عوامل تاثیرگذار بر بازار


    بهره مورد انتظار در پایان سال.

عوامل تاثیرگذار بر بازار

عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس یکی از مهم‌ترین المان‌هایی است که فعالان بازار سرمایه علاقه‌مندند درباره آن‌ها اطلاعات دقیق و کاملی کسب کنند. در واقع آینده بازار‌ سرمایه و رفتارهای احتمالی آن، اهمیت قابل‌توجهی برای سرمایه‌گذاران دارد. مناسبات اقتصاد بین‌الملل و مناقشات سیاسی منطقه‌ای، قیمت نفت و کالاهای جهانی، عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد کلان ازجمله نرخ ارز، سود بانکی و تعرفه بازرگانی، تحولات صنایع و اقتصاد شرکت‌ها ازجمله موارد مؤثر بر رفتار بازار بورس هستند. با تمام این تفاسیر این موارد آنچنان گسترده و متغیر هستند که هرکسی نمی‌تواند به تفسیری دقیق درباره آن‌ها دست یابد؛ فقط تحلیلگران خبره آن‌هم با استفاده از ابزارهایی نظیر «تحلیل بنیادی» و «تحلیل تکنیکال» در کنار توجه به رویکرد «مالی-رفتاری»، قادر خواهند بود به تفسیری قابل استناد درباره عوامل موثر بر رفتار بازار بورس دست یابند.

عوامل بنیادی

نخستین ابزاری که برای بررسی رفتار بازار بورس و عوامل تاثیرگذار بر عوامل تاثیرگذار بر بازار آن باید مد نظر قرار دهید، تحلیل بنیادی است. در تحلیل بنیادی از اطلاعات وسیعی مانند اطلاعات اقتصاد جهانی، اقتصاد کلان داخلی، تحلیل صنایع، اطلاعات درون شرکت، طرح‌های توسعه و. استفاده می‌شود.

در این بین نخستین مسئله‌ای که هر عوامل تاثیرگذار بر بازار سرمایه‌گذار در تحلیل بنیادی باید حل کند، انتخاب صنعت است.

برای درک بهتر موضوع به این مثال توجه کنید. اگر در بحران اقتصادی باشیم و میزان بیکاری نیز زیاد باشد و تمام سعی مردم تنها پرداخت بدهی‌هایشان باشد، احتمالاً صنایعی از قبیل صنایع غذایی و خرده‌فروشی مورد توجه قرار می‌گیرد و هرگاه که اوضاع اقتصادی کشور رونق داشته و نرخ بیکاری کاهش یابد، صنایعی تکنولوژیک که بر اوضاع کشور تأثیرگذار هستند، برای سرمایه‌گذاری بررسی می‌شوند. پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند.

روش‌های دیگری مانند مدل‌های اقتصادسنجی مالی، مدل‌های دینامیکی با محوریت شبکه‌های عصبی و نظریه آشوب، مدل‌های نظری سقوط بازار سهام (نظریه رویدادهای ناگهانی) شاخص‌های پیشرو، روش‌های پیش‌بینی نقاط برگشت، مدل‌های نوسان، تحلیل روانشناسی بازار، تحلیل زیرساخت‌های بازار به‌طور کامل در دوطبقه قرار نگرفته‌اند و از جهت‌هایی شبیه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روش‌های تکنیکی قرار می‌گیرند.

لازم است بدانید هر چند در تحلیل بنیادی اقتصاد صنعت و شرکت کاملاً مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد -به‌طوری‌که سود سال‌های آتی نیز برای آن پیش‌بینی می‌شود- ولی درباره نتایج آن عدم قطعیت وجود دارد، به این صورت که ممکن است نرخ فروش و هزینه‌ها برای محصولات تغییر یابد یا اینکه تغییرات نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینه‌های سال‌های آتی شرکت‌ تأثیرات قابل‌توجهی داشته باشد. از همین رو هر چند به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه می‌شود، اما به‌دلایل گفته شده، استناد به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد؛ بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس نباید صرفاً به تحلیل بنیادی اتکا کنیم.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال ابزاری است که به‌کرات توسط کارشناسان بازار سرمایه برای بررسی رفتار بازار بورس استفاده می‌شود. همان‌طور که می‌دانید در این تحلیل فقط از نمودار قیمت‌ها، حجم معاملات و مقادیر محاسبه‌ شده از قیمت‌ها استفاده می‌شود و محتوای اطلاعات فقط قیمت و حجم معاملات است.

