تفسیر RSI و محدوده RSI


اشباع فروش در اندیکاتور استوکاستیک

اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورها، شاخص‌های آماری هستند که برای اندازه‌گیری شرایط فعلی و هم‌چنین پیش‌بینی روندهای مالی و اقتصادی مورد استفاده تحلیلگران قرار می‌گیرند. اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم می‌شوند.

  • اندیکاتورهای اقتصادی «Economic Indicators»

از اندیکاتورهای اقتصادی بیشتر برای اندازه‌گیری پیشرفت یا پسرفت اقتصادی کشور به صورت کلی و یا در بخش‌های مختلف استفاده می‌شود. به همین منظور تحلیلگران بنیادی از این اندیکاتورها استفاده می‌کنند تا شرایط فعلی را تحلیل و پتانسیل رشد در آینده را نیز بررسی کنند.

  • اندیکاتورهای تکنیکال «Technical Indicators»

از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی تغییرات روند و الگوی قیمت دارایی‌های مورد نظر مانند طلا، سهام و غیره استفاده می‌شود. تحلیلگران با استفاده از داده‌های قیمت و حجم معاملات، تغییرات را محاسبه و روی نمودار رسم می‌کنند. اندیکاتورها می‌توانند به تحلیلگران در پیش‌بینی یک روند، تایید آن و یا هشداری مبنی بر معکوس شدن روند کمک کنند.

انواع اندیکاتورهای تکنیکال از لحاظ مدل محاسبه

  • اندیکاتورهای روندی: از اندیکاتورهای روندی برای تشخیص وجود روند، جهت حرکت و هم‌چنین قدرت و سرعت آن استفاده می‌شود. اما این اندیکاتور نقاط مناسب جهت ورود یا خروج را نمایش نمی‌دهد. مانند اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک جهت‌دار و باند بولینگر.
  • اندیکاتورهای نوسان‌نما «اسیلاتورها»: با استفاده از این اندیکاتورها می‌توان بهترین نقاط ورود و یا خروج در بازار نوسانی را به دست آورد. اسیلاتورها از دو محدوده اشباع خرید و فروش تشکیل می‌شوند و هرگاه قیمت از این ناحیه‌ها خروج کند به عنوان سیگنال خرید یا فروش به حساب می‌آید. مانند اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و قدرت نسبی.
  • اندیکاتورهای حجمی: زمانی که حجم‌های مشکوکی در خرید و فروش‌ها اتفاق بیفتد با استفاده از اندیکاتورهای حجمی قابل شناسایی است. مانند اندیکاتور حجم و شاخص جریان مالی.

در ادامه به رایج‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران اشاره خواهیم پرداخت.

میانگین متحرک «Moving Average»

میانگین متحرک (MA)، یکی از اندیکاتورهای ساده و در عین حال معروف و مهم در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمت، دید بهتری نسبت به متوسط قیمت و روند قیمتی سهم به تحلیل‌گران ارائه می‌کند.

یکی از پارامترهای حساس در استفاده از میانگین متحرک، انتخاب بازه‌های زمانی مختلفی است که در محاسبه میانگین مورد استفاده تفسیر RSI و محدوده RSI تفسیر RSI و محدوده RSI قرار می‌گیرد. به عقیده جان مورفی، دو ترکیب رایج هنگام استفاده از دو میانگین متحرک، میانگین‌های ۵ و ۲۰ روزه و دیگری ۱۰ و ۵۰ روزه است. برای استفاده از سه میانگین متحرک نیز ترکیبی که عمدتا استفاده می‌شود ۴،۹ و ۱۸ روزه است.

تحلیل‌گران با استفاده از این اندیکاتور و محاسبه میانگین قیمت در بازه‌های زمانی مختلف می‌توانند روند‌های موجود در بازار و محدوده مناسب برای انجام معاملات را شناسایی کرده و به تحلیل بازار بپردازند.

استراتژی‌های میانگین متحرک در میان معامله‌گران محبوب هستند و با توجه به قابلیت استفاده در بازه‌های زمانی مختلف، هم برای سرمایه‌گذاران بلند مدت و هم برای معامله‌گران کوتاه مدت مناسب است.

از میانگین متحرک هم برای دریافت سیگنال و هم تعیین حمایت و مقاومت‌ها می‌توان استفاده کرد. استفاده از یک میانگین متحرک به تنهایی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل تحلیلگران همواره از ترکیب دو یا سه میانگین متحرک استفاده می‌کنند.

معامله‌گران تکنیکال معتقدند وقتی میانگین متحرک کوتاه‌مدت، نمودار میانگین متحرک میان‌مدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، می‌تواند سیگنال خرید باشد و برعکس. همچنین ممکن است میانگین متحرک بلندمدت سهم به عنوان خط حمایت یا مقاومت سهم در نظر گرفته شود.

به طور مثال هنگام استفاده از میانگین ۵ و ۲۰ روزه، سیگنال خرید زمانی صادر می‌شود که میانگین ۵ روزه، میانگین ۲۰ روزه قیمت را قطع کند و رو به بالا حرکت کند.

اگر میانگین ۵ روزه میانگین ۲۰ روزه را قطع کند و زیر آن حرکت کند، سیگنال فروش سهم را صادر می‌کند. چرا که نشان‌دهنده روند نزولی سهم است.

میانگین متحرک

هنگام استفاده از ترکیب ۹،۴ و ۱۸ روزه نیز اگر میانگین ۴روزه بالاتر از میانگین ۹روزه قرار بگیرد و میانگین ۹ روزه نیز از میانگین ۱۸ روزه بالاتر رفته باشد، نشان دهنده روند افزایشی سهم و سیگنال احتمالی خرید است. برای روند نزولی نیز برعکس این حالت اتفاق می‌افتد.

مینگین متحرک

نکته مهم: انتخاب بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت و میان‌مدت و بلندمدت بستگی به انتخاب و استراتژی معامله‌گر دارد و بازه زمانی استانداردی وجود ندارد. ممکن است بازه یک ماهه برای یکی کوتاه‌مدت باشد و برای دیگری میان‌مدت و حتی بلندمدت.

انواع میانگین متحرک

میانگین متحرک ساده «SMA»: که متداول‌ترین نوع میانگین بین تحلیل‌گران تکنیکال است. میانگین متحرک ساده در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به قیمت سهم در روزهای مختلف می‌دهد . مثلا در میانگین متحرک ۱۰ روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت پایانی ۱۰ روز پیش سهم اهمیت یکسانی دارد.

میانگین متحرک نمایی «EMA»: برخلاف میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی وزن و ارزش بیشتری به اطلاعات جدیدتر می‌دهد و قیمت‌های قدیمی‌تر وزن کم‌تری دارند. هم‌چنین تحلیلگران می‌توانند با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کم‌تری را به قیمت‌های جدید بدهند.

میانگین متحرک نمایی سریع‌تر از میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان می‌دهد. اما چیزی که در هر دوی آن‌ها مشترک است این است که وقتی میانگین متحرک کوتاه‌مدت، نمودار میانگین متحرک میان‌مدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، می‌تواند سیگنال خرید باشد و برعکس. این روش استراتژی اصلی معامله بر اساس میانگین متحرک است.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تکانه یا مومنتوم است که بزرگی تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در یک سهم یا دارایی، اندازه گیری می‌کند. RSI به صورت یک نمودار خطی نمایش داده می‌شود که بین دو مقدار ۰ و ۱۰۰ نوسان می‌کند. این شاخص اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام «مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملاتی تکنیکال» مطرح شد.

