پلن معاملهگری
بازارهای مالی دارای سود و ریسک بالا هستند و این ریسک حتما باید کنترل شود. تا کنون روش های خیلی زیادی برای مدیریت ریسک ارائه شده که یکی از معروف ترین آنها مدیریت ریسک با میزان درصد ثابت هست. حتما ویدیو زیر را که در ارتباط با میزان اعتبار و اهمیت و زمان های کاربرد استفاده از این پلن مدیریت ریسک هست را ببینید تا بتوانید بهترین انتخاب را داشته باشید.
توضیحات تکمیلی:
درصد ثابت، ساده ترین روش محاسبه ریسک می باشد که متاسفانه بطور گسترده بین معامله گران استفاده می گردد؛ حتی در موارد بسیاری توسط مدرسان نا آگاه به کرات به دانش پذیران پیشنهاد می شود. جالب است بدانید که درصد ثابت سالیان زیادی است که بین معامله گران حرفه ای جایی نداشته و این معامله گران از مدل های امن تر مدیریت ریسک استفاده می کنند.
تا کنون به این اندیشیده اید که یک معامله گر با چندین سال تجربه و مهارت چرا باید مدیریت ریسکی همسان با یک مبتدی داشته باشد ؟ و برعکس.
باید بدانید که یکی از علل مهم این که برخی معامله گران پس از رسیدن به موفقیت، بازدهی معاملات شان پس از مدتی کاهش یافته و حتی در موارد بسیاری منفی می شود، این است که این معامله گران ضمن باوری که به صحت عملکرد خود دارند، پس از مدتی به این پی می برند که میزان سود مالی حاصل از معاملاتشان به اندازه مهارت شان نیست و بر اساس مهارتشان باید بیش از این سود کنند، که به این عدم ارضاء مالی و روانی از سود حاصل از معامله گری می گویند.
از همین زمان است که به اشتباه برای جبران سود مالی کم نسبت به مهارت بالایشان، یا معاملات بیشتری انجام می دهند که این یعنی تخطی از پلن معاملاتی، و یا حجم بیشتری در معاملات خود ریسک می کنند که چون این افزایش ریسک پذیری بدون هیچ برنامه ای حساب شده است باعث می شود که در معاملات منفی که جزء جدا نشدنی معامله گری هستند مقدار بیشتری ضرر کرده و صدمات روانی ناشی از این دو رفتار منجر به دور شدن از راه موفقیت در این معامله گران می شود.
امروزه با پیشرفت علم مدیریت ریسک در معامله گری بازارهای مالی، فرمول درصد ثابت تنها بخشی از مدل های مختلف هوشمند یا شناور مدیریت ریسک می باشد و به خودی خود هیچ ارزشی برای محاسبه میزان ریسک ندارد.
معاملهگری سخت تر از آن است که فکر میکنید!
در نگاه اول ترید سخت به نظر نمیرسد: شما می توانید ھم بخرید و ھـم بفروشـید. ھمزمـان سـود بالقوه ای که یک تریدر میتواند کـسب کنـد بـدون محـدودیت بـه نظـر مـی رسـد، بخـصوص زمـانی کـه اھـرم (لوریج) به سرمایه اولیه اضافه گردد.
ترکیب این دو عامل با ھم (امکان ھم خرید و ھم فروش و استفاده از اھـرم)، زوج ایـده آلـی را بـرای بازاریاب ھای باھوش و بنگاه ھایی که ترید را تبلیغ می کنند بوجود می آورد. بسیاری از افراد، به این دلیل به معامله گری علاقمند می شوند که معامله گری را خیلـی شـسته و رفته می بینند یعنی شما روبروی مانیتور می نشینید و یکی از دو دکمه خرید یا پلن معاملهگری فروش را انتخاب مـی کنیـد،
اما به مرور زمان که شروع به درک کل مفھوم معامله گری بکنید ، متوجه میشوید که در ھر روز ، باید به سوالات پیچیده ای پاسخ دھید و تـصمیماتی بگیریـد کـه ایـن پاسـخ ھـا و تـصمیمات مـشخص مـی کننـد استراتژی معامله گری شما در کسب پول برنده است یا بازنده. اولین تصمیمات درباره استراتژای معاملاتی شما قبل از انجام حتی اولـین تریـدتان، سـوالات زیـادی بـرای پاسـخ دادن وجـود دارنـد ، سـوالاتی کـه ھـر کدامشان باعث خستگی و زدگی افراد تازه وارد به دنیای مالی خواھد شد و خبر بد اینکه ،تمـام جنبـه ھـا و مفاھیم با ھم پیوستگی دارند و تنھا فراموش کردن و بحساب نیـاوردن یکـی ازآنھـا اسـتراتژی شـما را کـاملا شکننده و ویران میکند.
بازارھای مالی تفاوتھای زیادی با ھمدیگر دارند، و ھرکدام شان نیـاز بـه مھارتھـای متفـاوت و ذھنیـت خاص خود دارند. برای مثال ،از میان بازار ھای سھام با لوریج پایین که نیازمند موجودی حساب بالاتری ھستند، و بازار بیست و چھار ساعته و پنج روز در ھفته فارکس که در آن اعطای لوریج بالا تریدرھا را قادر می سازد که تنھا با دویست دلار بتوانند بطور بالقوه سودھای کلانی بسازند. کـدام را مـی پـسندید؟بازار مـستقیم و روبه جلوی اسپات را ترجیح میدھید ، یا به آپشن ھای پیچیده و بازارھای آتی علاقه مندید؟
اگر ھمین اولین تصمیم تان را گرفتیـد ،آن وقـت بایـد ابزارھـای مـالی ای (instruments) را انتخـاب کنید که وارد دیده بان تان (list watch) جھت بررسی تخصصی تر شود.