لازم است بدانید تجزیه‌وتحلیل تکنیکی به‌هیچ‌وجه به بررسی نقاط ضعف یا قوت ساختار شرکت یا صنعت نمی‌پردازد؛ بلکه هدفش بررسی رفتار سرمایه‌گذار و روند تغییرات قیمت است. به‌عبارتی‌دیگر، تحلیل تکنیکی، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و باهدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها است.

تحلیل تكنیكال به شما این امكان را می‌دهد تا با استفاده از روش‌ها و تکنیک‌هایی كه شامل یكسری ابزار، نمودار، اندیكاتور و. است، به پیش‌بینی قیمت‌ها بپردازید و مهم‌تر از آن این است كه در این نوع تحلیل به این مرحله می‌رسید كه اگر این اتفاقی برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود. نکته‌ای كه اینجا مطرح می‌شود، این است كه تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نه‌تنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار می‌رود، بلكه در سایر بازارها ازجمله بازار مسکن، بازار ارز و بازار‌های کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و. نیز استفاده می‌شود؛ بنابراین شما با تحلیل تكنیكال می‌توانید تنها با تکیه‌بر دانش تكنیكی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خریدوفروش در آن بپردازید. یادآوری می‌شود که براساس آموزه‌های تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات منعکس ‌شده است.

رویکرد مالی رفتاری

علوم رفتاری ازجمله دانش‌های کاربردی است که در قالب رشته تخصصی بنام روانشناسی به حوزه علم ورود پیداکرده است. زیربنای اساسی این دانش، انسان و پیچیدگی‌های ذاتی، رفتاری و شخصیتی است که مستلزم درك و شناخت آن در چارچوبی علمی تحت عنوان روانشناسی مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. بررسی تاریخی دانش روانشناسی این واقعیت را آشکار کرده است که در تعامل با سایر علوم، ضمن پاسخ کاربردی به مسائل فرا روی انسان، موجب ارتقاء دانش روان‌شناسی ازیک‌طرف و زمینه تعامل با سایر علوم انسانی را نیز از طرف دیگر فراهم کرده است. مالی رفتاری شاخه‌ای از علوم رفتاری است که به بررسی مسائل مالی از یک نگاه علمی اجتماعی وسیع‌تر، شامل توجه به روانشناسی و جامعه‌شناسی و نیز حذف چارچوب‌های عقلی و منطقی صرف می‌پردازد. بر همین اساس در دو دهه اخیر تمرکز بسیاری از مباحث مالی از تحلیل‌های آماری و اقتصادسنجی بر روی قیمت‌ها و سودها به سمت روانشناسی انسانی تغییر کرده و با نگاهی بازتر و با استفاده از مفروضات واقعی‌تر نسبت به مدیریت مالی نوین به تبیین و توضیح رفتار بازارهای مالی می‌پردازند. مکتب یا دیدگاه مالی رفتاری که از تلفیق روانشناسی و مالی به وجود آمده، اظهار می‌دارد که روانشناسی در تصمیم‌گیری مالی نقش ایفا می‌کند.

ازآنجاکه خطاهای شناختی و انحرافات بر نظریات سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارند، بنابراین بر گزینه‌های مالی نیز اثرگذارند. مالی رفتاری، مطالعه‌ی نحوه‌ی تحلیل و تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیم‌های سرمایه‌گذاری آگاهانه است. به‌عبارت‌دیگر مالی رفتاری به دنبال تأثیر فرآیندهای روان‌شناختی در تصمیم‌گیری است.

امروزه ایده‌ی رفتار کاملاً عقلایی سرمایه‌گذاران که همواره به دنبال حداکثر کردن مطلوبیتشان هستند، در راستای توجیه رفتار و واکنش بازارها کافی نیست، بنابراین مالی رفتاری را می‌توان پارادایمی دانست که با توجه به آن، بازارهای مالی با استفاده از مدل‌هایی مورد مطالعه قرار می‌گیرند که دو فرض اصلی و محدودکننده‌ی پارادایم سنتی یعنی بیشینه‌سازی مطلوبیت مورد انتظار و عقلانیت کامل را کنار می‌گذارد.