تفسیر و استفاده سنتی از RSI به این صورت است که مقادیر بالاتر تفسیر RSI و محدوده RSI از ۷۰ نشان دهنده اشباع خرید یک سهم است و احتمال معکوس شدن روند یا پولبک در نمودار قیمت زیاد است. RSI کمتر از ۳۰ نیز نشان دهنده اشباع فروش سهم است و احتمال افزایش قیمت در سهم وجود دارد.

فرمول محاسبه RSI:

RSI = 100 – (100/1+RS)

RS = Average Gain / Average Loss

برای محاسبه RSI ابتدا متوسط سود طی دوره را بر متوسط زیان طی دوره تقسیم می‌کنیم و حاصل را در فرمول RSI به جای RS قرار می‌دهیم.

معمولا دوره مورد نظر را ۱۴ روز در نظر می‌گیرند. وقتی مقدار RSI بالاتر از ۵۰ باشد، نشان‌دهنده این است که در ۱۴ روز گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بوده و متوسط سودی که از تغییر قیمت بدست آمده از متوسط زیان بیشتر بوده است و همانطور که در بالا اشاره شد مقادیر بالای ۷۰ را اشباع خرید تعبیر می‌کنند.

همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)

همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بسیار محبوب است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. MACD می‌تواند برای شناسایی جنبه‌های کلی روند یک سهم استفاده شود. MACD در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. در ابتدا، MACD از دو میانگین متحرک با طول‌های مختلف استفاده می‌کند (که اندیکاتورهای تاخیر هستند) و جهت و مدت روند را مشخص می‌کنند. سپس، MACD اختلاف بین مقادیر این دو میانگین متحرک (MACD Line) و میانگین متحرک نمایی EMA آن را (خط سیگنال) به صورت یک هیستوگرام که بالا و پایین صفر نوسان می کند، رسم می‌کند. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت سهم استفاده می شود.

اندیکاتور مکدی

محاسبه خطوط MACD به صورت زیر است:

MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)

Signal Line: 9-day EMA of MACD Line

MACD Histogram: MACD Line – Signal Line

تفسیر کلی MACD این است که وقتی MACD مثبت است و مقدار هیستوگرام در حال افزایش است، احتمال حرکت صعودی بیشتر است. هنگامی که MACD منفی است و مقدار هیستوگرام در حال کاهش است، آنگاه احتمال حرکت نزولی بیشتر است.

شاخص MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اساسی مناسب است. عبور از خط سیگنال، عبور از خط صفر و واگرایی.

  • عبور از خط سیگنال: اگر MACD بالای خط سیگنال باشد نشان‌دهنده حرکت صعودی و اگر زیر خط سیگنال باشد نشان دهنده حرکت نزولی قیمت است. به همین خاطر در نقاط برخورد اگر از پایین خط سیگنال را قطع کرده باشد به عنوان سیگنال خرید و اگر از بالا قطع کرده باشد به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته می‌شود.
  • عبور از خط صفر: وقتی نمودار MACD از صفر عبور کرده و مثبت می‌شود نشانه حرکت صعودی سهم و وقتی از صفر عبور می‌کند و منفی می‌شود به عنوان نشانه حرکت نزولی در نظر گرفته می‌شود.
  • واگرایی: سومین سیگنال MACD از واگرایی آن با نمودار قیمت بدست می‌آید. به این ترتیب که اگر قیمت کف جدیدی پایین‌تر از کف قبلی داشته باشد ولی کف جدید MACD از قبلی بالاتر باشد نشانه حرکت صعودی است. و اگر قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی بزند اما MACD سقف جدیدی پایین‌تر از قبلی تشکیل دهد نشان دهنده روند نزولی است.

استوکاستیک (نوسانگر تصادفی)

اسیلاتور استوکاستیک یا همان نوسانگر تصادفی،‌ ابزاری است که نخستین بار توسط دکتر جورج لین در سال ۱۹۵۰ عنوان شد اما هم‌چنان به عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیل‌گران قرار می‌گیرد. نوسانگر تصادفی (استوکاستیک) یک اندیکاتور مومنتوم است که با استفاده از داده‌هایی مانند سرعت و جهت حرکت قیمت، وضعیت آخرین قیمت سهم یعنی قیمت بسته شدن را نسبت به بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت سهم در بازه‌های زمانی مختلف نشان می‌دهد.

دکتر لین معتقد بود که اسیلاتور استوکاستیک با بررسی میزان خرید و فروش می‌تواند به خوبی نقاط برگشتی ریز‌موج‌های درون یک موج بزرگ را شناسایی کند.

محدوده نوسانی این نوسانگر تصادفی، بین ۰ تا ۱۰۰ است. البته نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در این نوسانگر به شدت حائز اهمیت است چرا که سیگنال خرید و فروش سهم را برای تحلیل‌گران صادر می‌کند. به همین خاطر محدوده ۲۰ تا ۸۰ به عنوان ناحیه تعادلی و محدوده اشباع خرید و فروش معروف شده است. به این ترتیب که هرگاه نمودارهای استوکاستیک به خط ۲۰ رسیدند، به این معنی است که بازار دچار اشباع فروش (فروش افراطی) شده است و هرگاه به خط ۸۰ رسید، به این معنی است که بازار دچار اشباع خرید (خرید افراطی) شده است.

استوکاستیک

سرمایه‌گذاران با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک هنگام مشاهده علائم اشباع فروش انتظار روند صعودی قیمت را در آینده نزدیک دارند و به همین خاطر اقدام به خرید سهم می‌کنند. و در مقابل هنگام مشاهده علائم اشباع خرید، انتظار روند نزولی قیمت را داشته و اقدام به فروش سهم می‌نمایند.

خط K% و D% در اسیلاتور استوکاستیک و نحوه محاسبه آن‌ها

خط k% و خط D% جزء نشانگرهای استوکاستیک هستند. خط K به نشانگر تصادفی سریع معروف است که در نمودار به صورت خط صاف نمایش داده می‌شود و خط D% نیز به نشانگر تصادفی کند یا آهسته، که برابر است با میانگین متحرک K% در طول سه بازه زمانی و به صورت خط نقطه‌چینی است که در کنار خط K% کشیده شده است.

K% = (C – L14)/(H14 – L14) × ۱۰۰

c: قیمت بسته شدن سهم

L14 : پایین ترین قیمت بسته شدن طی بازه زمانی ۱۴ روز اخیر. ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )

H14 : بالاترین قیمت بسته شدن سهم در بازه زمانی ۱۴ روز اخیر ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )

فرمول دوم: D٪ میانگین متحرک سه روزه K٪ است.

زمانیکه خط K% یعنی خطوط صاف، خط D% یعنی خطوط نقطه‌چین را به سمت بالا قطع کند،‌سیگنال خرید سهم شناخته می‌شود و در حالت برعکس اگر به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش در نظر گرفته می‌شود.