اگر بخواھید ترید را با زندگی روزانه تان ترکیب کنید، زمان و افق زمانی عوامل تاثیرگذار عمده ھستند، که به تبع باید با موضوع زمان به سوالاتی درباره استراتژی معامله گریتان پاسخ دھید. سـوالاتی نظیـر ایـن که ، آیا می خواھید تریدر روزانه باشید یا روی سویینگھای بلند مدت ترید کنید؟(با پاسخ به این سـوال شـما در واقع تایم فریمی که می خواھید در آن ترید کنید و مدت زمانی که می خواھید یک معامله را باز نگه دارید را مشخص می کنید.)
اگر شما ھنوز یک تریدر تمام وقت نیستید ، باید به فکر پیدا کردن راھی برای ادغـام معاملـه گـری بـا زندگی عادی تان باشید. علاوه بر این بایـد ابـزار ھـای معـاملاتی خـود را مـشخص کنیـد، تعیـین کنیـد از چـه اندیکاتور ھا و چه الگوھای پرایس اکشنی می خواھید استفاده کنید. با وجود اینکه انتخاب و ترجیح روش ھا و اندیکاتورھا یک مساله فردی است و نیاز به شخصی سـازی دارد ، اما غوغایی که انجمن ھا و فروم ھای مالی برای فروش بھترین و آسـانترین اسـتراتژی ھـای معاملـه گری به راه انداختند ، مھمترین دلیلی است که خیلی از تریدرھای خردپـا ھـیچ وقـت نمـی تواننـد راھـی بـه
تصمیمات معامله گری قبل از اقدام به انجام معامله
بعد از اینکه جواب سوالات بالا را دادید، شما آمادگی رفتن به مرحله بعد را پیدا می کنید. وقتی استراتژی معاملاتی خود را پیدا کردید، باید معیارھـای ورود را بـه صـورت خیلـی واضـح مـشخص کنیـد.
اھمیت و اولویت تک تک معیارھای ورود را تعیین کنید و مشخص کنید که معیارھای ورود مختلف بر نـرخ بـرد شما چه تاثیری میگذارند. سپس، از خودتان صادقانه بپرسید، که آیا واقعا یک لبه داشته اید (یعنی قبل از ورود به میدان در کنار زمین گرم کرده اید). آیا استراتژی معامله گریتان را بدون کلک و دروغ گفتن به خودتان و تحـت شـرایط نزدیک به واقعیت بک تست کرده اید؟ آیا به صورتی که رفتارتان شبیه کار با پول واقعی باشـد بـه معاملـه در حساب دمو پرداخته اید؟ آیا برای سازگاری با بازارھای در حال تغییر آمادگی لازم را داریـد؟ یا اصـلا مـی توانید مشخص کنید که آیا بازار در حال تغییر است یا نه؟
و البته شما باید، با یک، رویکرد مدیریت ریسک فکر شده و ساختار یافته، کناربیایید. انـدازه حـساب شما به تنھایی تاثیر مھمی بر عملکرد معامله گری شما دارد. وقتـی انـدازه حـساب شـما خیلی کوچک باشد معامله گری تان خیلی بی نظم و آشفته خواھـد بـود و زمـانی کـه حـساب خیلـی بـزرگ باشد ، تصمیمات معامله گری شما تحت کنترل ترس و طمع قرار خواھد گرفت.
پس سوال اول اندازه حساب برای شروع چقدر باید باشد؟ سوال دوم، استراتژی تعیین سایز پوزیشن ورود شما چیست؟ آیا شما به دلخواه یک درصد ی از حساب را برای ھر معامله درنظر می گیرید و یا اینکه نه، تعیین سایز پوزیشن را بسته به کیفیت ستاپھا تعیین می کنید؟ و آخرین سـوال حـداکثر مقـدار مواجھـه بـا ریسک که برای شما در ھمه معاملات بازتان قابل پذیرش باشد چقدر است؟ و آیا شما فاکتور قـسمت قبـل را برای ورود در پوزیشن جدید در ھمبستگی با سایر پوزیشن ھای باز، در نظر می گیریـد یـا نـه؟ (یعنـی اگـر پوزیشن ھای بازتان با توجه به سایزشان، حداکثر ریسک قابل پـذیرش شـما را پوشـش داده باشـد ، بـازھم پوزیشن جدید باز می کنید یا نه)
تصمیمات معامله گری در زمانیکه شما در یک معامله ھستید.
زمــانی کــه پاســخ ھمــه ی ســوالات فــوق را بــه صــورت شــفاف دادیــن ، آمــاده ایــد بــرای انجــام ترید (معامله). اما زمانی که در معامله ھستید، بخـاطر اینکـه تحـت فـشار بـازار واقعـی ھـستید بـا مجموعـه مشکلات متفاوتی سرو کار دارید. لذا اینکـه شـما سـوالاتی را از قبـل و پـیش از ورود بـه معاملـه جـواب داده باشید اھمیت زیادی دارد، چرا که حالا باید آماده اجرای پلن معاملاتی تان باشید. بدون اینکه نیـاز بـه تفکـر زیاد داشته باشید!
سوالاتی در مورد:
3-ریسک افزایش یافته بخاطر معامله گری در صورتی که پوریـشن ھـای بـازی را در ابزارھـای مـالی دارای ھمبستگی داشته باشید.
