD.

موجودی مورد نیاز برای CFD برای شاخص‌ها و کالا با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

CFD Margin = V (lots) × Contract × Market Price / Leverage، در اینجا:

  1. CFD Margin — موجودی مورد نیاز
  2. V (lots) — حجم معامله به لات
  3. Contract — حجم هر یک لات (حجم ابزار تجاری در معامله)
  4. Leverage — لوریج و یا اهرم

مثال محاسبه موجودی الزامی برای معاملات CFD با شاخص‌ها و کالاها

اطلاعات برای محاسبه:

  • ابزار تجاری (شاخص) — SPX500
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 10 USD
  • لوریج — 1:50
  • نرخ SPX500 هنگام بازکردن معامله (market price) — 2,804.5
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = V (lots) × Contract × Market Price / Leverage = 0.1 × 10 × 2,804.5 / 50 = 56.90 USD
  2. موجودی مورد نیاز برابر است با 56.90 USD.

مثال محاسبه موجودی الزامی برای معاملات CFD برای ارزهای رمزنگاری

اطلاعات برای محاسبه:

نرخ XAUUSDهنگام بازکردن معامله (market price) 1697.48

مارجین چیست ❤️ آموزش تمامی مفاهیم Margin به زبان ساده

مارجین چیست

در ادامه مقالات آموزش فارکس قصد داریم به اصطلاحات معامله مارجین در متاتریدر بپردازیم. به عنوان مثال به این سوال که مارجین چیست پاسخ خواهیم داد و اصطلاحات بیشتری را بررسی خواهیم کرد. حال که در دنیای معاملات مارجین شیرجه زده اید ، بد نیست یک زبان بکلی جدید را یاد گرفته تا بفهمید اوضاع حقیقتاً از چه قرار است.

همچون هر حوزه تخصصی دیگر ، معاملات فارکس نیز واژگان و اصطلاحات خاص خود را دارد. در این مقاله مختصری از رایج ترین اصطلاحاتی که ممکن است در نرم افزار معاملاتی (متاتریدر 4 و 5) خود مشاهده کنید ارائه می شود.

مارجین چیست (Margin)؟

مارجین، مقدار پولی است که باید در پلتفرم معاملاتی خود سپرده گذاری کنید تا قادر به سفارش گذاری و حفظ پوزیشن خود در بازار فارکس باشید. از مارجین به عنوان وثیقه ای استفاده می شود تا کارگزار اطمینان حاصل کند که شما می توانید ضرر احتمالی ناشی از پوزیشن های خود را پوشش دهید. ضرر و زیان شما در معاملات فارکس نمی تواند بیش از مقدار مارجین حساب شما باشد. به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار حساب معاملاتی خود را شارژ کرده باشید و هیچ معامله ای نیز انجام نداده باشید مارجین شما 1000 دلار است.

نیاز مارجین چیست (Margin Requirement)

نیاز مارجین، مقدار مارجین مورد نیاز برای بازکردن معامله است که به صورت درصدی (٪) از اندازه “واقعی معامله” ای که می خواهید باز کنید بیان می شود. مثلا گفته می شود نایز مارجینی 1% ، 2% ، 3% یا 10% است به این معنی که شما باید مثلا 1% از کل حجم معامله واقعی را به عنوان مارجین در حساب خود داشته باشید.

مارجین مورد نیاز (Required Margin)

برای فهم کامل‌تر مارجین چیست باید با Required Margin هم آشنا شوید. مارجین مورد نیاز، پولی است که هنگام باز کردن معامله کنار گذاشته شده و “قفل” می شود. در واقع این همان چیزی است که به اختصار به آن مارجین می گوییم. به عنوان مثال ، اگر یک پوزیشن 10،000 دلاری (مینی لات) ، با نیاز مارجین 2٪ (یا لورج 50: 1) باز کنید ، در طول این معامله مبلغ 200 دلار “قفل” می شود. تا زمانی که این معامله باز باشد نمی توان از این 200 دلار برای باز کردن موقعیت های دیگر استفاده کرد. با بسته شدن معامله ، این 200 دلار مارجین “آزاد” می شود.

سایر نام ها:

  • مارجین ورود
  • مارجین اولیه
  • مارجین انتری اولیه
  • مارجین مورد نیاز نگهداری (MMR)

مارجین استفاده شده (Used Margin)

مارجین استفاده شده حداقل مبلغی است که باید در یک حساب مارجین حفظ شود. این مقدار کل مارجینی است که در حال حاضر استفاده می شود تا معاملات باز حفظ شوند.

سایر نام ها:

  • مارجین استفاده شده
  • مارجین مورد نیاز نگهداری (MMR)
  • “مارجین کل”

نحوه محاسبه:

مارجین استفاده شده مارجین مورد نیاز برای کلیه موقعیت های باز است.