نوسانگر تصادفی

باندهای بولینگر

نام این اندیکاتور از طراح آن جان بولینگر گرفته شده است. در این روش، دو باند بالا و پایین میانگین متحرک رسم می‌شوند. این باندها با انحراف معیار مشخصی در دو طرف میانگین متحرک قرار می‌گیرند. این انحراف معیار، نشان‌دهنده پراکندگی قیمت‌ها نسبت به متوسط قیمت «میانگین متحرک» است.

با استفاده از انحراف معیارهای درست در این اندیکاتور، می توان گفت ۹۵٪ قیمت‌هایی که یک سهم می‌تواند در آن نوسان کند در بین این دو باند قرار دارد.

باندهای بولینگر

هنگامی که قیمت‌ها به باندهای بالایی خود برسند، تحلیلگران انتظار افزایش روند صعودی سهم را دارند و برعکس. زمانی که قیمت‌ها باندهای پایینی را لمس کنند انتظار فروش‌های افراطی و روند نزولی سهم را دارند.

تعیین اهداف قیمتی با باند بولینگر
تحلیلگران عموما از باندهای بالا و پایین به عنوان اهداف قیمتی استفاده می‌کنند. اگر قیمت‌ها از باند پایینی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به بالا قطع کنند، سیگنال شروع روند صعودی است و فاصله تا باند بالایی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته می‌شود. اگر قیمت‌ها بین میانگین متحرک و باند بالایی در نوسان باشند، نشان از قدرتمند بودن روند صعودی سهم است.

باند بولینگر در روند صعودی

برعکس این حالت برای روند نزولی است. اگر قیمت‌ها از باند بالایی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به پایین قطع کنند، سیگنال شروع روند نزولی است و فاصله تا باند پایینی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته می‌شود.

تغییرات پهنای باند
باندهای بولینگر بر اساس تغییرات میانگین متحرک باز یا بسته می‌شوند. زمانی که تغییرات قیمت شدت می‌گیرد و نوسانات شدید است، فاصله دو باند افزایش می‌یابد و برعکس.

اکثر تحلیلگران معتقدند اگر باندهای بولینگر به صورت غیرمعمولی از هم باز شوند، به این معنی است که روند قبلی احتمالا به زودی تمام می‌شود. هم‌چنین اگر باندها خیلی به هم نزدیک شوند به این معناست که بازار آماده شروع روند جدید است.

نکته: نوع دیگری از استراتژی خرید و فروش بر اساس بولینگر باند وجود دارد که بر اساس نظریه بازگشت به میانگین ساخته شده است. وقتی قیمت نزدیک باند پایین و زیر آن در نوسان است تحلیل‌گرانی که به نظریه بازگشت اعتقاد دارند از آن به عنوان موقعیت خرید استفاده می‌کنند چون معتقدند قیمت به سمت میانگین برمی‌گردد. عکس این حالت نیز برای موقعیت فروش در نظر گرفته می‌شود.

تعیین پارامترهای بهینه برای بولینگر باند نیز معمولا به صورت تجربی صورت می‌گیرد. البته از طریق بک تست روی داده‌های قیمت گذشته نیز می‌توان پارامترهای بهینه را تعیین نمود.

«نماد من» بـه تازگی زیرساخت بهینه‌سازی پارامترها را برای بازار سهام ایران و ارز دیجیتال پیاده‌سازی کرده است. به این ترتیب هر روز تحلیل چند سهم و رمز ارز، بر مبنای استراتژی بهینه معاملات هر یک از اندیکاتورها در وب‌اپلیکیشن «نماد من» قرار می‌گیرد و استراتژی‌های دیگر نیز در حال توسعه است.
هر یک از کاربران با ارتقا حساب خود می‌توانند به این تحلیل‌ها در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند.

اندیکاتور استوکاستیک چیست؟ آموزش اندیکاتور استوکاستیک

اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) در دهه ۱۹۵۰ توسط شخصی به نام جورج لِین (George Lane) توسعه یافت. استوکاستیک یک اندیکاتور مومنتوم است. این اندیکاتور جایگاه قیمت بسته شدن دارایی را در مقایسه با تفاوت بین بیشترین و کمترین قیمت در بازه زمانی موردنظر نمایش می‌دهد. در این مقاله به بررسی اندیکاتور استوکاستیک خواهیم پرداخت و آموزش این اندیکاتور را به شما ارائه خواهیم کرد.

همانطور که در قسمت قبل عنوان کردیم، اندیکاتور استوکاستیک یک اندیکاتور مومنتوم است. لِین در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که اندیکاتور او یعنی Stochastic، قیمت و یا حجم معاملات دارایی را دنبال نمی‌کند. بلکه این اندیکاتور تنها برای سنجش شتاب قیمت دارایی یا همان مومنتوم توسعه یافته است. و قانون کلی مومنتوم این است که پیش از قیمت تغییر می‌کند. از همین جهت، استوکاستیک ابزار مناسبی برای پیش‌بینی روند قیمت است. و این مهم‌ترین کاربرد استوکاستیک (و سایر اندیکاتورهای مومنتوم) است. علاوه بر این، استوکاستیک اسیلاتوریست که در محدوده خاصی نوسان می‌کند. و به عبارت دیگر، range-bound است. از همین رو، از این اندیکاتور برای سیگنال‌های اشباع خرید و فروش نیز استفاده می‌شود.

با استفاده از استوکاستیک به چه اطلاعاتی دست پیدا می‌کنیم؟ سیگنال‌های اندیکاتور استوکاستیک

مانند سایر اندیکاتورهای مومنتوم از جمله RSI، استوکاستیک نیز دو سیگنال مهم را صادر می‌کند. این دو سیگنال عبارتند از: اشباع خرید/فروش و واگرایی. در ادامه هر یک از این دو سیگنال را بررسی خواهیم کرد.

سیگنال اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold)

از آن جایی که دامنه نوسان استوکاستیک محدود به یک بازه خاص است، تشخیص سیگنال‌های اشباع خرید و فروش در آن کار راحتیست. این اندیکاتور در بازه صفر و صد نوسان می‌کند. غالب تریدرها محدوده بالای ۸۰ استوکاستیک را بعنوان اشباع خرید و محدوده پایین ۲۰ را بعنوان اشباع فروش در نظر می‌گیرند. اما این تعاریف ثابت نبوده و هر تریدری می‌تواند با توجه به استراتژی خود، آن‌ها را تغییر دهد.

به صورت معمول گفته می‌شود که اشباع خرید، از آغاز روند نزولی در آینده خبر می‌دهد. اشباع خرید به این معنیست که قیمت یک دارایی به‌طور غیرمعقولی بالاست. و این قیمت بالا از هیجان کاربران برای خرید دارایی نشأت گرفته است. از همین رو، به زودی بازار اشباع شده و هیجان فروکش می‌کند. و در نتیجه، قیمت با افت مواجه خواهد شد. عکس این مسئله نیز صحیح است. کاهش غیرمعقول قیمت دارایی را می‌توان نتیجه تمایل تعداد زیادی از کاربران برای فروش دانست. اما این شرایط دائمی نیست و بلاخره با فروکش کردن هیجان بازار، قیمت اصلاح خواهد شد و دوباره روند صعودی را تجربه خواهد کرد.