در مالی رفتاری این ادعا مطرح می‌شود که برخی اوقات به‌منظور یافتن پاسخی برای معماهای تجربی موجود در حوزه‌ی مالی، ضروری است تا این احتمال را بپذیریم که گاهی برخی از عوامل اقتصادی کاملاً منطقی رفتار نمی‌کنند.

طرفداران رویکرد مالی رفتاری اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از تمایلات روان‌شناختی در عرصه سرمایه‌گذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است و برای کسانی که نقش روانشناسی در دانش مالی را به‌عنوان عاملی اثرگذار بر بازارهای اوراق بهادار و تصمیمات سرمایه‌گذاران بدیهی می‌دانند، قبول وجود تردید در مورد اعتبار مالی رفتاری دشوار است.

عوامل موثر بر بازار سرمایه

یکی از مولفه‌های بازار سرمایه، بازار سهام یا بازار بورس است که عمدتاً با دو انگیزه کاهش در مخاطره (ریسک) ناشی از نقدینگی و مخاطره ناشی از بهره‌وری شکل می گیرد. مخاطره ناشی از بهره وری، یک عامل بازدارنده برای سرمایه‌گذاری در بنگاه ها به شمار می آید. در مقابل، بازار سهام، این امتیاز را به صاحبان سهام و سرمایه‌گذاران می‌دهد که سرمایه خود را بین شمار بسیار زیادی از بنگاه ها و شرکت ها توزیع نمایند. تنوع در سرمایه‌گذاری، این امکان را پدید می‌آورد که سطح رفاه را افزایش دهد، و به علاوه، سبب افزایش منابع سرمایه‌ای بنگاه ها می‌شود و رشد اقتصادی را شتاب می‌دهد( ابزری، صمدی و تیموری، 1387: 121).

یکی دیگر از انگیزه‌های ایجاد و پیدایش بازار سهام، کاهش مخاطره ناشی از نقدینگی است، بدین معنا که بنگاه‌های اقتصادی که مواجه با تکانه نقدینگی می شوند و تمایل به نقدکردن زودرس سرمایه بنگاه دارند، وارد بازار سهام می شوند، و با عرضه سهام، اقدام به گردآوری سرمایه مورد نیاز خود می‌کنند.

بدین ترتیب، بازارهای سهام، از دو طریق به رشد اقتصادی کشور کمک می کنند. نخست، از طریق افزایش کارایی بنگاه اقتصادی، به ویژه در مواقعی که بنگاه نیاز به نقدینگی دارد. در این صورت، بنگاه (به جای برداشت از سرمایه)، به عرضه سهم در بازار سهام می پردازد. با افزایش کارایی بنگاه، نرخ بازدهی سرمایه‌گذاری نیز افزایش می یابد. بنابراین، رشد ‌اقتصادی در کشورهایی که بازار سهام کارآمدی دارند، نسبت به ‌کشورهایی که بازار سهام منسجم ندارند، سریعتر است. دلیل آن این است، که بنگاه های اقتصادی، به جای نقدکردن سرمایه شرکت، اقدام به فروش سهام می کنند. دوم اینکه بازارهای سهام از طریق افزایش منابع مالی تخصیص داده شده به بنگاه، رشد اقتصادی را تسریع می بخشند. هر قدر منابعی که صرف سرمایه گذاری در بنگاه می شود بالاتر باشد، نرخ رشد اقتصادی، پایدارتر و سریعتر خواهد بود.به علاوه، اگر بنگاه های اقتصادی به کلی از مخاطره روی گردان باشند، نسبت منابع که صرف سرمایه‌گذاری در بنگاه ها می‌شود، درکشورهایی که دارای بازار سهام هستند، بالاتر است، بنابراین، این روند، رشد اقتصادی را شتاب بیشتری می دهد.

به طور کلی، بازارهای سهام، با افزایش قدرت نقدینگی بنگاه، کاهش مخاطره ناشی از نقدینگی و بهره وری و با بهبود کارایی بنگاه ها، مشوقی در جهت سرمایه گذاری وهدایت منابع به سوی بنگاه های بهره ورتر به شمار می‌آیند.