روشی که برای مواجھه بـا مـوانعی نظیـر رویـدادھای خبـری، اتفاقـات غیـر قابـل انتظـار سیاسـی و ژئوپولیتیک، یا نگھداشتن ترید در خلال تعطیلات بازار بکار می برید ، نیـز وابـسته بـه رویکـرد مـدیریت ریـسک شما خواھد بود.
مفاھیم ریسک ھمچنین ارتباط تنگاتنگی با سوالات مدیریت معامله گری دارند. مھمترین سوالات مدیریت معامله گری ، مربوط به مدیریت حد ضرر و کسب سود است. آیا شما زمانی که معاملـه در جھـت دلخـواه شـما حرکـت میکنـد دسـتور اسـتاپ لاس خـود را جابجـا میکنید؟ اگر جوابتان مثبت است ،آیا برای اینکار از یک استراتژی پیچیده و تست شده استفاده مـی کنیـد یـا اینکه به صورت تصادفی و شانسی مقدار استاپ لاس را جابجا میکنید؟
ھمین موضوع در مورد نقطه کسب سود نیز صدق می کند. بـسیاری از معاملـه گـران سـود نـاقص و ناکاملی را از بازار کسب میکنند، بخاطر اینکه یک پولبک جزیی را با تغییر در روند اشتباه میگیرند و از معاملـه با سودی جزیی خارج می شوند.
بنابر این با حوصله تمرکز کنید و قـوانین خـود را بـرای مـدیریت حـد ضـرر(loss stop) و کـسب سـود (profit take) بنویسید. آنھا را تست کنید و عملکرد حاصل از آنھا را تحلیل کنید تا مـشخص شـود آیـا مـی توان از این بھتر بود یا خیر.
و در آخر ، آنچه بیرون از نمودار روی می دھد نیز ،ھمانند تصمیمات معامله گری شما در چارت قیمت، مھم می باشد.
یک پلن معاملاتی که شما در آن سناریوی معامله گریتـان را بـا جزییـات طـرح ریـزی کـرده ، و معاملـه ھایتان را پیش از انکه اتفاق بیافتند، برنامه ریزی کرده باشید، دقیقا تفاوت یک معامله گر حرفه ای و سودآور با یک معامله گر آماتور و ھمیشه بازنده است .
ژورنال معامله گری محلی است که یک معامله گر ھمه معاملات گذشته اش را با ھدف یافتن راھـی به سوی توسعه مھارتھای معامله گری و شناسایی نقاط ضعف خود، در آن ثبت میکند.
علت اینکه چرا فقط معامله گران محدودی ھستند که از ھر دوی این ابزارھای مھم استفاده می کنند، اینست که اینکار نیازمند نظم و انضباط و کار زیادی است. و البته وجود این دو ابـزار یکـی از تفاوتھـای میـان معامله گران حرفه ای و پرسود و معامله گران اماتور و ضرر ده می باشد
نتیجه معامله گر بودن یعنی تصمیم گرفتن.
با وجود اینکه ترید در نگاه اول ساده به نظر می رسـد، امـا تبـدیل شـدن بـه یـک معاملـه گـر سـودآور نیازمند یک نگرش و ذھنیت فوق العاده حرفه ای می باشد. یک معامله گر ھر روز با انواع مسائل و موضوعات بسیار پیچیده سر و کار دارد. لذا مجبور اسـت از راه ھای پیچیده و تست شده ای برای مدیریت معاملاتش قبل ، حین و پس از رخداد آنھا استفاده نماید. ھدف این مقاله ترساندن شما نبود، بلکه منظور از انتشار این مقاله اگـاه کـردن شـما نـسبت بـه پیچیدگی ھای معامله گری و انجام توصیه ھایی به منظور استفاده از آنھا در زندگی روزمره تـان بعنوان یک تریدر برای کسب سود بیشتری از استراتژی معاملاتی تان بود.
چک لیست معامله گری – گام هایی برای معامله گری موفق
آیا دوست دارید یک معامله گر شوید؟ ما باور نداریم که این امر (معامله گر شدن) فقط از طریق خرید کتاب الکترونیکی یا سپری کردن یک سمینار آخر هفته میسر شود. جاده معامله گری، جاده ای طولانی، سخت، پرپیچ و خم، همراه با دست اندازهای بسیار، تغییر جهتهای کاذب و بن بستهاست. متأسفم، اما این یک واقعیت است. آنجا جام مقدسِ محلول معامله گری وجود ندارد.
اوج عملکرد در ورزش به سالها در معرض ورزش قرار گرفتن نیاز دارد، معامله گری موفق از خلال سالها در معرض بازارها قرار گرفتن، بدست می آید، این امر به پیشرفت مستمر توانایی معامله گر در خواندن تغییرات تمایلات بازار و واکنش نشان دادن بدون ترس، منجر می شود.
کاربرد منظم گامهای زیر، آغاز عظیمی خواهد بود برای اینکه شما یک معامله گر شوید. لطفاً آن را چاپ کنید و بلافاصله از مرحله اول شروع کنید. و گویی شما سفر می کنید سفری طولانی به سمت سوددهی، و فراموش نکنید که از این فرایند و اعجاز پیچیدگی چالشهای آن و بینش روانشناختی شخصی ای که شما در طول راه خواهید ساخت لذت ببرید.