مارجین استفاده شده = جمع تک تک مارجین مورد نیاز هر معامله باز

فرمول محاسبه مارجین (برای هر معامله)

اگر ارز پایه همان ارز حساب شما باشد:

مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین

اگر ارز پایه متفاوت با ارز حساب شما باشد:

مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین x نرخ تبدیل ارز بین ارز پایه و ارز حساب

مارجین آزاد (Free Margin)

مارجین آزاد پولی است که به دلیل وجود معامله باز “قفل” نمی شود و می تواند برای باز کردن معامله های جدید استفاده شود. وقتی این مقدار در صفر یا کمتر باشد ، هشدار مارجین فعال می شود و موقعیت های اضافی نمی توان باز کرد. به عبارت دیگری این مارجینی است که در حال حاضی می توانید برای باز کردن معاملات جدید از آن استفاده کنید.

سایر نام ها:

  • مارجین آزاد
  • مارجین موجود
  • مارجین قابل استفاده
  • مارجین قابل استفاده برای نگهداری
  • “موجود برای معامله”

نحوه محاسبه:

مارجین آزاد = موجودی واقعی – مارجین استفاده شده

سطح مارجین چیست ؟ (Margin Level)

سطح مارجین یا مارجین لول نسبت بین موجودی واقعی حساب و مارجین استفاده شده است و به صورت درصد بیان می شود. به عنوان مثال ، اگر اکوتی حساب شما 5000 دلار و مارجین استفاده شده 1000 دلار است، مارجین لول 500 درصد است. برای یادگیری بهتر سطح مارجین چیست از فرمول زیر استفاده کنید.

سایر نام ها:

نحوه محاسبه:

سطح مارجین = (مانده حساب / مارجین استفاده شده) * 100%

مارجین کال چیست (Margin Call)

مارجین کال هنگامی رخ می دهد که شما سطح مارجین کال را رد کرده اید اما همچنان بالاتر از سطح استاپ اوت هستید.

مارجین کال یک هشدار است ، و به شما می گوید حال حساب شما چندان خوب نیست و نزدیک است که موقعیت های باز شما با قیمت بازار بسته شوند.

شما همچنان مجاز به باز نگه داشتن معامله های فعلی خود هستید اما نمی توانید پوزیشن جدید باز کنید. در حقیقت این هشداری است برای افزایش مارجین حساب یا به عبارتی شارژ حساب. در این کار بسیار دقت کنید زیرا در اکثر مواقع منجر به نجات حساب نمی شود. تریدری که نمی داند مارجین چیست و یا آن را به درستی رعایت نمی کند ، بیشتر احتمال دارد با مارجین کال مواجه شود.

سطح مارجین کال چیست؟ (Margin Call Level)

سطح مارجین کال، سطح مشخص درصدی است که اگر سطح مارجین شما برابر یا کمتر از آن باشد ، دیگر نمی توانید معامله جدیدی باز کنید. بروکر شما سطح مارجین کال را تعیین می کند. در بروکرهای مختلف این درصد متفاوت است ولی به طور معمول در بروکرهایی که با ایرانی ها کار می کنند حدود 50% است.

به عنوان مثال ، اگر سطح مارجین کال 50٪ باشد ، این بدان معناست که اگر سطح مارجین شما به 50٪ برسد ، هیچ پوزیشن (معامله) جدیدی نمی توانید باز کنید. در این لحظه ، حساب شما اصطلاحا تحت مارجین کال است.

شاید بیشتر معامله گران فکر کنند که این بدان معناست که ممکن است معامله (ها) ی آنها بسته شود ، چنین چیزی درست نیست. سطح مارجین کال فقط یک هشدار است.

سایر نام ها:

  • حداقل مارجین مورد نیاز
  • حداقل نیاز مارجین

نحوه محاسبه:

سطح مارجین کال = درصدی خاص از مارجین لول که توسط بروکر تعین می شود

لوریج چیست ؟ (Leverage)

در مقالات قبلی به صورت مفصل تری در مورد اینکه لوریج در فارکس چیست صحبت کردیم. به ابزاری که توانایی معامله مقادیر بیشتر با مبلغ سپرده بسیار کمتر در حساب را می دهد، لوریج گویند. همانطور که در درسهای قبلی توضیح دادیم، لوریج یا اهرم معاملاتی به نوعی اعتباری است که از طرف بروکر به شما داده می شود تا بتوانید معاملات با حجم بالاتر نسبت به موجودی خود انجام دهید. به عنوان مثال زمانی که شما از لوریج 1:100 استفاده می کنید به این معنی است که می توانید معاملاتی تا 100 برابر مارجین حساب خود باز کنید.

رابطه مارجین مورد نیاز و لوریج، رابطه عکس است. هر چقدر مقدار لوریج استفاده شده بیشتر باشد، مقدار مارجین مورد نیاز کمتر خواهد بود.

P / L تثبیت نشده (Unrealized P/L)

P / L تحقق نیافته، سود یا زیان (Profit / Loss) فعلی حساب است که حاصل جمع سود یا زیان در جریان معاملات باز شماست. مثال: اگر شما دو معامله باز داشته باشید که در لحظه یکی از آنها 120 دلار در سود و دیگری 50 دلار در ضرر باشد، P/L تثبیت نشده شما برابر با +70 دلار خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.