اما حقیقت این است که در دنیای اندیکاتورها، چنین چیزی لزوماً صحیح نیست. اشباع خرید در یک اندیکاتور می‌تواند نشان‌دهنده قوت روند صعودی، و اشباع فروش می‌تواند نشان‌دهنده قوت روند نزولی باشد. چگونگی سیگنال‌گیری از شرایط اشباع خرید و فروش در اندیکاتورهای مختلف متفاوت بوده و به خود اندیکاتور، و همچنین به تریدر و استراتژی‌های وی بستگی دارد. در قسمت بعد در خصوص سیگنال‌های اشباع خرید و فروش در اندیکاتور استوکاستیک توضیح خواهیم داد.

چگونه از سیگنال اشباع خرید/فروش بیشترین بهره را ببریم؟

نکته مهمی که وجود دارد این است که در دنیای اندیکاتورها، هر اشباع خریدی لزوماً به معنی افت قیمت دارایی و هر اشباع فروشی نیز لزوماً به معنی افزایش قیمت نیست. در مواقعی ممکن است قیمت یک افزایش شدید را تجربه کند و اندیکاتور سیگنال اشباع خرید را نمایش دهد. اما روند صعودی به‌قدری قوی باشد که افزایش قیمت همچنان ادامه داشته و اندیکاتور برای مدت طولانی در محدوده اشباع خرید باقی بماند. بنابراین اگر شما به محض ورود اندیکاتور به اشباع خرید، اقدام به فروش دارایی خود کنید، شانس کسب سود بیشتر را از دست خواهید داد.

توصیه ما برای کسب سود حداکثری این است که ترند اصلی را پیدا کرده و همراه با آن حرکت کنید. برای مثال در روندهای صعودی قوی، سیگنال‌های اشباع خریدی که به طور مداوم صادر می‌شوند را فراموش کنید. در عوض، به دنبال سیگنال‌های اشباع فروشی باشید که ممکن است به ندرت اتفاق بیفتند. و از همین فرصت‌ها برای خرید استفاده کنید. عکس این امر نیز در خصوص ترندهای نزولی قوی صدق می‌کند.

در تصویر زیر اندیکاتور Stochastic که در پایین نمودار قیمت قرار گرفته است را مشاهده می‌کنید. همانطور که می‌بینید، روند صعودی کلی از ماه جولای آغاز شده است. و از همین زمان تا چندین ماه بعد، سیگنال اشباع خرید به دفعات زیادی صادر شده است. اما در کل این مدت، شاهد دو سیگنال اشباع فروش بوده‌ایم که در ابتدای ماه‌های سپتامبر و نوامبر اتفاق افتاده‌اند. این دو سیگنال فرصت‌های خوبی برای خرید را رقم زده‌اند. همانطور که مشاهده می‌کنید پس از این زمان‌ها قیمت دوباره به حالت صعودی بازگشته است.

اشباع فروش در اندیکاتور استوکاستیک

اشباع فروش در اندیکاتور استوکاستیک

واگرایی های صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی)

واگرایی به صورت کلی به شرایطی اطلاق می‌شود که نمودار اندیکاتور و نمودار قیمت در خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند. برای مثال نمودار قیمت در حالت صعودی و اندیکاتور در حالت نزولی قرار داشته باشد، و یا بالعکس. واگرایی دارای دو نوع صعودی و نزولیست. و تحت شرایط خاصی، می‌تواند از وارونه شدن روند قیمت خبر دهد. در قسمت بعد واگرایی‌های صعودی و نزولی را به طور کامل توضیح خواهیم داد.

واگرایی صعودی یا گاوی

واگرایی (Divergence) صعودی یا گاوی به شرایطی اشاره دارد که نمودار اندیکاتور در حالت صعودی و نمودار قیمت در حالت نزولی قرار داشته باشد. و همچنین کمینه قیمت اندیکاتور از کمینه قیمت نمودار اصلی بیشتر باشد. گفته می‌شود که واگرایی‌ها از وارونگی قیمت خبر می‌دهند. بنابراین در شرایط عنوان شده، احتمال می‌رود که روند قیمت به زودی از حالت نزولی خارج شده و به حالت صعودی تغییر کند. اما برای اطمینان از این اتفاق، تنها بسنده کردن به واگرایی کافی نیست. بهتر است این سیگنال را با سیگنال دیگری ترکیب کنید تا از صحت آن مطمئن‌تر شوید.

برای مثال اگر واگرایی صعودی در استوکاستیک با شکسته شدن مقاومت در نمودار قیمت و یا عبور نمودار استوکاستیک از محور ۵۰ همراه شد، می‌توانید از وارونگی روند قیمت مطمئن‌تر باشید. به طور کلی محور ۵۰ در استوکاستیک از اهمیت بالایی برخوردار است. همانطور که عنوان کردیم استوکاستیک در محدوده صفر تا صد نوسان می‌کند. بنابراین محور ۵۰، محور مرکزی این اندیکاتور است. این محور در تأیید سیگنال‌های استوکاستیک کاربرد زیادی دارد.

در تصویر زیر واگرایی صعودی در Stochastic را مشاهده می‌کنید. همانطور که می‌بینید، در محدوده قبل از خط‌چین، نمودار قیمت در حالت نزولیست. اما اندیکاتور روند صعودی خود را آغاز کرده است. همچنین مشاهده می‌کنید که کمینه قیمت اندیکاتور که با عبارت higher low (به رنگ سبز) نمایش داده شده است از کمینه قیمت نمودار اصلی که با عبارت lower low (به رنگ قرمز) نمایش داده شده است بیشتر است. پس از مدتی، نمودار اندیکاتور از محور ۵۰ عبور کرده (break above 50) و پس از آن، نمودار قیمت نیز مقاومت را شکسته است (resistance break). بلافاصله پس از شکست مقاومت، روند صعودی قیمت آغاز شده است.

واگرایی صعودی در اندیکاتور استوکاستیک

واگرایی صعودی در اندیکاتور استوکاستیک

واگرایی نزولی یا خرسی

واگرایی نزولی یا خرسی به شرایطی اشاره دارد که نمودار قیمت در حالت صعودی و نمودار اندیکاتور در حالت نزولی قرار داشته باشد. و همچنین بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت نمودار اصلی کمتر باشد. مانند واگرایی صعودی، واگرایی نزولی نیز می‌تواند حاکی از وارونه شدن روند قیمت و آغاز روند نزولی باشد. اما دقیقاً مانند واگرایی صعودی، بهتر است که برای تأیید این سیگنال، از یک سیگنال دیگر نیز کمک بگیرید. سیگنالی که می‌تواند به اطمینان از وارونگی قیمت در طی واگرایی نزولی در استوکاستیک کمک کند، شکسته شدن حمایت در نمودار اصلی و یا عبور اندیکاتور به پایین محور ۵۰ است.

در تصویر زیر واگرایی نزولی در استوکاستیک را مشاهده می‌کنید. در محدوده قبل از خط‌چین، نمودار قیمت در وضعیت صعودی قرار دارد. اما اندیکاتور Stochastic چنین چیزی را نمایش نمی‌دهد. همچنین بیشینه قیمت‌های نمودار اندیکاتور (lower highs) از بیشینه قیمت‌های نمودار اصلی (higher highs) کمتر است. مشاهده می‌کنید که ابتدا اندیکاتور به پایین محور ۵۰ تنزل کرده (break below 50) و پس از آن نیز نمودار قیمت حمایت را شکسته است (support break). دقیقاً بعد از همین دو اتفاق است که قیمت از حالت صعودی به نزولی تغییر پیدا کرده است.