برنامه معاملاتی چیست؟ بررسی اهمیت وجود تریدینگ پلن و ساختار استاندارد آن
تصمیمگیری در مورد شیوه سرمایهگذاری و اضطراب حاصل از فعالیت در عرصه امور مالی، از جمله عوامل مهمی هستند که تریدرها و سرمایهگذاران این عرصه را مستلزم ساخت یک تریدینگ پلن میکنند. Trading Plan یا برنامه معاملاتی، یک برنامه یا طرح معاملاتی مورد استفاده در نظمدهی به روال کار و تصمیمگیری معاملهگران طی ترید کردن در بازار است. با میهن بلاکچین همراه باشید تا در کنار پاسخ دادن به سوال جامع برنامه معاملاتی چیست، به دلایل کارآمد بودن آن و شاکله اصلی تریدینگ پلن بپردازیم.
برنامه معاملاتی چیست؟
منبع: Medium
یک برنامه معاملاتی طرحی است که شیوه عملکرد یک تریدر یا معاملهگر را در بطن سیستم تریدینگ مورد استفاده او در بازارهای مالی مختلف نشان میدهد. این طرح طی بازههای زمانی مختلف و معین (به عنوان مثال، بازههای زمانی یک روزه) مورد بررسی قرار میگیرد.
به بیان دیگر، یک برنامه معاملاتی نشاندهنده کاربرد بدون وقفه سیستم معاملاتی آن فرد است.
به عنوان مثال، سیستم ترید باب بدین صورت است که، اگر قیمت سه بار سطح حمایتی نمودار در بازه زمانی ۱ ساعته را لمس کند، باب اقدام به فروش میکند. باب پس از بررسی کردن بازارهایی که در آنها به معامله میپردازد، متوجه میشود که قیمت به سطحی نزدیک میشود که به صورت کامل با شرایط مطابق سیستم معاملاتی او همخوانی دارد. باب میداند که بر اساس سیستم ترید مورد استفاده او، چنین شرایطی به معنای فروش خواهد بود و بر همین اساس، روند مشارکت خود (قیمت ورودی/ تریگر پرایس (قیمتی که سفارش خرید یا فروش در آن فعال میشود) ، حد ضرر، اهدف قیمت، ریسک و غیره) را آغاز میکند.
به صورت خلاصه و برای پاسخدهی به سوال تریدینگ پلن چیست باید گفت که برنامه تریدینگ طرحی است که اقدامات شکل گرفته و نحوه عمل کردن بر اساس آنها در طول روند تریدینگ را پوشش میدهد. یک پلن ترید به شما اجازه میدهد که از قالب سیستمی متشکل از مجموعه قوانین و دستورالعملها، به سراغ معاملات واقعی بروید.
کاربرد تریدینگ پلن چیست؟
برنامهریزی داشتن هیچ وقت ضرر ندارد و همانطور که از نام Trading Plan پیداست، نظم جامع را برای همه افراد به ارمغان میآورد. در صورتی که برنامه معاملاتی مورد استفاده شما چنین خصوصیتی ندارد، به لیست کوتاه پیش رو مراجعه کنید تا روند معاملات خود را بهبود ببخشید. یک برنامه معاملاتی کارآمد برنامهای است که:
- به تریدرها اجازه دهد که ایدههای معاملاتی برگرفته از قوانین حاکم بر سیستم معاملاتی خود را تولید کنند.
- به تریدرها اجازه دهد که با اطمینان در زمینههای از پیش تعیین شده مداخله کنند و بر همین اساس، از «دنبال کردن» بازار دست بکشند.
- به تریدرها این امکان را میدهد که در سطوح مختلف و همراه با ریسک از پیش تعیین شدهای به بازار ورود کنند، حتی اگر تصمیم و جهتگیری اولیه آنها نسبت به روند بازار نادرست باشد.
- ثبت سوابق را تسهیل کرده و این روند را آسانتر کند.
- سازماندهی و نظم حاکم بر فرایند تریدینگ را بهبود ببخشد.
اگر کمی توجه کنید، متوجه میشوید که اصل و مفهوم این موضوع بسیار ساده است. چیزی که در رابطه با خیل عظیمی از تریدرها میتوان مشاهده کرد بدین صورت است که:
۱) از خواب بیدار میشوند و با بررسی نمودارها به نتیجه ناکاملی دست پیدا میکنند و بر همین اساس تصمیمی میگیرند و صبر میکنند تا پیامد تصمیم خود را مشاهده کنند.
۲) بر اساس یک برنامه معاملاتی نامنظم، در زمینهها و بطن ساختارهای از پیش تعیین شده فعالیت میکنند.
عملکرد تریدرهای دسته دوم بسیار قابل پیشبینی بوده و یادآور رشته توییت پیش رو است. در این توییت نوشته شده:
۱. بازار در حال صعود است.
۲. من در کف قیمت خرید میکنم!
۳. عجول میشود و از قله شورت میگیرم تا از پولبک نیز سود بگیرم.
۵. خرید در کف قیمت را فراموش میکنم.
۶. بازار پولبک میزند و به آن اعتنا نمیکنید.
۷. بازار شروع به صعود میکند و شما جا میمانید.
منبع: Medium
پس از گذراندن دورههای آموزشی فنی ابتدایی و زمانی که برای بررسی نمودارها سپری میشود، بسیاری از تریدرها میتوانند به مجموعه ابزاری که بر اساس آنها معامله میکنند، مراجعه کرده و برنامه متناسب با روند معامله خود را ترسیم کنند.