انگیزه سرمایه‌گذاری و فعالیت در بازار سهام، تابعی از نرخ واقعی بازده سرمایه گذاری است و در صورتی که این نرخ، بالاتر از نرخ بهره در دیگر فعالیت های تجاری باشد، انگیزه داد و ستد در بازار سهام افزایش می یابد.

ارزش سهام مورد مطالعه در بازار سهام، از طریق محاسبه ارزش فعلی جریانهای انتظاری آینده به دست می آید. این انتظارات، خود از دو عامل جداگانه تشکیل یافته است :

    بهره مورد انتظار در پایان سال.

برای خرید متن کامل پایان نامه ها به سایت feko.ir مراجعه نمایید

بنابراین، ارزش هر سهم، عبارت است از ارزش فعلی جریان های نقدی انتظاری ناشی از دو عامل فوق، یعنی بازده انتظاری سرمایه گذاری اولیه، به علاوه بهره ناشی از فروش سهام، که عبارت است از تفاوت بین قیمت خرید سهام و قیمت فروش آن.

چه عواملی بر قیمت های بازار کریپتو موثر است؟

تعریف بازارهای مالی : بازارهای مالی به بازارهایی گفته میشود که در آنها سهام، اوراق قرضه، اسناد تجاری و وام‌های رهنی مورد داد و ستد قرار می‌گیرند و پشتوانه آن ها دارایی های واقعی یا فیزیکی است، آشنایی و بررسی فاکتورهای بازار های مالی مختلف، این دیدگاه را در کاربران به وجود خواهد آورد که هیچ بازار مالی شرایط ماندگار و ثابتی ندارد و دائم، روند رو به رشد و افت وجود دارد. قیمت ارزهای دیجیتال نیز در این شرایط قرار دارد ؛ به دست آوردن چنین دیدگاهی ، فقط در طول زمان و پس از کسب تجربه، امکان پذیر است و سود واقعی، از آن کسانی است که شرایط بازار را به درستی درک کرده و با حوصله و رعایت اصول و شرایطی که گفته خواهد شد، تصمیم های مالی به موقع و خوبی برای سرمایه خود اتخاذ کنند.

در درک شرایط بازارهای مالی اخبار و تحلیل های فاندامنتال و تحلیل های تکنیکال، بسیار مهم هستند و حرف اول را می زنند. اینکه هر یک از این تحلیل ها در چه مقاطع زمانی ، دارای اولویت بیشتر، پر رنگ تر یا کم رنگتر هستند بستگی به تجربه و مطالعه کاربر دارد و هرکسی، ممکن است تحلیل های متفاوت با دیگری ارائه دهد و این، همان نقطه موفقیت یا عدم توفیق در بازارهای مالی است. ولی آنچه مسلم است این است که نتیجه گیری ها را باید ساده کنید تا بتوانید تصمیم درست و قاطع بگیرید و این یک هنر با ارزش است.

نکته مهم : بازارهای سهام و ارزهای دیجیتال نسبت به سایر بازارهای مالی، بیشتر تحت تاثیر اخبار و رسانه ها قرار میگیرد؛ بنابراین اولین قدم برای تحلیل قیمت رمزارزهای مختلف آشنایی با روند و شرایط بازارهای مالی عمده اقتصادی، بخصوص ایالات متحده و در درجه پایین تری چین ، ژاپن و اتحادیه اروپا است. برای داشتن فهم کامل و تحلیل درست بازار، باید تا حدودی با مفاهیم اقتصادی تولید ، عرضه و تقاضا ، آشنایی داشته باشید.

affecting-Cryptocurrancy-prices.jpg

علاوه بر عرضه و تقاضا ، موارد مهم دیگری هم وجود دارد که باعث ترس و طمع در بازار میشوند و هر چه بیشتر روی اینها تسلط داشته باشید تحلیل های بهتری هم خواهید داشت مثل :