واگرایی نزولی در اندیکاتور استوکاستیک

واگرایی نزولی در اندیکاتور استوکاستیک

محاسبات و فرمول‌های اندیکاتور استوکاستیک

تایم‌فریم پیش‌فرض اندیکاتور استوکاستیک دوره ۱۴ تاییست. که می‌تواند ۱۴ دقیقه، روز، هفته یا ماه باشد. یکی از مقادیری که در Stochastic با آن سر و کار داریم، K% نام دارد. برای محاسبه K% به قیمت در زمان بسته شدن این بازه ۱۴تایی، بیشترین قیمت این بازه و کمترین قیمت آن نیاز داریم. همچنین متغیر دیگری در این اندیکاتور وجود دارد که D% نامیده می‌شود. D% در حقیقت MA سه روزه K% است. این نمودار در کنار نمودار K% رسم می‌شود و بعنوان ابزاری برای تأیید سیگنال‌ها به‌کار می‌رود.

چگونگی تفسیر محاسبات اندیکاتور استوکاستیک

اندیکاتور استوکاستیک جایگاه قیمت در زمان بسته شدن تایم‌فریم را در مقایسه با تفاوت بین بیشترین و کمترین قیمت در همین بازه نمایش می‌دهد. تصور کنید که بیشترین قیمت دارایی در بازه زمانی موردنظر برابر با ۱۱۰، کمترین قیمت برابر با ۱۰۰، و قیمت در زمان بسته شدن برابر با ۱۰۸ باشد. در این صورت، تفاوت بین بیشترین و کمترین قیمت برابر با ۱۰ می‌باشد. عدد ۱۰ در صورت فرمول K% قرار می‌گیرد.

همچنین حاصل تفریق کمترین قیمت از قیمت در زمان بسته شدن تایم‌فریم برابر با ۸ است، که در مخرج کسر جای می‌گیرد. با محاسبه این کسر و ضرب آن در عدد ۱۰۰، به مقدار ۸۰% دست پیدا می‌کنیم، که همان مقدار K% است. اگر قیمت در زمان بسته شدن تایم‌فریم برابر با ۱۰۳ بود، مقدار K% ما برابر با ۳۰% می‌شد. بنابراین واضح است که هر چه مقدار K% بزرگ‌تر باشد، یعنی قیمت در زمان بسته شدن تایم‌فریم به بیشترین قیمت در این بازه نزدیک‌تر است، و بالعکس.

انواع مختلف اندیکاتور استوکاستیک

در دنیای اندیکاتورها، سه نوع متفاوت از اندیکاتور Stochastic وجود دارد. این سه نوع عبارتند از: استوکاستیک سریع، کند، و کامل. تفاوت اصلی استوکاستیک سریع و کند در حساسیت بالاتر استوکاستیک سریع است. استوکاستیک سریع به تغییرات قیمت حساسیت بیشتری نشان می‌دهد و از همین رو، سیگنال‌های ارسال شده توسط آن نیز بیشتر است. سیگنال‌های بیشتر می‌توانند مزایا و معایب خود را داشته باشند. به عقیده برخی، افزایش بی‌مورد تعداد سیگنال‌ها می‌تواند به خارج شدن تریدرها از پوزیشن‌های خود در زمان نامناسب بینجامد. استوکاستیک کند اما نسبت به تغییرات قیمت کمتر حساس است. و از همین رو، می‌توان سیگنال‌های آن را حساب‌شده‌تر دانست. استوکاستیک کامل نیز نسخه قابل شخصی‌سازی استوکاستیک کند است. در استوکاستیک کامل تریدرها این امکان را دارند که همه بازه‌های زمانی موجود (در خود استوکاستیک و نمودار MA) را به روش دلخواه تنظیم کنند.

جمع‌بندی

همانطور که پیشتر نیز عنوان کردیم، کاربرد اصلی اندیکاتورهای مومنتوم در پیش‌بینی قیمت است. غالباً گفته می‌شود که این اندیکاتورها در تأیید روند کارکرد چندانی ندارند. و برای تأیید روند باید از اندیکاتورهای روند مانند MA و MACD کمک گرفت. اما اندیکاتوری مانند Stochastic در تشخیص به‌موقع واژگونی‌های قیمت بسیار موثر است. از همین رو، در صورت استفاده صحیح از سیگنال‌های آن، می‌توان تریدهای موفقی را انجام داد. هرچند که مانند همه اندیکاتورهای دیگر، پیشنهاد ما این است که استوکاستیک را نه به تنهایی، بلکه در ترکیب با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال به کار ببرید. ترکیب استوکاستیک با اندیکاتورهای روند، اندیکاتورهای حجم، و سطوح حمایت و مقاومت می‌تواند گزینه خوبی باشد.

بهترین اندیکاتور فارکس چیست؟ معرفی 8 اندیکاتور برتر فارکس

بهترین اندیکاتور فارکس

اندیکاتور یکی از واژه هایی است که ما روزانه در بازار بورس و فارکس بسیار با آن برخورد می‌کنیم؛ پس لازم است تمامی جوانب و اصطلاحات در حوزه اندیکاتور را بیاموزیم تا بتوانیم به خوبی از آن استفاده کنیم. ما می‌توانیم از اندیکاتور به عنوان یکی از مهمترین و اصلی‌ترین ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود نام ببریم. در واقع اندیکاتور شاخص‌ها و یا نمودارهای کمکی هستند که ما در تحلیل تکنیکال می‌توانیم از آنها استفاده کنیم و امروز قصد داریم تا بهترین اندیکاتور فارکس را به شما معرفی کنیم، پس مطالعه این مطلب را از دست ندهید!

ما در دوره آموزش فارکس در مشهد، در قالب یک کلاس حضوری فارکس در شهر مشهد، صفر تا صد معامله‌گری در بازار فارکس و اندیکاتور فارکس را به شما آموزش تا ضمن یادگیری جامع مطالب، از شرکت در هر دوره دیگری بی‌نیاز شده و پس از پایان دوره وارد بازار شوید و به کسب درآمد بپردازید. همچنین در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن، صفر تا صد پرایس اکشن به شیوه البروکس و سم سایدن را آموزش خواهید دید.

اندیکاتور فارکس چیست؟

اندیکاتور در معنای لغوی به معنای یک شاخص یا مبنا برای اندازه گیری می‌باشد. در واقع شما از اندیکاتور برای مقایسه داده‌ها و متغیرها در بازار فارکس استفاده می‌کنید. اندیکاتورها شامل فایل‌هایی هستند که در یک محیط متا ادیتور (Meta Editor) پلتفرم متاتریدر چهار یا پنج نوشته شده و معامله‌گران در بازار فارکس از آن‌ها استفاده می‌کنند. شما باید این فایل‌ها را در یک مسیر Indicator متاتریدر ذخیره و سپس نصب کنید تا در زمان نیاز، با اعلام اندیکاتور فارکس مورد نظر، از آن در معاملات خود استفاده نمایید.

ما می‌توانیم اندیکاتور های فارکس و بورس را به ۶ دسته تقسیم کنیم:

  • اندیکاتور میانگین متحرک
  • اندیکاتور مکدی (MACD)
  • اندیکاتور فیبوناچی
  • اندیکاتور باند بولینگر
  • اندیکاتور RSI
  • اندیکاتور CCI

اندیکاتور فارکس چیست

اندیکاتور میانگین حرکت

این اندیکاتور، اندیکاتور بسیار مهمی است که برای روند و ضدروند بسیار کاربردی است.