در همین راستا، دو نکته پراهمیت را یادآور میشویم:
۱- همانطور که در توییت قبل نیز ذکر شده است، در صورت عدم وجود یک برنامه معاملاتی، از دست رفتن تصورات و در اصطلاح Big Picture معاملاتی شما امری محتمل است. به عنوان مثال، پس از شکسته شدن روند قیمت و حتی شکسته شدن کف قیمت پیشبینی شده و از بین رفتن نقطه حمایت کلیدی، ممکن است فردی به کندل استیکهای قرمز نمودار نگاهی بیاندازد و تصمیم بگیرد که به رالی فروش آن ارز ملحق شود؛ در حالی که به محض شروع روند حرکت قیمت ارزهای دیجیتال و ثبت کندلهای سبز، چنین افرادی رالی فروش را فراموش کرده و نکته بدتر اینجاست که، حتی روند قیمت صعودی را نیز دنبال میکنند. یک برنامه معاملاتی شما را ملزم میکند که در تایم فریم کوتاهتری تصمیم خود را تغییر دهید و اقدامات اصلاحی خود را به صورت متناسبی حفظ کنید.
۲- متاسفانه ترسیم صِرف نمودار عملکرد یک تریدر، هیچ نتیجهای را به همراه ندارد. به خصوص در فضای توییتر کریپتویی، تعداد قابل توجهی از «تریدرها» (بهتر است چنین افرادی را تحت عنوان «تحلیلگر» نامگذاری کنیم) در زمینه پیشبینی بازار بسیار راسخ هستند؛ اما به هیچ عنوان شاهد ورود آنها به عرصه و معامله کردن در بازار نیستیم. یک برنامه معاملاتی تضمین میکند که تحلیل دقیق فرد از بازار میتواند به معاملات واقعی و عملگرایانه منتهی شود.
طرح یا برنامه معاملاتی به این نکات محدود نمیشود. تا به اینجا تلاش کردیم تا جای ممکن این مفهوم را برای شما روشن کنیم. تریدینگ پلن مزایای بسیار بیشتری نسبت به آنچه تاکنون بیان کردیم را به همراه دارد و بدون شک، برای تمامی افرادی که این مقاله را مطالعه میکنند نیز کارآمد خواهد بود.
شاکله طرح معاملاتی چیست؟
از همین ابتدا باید بگوییم که در این مقاله مفهوم سیستم معاملاتی، ژورنال معاملاتی و برنامه معاملاتی تحت عنوان سه مقوله جدا از هم در نظر گرفته شده است.
- سیستم معاملاتی: مجموعه قوانین حاکم بر رویکرد ورود فرد به عرصه معامله؛ چهارچوب نظری.
- ژورنال معاملاتی: سوابق معاملههایی که به انجام رسیدهاند و یا در دست انجام هستند؛ دفترکل.
- برنامه معاملاتی: طرح کلی قوانین مختص تعامل داشتن در روند ترید، در طول هر بازه زمانی معین؛ پیادهسازی عملی سیستم معاملاتی.
یک برنامه معاملاتی نیز درست شبیه به هر یک از سیستمهای معاملاتی دیگر از درجه انعطافپذیری متنوعی برخوردار است.
ممکن است تریدر A یک برنامه معاملاتی بسیار دقیق همراه با سطوح خاص، قیمتهای تریگر مشخص، میزان ریسک، تعیین حد ضرر، اهداف قیمت و غیره داشته باشد، در حالی که تریدر B تنها به چند دستنوشته حاصل از معاملات پیشین خود و زمینههای جالب توجه بسنده کرده و بقیه ملزومات را به صلاحدید و تصمیم آن لحظه خود واگذار میکند.
این امور تا حد زیادی به ترجیحات فردی و بررسی اینکه چه چیزی دستاورد بهتری برای شما به ارمغان خواهد داشت، برمیگردد. جالب است بدانید که طبق تجربیات حاصل از بررسیهای صورت گرفته، تریدرهای نوپا اغلب از جانب محافظهکار بودن ضربه خورده و تصمیمات اشتباه میگیرند و این در حالیست که تریدرهای باتجربه، اجازه تصمیمگیری در لحظه و بسته به صلاحدید بیشتری را به خود میدهند.
در ادامه این مقاله، قالب سادهای از یک تریدینگ پلن را مورد بررسی قرار میدهیم که شما نیز میتوانید برای شروع کار از آن استفاده کنید.
روال یا روتین پیش از شروع بازار:
این بخش نشاندهنده «اخلاقیات» عادی شما پیش از هر بار مشارکت کردن در روند اولین معامله شما در بازار است. این فرایند از جمله فرایندهای بسیار شخصی محسوب میشود؛ اما به صورت کلی مواردی مانند علامتگذاری کردن نمودارها، بررسی اخبار، بررسی فیدهای داده مربوطه، بررسی کردن سفارشات موجود صرافیها و بروکرها و غیره به این حیطه مربوط میشوند.
روال پس از بازار:
این بخش نشاندهنده شیوه جدا شدن یا در اصطلاح رهایی شما از بازار، پس از انجام معاملات روزانه است. پیشنهاد میکنیم یک ریمایندر یا یادآور به منظور ثبت روز ترید خود در ژورنال معاملاتی قرار دهید.
بازار:
عنوان این بخش گویای همهچیز است؛ تنها کافیست یادداشتهایی از بازاری که در آن ترید میکنید را گردآوری کنید.
جهتگیری تعصبی:
این مبحث یک حیطه بسیار ظریف محسوب میشود و به صورت خلاصه نشان میدهد که آیا شما جهتگیری معاملاتی خاصی از قبیل خرید در کف قیمت و یا رالی فروش را در بازار دنبال میکنید یا خیر.