  • مسائل قانونی و محدودیت‌ها به عنوان یک بازار مالی غالب بر اقتصاد دنیا
  • سیاست های ارز دیجیتال سایر دولت های با اقتصاد برتر مانند اتحادیه اروپا، چین ، ژاپن و سایر کشورهای دنیا
  • اخبار قوانین ضد پولشویی در اتحادیه اروپا ارزهای دیجیتال MARKETCAP
  • وضع میزان مالیات روی ارزهای دیجیتال
  • راه اندازی ارز دیجیتال ملی CDBC کشورها
  • نرخ بیکاری در اقتصاد ایالات متحده و سایر اقتصادهای سرمایه گذار عمده
  • نرخ اوراق بازده ده ساله ایالات متحده و چین و اتحادیه اروپا و سایر اقتصادهای عمده S&P
  • دنبال کردن سلبریتی های بازار کریپتوکارنسی مانند ایلان ماسک مانند بیت کوین ، اتریوم و پولکادات و کاردانو
  • انباشت ماینرها با شاخص فاندامنتال Puell Multiple 📉
  • ایمنی و پیچیدگی ارز دیجیتال (Difficulty) و چالش های پیش روی آنها همانند مقیاس پذیری
  • تعداد آدرس های فعال ارزهای دیجیتال (بالای 10 هزار آدرس یا عوامل تاثیرگذار بر بازار پایین تر از 10 هزار آدرس) 📉
  • توزیع و روند زمانی ورود توکن های کریپتو به بازار (توکنومتری)
  • فورک های نرم و سخت و به روزرسانی ها
  • همکاری تیم بلاکچین با سازمانها و سایر ارزهای دیجیتال
  • حامیان و شرکای ارز دیجیتال
  • نرخ استیکینگ مانند مایکرو استراتژی ، جی پی مورگان و گری اسکیل و فیس بوک META (متا) و مایکروسافت و .
  • داشتن وایت پیپر white paper و نقشه راه ارز دیجیتال و تحقق منظم موارد زمان بندی شده
  • داشتن تیم فنی قوی برای تحقق نقشه راه
  • فعالیت های گیت هاب GitHub برای کاربران ایرانی همانند مدیریت ریسک و سرمایه ، کنترل ترس و هیجان و .
  • یک سری موارد دیگر اقتصادی مانند قیمت نفت ، نرخ مشارکت ، اشتغال غیر کشاورزی و .
  • و .

برای هر مورد که در بالا گفته شده مقاله ای تدارک دیده ایم که با کلیک روی هر مورد، می توانید آگاهی نسبتا خوبی درباره آن عنوان کسب کنید و یا در سری مقالات ارز دیجیتال در یک نگاه ، پارامترهای حساس را سریعا دریابید، البته لیست بالا و مقالات، مرتبا به روزرسانی خواهد شد و اخبار مرتبط با هریک در زمان خودش ، به انتهای مقالات اضافه میشود و مواردی هم که توسط شما کاربران محترم، مطرح گردد در دستور کار تیم دیجیمانیفوریو قرار میگیرد.

factors-influencing-crypto-value.jpg

در شبکه هاي اجتماعي همراه ما باشيد :

شامل آموزش، اخبار فاندامنتال ، تحلیل های روز ارزهای ديجيتال

عوامل تاثیرگذار بر بازار جهانی متانول

انتظار می‌رود عوامل تاثیرگذار بر بازار با افزایش ۵.۵ درصدی نرخ رشد مرکب سالانه حجم بازار متانول بزرگ‌تر شود و از ۲۰.۴ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰به ۲۶.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ افزایش یابد. در این میان عواملی چند در افزایش یا کاهش تقاضای متانول دخیل می‌باشد که محرک بازار به حساب می‌آیند.

عوامل تاثیرگذار بر بازار جهانی متانول

به گزارش عصر گمرک به نقل از نفت‌آرا، بازیکنان اصلی بازار متانول -شرکت‌هایی چون سلانیس تگزاس، متانکس کانادا، سابیک عربستان سعودی، پتروناس مالزی ، شرکت شیمی و گاز میتسوبیشی ژاپن- اعلام کرده‌اند به دلیل کاهش تقاضا، تنگناهای زنجیره‌ی تامین وهمچنین جهت محافظت از ایمنی کارکنان خود در ایالات متحده ، فرانسه ، آلمان ، ایتالیا و اسپانیا در طی بیماری همه گیر کووید ۱۹به کاهش تولید روی آورده‌اند. در عوامل تاثیرگذار بر بازار نتیجه ، انتظار می رود تقاضا برای متانول در سال ۲۰۲۰ کاهش یابد.
رشد مصرف متانول در محصولات پتروشیمی