این اندیکاتور فارکس به دو دسته ساده و نمایی تقسیم می‌شود:

  • در میانگین متحرک ساده که ما آن را SMA می‌گوییم، قیمت پایانی دارای وزن یکسان می‌باشد.
  • آهنگ این متحرکه نمایی که EMA نامیده می‌شود برخلاف SMA عوامل دیگری بر وزن دهی روی قیمت پایانی موثر است.

اندیکاتور مکدی

یکی از بهترین و کاربردی‌ترین اندیکاتورها است این اندیکاتور مخفف عبارت “واگرایی و همگرایی میانگین متحرک” است. اندیکاتور فارکس مکدی از دو خط و یک هیستوگرام تشکیل شده و به طور کلی به منظور تایید یک روند در نمودار قیمت به کار می‌رود.

اندیکاتور باند بولینگر

ساخته شده از اندیکاتور میانگین متحرک ساده است که می‌توانیم با این اندیکاتور نوسانات بازار را تشخیص دهیم.

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI در میان تازه کاران بسیار محبوب است، با وجود سادگی T سیگنال‌های خوبی می‌تواند ارائه دهد و مخفف عبارت شاخص قدرت نسبی است. قادر است که تغییرات را با عددی بین صفر تا صد نمایش دهد. همچنین شما می‌توانید این اندیکاتور را برای مشخص نمودن شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش به کار ببرید.

اندیکاتور rsi

اندیکاتور CCI

این اندیکاتور فارکس در دهه‌ی 80 برای بازار کالا ایجاد و توسعه یافت بعدها در بازارهایی از جمله بورس و خارج از آن نیز استفاده شد. شما با این اندیکاتور می‌توانید قیمت فعلی یک سهم در مقایسه با میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی را مقایسه کنید.تفسیر RSI و محدوده RSI

اصول انتخاب اندیکاتور فارکس

ما نمی‌توانیم برای شما یک اصول و قوانین خاص را برای انتخاب اندیکاتور فارکس بیان کنیم. این شرایط شاید دشوار و به عبارت دیگر شاید نشدنی باشد زیرا اندیکاتورهای زیادی وجود دارد و هر کدام، بسته به شرایط و نیاز معامله گر ایجاد شده‌اند؛ به عبارت دیگر، ما نمی‌توانیم یکی از این اندیکاتورها را به عنوان بهترین اندیکاتور فارکس انتخاب کنیم. در نتیجه می‌توانیم بگوییم که اگر شما اندیکاتور فارکس را پیدا کرده اید که با استراتژی و روش شما همخوانی داشت، آن را می‌توانیم به عنوان بهترین اندیکاتور فارکس برای شما معرفی کنیم چرا که معامله‌گری با توجه به سبک و روش معاملاتی شما انتظارات و نیازهای متفاوتی دارد.

بهترین اندیکاتور باینری آپشن

شاید این انتخاب و معرفی از اندیکاتور راحت‌تر باشد زیرا، که دارای روند معاملاتی متفاوتی است از همین جهت ما راحت تر می‌توانیم اندیکاتور فارکس مناسب باینری آپشن برای شما معرفی و انتخاب کنیم .

اگر شما حساب باینری آپشن برپایه متاتریدر داشته باشید، می‌توانید از این اندیکاتورها بدون هیچ مشکلی استفاده کنید؛ اما اگر حساب بر مبنای غیر متاتریدر داشته باشید مانند باینری آپشن بروکر آلپاری، می‌توانید از این اندیکاتور برای پیدا کردن نقطه ورود استفاده کنید.

اندیکاتور فارکس

بهترین اندیکاتور برای تشخیص روند فارکس

تشخیص روند یکی از مهمترین کارهایی است که یک معامله گر باید برای شروع کردن ترید باید آن را به خوبی انجام دهد. بدون آگاهی از روند اصلی گاهاً می‌تواند ضررهای جبران ناپذیری را به فرد وارد کند. برای تشخیص روند ابزارهای مختلفی وجود دارد. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از این روش ها می‌باشد یکی از ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال از آنها استفاده می‌کنیم اندیکاتورها هستند.

اندیکاتور میانگین متحرک

اندیکاتور فارکس میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (Moving Average) یکی از معروف‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورها روند در بازارهای مالی می‌باشد. این اندیکاتور پایه و اساس ساخت بسیاری دیگر از اندیکاتورها مانند بولینگر و مکدی است. این اندیکاتور با روش میانگین گیری انتخاب شده که از دو نوع اندیکاتور SMA و اندیکاتور EMA ساخته شده است و تنها تفاوت این دو در حساسیت آنها نسبت به تغییرات قیمت است. اگر یک قیمت در بالای میانگین قرار بگیرد، روند صعودی و در اگر در زیر نمودار میانگین متحرک قرار بگیرد، روند نزولی اندیکاتور فارکس است.

بهترین اندیکاتور برای نوسان گیری

یک معامله‌گر حرفه ای باید قادر باشد که با استفاده از اندیکاتور ها به نوسان گیری در بازار بپردازد در ادامه تعدادی از معروف ترین اندیکاتور های تکنیکال را برای نوسان گیری به شما معرفی می‌کنیم البته لازم به ذکر است که این اندیکاتور ها صرفاً برای نوسان گیری های کوتاه مدت مورد نظر هستند.

اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV

از این اندیکاتور فارکس برای اندازه گیری جریان مثبت و منفی حجم در یک دوره زمانی استفاده می‌کنیم.

ما حجم تعادلی را بدین شکل اندازه گیری می‌کنیم:

  • اگر قیمت نسبت به قیمت دیروز افزایش داشت باید حجم امروز به حجم دیروز اضافه شود.
  • اگر قیمت امروز نسبت به قیمت دیروز با کاهش مواجه شده بود باید حجم امروز از حجم دیروز کم شود.

کاملاً مشخص است که در یک روند صعودی OBV افزایش می‌یابد و در روند نزولی شاهد کاهش مقدار OBV هستیم. زمانی که ما با تفسیر RSI و محدوده RSI افزایش حجم تعادلی روبرو می‌شویم به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست.

اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتور های روند است. اگر OBV و قیمت افزایش یابد نشان دهنده ادامه روند صعودی است و برعکس. ما می‌توانیم از حجم تعادلی برای تشخیص واگرایی نیز استفاده کنیم. همچنین شما قادر خواهید بود که با استفاده از واگرایی معکوس شدن روند را تشخیص دهید. افزایش قیمت و کاهش OBV این است که روند صعودی ما توسط خریداران قوی پشتیبانی نمی‌شود و احتمال اینکه بازگشت قوی داشته باشیم کم است.

ترکیب اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

ترکیب اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

در مقاله های قبلی اندیکاتورهایی که بیشترین استفاده را در بازار فارکس دارند بررسی و تفسیر سیگنالهای صادره ی آنها را مطالعه کردیم. حال برای آشنایی با چگونگی ترکیب اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال چند مثال را بررسی خواهیم کرد.