ممکن است چنین موضوعی به تایم فریم یا بازه زمانی بلندتری وابسته باشد و هنگامی که بازه زمانی را به صورت یک روزه مورد بررسی قرار میدهیم، قابل تشخیص باشد. به عنوان مثال فرض کنید که آخرین کندل روزانه نمودار، نشاندهنده یک الگوی خرسی است و بر همین اساس تصمیم میگیرید که رالی فروش را در طول روز جدید دنبال کنید. با این حال، این امکان نیز وجود دارد که عملکرد دیگری نیز داشته باشید و بر اساس رفتار قیمت در طول روز، روال کاری خود را تغییر دهید. به عنوان مثال ممکن است قیمت امروز از روز قبل نیز پایینتر برود و شما تصمیم بگیرید در کف قیمت جدید دست به خرید بزنید تا طی پولبک یا همان بازگشت قیمت در نقاط پیووت (Pivot Points) سود کسب کنید.
این بخش میتواند به منظور تعیین سطوح جهتگیری نیز مورد استفاده قرار بگیرد. این سطوح به شما اجازه میدهند که به سرعت دیدگاه خود را تغییر داده و در صورت تغییر روند بازار، جلوی ضرر خود را بگیرید. به عنوان مثال، تا زمانی بازار مورد نظر به روال گاوی خود ادامه میدهد، که سطح قیمتی به قوت خود پابرجا باشد (سطح قیمت یا همان نقطه مرجع کف قیمت پیشبینی شده) و در صورتی به سمت یک بازار نزولی حرکت میکنیم که این سطح قیمت شکسته شود.
عوامل فاندامنتال (بنیادین) و اخبار:
منظور از اخبار در این بخش، خبرهای پوششدهنده بازاری است که شما در حال معامله کردن در آن هستید. هنگام فرا رسیدن زمان رویداد یا خبر خاص، میزان اهمیت آن خبر و غیره، همگی در دسته عوامل مهم در این عرصه هستند.
انتظارات و پیشبینیها:
این بخش باید حاوی نکاتی در رابطه با رویدادهایی باشد که طبق انتظارات شما، در طول دوره زمانی معامله شما (به صورت معمول یک روز) در بازار شاهد آن هستید.
نباید چندان به انتظارات و پیشبینیهای خود دل ببندید؛ تلاش برای تحمیل دیدگاه شما به بازار امری بیفایده است. با در نظر داشتن این نکته، یادداشت کردن پیشبینیها و انتظاراتمان به منظور بررسی صحیح بودن آنها در پایان روند بازار، کار بسیار خوبی محسوب میشود. این کار به دو طریق به ما کمک میکند؛ در وهله اول، پس از گذر مدتزمان طولانی، میتوانید متوجه شوید که آیا با بازار مورد نظرتان «همسو» یا عجین هستید یا خیر. در وهله دوم، متوجه میشوید که اگر پیشبینی کلی شما در حال شکل گرفتن در بازار باشد، آیا تنظیمات مورد استفاده در برنامه معاملاتی شما به صورت کارآمدتری پیادهسازی خواهند شد یا خیر.
سطح یا سطوح قیمتی:
این بخش نشاندهنده سطح یا سطوح قیمتی هستند که ساختارهای معاملاتی شما طی آنها شکل گرفته، و یا احتمال شکلگیری آنها در این نقاط افزایش پیدا میکند.
تنظیمات:
شامل نام اقدامات و تصمیمهایی است که بر آن اساس معامله میکنید و در سیستم معاملاتی شما نیز تشریح شدهاند.
خطرات:
این بخش درصدی از سرمایه در معرض خطر شما، نحوه مقیاسگذاری آن، هرگونه نکتهای در مورد سود مرکب یا کامپوند، تعداد قراردادها و غیره را پوشش میدهد. بررسی دقیق و عملکرد سختگیرانه در این بخش بسیار مهم است، تا در اولین ریزش بازار غرق نشوید و بقیه روز را در ضرر به سر نبرید.
از دست رفتن اعتبار:
این در واقع نقطهای است که تنظمیات و روال تریدینگ شما از نظر فنی بیاعتبار میشود. همچنین نقطهای محسوب میشود که اکثر سیستمها، شما را مجبور به توقف کردن در آن نقطه میکنند. علاوه بر این، میتوان از این بخش به عنوان مکملی برای جهتگیری تعصبی تصمیماتمان نیز یاد کرد.
پاداش:
هدف یا اهداف معاملات، نواحی پرمخاطره، مواقع خروج از پوزیشن (خروج از معامله) و کلیه مسائل مربوط به کسب سود را پوشش میدهد.
اگر قصد دارید که یک برنامه معاملاتی آماده در قالب فایل اکسل داشته باشید و تمایلی به ساخت طرح شخصی خود ندارید، تام دانته (Tom Dante) چنین برنامهای را در وبسایت خود قرار داده و با مراجعه به این لینک میتوانید این برنامه را دانلود کنید.
سخن پایانی
در پاسخدهی به سوال برنامه معاملاتی چیست، به صورت خلاصه باید گفت که یک تریدینگ پلن، تاثیر زیادی بر روی سیستم معاملاتی مبتنی بر اصول روزانه شما گذاشته و موجب اجرای منظم این روال میشود. یک پلن معاملاتی نیازی به پوششدهی تمامی حرکات بازار ندارد. این برنامه میتواند به میزان دلخواه شما دقیق و سرسختانه، یا حتی آزاد و کلی باشد. تنها کافیست که برنامه معاملاتی مورد نظرتان هدف اجرا و پیادهسازی مناسب سیستم معاملاتی شما را محقق کند. آیا برنامه معاملاتی دارید؟ تا چه حدی پایبند به طرح معاملاتی خود عمل میکنید؟ چه نکات، نقاط ضعف و نقاوت قوتی را طی تجربه استفاده از تریدینگ پلن خود مشاهده کردهاید؟
پلن معاملاتی یا Trading Plan چیست؟ + روش ها و نکات مهم ایجاد آن
در یک کلام پلن معاملاتی یا Trading Plan چیست؟
پلن معاملاتی روشی سیستماتیک برای شناسایی و داد و ستد (ترید) اوراق بهادار است که تعدادی متغیر از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد. یک پلن معاملاتی چگونگی یافتن و اجرای معاملات را مشخص میکند، از جمله اینکه تحت چه شرایطی اوراق بهادار را میخرد و میفروشد، چقدر پوزیشن معاملاتی را در روز به دست میآورد، چگونه موقعیتها را در حین حضور در آن مدیریت میکند، چه اوراق بهادار یا دارایی هایی را میتواند معامله کرد و موارد دیگر. قوانینی برای زمان معامله و زمان عدم انجام آن ها در این برنامه یا TRADING PLAN وجود دارد!