از متانول در تولید گسترده‌ی محصولات پتروشیمی استفاده می‌شود و بازار متانول را رشد تقاضای محصولات پتروشیمی در APAC، منطقه آسیا-اقیانوسیه، هدایت می‌کند. در واقع استفاده از محصولات پتروشیمی در صنایع مصرف نهایی مانند اتومبیل‌سازی و ساخت و ساز، نیروی محرکه اصلی بازار متانول است. در صنایع پتروشیمی، بیشتر حجم تولید مواد شیمیایی آلی مربوط به تولید متانول، اتیلن، پروپیلن، بوتادین، بنزن، تولوئن و زایلن‌ها می‌باشد. به اتیلن، پروپیلن و بوتادین به همراه بوتیلن در مجموع الفین می‌گویند. متانول ماده‌ی مورد نیاز انواع محصولات شیمیایی است و به طور کلی به عنوان پتروشیمی اولیه شناخته می شود. تولید الفین از متانول به عنوان محرک اصلی رشد متانول در صنایع پتروشیمی شناخته می‌شود.
کاربرد MTO / MTP (تکنولوژی جدید تبدیل متانول به الفین و پروپلین) در حال شتاب گرفتن هستند و فقط توسط چین صورت می گیرد. این فن‌آوری عوامل تاثیرگذار بر بازار در سال 1990 معرفی شد. در فرآیند تولید این فن‌آوری، متانول ابتدا به دی متیل اتر و سپس به هیدروکربن تبدیل می‌شود. سپس هیدروکربن‌ها به عنوان محصول جانبی با مقدار زیادی آب به پلاستیک تبدیل می‌شوند.
اتیلن و پروپیلن عوامل تاثیرگذار بر بازار به ترتیب ماده اولیه اصلی پلی اتیلن و پلی پروپیلن هستند. در حالی که تقاضا برای پروپیلن سریعتر از اتیلن در حال رشد است، فن‌آوری‌های متداول مورد استفاده در فرآیند تولید الفین‌ها قادر به تأمین تقاضاها نیستند. این درحالیست که فن‌آوری‌های MTO بسیار اقتصادی هستند و نیاز به الفین‌های موجود در بازار را برآورده می‌کند. چندین کارخانه MTO در چین وجود دارد که از زغال سنگ به عنوان ماده اصلی استفاده می‌کنند. رشد تاسیسات MTO در چین به دلیل تقاضای زیاد پلاستیک‌هایی مانند پلی‌اتیلن و پلی‌پروپیلن در صنایع مصرف نهایی به سرعت در حال افزایش است. بنابراین ، افزایش کارخانه های MTO در چین و تولید زیاد الفین از متانول در این کشور، عامل اصلی بازار متانول در APAC هستند.
بازار خودرو و رقیبی به نام اتانول
خودرو با سهم ۲۴.۶ درصدی در سطح جهان بزرگترین بازار متانول است. سال‌هاست که سوخت‌های الکلی در کاربردهای خودرو استفاده می شود. از آن‌ها بخصوص به عنوان سوخت‌های با اکتان بالا برای اتومبیل‌های مسابقه‌ای استفاده می‌شود. این الکل‌ها سوخت‌های هیدروکربنی هستند و نسبت به سایر سوخت‌ها تولید کمتری دارند. دو نوع الکل وجود دارد که به عنوان سوخت استفاده می شود؛ اتانول و متانول.