در حقیقت با مطالعه هر اندیکاتور متوجه می شویم هر کدام از آنها با وجود سیگنالهای خرید و فروشی که به ما می دهند،‌ هر کدام به نوعی دارای نقص هستند و هیچکدام به تنهایی عملکرد کاملی ندارند، که اگر غیر از این بود با استفاده از تنها یک اندیکاتور میتوانستیم موفقیت خود را در بازار تضمین کنیم.

به همین دلیل است که معامله گران معمولا از ترکیب این اندیکاتورها استفاده می کنند. به عنوان مثال یک معامله گر ممکن است از ترکیب دو یا سه اندیکاتور مختلف برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کند و تا زمانیکه تمام اندیکاتورهای مورد استفاده یکدیگر را تایید نکنند، وارد پوزیشن خرید یا فروش نخواهد شد.

در زیر به شما نشان خواهیم داد که چگونه از ترکیب اندیکاتورها می توان سیگنال خرید و فروش گرفت.

Bollinger Bands + Stochastic:

در تصویر زیر به اندیکاتورهای استوکاستیک و باندهای بولینگر روی نمودار EURUSD در تایم فریم ۴ ساعته دقت نمایید.

زمانی که بازار بدون روند و افقی می باشد، بهتر است نوسان باندهای بولینگر را زیر نظر داشته باشیم.

در تصویر بالا به سیگنالهایی که این دو اندیکاتور داده اند دقت کنید.

ملاحظه می کنید که EURUSD به باند بالایی بولینگر برخورد کرد که معمولا به عنوان مقاومت عمل می کند. در همان زمان، استوکاستیک به محدوده اشباع خرید (overbought)‌ رسید که بدین معنیست که احتمالا قیمت به زودی افت خواهد داشت.

و در ادامه چه اتفاقی افتاد؟ این جفت ارز حدود ۳۰۰ پیپ ریزش داشت.

کمی بعد، نمودار قیمت با باند پایینی بولینگر برخورد کرد که معمولا به عنوان حمایت عمل می کند. این بدان معنیست که احتمال چرخش قیمت به سمت بالا وجود دارد. و با وجود استوکاستیک در محدوده اشباع فروش (oversold)‌ سیگنال خرید صادر شد و پس از آن نمودار حدود ۴۰۰ پیپ به سمت بالا حرکت کرد.

RSI + MACD:

مثالی دیگر را در زیر مشاهده می کنید و این بار از ترکیب RSI و MACD.

وقتی RSI به محدوده اشباع خرید (overbought) رسید و سیگنال فروش داد،‌ با فاصله زمانی کمی بعد از آن، تقاطع خطوط MACD شکل گرفت که تاییدی بر روند نزولی بود. و مشاهده می کنید که نمودار قیمت از آنجا نزولی شد.

کمی بعد، RSI به محدوده اشباع فروش (oversold)‌ وارد شد و سیگنال خرید صادر کرد. ساعاتی بعد، خطوط اندیکاتور MACD تقاطع صعودی داشتند که آن هم سیگنال خرید می باشد. و از آنجا نمودار قیمت صعودی شد.

البته ملاحظه می کنید که سیگنالهای صادر شده بین اندیکاتورها با کمی تاخیر نسبت به یکدیگر می باشد که در مباحث بعدی طریقه برخورد با آنها را بررسی خواهیم کرد.

با کسب تجربه در تحلیل تکنیکال، ترکیب اندیکاتورهایی که با استراتژی معاملاتی شما همخوانی دارند را خواهید یافت.

هرمعامله گری برای بدست آوردن سیگنالهای دقیق و بدون خطا، تلاش بسیاری می کند تا ترکیب جادویی از اندیکاتورها را بدست آورد. ولی حقیقت این است که چنین چیزی وجود ندارد.

پیشنهاد ما این است که تمام اندیکاتورها را مطالعه کنید تا به رفتار هر کدام نسبت به نمودار قیمت آشنا شوید و سپس ترکیب مناسبی از اندیکاتورها را مطابق با روش ترید خود انتخاب کنید.

برای مشاهده لیست مقالات آموزشی در مورد اندیکاتورهای فارکس و کاربرد آنها در تحلیل تکنیکال می توانید به لینک آرشیو آموزش های اندیکاتور ها مراجعه کنید. ⬅️ آموزش اندیکاتور های فارکس

بازه های مناسب زمانی برای استفاده در تحلیل تکنیکال

روزنامه جهان اقتصاد

یکی از شیوه های تحلیل بازار که پیش نیاز انتخاب شیوه های معاملاتی خواهد بود تحلیل تکنیکال است. نگرش تحلیل تکنیکال بر پایه روانشناسی بازار بنا نهاده شده و با کمک از معادلات و مفاهیم ریاضی تکمیل می شود مهمترین و اصلی ترین شیوه تحلیل در بررسی تکنیکی شناسایی حمایت ها، مقاومت ها و روند حرکتی سهام خواهد بود. که به سرمایه گذار کمک میکند تا دید مناسبی از وضعیت سهام داشته باشد و بتواند با توجه به سوابق سهم احتمالات پیش رو را بررسی نماید

یکی از محبوب ترین روش های معاملاتی در ایران استفاده از اندیکاتور ها است سهامداران در ایران علاقه وافری به استفاده از اندیکاتور ها دارند از این رو یکی از مهمترین عوامل اثر گذار بر تحلیل به وسیله اندیکاتور ها بازه های زمانی خواهد بود .

بازه های زمانی که عموما در ایران استفاده می شود همان بازه هایی است که تحلیلگران خارجی مانند جان مورفی و .. در کتب خود تدوین نموده اند و مشخصا این بزرگان بر اساس تجربیات معاملاتی و استدلال هایی که در بازار فارکس یا بازارهای مالی آمریکا و اروپا تجربه شده است به این بازه ها رسیده اند از طرفی نرم افزار های تحلیلی نیز این نسبت ها را به عنوان پیش فرض در نرم افزار خود قرار داده اند که مشخصا متناسب با بازارهای مالی خارجی می باشد و تحلیلگران ایرانی بدون توجه به این موضوع از این ابزار استفاده میکنند. مثلا برای اندیکاتور RSI از بازه ۱۴ روزه استفاده می شود. که مضربی از عدد ۷ می باشد. بازار ایران با توجه محدودیت دامنه نوسان روزانه، شیوه محاسبه حجم مبنا، شرایط اقتصادی، میزان نقدینگی و تجربه و دانش معامله گران با بازارهای خارجی قابل مقایسه نبوده و بایستی شیوه متناسب با بازار ایران برای آن مدل سازی گردد از این رو تئوری استفاده از بازه زمانی متناسب با بازار ایران تدوین و بررسی گردیده است و برای بیش از ۱۰۰ سهم در بازار ایران بررسی و مطالعه شده است.

تئوری بازه های زمانی در اندیکاتور ها (Period):

در ایران، معاملات در بازار سرمایه ۵ روزه و در روز شنبه تا چهارشنبه انجام می پذیرد. معامله گران به خوبی آگاه هستند که بازه یک هفته ای در ایران بسیار مهم است دلایلی مانند محدودیت نوسان، تعیین حجم مبنا در روز چهارشنبه تعطیلی دو روزه بازار و . موجب میگردد که یک هفته کاری از لحاظ معاملاتی بسیار بازه مهم و اثر گذاری باشد شرایط گفته شده به روشنی مشخص خواهد کرد که نباید از بازه های طرح شده توسط جان مورفی و دیگران که متناسب با بازار آمریکا و اروپا مطالعه و معرفی شده است استفاده کرد از همین رو بازه مناسب برای استفاده در بازار ایران، همان کوچکترین بازه زمانی معاملاتی یعنی بازه ۵ روزه خواهد بود این بازه و مضارب آن بهترین بازه زمانی برای استفاده در اندیکاتور ها و اوسیلاتور ها خواهد بود.