اکثر کارشناسان معاملات اینگونه توصیه می کنند که تا زمانی که یک برنامه معاملاتی مو به مو و درست انجام شود، هیچ سرمایه ای در معرض خطر نیست. Trading Plan یک سند تحقیق شده و مکتوب است که تصمیمات معامله گر را راهنمایی می کند.
در مباحث مقدماتی آموزش فارکس بحث برنامه ترید خیلی موضوع مهم و کارایی است! اگر از 100 معامله گر درخواست کنید که پلن معاملاتی خودشان را برایتان ارسال کنند، به شما تضمین می دهم که بیشترین جواب نه را در عمرتان خواهید شنید! برخلاف صاحبان کسب وکارهای مختلف که همواره برای کار خود پلن یا طرح جامع عملیاتی دارند، اکثر معامله گران هیچ زمانی را برای طراحی و دنبال کردن پلن معاملاتی در نظر نمیگیرند.
تا به حال شاید میلیونها مقاله مختلف در اینترنت راجع به نحوه نوشتن پلن معاملاتی یا آموزش پلن معاملاتی منتشر شده است اما چیزی که این مقاله را با دیگران متمایز می کند این است که من با استفاده از چند سوال کلیدی و حیاتی به شما در طراحی پلن معاملاتی شخصی خودتان کمک خواهم کرد. با ما همراه باشید.
درک درست مفهوم و قابلیت های برنامه معاملاتی
پلن های معاملاتی را می توان به روش های مختلف ساخت. سرمایه گذاران معمولاً برنامه معاملاتی خود را بر اساس ایده ها و اهداف شخصی خود سفارشی می کنند. برنامه های معاملاتی بسیار طولانی و مفصل هستند، به خصوص برای معامله گران فعال روزانه، مانند معامله گران روزانه یا معامله گران نوسان. آنها همچنین میتوانند بسیار ساده باشند، مانند سرمایهگذاری که فقط میخواهد هر ماه به صورت خودکار در همان صندوقهای مشترک یا صندوقهای قابل مبادله (ETF) تا زمان بازنشستگی سرمایهگذاری کند.
تکاتی در خصوص تغییر یک پلن معاملاتی
- برنامه های معاملاتی به معنای اسنادی است که به خوبی روی آن فکر شده و تحقیق شده است و توسط معامله گر یا سرمایه گذار نوشته شده و به عنوان نقشه راهی است برای آنچه که آنها باید انجام دهند تا از بازارها سود ببرند. برنامه ها نباید هر بار که ضرر یا مشکلی پیش می آید تغییر کنند. تحقیقاتی که برای تهیه برنامه انجام می شود باید به آماده سازی معامله گر برای فراز و نشیب های سرمایه گذاری و تجارت کمک کند.
- برنامه های معاملاتی تنها در صورتی باید تغییر کنند که روش بهتری برای تجارت یا سرمایه گذاری کشف شود. اگر معلوم شد که یک طرح معاملاتی کار نمی کند، باید لغو شود. هیچ معامله ای تا زمانی که یک برنامه جدید ساخته نشده است انجام نمی شود.
به کمک چند معامله به بررسی عملکرد معاملاتی خود می پردازید؟
در همه ی کسب و کارها سررسیدهای زمانی معینی برای بررسی عملکرد مشخص شده است مثلا شرکتهای بورسی در وال استریت هر سه ماه یکبار صورت وضعیت های خود را ارائه می کنند و سپس فاندامنتال کارها به بررسی روی آن ها می پردازند و شرکتها را ارزشگذاری می کنند. به نظر شما یه معامله گر چه مدت زمان باید صبر کند تا عملکرد خود را مورد بررسی قراردهد … سالانه، ماهانه یا روزانه؟
جواب این سوال بسیار ساده است. سررسید بررسی عملکرد خود را باتوجه به تعداد معاملاتی که انجام می دهید تعیین کنید نه با زمانی که سپری شده است. زمان در شغل معامله گری واقعا نامربوط است. معامله گری یکی از اندک مباحثی است که در آن قانون نسبیت زمان-مکان در آن رعایت نمی شود. آنهایی که مدت هاست در حال معامله گری هستند به خوبی متوجه این موضوع هستند که عملکرد نجومی یکساله تریدر تنها در دوماه می تواند از بین برود. به عبارتی در دوماه ممکن است اتفاقاتی بیافتد که هرآنچه در آن یک سال بدست آورده اید به باد فنا برود.
شما می بایست کمیت مناسبی از معاملات خود را مدنظر قراردهید. این تعداد می بایست آنقدر زیاد باشد که یک نمونه آماری معقول در دست بررسی داشته باشید و در عین حال آن قدر کم باشد که بتوانید رویشان بررسی دقیق انجام دهید و خسته کننده نشود.