کنترل متانول از اتانول خطرناک‌تر است، زیرا به دلیل خورندگی زیاد هنگام تماس با فلزات، به سیستم تحویل سوخت کاملاً متفاوتی نیاز دارند. سمی‌ بودن اتانول از نظر شیمیایی کمتر از متانول است و انرژی بیشتری دارد. این ماده حاوی حدود ۷۵ درصد انرژی بنزین در هر گالن است، این در حالیست که این میزان در متانول چیزی حدود ۶۷ درصد می‌باشد. اتانول دارای چگالی انرژی بالاتری نسبت به متانول است و هنوز هم مایع است که آن را به گزینه‌ای جذاب تبدیل می‌کند.همچنین اتانول تمیزتر از اکثر سوخت‌های هیدروکربنی می‌سوزد و اگر از زیست توده تولید شود و نه از نفت ، آلودگی کمی دارد یا بعضا هیچگونه آلودگی‌ای ندارد که باعث آسیب کمتری به قطعات خودرو یا تولید دود می شود. بنابراین با افزایش استفاده از اتانول به عنوان سوخت خودرو، این ماده به یکی از مهم‌ترین محدودیت‌های بازار متانول تبدیل شده است.
استفاده از متانول در سوخت‌ کشتی‌ها
استفاده از متانول به عنوان سوخت در کشتی‌ها در پاسخ به تغییرات نظارتی بین‌المللی و به دلیل هزینه‌ی به صرفه‌تر نسبت به سایر سوخت‌ها در حال رشد است. متانول فاقد گوگرد است ، آلایندگی کمی دارد و چندین برابر ارزان‌تر از سوخت تقطیر دریایی است و در شاخص طراحی کارایی انرژی سازمان بین‌المللی مارتین نمره بالاتری نسبت به LNG یا گازوئیل دارد. این سوخت به عنوان یک سوخت جایگزین جذاب و مقرون به صرفه ظاهر شده است، زیرا دولت‌ها و سهامداران در سراسر جهان به دنبال کاهش وابستگی خود به سوخت‌های متداول هستند. متانول یک سوخت دریایی تمیز است که می‌تواند مقرون به صرفه‌تر در صنعت حمل و نقل ظاهر شود. متانول از نظر ذخیره سوخت و هزینه‌های زیرساخت بانکرینگ، به عنوان سوخت دریایی، گزینه مقرون به صرفه‌ای است. از آنجایی که به شکل مایع است، فقط زیرساخت‌های فعلی زیر بنکر برای مدیریت متانول به تغییرات جزئی نیاز دارند. به همین دلیل ، استفاده از متانول به عنوان سوخت دریایی در سطح جهانی در حال رشد است و از آن در چندین پروژه و فعالیت تجاری در سراسر جهان استفاده می شود.
پرهزینه بودن تولید متانول
تولید متانول با استفاده از هر منبع مبتنی بر کربن یک فرآیند پرمصرف است. ساخت کارخانه نیز نیاز به سرمایه گذاری هنگفتی دارد. همچنین برخی هزینه‌های حساب نشده مانند تعمیرات وجود دارد که منجر به تشدید هزینه‌ها می‌شود. برخی از چالش‌های سیاسی و زیست محیطی نیز وجود دارد که مانع رشد بازار می‌شود، مانند بهره‌برداری از ذخایر گاز طبیعی در مناطق مختلف و مسائل زیست محیطی مرتبط با متانول هنگامی که به عنوان سوخت استفاده می‌شود. تأثیر این چالش بر روی متانول فعلی و بازار مشتقات آن بسیار زیاد است، با این حال، چندین سازمان و تولیدکننده دولتی ابتکاراتی را برای پیشرفت فن‌آوری تولید متانول با هزینه نسبتاً کمتر انجام داده‌اند. نياز به سرمايه گذاري بالا منجر به توسعه پروژه‌هاي متانول در مقياس‌ كوچك شده است.