بازه ۵ روزه تغییرات و نوسانات یک هفته را مشخص خواهد کرد بازه ۲۰ روزه نوسانات و تغییرات یک ماهه و بازه ۶۰ روزه نوسانات یک بازه سه ماهه را در تایم فریم روزانه نشان خواهد داد. بررسی و مطالعه این سه بازه در تایم فریم های دیگر نیز مشاهدات جالبی را در مورد رفتار اندیکاتور ها نشان می دهد و قابل استفاده خواهد بود از طرفی این بازه برای اندیکاتور هایی که در محاسبات خود از بازه زمانی بهره می برند قابل استفاده خواهد بود. برای درک بهتر موضوع بازه زمانی بر روی اندیکاتور میانگین حرکتی بررسی خواهد شد.

استفاده از بازه های ۵ تایی در اندیکاتور Moving Average :

اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یک اندیکاتور بسیار ساده و قیمت گرا است. شیوه محاسبه این اندیکاتور به این صورت است که قیمت ها را در یک بازه زمانی که تحلیلگر آن را تعیین میکند، میانگین گرفته و به صورت نمودار مشخص می نماید این نمودار با بازه های ۵ تایی بسیار شیوه مناسبی برای تشخیص روند حرکتی سهم خواهد بود به این صورت که استفاده از این اندیکاتور بروی نمودار قیمتی وضعیتی از میانگین قیمت ۳ ماهه گذشته، سهم را به سرمایه گذار میدهد و امکان مقایسه را برای سرمایه گذار فراهم می نماید اتصال این نقاط نموداری خواهد بود که روند حرکتی سهم را نشان خواهد داد(رجوع شود به نمودار شماره ۱)

شیوه استفاده از بازه ها و اندیکاتور ها:

شکل شماره ۱ نمودار قیمتی به همراه نمودار میانگین متحرک ۶۰ روزه آن را نشان می دهد. همانگونه که در شکل مشخص است قیمت، به میانگین ۶۰ روزه خود بسیار حساس می باشد. وضعیت این نمودار و تلفیق آن را با نمودار قیمتی در سه بخش می توان تفسیر نمود.

۱- شیب خط میانگین متحرک

زمانی که شیب خط میانگین متحرک مثبت باشد نشان دهنده روند صعودی سهم خواهد بود زمانی که شیب نمودار میانگین متحرک منفی باشد روند نزولی و زمانی که شیب میانگین متحرک صفر باشد نشان دهنده روند حرکتی سهم خنثی خواهد بود.

اگر قیمت، نمودار میانگین متحرک ۶۰ روزه در شیب مثبت یا صفر به بالا قطع نماید امکان تغییر مسیر و آغاز روندی جدید صعودی بسیار زیاد خواهد بود.(نمودار شماره ۱ محدوده A)

اگر قیمت، در شیب منفی نمودار را به سمت بالا قطع نماید احتمال تغییر روند کمتر بوده و بایستی عوامل دیگر نیز بررسی گردد. ولی اگر قیمت، نمودار ۶۰ روزه را به سمت پایین قطع نماید و در صورتی که شیب نمودار مثبت یا صفر باشد احتمال تشکیل یک روند نزولی بسیار زیاد خواهد بود و در صورت منفی بودن شیب نمودار، روند ریزشی قوی تری را نوید خواهد داد

۲- وضعیت قیمت نسبت به نمودار

زمانی که قیمت، بالای خط میانگین متحرک ۶۰ روزه قرار داشته باشد و شیب خط مثبت باشد روند سهم صعودی خواهد بود و تا زمانی که قیمت، نمودار ۶۰ روزه را به سمت پایین قطع نکند سهم روند صعودی خود را ادامه خواهد داد. ( محدوده AC) و زمانی که قیمت، زیر نمودار میانگین متحرک ۶۰ روزه قرار داشته باشد و شیب سهم منفی باشد تا زمانی که قیمت، نمودار ۶۰ روزه را یا قدرت به سمت بالا قطع نکند روند سهم نزولی خواهد بود.

۳- حمایت و مقاومت میانگین متحرک

میانگین متحرک با توجه به آنکه میانگینی از قیمت سهم، در ۶۰ روزه گذشته می باشد بسیار حائز اهمیت است در اصل این نمودار به سرمایه گذار نشان می دهد که قیمت امروز سهم با میانگین ۶۰ روزه گذشته خود چقدر اختلاف دارد این اختلاف هر چه بزرگتر باشد بی ثباتی قیمت، افزایش پیدا خواهد کرد در کل میتوان گفت خط میانگین متحرک ۶۰ روز به صورت یک آهنربا عمل خواهد کرد و قیمت تمایل خواهد داشت به سمت خط ۶۰ روزه حرکت نماید حال زمانی که قیمت بالای این نمودار قرار داشته باشد خط میانگین متحرک ۶۰ روزه به عنوان یک محدوده حمایتی عمل خواهد کرد.( رجوع شود به نمودار شماره ۱- محدوده B) و زمانی که قیمت در زیر نمودار ۶۰ روزه قرار داشته باشد خط میانگین ۶۰ روزه به صورت یک مقاومت بسیار مهم عمل خواهد کرد(رجوع شود به نمودار شماره ۱ محدوده های D,E,F,G)

جان مورفی در کتاب خود در مورد استفاده از میانگین متحرک از تلفیق سه نمودار (۴,۹,۱۸) روزه استفاده کرده است و محل قطع کردن این خطوط را منطقه مناسب برای شناسایی تغییر روند سهم دانسته است اما طی مطالعه صورت گرفته بروی بیش از ۱۰۰ سهم در بازار ایران نسبت (۶۰,۲۰,۵) با توجه به شرایط بازار ایران مناسب تر به نظر می رسد و ریسک معاملاتی سرمایه گذار را کاهش خواهد داد. (رجوع شود به نمودار شماره ۲). تحلیل گران میتوانند برای کاهش حساسیت نمودار به قیمت از نسبت (۲۰,۱۰,۵) نیز استفاده نمایند که به نسبت معرفی شده جان مورفی بسیار نزدیک می باشد و میانگین بازه یک هفته دو هفته و یک ماه را با یکدیگر مقایسه خواهد کرد. از مشکلات این اندیکاتور می توان به کند بودن زمان ورود و خروج آن اشاره کرد. معمولا از این اندیکاتور در بازه های بلند مدت استفاده خواهد شد و برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت باید از تایم فریم های ساعتی و دقیقه ای استفاده نمود که به دلیل گستردگی مطلب در نوبت دیگر به آن اشاره خواهد شد.

در آخر پیشنهاد میگردد که سرمایه گذاران فنون کامل تحلیل تکنیکال را فراگرفته و از اندیکاتور ها به عنوان ابزاری کمکی استفاده نمایند تمامی اندیکاتور های از داده های گذشته استفاده میکنند و میتوانند خطاهای فاحش داشته باشند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.