برای من این عدد هر 20 معامله می باشد. به طور میانگین یک هفته طول می کشد تا من این 20 معامله را برروی زوج ارزهای مختلف پیاده سازی کنم. این مقدار صرفا جهت این بیان کردم که یک معیاری جهت مقایسه داشته باشید.
سرمایه گذاری خودکار و طرح های معاملاتی ساده
پلتفرم های کارگزاری یا بروکر ها به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا سرمایه گذاری خودکار را در فواصل زمانی منظم سفارشی کنند. بسیاری از سرمایه گذاران از سرمایه گذاری خودکار برای سرمایه گذاری مقدار مشخصی پول در هر ماه در صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا سایر دارایی ها استفاده می کنند.
در همین موضوع ما بروکر لایت فارکس را به شما توصیه میکنیم و تاکید داربم لا رجوع به نقد و بررسی این بروکر حتمایرمابه گذاری خود را در آن کارگزاری معتبر و مطرح استارت بزنید!
در حالی که فرآیند خودکار است، همچنان باید بر اساس طرحی باشد که پلن معاملهگری نوشته شده است. به این ترتیب سرمایه گذار برای اتفاقاتی که هر ماه اتفاق می افتد آمادگی بیشتری دارد و احتمالاً روند برنامه ریزی نیز آنها را وادار می کند که در صورت عدم موفقیت بازار چه کاری انجام دهند.
پارامترهای کلیدی عملکرد معاملاتی خود را مشخص کنید
من از متد KISS یا همان Keep It Stupid Simple یا همه چیز را به صورت احمقانه ساده نگه دار، استفاده می کنم. برای من دو پارامتر زیر از همه چیز مهم تر است:
این نسبت تقسیم مقدار سودهای شما به ضررهای شماست. مثلا پس از 20 معامله من 15000$ دلار سود در مجموع کسب کرده ام و 5000 دلار نیز در مجموع از دست داده ام که نسبت سود به ضررمن را به عدد 3 می رساند. به عبارت دیگر می توان این نسبت را اینطور ترجمه کرد که من سه برابر آن مقداری که ضررمی کنم، سود کسب می کنم. خوب است که همواره این نسبت را در معاملات خود دنبال کنید.
این حداکثر مقدار ضرری که حساب شما در طول دوره معامله گری تجربه کرده است را بیان می کند. دقیقا مثل نسبت قبلی هیچ قانونی برای مقادیر مناسب این پارامتر وجود ندارد ولی شما می بایست در طول زمان سعی کنید این مقدار را کاهش دهید.
در پلن معاملاتی من همیشه به معامله گران میان روزی توصیه می کنم مقدار فعالیت معاملاتی خود را محدود کنند. مشخص کنید که چه زمانی از روز معامله می کنید و خارج از آن زمان ها پای بازار نباشید.
- برتری خود را نسبت به بازار مشخص کنید
همانطور که می بایست زمان معامله گری خود را محدود کنید، بهتر است برتری خود نسبت به بازار را نیز تعریف کنید و ستاپ های معاملاتی محدودی را در بازار مدنظر قراردهید. هرچقدر ستاپ های معاملاتیتان بیشتر باشد پول در آوردن مستمر از بازار نیز دشوار تر می شود.
حدضرر یا استاپ لاس چیز منفی و بدی نیست. استاپ لاس چیزی است که در بلند مدت شما را زنده نگاه می دارد. استاپ لاس من حداکثر 1 درصد از سرمایه ام می باشد. اما ممکن است این مقدار برای متد معاملاتی شما مناسب نباشد بنابراین بررسی کنید و بهترین مقدار حدضرر را متناسب با خود پیدا کنید.
تا به حال حتما از تریدرهای موفق این مورد را شنیده اید که اجازه دهید سودهایتان رشد کنند. هر وقت متوجه شدید منظورشان از این جمله چیست من را هم در جریان بگذارید!
ماجرا از این قرار است که طمع در معامله گر اجازه نمی دهد انسان به موقع موقعیت معاملاتی خود را ببندد. بنابراین یک استراتژی مشخص و شفاف برای خروج از معامله لازم است. این استراتژی حتما می بایست منطبق بر متد و پلن معاملاتی شخصی هر معامله گر باشد تا بتواند با آن به راحتی ارتباط برقرارکند.
مثالی از پلن معاملاتی Trading plan
اکنون که چند نکته پلن معاملهگری اساسی در مورد پلن معاملاتی Trading plan را با هم مرور کردیم زمان آن رسیده که با یک مثال فرضی تمامی مباحث را برایتان روشن کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
پلن معاملاتی من |
چند موقعیت معاملاتی لازم است تا من عملکرد خودم را بررسی کنم؟ 20 تا |
چه زمانی از روز موقعیت های معاملاتی جدید اخذ می کنم؟ 8 صبح تا 12 شب |
چه زمانی می بایست تمام موقعیت های معاملاتی من بسته شوند؟ 12 شب |
در هر معامله چه مقدار ریسک می کنم؟ 1 درصد |
حداکثر چه مقدار از سرمایه ام را به طور همزمان درگیر معامله می کنم؟ 10% |
چه زمانی از پوزیشن معاملاتی ام خارج می شوم؟ زمانی که قیمت مووینگ 5 خود را بشکند. |
عملکرد معاملاتی خود را چگونه بررسی می کنم؟ به کمک نسبت سود به ضرر عملی و حداکثر افت سرمایه |
در پایان ممنون از اینکه همراه ما بودید شما برای مطالعه بیشتر در این مورد میتوانید به این لینک مراجعه کنید!
دیدگاه شما