عوامل تأثیرگذار در آرامش بازار ارز

کاهش قیمت ارز در بازار تابعی از افزایش اعتماد جامعه به دولت جدید است. در این زمینه، شرایط روانی نقش کلیدی داشته است.

عوامل تأثیرگذار در آرامش بازار ارز

گروه اقتصادی : به واسطه اعتماد عمومی که به‌خصوص پس از شکل‌گیری دولت افزایش یافته است و رأی اعتماد بالای مجلس به تیم اقتصادی کابینه که کم‌سابقه بوده، این بارروانی تقویت شده است.در این دوره تغییر دولت و آغاز به‌کار رسمی تیم اقتصادی، امید جدیدی برای فعالان اقتصادی ایجاد شده است در این راستا نوع صحبت‌ها و اعلام برنامه‌های وزرای اقتصادی نیز بسیار مؤثر بوده است.

ادامه پرداخت ارز 1226تومانی برای واردات کالاهای اساسی، موجب اطمینان‌بخشی شده و این اطمینان در جامعه پذیرفته شده و اثر خود را گذاشته است به‌گونه‌ای که در همین فاصله کوتاه، هیجان را از بازار ارز دور ساخته است هر چند که به‌طور عملی، مصوبه خاصی از سوی دولت صادر نشده و رئیس‌کل بانک مرکزی هم هنوز مستقر نشده است تا تصمیماتی در این زمینه اتخاذ کند اما اعتماد جامعه به دولت شرایط را به‌گونه‌ای پیش برده که تقاضای ارز را کاهش داده و آن هیجانی که برای جمع‌آوری سود در این بازار ایجاد شده بود، از بین رفته است.

دولت می‌تواند از این فضای ایجادشده به خوبی بهره‌برداری کند و در گام بعدی وزرای اقتصادی، نگاه‌های اقتصادی و برنامه‌های خود را به‌طور قاطع بیان کنند و در تصمیم‌گیری‌ها اتفاق نظر داشته باشند تا نتیجه بهتری حاصل شود.موضوع دیگری نیز در ایجاد این آرامش مؤثر بوده است. با روی کار آمدن دولت جدید شرایط سیاسی دنیا نسبت به کشورمان تغییر کرده است. زمزمه افزایش تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی نیز کاهش یافته و گفتارهای خصمانه، کمرنگ شده است. در این شرایط مقامات دیپلماسی رسمی کشورهای درگیر با تحریم علامت‌های منفی را کنار گذاشته‌اند.

این علامت‌ها نشان می‌دهد که هماهنگی بین جوامع اروپایی برای بهبود شرایط سیاسی با ایران در حال شکل‌گیری است. این دو عامل کلیدی موجب ایجاد آرامش نسبی در بازار ارز شده است. اظهارات مقامات دولتی در مراسم معارفه و تأکید آنها بر ایجاد آرامش و ثبات در حوزه اقتصاد، این اطمینان را به جامعه منتقل ساخته است که تصمیمات با ثباتی حداقل در میان‌مدت اتخاذ خواهد شد و بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌های دولت دارای وحدت رویه و ثبات خواهد بود. تأثیر این رویه در پیشخوان اقتصادی کشور که بازار طلا و ارز همچنین بازار سرمایه است، نمایان شده است.

در روزهای آینده نیز انتخاب رئیس‌کل بانک مرکزی و اعلام سیاست‌های این بانک می‌تواند نقش قابل توجهی در اطمینان بخشی به بازار و احتمالا ادامه کاهش قیمت ارز عوامل تاثیرگذار بر بازار داشته باشد. آنچه اقتصاد کشور در 2سال گذشته از آن ضربه خورد و بازار را با سردرگمی مواجه ساخت، عدم‌تصمیم‌گیری‌های منطقی بود که دوام کافی را نداشت. در طول سال گذشته بیش از 50بخشنامه ارزی توسط بانک مرکزی صادر شد که در آشفتگی بازار و ضربه به اقتصاد کشور تأثیرگذار بود. این رویه پیام و علامت خوبی به بازار صادر نکرد و شرایط برای فعالیت‌های اقتصادی نابسامان شد. درحالی‌که نقش بانک مرکزی ایجاب می‌کند تا به ایجاد آرامش و ثبات در فضای اقتصادی بپردازد.

حتی اگر خطایی از سوی سایر دستگاه‌ها سر بزند، این بانک مرکزی است که باید آن را سامان دهد اما عکس این اتفاق در 2سال گذشته رخ داد و بانک مرکزی خود بر طبل بی‌ثباتی کوبید. می‌توان گفت در افزایش نرخ ارز و ایجاد تلاطمات اقتصادی، بانک مرکزی بیشترین نقش را داشته است. درصورت استقرار رئیس جدید این بانک و اعمال سیاست‌های باثبات و استفاده از تجربیات 2سال اخیر، می‌توان انتظار داشت مانند دیگر کشورهای دنیا و حتی تجربه کشور خودمان در زمان جنگ که با مدیریت مرحوم نوربخش، آرامش توسط بانک مرکزی تضمین می‌شد، شرایط باثباتی را در بازارهای پولی شاهد باشیم و بانک مرکزی تلطیف کننده فضای اقتصادی باشد نه تحریک‌کننده آن.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.